پاسخ : "هميشه حق با اكثريت است"؟!
(اول اینکه من احساس می کنم تاپیک تکراریِ) بعد :
خب ببین سوالت در پست یک با پست چهار فرق میکنه ؛ همیشه حق با اکثریت یا بیشینه ی مردم نیست ، این بارها در تاریخ ثابت شده ، امروزه هم می بینیم اتفاقات زیادی که مصداق این حرفم باشن ، اما اینکه چرا تصمیمات برا اساس رای بیشینه ی مردم گرفته میشه یا ... درواقع عوامل زیادی درش دخیلِ که شاید(شاید) بشه تقسیم بندیش کرد ، در یک گروه ورزشی یا کوهنوردی یا یک گروه 5-6 تا 10-12 نفره ی این چنینی که هدف مشخص و واضحی رو دنبال می کنند خیلی این حرف برقرار نیست ، شرایط همونه ، یعنی شرایطِ رای بشینه حکم فرماست ولی میشه افراد رو متقاعد کرد و نظرهارو عوض کرد و تقریبا" حرف و راهی که درسته رو انتخاب کرد ، اما تو یک گروه بزرگتر مثل یک جامعه دیگه شما نمی تونی با تک تک افراد حرف بزنی (به طور مستقیم) و متقاعدشون کنی ، واضحه که یک سخنرانی کلی یا حرفای ضبط شده ی شما در یک ویدیو یا یه همچین چیزی تمام نقطه نظرات و حرفای شمارو به گوش بقیه می رسونه و یا نظرشون رو عوض میکنه یا نمیکنه ، طبیعی هم هست که نظر کل افراد شرط باشه و هر کسی آرا مساوی باشن (دموکراسی اینو میگه) چون نتیجه اش یا دستاوردی که داره برای همه است و همه درش سهیم اند ، با پست مسیح هم موافقم تا حدودی ، و اینکه اگه بیشینه ی مردم تصمیم غلط گرفتن و به حرف درست گوش نکردن و جامعه به مسیر بدی رفت و اشتباهاتی کرد اونوقت چی ؟ خب این درواقع طبیعیِ و نمیشه جلوش رو با قانون یا زور گرفت ، باید سطح علمی جامعه و افراد رو بالا برد تا جامعه دچار اینگونه اشتباهات نشه ، در واقع این بهای ِ دموکراسی ِ ، اگه غیر این باشه قاعدتا" به دیکتاتوری می انجامه .
با این مخالم :
به نقل از Masih-j :
کلا هیچ وقت نباید به چیزی از دید آرمانی و ایده آل نگاه کرد بلکه باید از بین بد و بدتر ، بد را انتخاب کرد و ببینی چه چیزی با توجه به شرایط بهتر جواب می ده .
اتفاقا" باید آرمانی و ایده آل نگاه کرد اما نباید آرمانی و ایده آل رفتار کرد ، یعنی اینکه ما حالت آرمانی و ایده آل رو ترسیم می کنیم و میشناسیم (خیلی وقت ها مشکل اینجاست که ما اصلا" نمیدونم ایده آل چیه و در شناخت خوب یا درست به مشکل بر می خوریم) بعد میایم رفتار ها و کار ها رو طوری انجام میدیم و طبقه بندی می کنیم که به اون ایده آل مدّ نظر برسیم ، رفتار ایده آل لازم نیس داشته باشیم یعنی اینکه بین بد و بدتر نباید انتخاب کرد (تو حالت ایده آل) اما بعضی وقت ها چاره ای نیست ، یک جاده گِلی ِ یک جاده فقط خاکی ِ برای پیشرفت هم لازمه که این راه رو بریم وقت اینکه صبر کنیم جاده ها درست شن یا یک جاده جدید احداث کنیم و اینا رو هم نداریم ، پس عاقلانه اس که از جاده ی خاکی بریم خاکی میشیم ولی به هدف می رسیم پیشرفت می کنیم ، بعدا" می تونیم هم خودمون رو تمیز کنیم هم جاده رو آسفالت کنیم ، فقط همین نیست ، یعنی فقط انتخاب بین بد و بدتر نیست ، حتی تو مسائل خوب و عالی هم لازم نیست ما ایده آل رفتار کنیم یعنی اگه جاده آسفالت هم بود ما پیاده هم بودیم باید بریم لازم نیست حتما" ماشین باشه میشه رفت به هدف رسید بعد ماشین خرید جاده ی بعدی رو با ماشین رفت ، اینکه بگیم نه ایده آل و درستش اینه که با ماشین بریم نه پیاده پس نریم غلطه چون : "فقط با رفتن راه میشه به جایی رسید"

، (حالا شاید مثالام خوب نبودن ولی امیدوارم منظور رو رسونده باشم)
به نقل از Lovesky :
به نظرم خیلی اشتباهه که یه بیسواد از همه جا بی خبر رای مساوی با یه فعال سیاسی یا یه دانشجو داشته باشه
شاید اصن اون بیسواد صلاحیت انتخاب نداشته باشه
ببین یه چیزایی هست که ربطی به هم نداره ، در سیاست افراد سیاسی یا سیاسیون هستند که کار دستِ اوناس و خودشون تصمیم گیرنده اند و عاقبت و نتیجه ی کار به پای اونا نوشته میشه و اگر بد شه مردم و جامعه اونارو بازخواست می کنن (هرچند تو ایران نمی تونن بکنن

) ، به طور مثال بیت رهبری و قوه ی مجریه و ... تصمیم گیری می کنه که ما با فلان کشور آسیایی یا آفریقایی رابطه داشته باشیم یا خیر ، اگر داریم در چه حددی باشه ، تبادل کالا یا اطلاعات یا ... به چه میزانی باشه و طبق چه شرایط و دستورالعمل هایی ، اینارو راننده تاکسی تو خیابون توش نقش مستقیمی نداره ، یعنی مخالف باشه نمیتونه بگه من مخالفم پس نکنید یا بگه من خواهان ارتباط با فلان کشورم با اون کشور ارتباط برقرار کنید و ... ، کل نقش راننده تاکسی به عنوان یک شهروند و عضو جامعه یک رای هست که به یک فردی که میخواد وارد جریانات سیاسی کشور شه میده ، قاعدتا" به کسی رای میده که همفکر خودش باشه یا اونو بیشتر از بقیه قبول داشته باشه (احزاب و اینام هستن که موثر ان و اینا ولی کار نداریم) ، اینکه اون آقایی که انتخاب میشه چقد اونجا موثره و میتونه کار کنه دیگه یه بحث جداست (پشتوانه ی مردمی تأثیر داره ولی نه 100% یا حتی خیلی زیاد!) ، در ورزش یا ... هم به همین صورته تقریبا" .
همون بی سواد هم نتیجه ی کار روش تأثیر داره ، یعنی اگه در آخر و بعد از تصمیم گیری حاصل فرضا" یک ظرف سیب باشه این آقا هم سهم داره و یک سیب حقشه ، اون آقای جامعه شناس یا دکتر هم یک سیب حقشه ، واسه همین آرا هم باید مساوی باشه و رای کسی بر دیگری برتری نداشته باشه
به طور کل ، نمیشه گفت همیشه همه ی مردم نظر میدن و نظر بیشینه ی مردم هست که انتخاب میکنه چه اتفاقی بیفته اما اینگونه هم که یک فرد یا گروه خاصی بخواد سرنوشت یکسری افراد رو دست بگیره بدون اینکه اون افراد راضی باشن یا حق اظهار نظری داشته باشن درست نیست (نمیشه و نمی تونی ثابت کنی که 1000 نفر از سیاست یا جامعه شناسی یا ورزش یا ... چیزی نمی فهمن پس حق اظهار نظر ندارن و اونی که تحصبلات داره در این زمینه هرچی گفت باید همون باشه ، مراحل انتخابی داره که گفتم و یک تأثیر غیر مستقیم)
به هر حال جواب پست 1 واضح و روشنه که خیر میشه