پاسخ : سین.
من پادشاه هستم
در دنیایی که شهر ها خاکسترند.
و مردم مجسمه هایی نه چندان متحرک.
من پادشاه هستم و تو ملکه
پادشاهی که برایت در سرزمین خاکستری اش قصری ساخته.
قصری نه چندان مجلل. قصری که شاید تنها سرپناهی که در این دنیای خاکستری هست باشد. شاید هم نه ..
تو ملکه هستی.
ملکه ای که اگر او را در آغوش نگریم چیزی در من گم می شود.
ملکه ای که گاهی دنیای مرا به اتاق بازی کودکی چندساله تبدیل می کند..
و من را تبدیل به نوزادی.
تو ملکه هستی و من پادشاه
ملکه ای که عروسک وار او را دوست دارم.
و تو عاشق عروسک هایت.
خدا نقاش است
نقاش دنیای خاکستری من
نقاش دنیا زیبای عروسک های تو
و البته افرادی که "بقیه" هیچ نیستند....
Wake from your sleep
The drying of your tears, today we escape, we escape
Pack and get dressed, before your father hears us, before, all hell breaks loose
Breathe, keep breathing, don't lose your nerve, breathe, keep breathing
I can't do this alone
Sing us a song, a song to keep us warm, there's such a chill, such a chill
You can laugh a spineless laugh
We hope your rules and wisdom choke you now we are one in everlasting peace
We hope that you choke, that you choke
We hope that you choke, that you choke
We hope that you choke, that you choke