جای زخم...

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع sara J
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
چند سال پیش عمه ام داشت به بابام کمک میکرد. بعد منم داشتم از بین بابام و عمه ام رد میشدم که یهو آجری که عمه ام پرت میکرد خورد سر من.
و منم بیهوش شدم:)) به هوش که اومدم دیدم دارن روم آب خالی میکنن.یه جای زخم هم بالای ابروم مونده. ولی زیاد معلوم نیست.
خلاصه که بخیر گذشت.
 
کلاس اول بودم
رفته بودیم مسافرت
داشتم با دختر خاله مامانم بازی می کردم خوردم زمین یه سنگ یا شیشه دقیق یادم نیست چی بود رفت تو زانوم
یک زخم عمیق ایجاد کرد شلوارم پر از خون شد
الآنم جاش هست
 
ًچند سال پیش عمه ام داشت به بابام کمک میکرد. بعد منم داشتم از بین بابام و عمه ام رد میشدم که یهو آجری که عمه ام پرت میکرد خورد سر من.
و منم بیهوش شدم:)) به هوش که اومدم دیدم دارن روم آب خالی میکنن.یه جای زخم هم بالای ابروم مونده. ولی زیاد معلوم نیست.
خلاصه که بخیر گذشت.
این داستان: عمه شیطان‌صفت =))
 
من یبار با سرعت که وارد آشپزخونه شدم
مامانم هم داشت سینی برنج میاورد برا شام
خلاصه چی عرض کنم زیر ابروم خورد به اون و رخم شد
و چون از دکتر میترسیدم نذاشتم بخیه بزنن
خلاصه الانم جاش هست
ولی خفنه جاش 😎
 
من ک تقریبا همه جام رد زخم مونده...
جز صورتم..اونم گیر خانواده و هزار تا کرم و کوفت و ال و بل...
درصد بالاییش واسه دعوا و باشگاهه...و سر ب هوایی کودکی😂
 
منم کل بدنم زخمه ...
اول به خاطر اینکه دعوا فیزیکی زیاد داشتم(البته زیادم نه چون دختر غیرنازنازی که دعوا رو فیزیکی کنه کم پیدا میشه بگذریم از اینکه یه بار میخواستم با پسرا دعوای فیزیکی داشته باشم ولی بیشعور ها فقط خندیدن و فرار کردن)
و مورد دوم به خاطر اینکه جاش بمونه خوشگل میشه خودم بعصی وقتا با کاتر یا تیغ ایجاد میکنم
 
والا جای زخم واسه من که عادیه هر هفته یه جاییم زخمه
زانوهام و آرنجام و ساق پام جای خالی ندارن
یه بارم سرم شکست یکم ردش مونده کنار پیشونیم
 
جای زخم چندتا دارم که بد مونده جاشون
یدونه روی پام دارم: وقتی از حموم برگشتم رفتم سمت کشوی لباسم تا اومدم لباس بپوشم پام به دستگیرش گیر کرد و یه یادگاری خوشگل گذاشت
یدونه رو انگشت وسط دست چپم دارم که این داستان داره تو خاطراتم بهش اشاره می‌کنم اما بدترین زخمیه که رو بدنم جاش مونده
 
Back
بالا