به نقل از ارنواز :خب همونطور که گفتین ایران اسطوره زیاد داره که از این همه بعضیاشون کاملا فراموش شدن ولی بعضیاشون هنوزم تو فرهنگ ما هستن اما با یه تغییراتی به شکلایی در اومدن که شاید زیاد نشناسیمشون. مثلا ما تو فرهنگمون بسیار از نمادهای اسطوره ی «سیاوش» داریم مثل بته چقه، حاجی فیروز، عَلَم های عاشورا و ... که خیلیا نمی دونن اینا به داستان سیاوش برمیگرده !
پ.ن : اسطوره شناسی موضوع خیلی خوبیه اگه بتونیم به طور گسترده در موردش حرف بزنیم خیلی خوبه!
آره آره، منم خیلی خیلی موافقم ... من دارم در این مورد مطالعه می کنم، واقعا موضوع جالبیه وحرفای زیادی برای گفتن دارهبه نقل از no one :یه نظر سنجی بذار واسه ی اساطیر و افسانه ها! که ببینیم بچه ها خوششون میاد یه انجمن یا زیر گروه واسه تاریخ بزارن که فقط مربوط بشه به این جور چیزا! نه فقط ایران تمام دنیا! خیلی جالب میشه اگه با افسانه ها واساطیر دنیا آشنا شیم!
به نقل از #Alireza# :وقتی حرف از اسطوره ایرانی میشه همه فقط از این اسطوره هایی که میگین میگن
ولی نمیدونم چرا هیشکی از اسطوره ها و افسانه های آذربایجان چیزی نمیگه!
مگه اینا ایرانی نیستن؟!
مسلما اسطوره های ترکی هم قویه ولی این که از شاهنامه غنی تره یا نه رو کاری نداریم (قرار نیست بحث نژادی و این جور چیزا بشه! ).به نقل از #Alireza# :اسطوره ها و افسانه هایی مثل ده ده قورقورد(مطمئن باشین خیلی غنی تر از شاهنامه فردوسیه،مجموعه داستانه که شخصیت اول داستانه) قاچاق نبی ،دلی دومرول ،
و چند نفر دیگه که یادم نیس
زیادن ولی اطلاع رسانی نمیشه...نمیگن
در دوره رضاخان اجازه کتاب به زبان تورکی نمیدادن واسه همین دیگه خیلیاشون از یاد رفتن
منم ائن چیزایی که میدونم از آهنگهای آذربایجانی که شنیدم از بابا بزرگم و بابام پرسیدم اونا بهم گفتن یا اومدم تحقیق کردم...
بیشتره اسطوره ها برمیگرده به ادبیات شفاهی یعتی سینه به سینه به نسلهای بعدی منتقل میشه....به نقل از Shek8fe :خب اسطوره ها در اصل یعنی سخنان پریشان یا افسانه گونه.
و ویژگی هایی که داره بعضیاش ایناست :
اولا کلّا حالت تمثیلی و نمادی داره.
یک سری از آداب و شیوه های قومی همواره از طریق اسطوره ها سینه به سینه منتقل میشن.
معمولا بخشی از اساطیر یک ملت بر میگرده به نظر اونها در مورد آفرینش عالم و آدم .
گاهی وقتا در اساطیر رویا های یک ملت رو میبینیم ، آرمان های فرهنگیشون رو میبینیم.
و اینکه ما برای شناخت فرهنگ یک ملت حتما حتما باید اساطیر اون ملت رو بشناسیم ؛ چون حتی اگر در ظواهر بهم مربوط نباشن ، در اصلشون یک پیوند فرهنگی محکم دارن.
نکته ی دیگه اینکه کتابی هست به اسم " گذار از جهان اسطوره به فلسفه " ؛ که توش میگه که انسان ابتدایی به عنوان اولین گام خودش زبان و اساطیر رو اختراع کرد و این اساطیر بودن که موجب پیدایش فلسفه شدن. در اساطیر انسانها باور خودشون در مورد هستی رو میگنجوندن ( اساطیر یونان ) که این به تدریج تبدیل به تفکر و استدلال شد و نظریات فلسفی مختلف بیان شد.
به نقل از Shek8fe :خب اسطوره ها در اصل یعنی سخنان پریشان یا افسانه گونه.
و ویژگی هایی که داره بعضیاش ایناست :
اولا کلّا حالت تمثیلی و نمادی داره.
یک سری از آداب و شیوه های قومی همواره از طریق اسطوره ها سینه به سینه منتقل میشن.
معمولا بخشی از اساطیر یک ملت بر میگرده به نظر اونها در مورد آفرینش عالم و آدم .
گاهی وقتا در اساطیر رویا های یک ملت رو میبینیم ، آرمان های فرهنگیشون رو میبینیم.
و اینکه ما برای شناخت فرهنگ یک ملت حتما حتما باید اساطیر اون ملت رو بشناسیم ؛ چون حتی اگر در ظواهر بهم مربوط نباشن ، در اصلشون یک پیوند فرهنگی محکم دارن.
نکته ی دیگه اینکه کتابی هست به اسم " گذار از جهان اسطوره به فلسفه " ؛ که توش میگه که انسان ابتدایی به عنوان اولین گام خودش زبان و اساطیر رو اختراع کرد و این اساطیر بودن که موجب پیدایش فلسفه شدن. در اساطیر انسانها باور خودشون در مورد هستی رو میگنجوندن ( اساطیر یونان ) که این به تدریج تبدیل به تفکر و استدلال شد و نظریات فلسفی مختلف بیان شد.