خوردن سر کلاس

yasaman###

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
134
امتیاز
786
نام مرکز سمپاد
دبيرستان فرزانگان يك
شهر
تهران
پاسخ : خوردن سر کلاس

من همیشه سر کلاسا در حال خوردنم (گشنش میشه آدم خوب :D) اول که بودم چیزای کوچیک میخودم .آجیل و اینا ولی حالا تقریبا
همه چی میخورم .
یه بار اول که بودم داشتم بادوم میخوردم هی معلمه یه جوری نگام میکرد منم اصلا بش توجه نمیکردم بادوما یکیش خیلی تلخ بود بقل دستیم گفت چی شد گفتم تلخ بود بعد به معلمه گفتم میشه برم بیرون تا آخر زنگ نذاشت #-o
یه بار دیگه هم دوم بودم معلم ادبیاته میخواس جمله بگه گفت از آن ته بوی خیار میاد همه بچه ها برگشتن منو نگاه کردن منم هنوز دهنم پر بود =))
یه بارم سر حساب داشتم نارنگی میخوردم دیدم معلمه بالای سرمه و شدیدا داره به نارنگسه نگاه میکنه :-ss
 
ارسال‌ها
253
امتیاز
4,469
نام مرکز سمپاد
فرزانگان2
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
علوم پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : خوردن سر کلاس

اصلا نمیشه سر کلاس نخورد
حالش تو همینه که بخوری :))
 

jam

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
13
امتیاز
16
نام مرکز سمپاد
kordestan
شهر
sanandaj
پاسخ : خوردن سر کلاس

من در حال خوردن این پودرای مقوی بیدم ناگهان دیدم معلمه بالا سرم وایساده. گف چی تو دهنته X-(؟ منم دهانم پر بود
و نمیتونسم جواب بدم. دو دستی محکم زد به دو طرف صورتم. پودرها فرتی از دهنم ریخت بیرون و کت و شلوار آقا را کامل
سفید کرد. همه کلاس در حال خندیدن بودند. آقا گف بچه سر کلاس مگه جای چیزی خوردنه. گفتم نه ببخشیددددد :D
 

petrus

کاربر فعال
ارسال‌ها
20
امتیاز
101
نام مرکز سمپاد
فرزانگان6
شهر
تهران
مدال المپیاد
داریم میخوانیم!
پاسخ : خوردن سر کلاس

سر کلاس زیر میز ما مثل بوفه میمونه!همه چی یافت میشه!
یه بار داشتم آبمیوه میخوردم دوستم جلو معلم از دهنش پرید شما هم که دیگه چیزشو در آوردین!منم خندم گرفت آبمیوه پرید تو گلوم!گلاب به روتون همشو بالا آوردم!حالا معلم خنگمون برگشته به بغلدستیم میگه چرا از زیر میزتون اب چکه میکنه؟!!!! =))
 

ارنواز

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
897
امتیاز
2,920
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2 / فرهنگ
شهر
مشهد
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
باستان شناسی
پاسخ : خوردن سر کلاس

ما پارسال یه برنامه ای داشتیم، چهارشنبه ها زنگ آخر که کامپیوتر داشتیم و معلمونم که ... یه چیزی می خوردیم و پرتقال هم جز اصلی بود :D
بعد یه پرتقال ها رو خوردیم بعد دیدیم هنوز کلی از زنگ مونده! یکی از بچه ها ازین آدامس نعنایی هایی که خیلی تند بود در آورد تعارف کرد، منم زیاد از آدامس نعنایی خوشم نمیاد ولی چون معلممون برگشته بود مجبور شدم بگیرمش و زود بذارم تو دهنم :(
بعد چند ثانیه تازه فهمیده بودم چی خوردم :-& حالم به شدت بد شد، بدون اجازه از معلم دویدم بیرون!
وقتی برگشتم دبیرمون گفت: چی شد؟
نمی دونستم چی بگم که یکی از بچه ها گفت : خانوم مگس رفت تو دهنش :O
بعد بچه ها: =))
دبیرمون هم گفت : باشه، برو بشین :)
 

سارایــی

کاربر جدید
ارسال‌ها
3
امتیاز
9
نام مرکز سمپاد
ف.2
شهر
مشهد
مدال المپیاد
خدا بخواد در این زمینه نیز سابقه دار میشم!
دانشگاه
خدابخواد دانشگاه تهرا
رشته دانشگاه
پزشکی و بعد هم جراح بشم!
پاسخ : خوردن سر کلاس

این خاطره مال پارسالمه!


من آریانا سیمین دخترسایه مریم محدثه سپیده صندلی های آخر کلاس می نشستیم و کلی ماجرا.

قبل زنگ کلاس به سیمین می گفتیم دستاتو شستی؟ باید پرتقال پوست بگیری.

اون آخر ما انواع خوراکی میخوردیم و همین طور حرفای معلم رو گوش میدادیم و میخندیدیدم.

یه دفعه مریم قرص نعنا آورده بود من و محدثه خوردیم وای یه جوری بود بعد گفتیم به همه بدیم

بعد موقعی که میخوردن حالت صورتشونو نگاه میکردیم می خندیدیم

بعد کل کلاس داشتیم قرص میخوردیم که معلم سوال پرسید و به انسیه گفت جواب بده

انسیه هم هل شد قرصه پرید تو حلقش سرفه ش گرفت سرخ شد اجازه گرفت رفت بیرون

از این ور سیمین بهونه آورد از اون ور سپیده .

منو محدثه داشتیم میمردیم ازخنده و بی نهایت داشتیم کنترل میکردیم.

خود انسیه اومد یه چیز دیگه گفت بدتر شد .

خلاصه کلا کاری کردیم بماند این بحث جمع شد و بخیر گذشت.

:))
 

سارایــی

کاربر جدید
ارسال‌ها
3
امتیاز
9
نام مرکز سمپاد
ف.2
شهر
مشهد
مدال المپیاد
خدا بخواد در این زمینه نیز سابقه دار میشم!
دانشگاه
خدابخواد دانشگاه تهرا
رشته دانشگاه
پزشکی و بعد هم جراح بشم!
پاسخ : خوردن سر کلاس

به نقل از ارنواز :
ما پارسال یه برنامه ای داشتیم، چهارشنبه ها زنگ آخر که کامپیوتر داشتیم و معلمونم که ... یه چیزی می خوردیم و پرتقال هم جز اصلی بود :D
بعد یه پرتقال ها رو خوردیم بعد دیدیم هنوز کلی از زنگ مونده! یکی از بچه ها ازین آدامس نعنایی هایی که خیلی تند بود در آورد تعارف کرد، منم زیاد از آدامس نعنایی خوشم نمیاد ولی چون معلممون برگشته بود مجبور شدم بگیرمش و زود بذارم تو دهنم :(
بعد چند ثانیه تازه فهمیده بودم چی خوردم :-& حالم به شدت بد شد، بدون اجازه از معلم دویدم بیرون!
وقتی برگشتم دبیرمون گفت: چی شد؟
نمی دونستم چی بگم که یکی از بچه ها گفت : خانوم مگس رفت تو دهنش :O
بعد بچه ها: =))
دبیرمون هم گفت : باشه، برو بشین :)

منم که لین خاطره رو نوشتم!
 

hossein33

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
119
امتیاز
392
نام مرکز سمپاد
دبیرستان علامه حلی تهران
شهر
تهران
مدال المپیاد
برنز زیست دوره 16
پاسخ : خوردن سر کلاس

ما که هر چی بگیم به گرد پای دوم تجربی پارسال نمیرسه(سر کلاس منقل و جیگر و کباب و اینا)ولی خب ما هر وقت اراده کنیم هر چی باشه میخوریم البته اون زیر کارای دیگه ای هم میکنیم مثلا جلال زیر میزمون یبار بنزین زیپو ریخت آتیش زد معلممون میگفت چه بو چوب سوخته ای میاد
یبارم سر کلاس زبان فارسی زیپو رو که رخت کف میز معلم گفت کی استون آورده =))
 

amir abbasi

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
894
امتیاز
4,125
نام مرکز سمپاد
دبیرستانِـــ CNIHS یا همون CIHS سابق
شهر
مـــشـ CO
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
UWO
پاسخ : خوردن سر کلاس

من سر کلاس زیاد چیزی نمخورم ولی هر دفعه اومدم بخورم یا معلم فهمیده یا خودشیرینا لو دادن :-??
 

tezar

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
633
امتیاز
5,345
نام مرکز سمپاد
فرزانگان6 سابق
شهر
تهران
دانشگاه
امـیـرکبیر
رشته دانشگاه
مهندسی بـرق
پاسخ : خوردن سر کلاس

دیروز بچه ها داشتن سر عربی پرتقال میخوردن (معلم:محمدپور!!!!!!!!!!!!! :-&) معلمه دید!
بعد چشماشو اندازه ی سه تا وجب باز کرد گفت برو بیرون!بعد داد داشت میزد میگفت:داری سر کلاس پرتقال میخوری؟ :O
بچه ها ;;) (:|
اون X-(
بچه ها #-o
اون L-: حرف نزنین بچه ها!!!!!!!
 

Sagittarius

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
157
امتیاز
222
نام مرکز سمپاد
فرزانگان کرج *شعبه ندارد*
شهر
کرج
سال فارغ التحصیلی
93
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : خوردن سر کلاس

زنگای دینی کلا ما قبلشش به عنوان یه وظیفه میدونستیم که بریم چیزی بگیریم بخوریم
یه زنگ کل کلاس خوراکی گرفتیم سه میز جلوی هر ردیف خالی شده بود همه متمرکز شده بودیم پشت کلاس و میخوردیم
همه چیپسا خورد و همه چی داغون شده بود ما هم مرده بودیم از خنده
اونم تا آخر زنگ داشت میگفت: کسی چیزی نخوره زنگ تفریح تموم شده :D :)) =))
 
  • لایک
امتیازات: tezar

smart girl

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
839
امتیاز
2,033
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اسفراین
مدال المپیاد
المپیاد ادبی
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : خوردن سر کلاس

من سال اول ابتدایی کلا کلاسا برام کسل کننده بود!
من از قبلش میتونستم بخونم،بعد معلممون که الفبا اینارو درس میداد من خوراکیامو درمیاوردم میخوردم!
معلمونم مرد بود خیلیم بی حوصله،داد میزد:خـــــــــــــــــــاطــــــــــره!!!!!!!!تو باز آشپزخونتو درآوردی؟
 

khoshi

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
391
امتیاز
702
نام مرکز سمپاد
حلی3
شهر
تهران
مدال المپیاد
تلاش!
پاسخ : خوردن سر کلاس

من این تاپیک و ندیده بودم!
خوردن سر کلاس؟!
چه تاپیک بی محتوایی! مثل "خوردن تو رستوران" :D چیز خاصی نیست!
من سر کلاس چیزی نخورم حوصلم سر میره ،از اول زنگ شروع می کنم تا آخرش :D
پار سال که وقتی معلم میومد سر کلاس من در ظرف غذامو باز می کردم وقتی میرفت می بستم،کل ناها رمو سر کلاس می خوردم!(من روبه روی معلم میشستم!)
همین دیگه...!
 

shirin!

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
670
امتیاز
5,637
نام مرکز سمپاد
فرزانگان کاشان
مدال المپیاد
در ارزوی طلاونقره و برنز
دانشگاه
کاشان
رشته دانشگاه
مکانیک
پاسخ : خوردن سر کلاس

دیروز (جمعه)3تا7مدرسه کلاس فیزیک داشتیم
بین استراحتمون رفتیم کلی چیپس و پفک خریدیم
سر کلاس معلممون داشت درس میداد ماهم داشتیم سر خوردن دعوا میکردیم
صحنه ی جالبی بود :)
 

tezar

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
633
امتیاز
5,345
نام مرکز سمپاد
فرزانگان6 سابق
شهر
تهران
دانشگاه
امـیـرکبیر
رشته دانشگاه
مهندسی بـرق
پاسخ : خوردن سر کلاس

امروز جلویی طبق معمول پرتقال پوست کند(اصلا استادیه <D=)بعد به منم داد،منم یهو برگشتمو یه قاچشو(؟) کردم تو دهن پشت سریم و خیلی خوشگل برگشتم! :D
اون بدبختم داشت همینطوری سرفه میکرد :))
بعد همه یاد گرفتن!دیدیم زنگ آخر همه دارن خوراکی میکنن تو دهن بقیه ^-^ (<
معلمه ~X( :|
 

samin kh

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
129
امتیاز
284
نام مرکز سمپاد
فرزانگان3
شهر
مشهد
پاسخ : خوردن سر کلاس

من همیشه سر کلاس چیزی میخورم اما خب حرفه ای عمل میکنم... :-" :-"
پارسال میز آخر بودم یه بار سر کلاس دینی داشتیم با دوستم چیزی می خوردیم یه دفه ای دبیرمون مثل اجل معلق اومد بالا سرمون :-ss
خندید و گفت: خفه نشین :D
 

mahta.k

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
354
امتیاز
2,887
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان یـکـ١
شهر
تـــهــرانــــ
پاسخ : خوردن سر کلاس

اول راهنمایی بودیم.. سرِ کلاسِ ادبیات نون لواش خریده بودیم و شکلات صبحانه, بعد لقمه میگرفتیم میدادیم عقب!
حالا یکی از بچه ها سختش بود که یواشکی بخوره لقمه رو.. L-:
برگشت گفت خانوم میشه بخوریم؟ معلممون هم گفت آره! راحت باشین..
بعد یهو همه ی بچه ها یکدست لقمه هاشونُ از زیر درآوردن شوروع کردن به خوردن در آرامش .. :>
قیافه ی معلم اصن دیدنی بود در اون لحظه! :)) =))
 

Mahshid.M

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
379
امتیاز
4,459
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱
شهر
تهران
دانشگاه
علوم پزشکی شهید بهشتی
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : خوردن سر کلاس

من اصلا استعداد تو یواشکی خوراکی خوردن ندارم ! :-"
ولی کاملا میفهمم بچه ها دارن میخورن ! بعد هی بهشون تذکر میدم ! :D
آخ ... ولی یه بار وسط ریاضی با بغل دستیم گشنمون شده بود بعد من یه کیک داشتم ! اقا در اوردیم با هم خوردیم ! 8-> معلمه هم نفهمید ! وسط ریاضی خیلی خوبه چون معلم هی روشو برمیگردونه طرف تخته بعد راحت میشه خورد ! :D
یادمه یه بار دوم راهنمایی وسط زنگ تاریخ یکی از بچه ها ته کلاس داشت سیب میخورد فک کنم ! بعد معلم هم هی وسط کلاس راه میرفت ُ خیلی با شور و هیجان حرف میزد ! یهو گف : خوشمزس ؟! اقا بچه مونده بود اصن ... عـــــالی بود اون صحنه ! =))
پارسالم که اونور کلاس میز اخر همیشه یکی از دوستان بود که داش لقمه نون پنیر میخورد اونم در چه ابعادی ! بعد من هی میشستم از اینور کلاس به این میخندیدم ! =))
 

lindaa

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
573
امتیاز
3,605
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ابرشهرقدیم (نیشابور)
پاسخ : خوردن سر کلاس

امروز منو نازی سرکلاس گشنه بودیم! و دبیر هم درحال درس دادن بود!! :-"

ماهم شروع کردیم به خوردن از شکلات گرفته تا گز و غیره!! :-"

دیگه خوراکیا تموم شدو اینا گفتیم چی بخوریم چی نخوریم!! :-" ;;)

که ناگهان دست من به یک پلاستیک تو کیفم خورد X_X :-"

که ای کاش نمیخورد!! :-"

خیلی خوشحال به نازی گفتم اخجون خوراکی :-"( ژانر گرسنه ها! :D)

چشمتون روز بد نبینه تا پلاستیکو اوردم بالا همه کپکا ریخت تو کیفم X_X =))

خلاصه!معلم درحال تدریس بود! منم درحال تمیز کردن کیفم! :-"
 

amir abbasi

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
894
امتیاز
4,125
نام مرکز سمپاد
دبیرستانِـــ CNIHS یا همون CIHS سابق
شهر
مـــشـ CO
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
UWO
پاسخ : خوردن سر کلاس

سر زنگ زبان چون اجازه میده سر کلاس چیزی بخوریم
یکی از بچه ها رفت کلی خوراکی خرید بعد من میزای ردیف ته رو بهم چسبوندم
لپ تاب رو روشن کردم
فیلم گذاشتم بعد داشتیم همین جوری میخوردیمو میخندیدیم :))
تا آخر زنگ همین جوری فیلم میدیدم :))
این معلم زبان هم هی نگانگا میکرد :-w
منم :-"
 
بالا