- ارسالها
- 545
- امتیاز
- 13,660
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان
- شهر
- ard
- سال فارغ التحصیلی
- 1400
چند سال پیش عمه ام داشت به بابام کمک میکرد. بعد منم داشتم از بین بابام و عمه ام رد میشدم که یهو آجری که عمه ام پرت میکرد خورد سر من.
و منم بیهوش شدم به هوش که اومدم دیدم دارن روم آب خالی میکنن.یه جای زخم هم بالای ابروم مونده. ولی زیاد معلوم نیست.
خلاصه که بخیر گذشت.
و منم بیهوش شدم به هوش که اومدم دیدم دارن روم آب خالی میکنن.یه جای زخم هم بالای ابروم مونده. ولی زیاد معلوم نیست.
خلاصه که بخیر گذشت.