اولین دندونم وختی 6 سالم بود افتاد اونم موقع صبونه خوردن آخی یادش بخیر فنقلی بودیما. مامانم گفت بزارش زیر بالشت فرشتها جایزه بدن منم گذاشتم و صب که پاشودم یه لباس خوشگل بالای سرم دیدم. همین چند روز پیش با بچه ها حرفشو میزدیم که
marmar بهم گفت: اونارو فرشته ها نذاشتن که!
منم ماتو مبهوت پش کی گذاشته؟[size=8pt][/size]
ولی چیزی نگفتم تا ضایه تر از این نشم. وختی رفتم خونه از مامانم پرسیدم: مامان اون لباسرو مگه فرشته ها ندادن؟
....
اصولا (به جز دوسه تا)دندونام نمیفتاد اول دندون دائمی درمیومد این شیریا محکم سر جاشون چسبیده بودن... وقتی دندون زیریه درمیومد تازه این دندونای من دردمیگرفت میرفتم شیریه رو میکشیدم
اولین دندونم یادم نیست، اما یکی از دندونام بود خیلی لق شده بود، بعد اصن آویزون بود ها، اما نمیفتاد، گاهی چشامو میبستم با هزار زجر و زاجرات با زبونم یک کم میزدم بهش اما نمیفتاد، دلمم نمیامد کاره دیگه ای بکنم که بفته.
یه روز تو دبستان به دوستم گفتم خ اذیتم میکنه این دندونه، شوخی شوخی گفت بیا من مشت بزنم دندونت بیفته؛ ینی اصن یک مشت زن خیلی خیلی آروم ها، افتاد
اون زمان مهدکودک می رفتم بعد تو دستشویی بودم دندونم افتاد یه ساعت داشتم دنبال دندونم می گشتم بذارمش سر جاش
بعدیشم وقتی خونه خاله م بودم داشتم سادویچ می خوردم افتاد که قورتش دادم
یه دندونمم معلم بهداشتم کشید که خیلی درد داشت خدا بگم چکارش کنه(خیلی دندون باحالی بود یه ریشه ش در نمیومد منم سرگرمیم این بود که دندونمو بچرخونم )
اولين دندون من يه هفته آويزون بود،از اونجايي هم كه من پسر شجاع بودم نمي ذاشتم كسي نيگا كنه بهش!
بعد يه روز موقع نهار خوردن فهميدم كنده شده منم با لقمه ام بلعيدمش!
من یادمه یه بار یه دندونم خیلی لق بود بعد خالم بهم گفت بیا ببینم چه جوریه؟ منم رفتم بعد خالم یهو کشید دندونمو بعد منم اصلا نفهمبدم فکر کردم چون بهش دست زده درد گرفته بعد خالم آوردش جلوم تازه اون موقع آکاه شدم که دندونم کشیده شده!
اولیشو یادم نیست ولی اکثر دندونامو بابام با ناجوانمردی میکند
هی بم میگفت ببینم کدوم دندونت لقه؟با دست نشونم بده!و دست زدن ب دندان لق هماناو رفتن جیغ ب هفت آسمان همان
قبلش قول میگرفتم ازش ک دگ نزنه زیر دستم ولی همیشه این کارو میکرد ولی حالا میفهمم خوب بود بعدش راحت میشدم خیلی رو اعصابم بود این دندون لق
کل دندون شیریامم تا 8 سالگیم افتادن:)
اکثرشونو هم دارم
من تا جایی که یادم میاد خودم دندونامو میکندم یه بار هم با پسر عموم رفتیم توی اتاق بهش گفتم نخ ببند به دندونت بعد ببند به در من درو می بندم که در حین انجام عملیات زئن عموم دیدمون و بهمون یاد داد که بدون اینکارا خودمون با دست دندونامونو بکنیم.
پ.ن:پسر عموم سه سال از من بزرگتره یعنی اون موقع 10 سالش بوده خداییش گاگول بوده ها