پاسخ : ستـاره - ۴۰۴۸
# غذای اصلی
سرزمین بیحاصل - تی. اس. الیوت
ترجمه جواد علافچی ٬ انتشارات نیلوفر
تیر ۹۱

خب ٬ راجع به این کتاب خیلی حرفها دارم که بگم . اول از همه باید بگم که من نسبتا شعر کم میخونم ٬ و دیگه این که خوندن شعر انگلیسی یا کلا غیر فارسی ٬ کار سختیه . من این کتاب رو اول به فارسی خوندم ٬ بعد دو بار به انگلیسی خوندم ٬ در نهایت مجبور شدم یه بار دیگه برگردم و باز ترجمه رو بخونم . در مورد شعرهای مثلا اسپانیایی یا فرانسه طبیعتا نمیتونم چنین کاری بکنم ٬ ولی به نظرم دست کم برای فهمیدن وزن و ریتم شعر و فهمیدن این که شاعر از چه کلماتی برای بیان منظورش استفاده کرده واجبه ٬ و بعد هم ترجمه برای این که خب انگلیسیم اونقدر خوب نیست که بخونم و بفهمم همهشو ٬ فارسیشو باید یکی دوبار با تامل خوند و بعد روی معنیش فکر کرد . که البته توی سرزمین بیحاصل ٬ کار سختیه . سرزمین بیحاصل یه شعر عجیب غریبیه ٬ که من بعد قبل از خوندنش خیلی نقد و اینا هم راجع بهش خوندم و پرسیدم . شعریه که روایتی نیست . یعنی اصلا یه داستانی نیست که روایت بشه. تکیهگاه موضوعی ِ خاصی هم نداره ٬ یه مقدار مبهمه . آدم هر خط شعر رو جدا گانه میفهمه ٬ ولی بعد کنار هم که قرار میگیرن ٬ تقریبا هیچ ربطی به هم ندارن . در این مورد خود الیوت گفته که : " شاعر ممکن است معتقد باشد که فقط تجربهی شخصی خود را باز میگوید اما سطرهای شعر او ممکن است برایش صرفا در حکم وسیلهای باشند تا٬ بدون آنکه دست خود را رو کند ٬ حال دل خود را بازگوید . " و خب دقیقا هم همینطور هست ٬ یه جوری تجربههای شخصی ِ موزون و ریتمدار شاعره که در یه قالب مبهم بیان شدهن ٬ شاید مثلا نمیخواسته همهچیز رو رو کنه . یه جوری مثل پستهای طولانی حرفبزن خودمون میمونه که میخوایم یه چیزایی رو نگیم بعد تهش اصن یه متن عجیب غریب در میاد . :د مثلا یه جا هست توی شعر میگه : " در آفتاب به راه افتادیم و در هوفگارتن٬ قهوهای خوردیم و ساعتی صحبت کردیم" . دیگه اینکه تعداد خیلی زیادی اشخاص و مکانهای ناشناخته و مبهم داره که برای خود شاعر میتونن معنیدار باشن ٬ البته ته کتاب تمام اینها رو اورده و توضیح داده که هرکدوم چی بودهن ٬ ولی بازم از اون حالت مبهم خارج نمیکنه شعر رو .
شعر ۵ قسمته : تدفین مردگان ٬ بازی شطرنج ٬ موعظهی آتش ٬ مرگ در آب ٬ تندر چه گفت . قسمت اول ٬ بیشتر راجعبه مرگ و اینها داره صحبت میکنه . قسمت بازی شطرنج و موعظهی آتش راجع به عشقهای پایان یافته و اینا صحبت میکنه . قسمت چهارم دقیقا راجع به همین مرگ در آب ٬ و قسمت آخر راجع به عبور از سرزمین بیحاصله . قسمت پنجم انگار همینجوری داره رد میشه و حرف میزنه ٬ رد میشه و حرف میزنه . اصولا در طول کتاب خیلی رد میشه و حرف میزنه ٬ بعضی جاها هم انگار قرنهاست که ساکن وایستاده و داره حرف میزنه .
دیگه این که در تمام کتاب یه حس ناامیدی و پوچی و اینا احساس میشه . مثلا :
در نور بی فروغ ماه
تنها صدا
آواز خشک علفهاست
و خب بیشتر شاعر ها به این علاقه دارن که بگن در روشنای مهتاب ٬ سرود ملایم علفها ٬ سکوت شب را شکسته است (!) ( شاعر هم شدیم! = )) ) یا چمیدونم چنین چیزی . ترجیح میدن راجع به طبیعت خوب بگن و زیبا توصیفش کنن ٬ولی الیوت ٬ نع خیر ٬ اصن از کل طبیعت بریده .
دیگه این که زمان و وقایع شعر هم زیاد مشخص نیستن ٬ به گذشته میره ٬ به آینده میره ...
دیگه ٬ یه نکتهی خیلی مهم دیگه در مورد این شعر هست که باید بگم ٬ اونم ترجمهشه .
ادبیات غیر فارسی ٬ ترجمهشون خیلی مهمه ٬ خیلی ٬ مخصوصا شعر . مترجم باید خودش شاعر باشه ! و باید حتما یه ترجمه خوب از شعر بخونید . توصیهی من همین ترجمهی جواد علافچی از نشر نیلوفره . من ترجمهی بهمن شعلهور از نشر چشمه رو هم خوندهم ٬ ولی با این که جناب شعلهور بسیار مترجم نامداری هستن و به نقل از ویکیپدیای فارسی : «در ۱۸ و ۱۹ سالگی خشم و هیاهوی ویلیام فاکنر و سرزمین هرز تی اس الیوت را ترجمه کرد که این دو هنوز از بهترین ترجمههای فارسی به شمار میروند» و با این که میگن مترجم خوبیه ٬ ولی من اصلا ترجمه ایشون رو قبول ندارم . عنوان اصلی کتاب هست The Waste land که ایشون ترجمه کرده سرزمین "هرز" . و وقتی شعر ٬ مخصوصا قسمت آخر رو میخونی که از بیآبی میگه ٬ از خشک بودن علف ها و از شن و صخره میگه ٬ میفهمی که سرزمین "بیحاصل" خیلی بهتر مفهوم رو میرسونه تا هرز . و یک نمونهی دیگه . این یک قسمت از شعره :
That corpse you planted in your garden last year
Has it begun to sprout? Will it bloom this year?
که ترجمهی آقای علافچی این طوری هست :
«آن جنازهای که سال گذشته در باغت کاشتی ٬
آیا جوانهای زده؟ آیا شکوفه میدهد امسال؟»
و حالا ترجمه جناب شعلهور :
«لاشهاي را كه سال پيش در باغت دفن كردي،
آيا جوانه زدن آغاز كرده است؟ آيا امسال گل خواهد كرد؟»
خب جناب شعلهور عزیز ٬شما فکر نمیکنید اون کلمه "لاشه"ای که بهکار بردهاید ٬ خیلی گند زده تو حس شعر؟ فکر نمیکنید لاشه یه ذره ادبی نیست؟ لاشه اونطور که توی فارسی بهکار میره میتونه حتا به معنی لاشهی یک سگ یا حیوون دیگهای باشه ٬ ولی هیچ جا به جسد سگ نمیگیم جنازه !
و دیگه این که جناب شعله ور ٬ شما فکر میکنید وقتی شاعر فعل to plant رو به کار میبره به معنی کاشتن ٬ و بعدش هم از شکوفه زدن و جوانه زدن حرف میزنه٬ واقعا منظورش کاشتن ِ جنازه بوده یا دفن کردن؟ همین که شاعر جنازه رو به چیزی که میشه کاشتش و شکوفههم بزنه تشبیه کرده ٬ جزو زیباییهای شعره که به لطف ترجمه جناب شعلهور از بین رفته .
دیگه این که عنوان همین شعر : Burial of dead رو شما ترجمه کردهاید "تدفین ِ مرده" و باز هم فکر نمیکنید کلمهی "مرده" اصلا مناسب اینجا نیست و شاید مردگان بهتر باشه؟
و دیگه این که این شعر ٬ همهش انگلیسی نیست و قسمتهایی به زبانهای آلمانی و فرانسه داره ٬ که جناب شعلهور عزیز لطف کردهن و اصلا این قسمتها رو ترجمه نکردهن و همون طور آلمانی و فرانسوی وسط ترجمهی فارسی گذاشتهن بمونه ٬ در حالی که آقای علافچی اون قسمتها رو هم ترجمه کرده و توی متن فارسی ٬
ایتالیک نوشتهن .
و دیگه این که ترجمه آقای علافچی ٬ خیلی خوب وزن شعر رو به فارسی برگردونده ٬ قسمت پنجم (آخر) شعر ٬ توی ترجمه فارسی ٬ کاملا ریتم داره و خیلی خوب ترجمه شده ٬ میتونه از نظر وزن شبیه ِ شعرهای وزین فارسی به نظر برسه حتا .
دیگه این که نشر نیلوفر و اقای علافچی لطف کردهن و مقدار زیادی نقل و تحلیل و بررسی و تاریخچهی این شعر رو ته کتاب اوردهن . از ۱۵۰ صفحهی کتاب ٬ ۱۰۰ صفحهش نقد و بررسیه که واقعا هم خوندنشون خیلی مفید و خوبه .
و خب ٬ همین دیگه! نکتهی اصلیای که میخواستم راجع بهش حرف بزنم ترجمه بود که گفتم .
راستش نمیدونم اینو توصیه کنم یا نه . بچههایی که به شعر ٬ اونم انگلیسی علاقمندن کمن ٬ و از اون کمتر کسی که حوصله داشته باشه نقد و بررسی های تهش رو هم آروم آروم بخونه و بعد برگرده چند بار دیگه هم شعر رو بخونه .
بر اساس نقدهایی که ته کتاب خوندهم ٬ شعر ساختارشکنییه و شاید نسبت به شعرهای دیگهی انگلیسی وزن و قافیه رو خوب رعایت نکرده باشه و حتا بعضی منتقد ها گفتهن که شعر نیست ٬ برای همین فکر نمیکنم کتاب مناسبی باشه برای شروع شعر انگلیسی . ولی کلا من این کتاب رو خیلی دوست دارم و به کسایی که حوصله بررسی دارن توصیه میکنم که بخونن . در ضمن ٬ توصیه میکنم که حتما ٬ حتما ترجمهی خوب آقای جواد علافچی رو بخونن .
تمام . :د