• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

جای زخم...

ارسال‌ها
544
امتیاز
13,241
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ard
سال فارغ التحصیلی
1400
چند سال پیش عمه ام داشت به بابام کمک میکرد. بعد منم داشتم از بین بابام و عمه ام رد میشدم که یهو آجری که عمه ام پرت میکرد خورد سر من.
و منم بیهوش شدم:)) به هوش که اومدم دیدم دارن روم آب خالی میکنن.یه جای زخم هم بالای ابروم مونده. ولی زیاد معلوم نیست.
خلاصه که بخیر گذشت.
 

Asaliiiii

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
791
امتیاز
5,383
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ناحیه ۲
شهر
کرمان
سال فارغ التحصیلی
1401
کلاس اول بودم
رفته بودیم مسافرت
داشتم با دختر خاله مامانم بازی می کردم خوردم زمین یه سنگ یا شیشه دقیق یادم نیست چی بود رفت تو زانوم
یک زخم عمیق ایجاد کرد شلوارم پر از خون شد
الآنم جاش هست
 

zeynabgol

به گِلِ انجمن نِشَسته
ارسال‌ها
3,745
امتیاز
40,359
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
ًچند سال پیش عمه ام داشت به بابام کمک میکرد. بعد منم داشتم از بین بابام و عمه ام رد میشدم که یهو آجری که عمه ام پرت میکرد خورد سر من.
و منم بیهوش شدم:)) به هوش که اومدم دیدم دارن روم آب خالی میکنن.یه جای زخم هم بالای ابروم مونده. ولی زیاد معلوم نیست.
خلاصه که بخیر گذشت.
این داستان: عمه شیطان‌صفت =))
 

رعـنـا

منم آن درخت پیری، که نداشت برگ و باری.
ارسال‌ها
709
امتیاز
15,487
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1400
فکر کنم حدودا 4 سالم بود که خونه مامانبزرگم اینا وقتی داشتم صبحانه میخوردم،پشت بازوی چپم هی میخارید:|بعد منم هی با دست میخاریدم درست نمیشد،در فلزی ظرف عسل رو برداشتم و شروع کردم باهاش خاریدن که یهو خون با فشار زد بیرون و کل سفره خونی شد:/
به نسبت زخم عمیقی بود و بخیه لازم بود ولی از اون جایی که بسی لجبازم بیمارستان نرفتم و با چند لایه چسب بستم که هنوز هم جاش مونده:-"
 

*100RA*

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,460
امتیاز
12,960
نام مرکز سمپاد
xy
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
1404
من یبار با سرعت که وارد آشپزخونه شدم
مامانم هم داشت سینی برنج میاورد برا شام
خلاصه چی عرض کنم زیر ابروم خورد به اون و رخم شد
و چون از دکتر میترسیدم نذاشتم بخیه بزنن
خلاصه الانم جاش هست
ولی خفنه جاش 😎
 

melina03

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,247
امتیاز
15,963
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
من ک تقریبا همه جام رد زخم مونده...
جز صورتم..اونم گیر خانواده و هزار تا کرم و کوفت و ال و بل...
درصد بالاییش واسه دعوا و باشگاهه...و سر ب هوایی کودکی😂
 

*100RA*

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,460
امتیاز
12,960
نام مرکز سمپاد
xy
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
1404
من یبار با سرعت که وارد آشپزخونه شدم
مامانم هم داشت سینی برنج میاورد برا شام
خلاصه چی عرض کنم زیر ابروم خورد به اون و رخم شد
و چون از دکتر میترسیدم نذاشتم بخیه بزنن
خلاصه الانم جاش هست
ولی خفنه جاش 😎
20230427_152331_owyo.jpg
 

Nightmare8887

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
138
امتیاز
1,312
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
..
سال فارغ التحصیلی
1405
منم کل بدنم زخمه ...
اول به خاطر اینکه دعوا فیزیکی زیاد داشتم(البته زیادم نه چون دختر غیرنازنازی که دعوا رو فیزیکی کنه کم پیدا میشه بگذریم از اینکه یه بار میخواستم با پسرا دعوای فیزیکی داشته باشم ولی بیشعور ها فقط خندیدن و فرار کردن)
و مورد دوم به خاطر اینکه جاش بمونه خوشگل میشه خودم بعصی وقتا با کاتر یا تیغ ایجاد میکنم
 

Phoenixyeah

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
262
امتیاز
2,285
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد 1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
والا جای زخم واسه من که عادیه هر هفته یه جاییم زخمه
زانوهام و آرنجام و ساق پام جای خالی ندارن
یه بارم سرم شکست یکم ردش مونده کنار پیشونیم
 
ارسال‌ها
875
امتیاز
4,331
نام مرکز سمپاد
شهیداژه ای
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
1402
دانشگاه
UI
رشته دانشگاه
مهندسی مکانیک
جای زخم چندتا دارم که بد مونده جاشون
یدونه روی پام دارم: وقتی از حموم برگشتم رفتم سمت کشوی لباسم تا اومدم لباس بپوشم پام به دستگیرش گیر کرد و یه یادگاری خوشگل گذاشت
یدونه رو انگشت وسط دست چپم دارم که این داستان داره تو خاطراتم بهش اشاره می‌کنم اما بدترین زخمیه که رو بدنم جاش مونده
 
بالا