- شروع کننده موضوع
- #1
N.M
لنگر انداخته
- ارسالها
- 3,605
- امتیاز
- 13,362
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان یک
- شهر
- تهران
- مدال المپیاد
- طلای دوره ۲۷ المپیاد ادبی
- دانشگاه
- دانشگاه تهران
- رشته دانشگاه
- ادبیات فارسی
سلام ؛ {تقریباً} همزمان با هفته ی کتاب و کتابخوانی و اینا ، ششمین مطالعه گروهیم تاپیکش زده شد
کتاب این سری ایرانیه ، عطر سنبل عطر کاج : فیروزه جزایری دوما . البته فیروزخ جزایری این کتابُ به انگلیسی نوشته و ترجمه شده ! اسم انگلیسیشم Funny in farsi ـــه .
کتاب درباره ی بچگیِ فیروزه ـس ، مهاجرتش به آمریکا و مشکلاتش که البته اینا یه مدل بامزه ای گفته شده
یه قسمت از نقد سایت جیره ی کتاب درباره ـشُ بخونین :
اینم یه مطلب درباره ی کتاب از همشهری جوان :
اینم کتابِ قطوری نیست به نسبت ، بخشای خیلی کوتاه داره و جالب و مفرحم هست :)
برای تهیه ی اینترنتی کتاب میتونید به اینجا مراجعه کنید . لینک دانلودِ کتاب الکترونیکیم مشخصه که نمیذارم ، بخرید :)
کتابِ صوتی هم پیدا نکردم ، اگه کسی کتاب صوتی عطر سنبل عطر کاجُ داشت ، با پ.خ به من بگه .
تاپیک قفل میمونه ، تا یکشنبه بیست و نهمِ آبان . تا اون موقع مطالعه کنید ، بعد که تاپیک باز شد منتظرِ نظراتون هسـیم ! :)
کتاب این سری ایرانیه ، عطر سنبل عطر کاج : فیروزه جزایری دوما . البته فیروزخ جزایری این کتابُ به انگلیسی نوشته و ترجمه شده ! اسم انگلیسیشم Funny in farsi ـــه .
کتاب درباره ی بچگیِ فیروزه ـس ، مهاجرتش به آمریکا و مشکلاتش که البته اینا یه مدل بامزه ای گفته شده
یه قسمت از نقد سایت جیره ی کتاب درباره ـشُ بخونین :
متن کامل : سایت جیره ی کتابمليت برای اغلب کسانی که به مهاجرت میروند و پايههای زندگی خود را در محيط تازه استوار میکنند مثل يک چيز اضافی روی دستشان میماند. آنها ناچارند شيوه زندگی و قواعد نوشته و نانوشته محيط تازه را بپذيرند، قواعدی که از تجربه جمعی متفاوتی پديد آمده است.
زيستن در سرزمينی که در آن به دنيا نيامدهای و معنای نگاهها و خندههای ساکنانش را نمیدانی مايه شرمساری است
اینم یه مطلب درباره ی کتاب از همشهری جوان :
در عطر سنبل، عطر كاج بعد از جلد كتاب و يك دختر با لپ هاي گل انداخته، به يادداشت فيروزه جزايري مي رسيم كه براي ترجمة فارسي نوشته است: وقتي خردسال بودم، پدرم آن قدر از ماجراي دوران كودكي اش در اهواز و شوشتر برايم تعريف كرد كه حس مي كردم آن دوران را همراه او گذرانده ام. زماني كه خودم صاحب فرزنداني شدم، خواستم آن ها ماجراهاي من را بدانند، به همين دليل بود كه اين كتاب را نوشتم. ... و حالا 192صفحه كتاب پيش روي ماست، صفحاتي كه بيوگرافي يك دختر ايراني مهاجر، كه سي سال پيش به آمريكا مهاجرت كرده را، مثل يك دفتر خاطرات كه صفحاتش را پس و پيش كرده اند، روايت مي كند. دختري كه اساسا شوشتري است و تا هفت سالگي در آبادان بزرگ شده است و باوجود سي سال زندگي در آمريكا هنوز در متن فرهنگ ايراني نفس مي كشد: ... پدر من دارم زندگي نامه خودم را مي نويسم. ـ عاليه، ولي اسم ما رو ننويس. (صفحه 69) در ابتداي مهاجرت خانواده جزايري، قرار بر اين بوده كه با تمام شدن مأموريت پدر به ايران برگردند، اما انقلاب و حوادثي كه پس از آن پي درپي رخ مي دهد، آن ها را بدون اين كه دليل خاصي داشته باشد، در آن طرف آب ها پاگير مي كند و بعد پدر به تدريج تمام تير و طايفه را به آن جا مي كشاند. من كريستف كلمب فاميل هستم. (صفحه 73) و اين دختر تا امروز كه زني ميانسال است در آمريكا، ايراني زندگي كرده است. بدون خويشانم من يك رشته نخ هستم، با همديگر يك فرش رنگارنگ و پر نقش و نگار مي سازيم.
اینم کتابِ قطوری نیست به نسبت ، بخشای خیلی کوتاه داره و جالب و مفرحم هست :)
برای تهیه ی اینترنتی کتاب میتونید به اینجا مراجعه کنید . لینک دانلودِ کتاب الکترونیکیم مشخصه که نمیذارم ، بخرید :)
کتابِ صوتی هم پیدا نکردم ، اگه کسی کتاب صوتی عطر سنبل عطر کاجُ داشت ، با پ.خ به من بگه .
تاپیک قفل میمونه ، تا یکشنبه بیست و نهمِ آبان . تا اون موقع مطالعه کنید ، بعد که تاپیک باز شد منتظرِ نظراتون هسـیم ! :)