کارتون های زمان ما!

[shervinim]

هیچوقت نتونستم بازی کامپیوتری‌ش رو تموم کنم

 

[Shkf.tv]

و این دوتا

 

[armin_att]

من که تو بچگیم همش پت و مت میدیدم ( به گفته مادرم - من که یادم نیست)
ولی واقعا تو زمان کودکی ما ، بهترین انیمیشن های pixar و دیزنی اومدن و از این لحاظ خیلی خوشبختیم
از شگفت انگیزان و توی استوری و ماشین ها تا کارخانه هیولا و نمو
بهترین های پیسکار همون سال ها بود - نسخه های بعدی به خوبی اون قبلیا نشدن
تازه شرک و ماداسگار برای دیزنی نبودن نگفتم ولی اوووووف! چه انیمیشن هایی بودن جدا

و رییس مزرعه با دوبله مهرداد رییسی (گلوری) آخر خنده ست
بهترین دوبله ای که دیدم از یه انیمیشن

انیمیشن های جدید هم زیاد دلچسب نیستن
مثل zootopia و inside out و coco
قشنگ و خوش ساختن و داستان خوبی دارن
ولی انگار فیلم درامن و برای بزرگسالان درست شده

تکنیک ساخت spider man : into the verse هم خیلی خفنه
و یجورایی انقلابیه

(تعریف وی از کارتون فقط movie ها بود!)

 

[dark shadow]

من کشته مرده ی مگا من بودم!ینی صبا زودتر بیدار میشدم ک قبل از مدرسه رفتنم ببینمش:د
بعد لامصب همش اسمشم یادم میرفت
من کلا تو بچگیم زیاد کارتونی نبودم اما مگامن،فوتبالیستا،لاکپشت های نینجا از مجموعه هایی بودن ک خیلی دوسشون داشتم
بعدم کارخونه ی هیولاها و پری دریایی.من اینقدر کارتون ندیده ام ک شاهزاده و قورباغه و پوکوهانتس(اگر اسمش همینه!)و امسال خیلی اتفاقی دیدم طوری ک خیلی از این کارتونای معروف رو ک بقیه دیدن ندیدم:/
داستان اسباب بازی هم این چند ساله ک از تلویزیون ایران پخش شد دیدم

 

[>____<]

زندگی جدید امپراطور؛راپونزل و قلم جادویی؛سیندرلا ۱ و ۲(۳ رو دوس نداشتم)؛وینی پو؛گارفیلد ۱ و ۲(از همونجا عاشق انگلستان شدم)و عصر یخبندان بهترین کارتون هایی بودن که دیدم:)

 

[آرش.]

یه کارتونی بود به اسم کوتلاس!!
این کارتون هیچ گرافیک خاصی نداشت!...اما مضمونش برای من جالب بود!:)...الان هیچی ازش یادم نیست!...اما انگار یه کارتون با هدف مشخص بود!!....cuttlas!
من کلا اهل کارتون نبودم اما خب تک و توکی رو نگاه میکردم مثل ساعت برناردو که هنوزم فکر میکنم واقعیه.....یا کوتلاس که با هدف مشخص میخواست دختری که دوست داره از دست راهزنای شهر نجات بده!....اخلاق محور و هدفمند بود کارتونا!:)...

امروزه کارتون ها خیلی بی مفهوم شدن غالبا!....اما خب بازم کارتون های شخصیت ساز پیدا میشه که ذهن بچه هارو تربیت کنه!...
قسمت بزرگی از نسل پرادعا اما کم محتوا رو کارتون ها بار میارن حواسمون باشه به بچه های آیندمون چی میدیم نگاه کنن!!

اینم عکسش(با عکس بزاریم به نظرم جالب تره برای خواننده!):

 

[dark shadow]

عاقا!
این نسل جدید آدم میخورن ها؛بعد شبکه پویا لاکپشت های نینجا میده برا بالای 10 سال
بیچاره هم نسل های سمندون

 

[5023010]

فقط بن تن و بس

 

[Me ;)]

مل مل اگه کارتون محسوب میشه(!)من بسیار گلی رو دوس داشتم : )))! یعنی اصن اسطوره ام بودااا..در این حد://
یادمه یه سررسید قدیمی بود که کسی لازمش نداشت ،توی اون همه تیکه کلامای گلی رو نوشته بودم بهترینشم این بود که به اون یکی مجریه که یه پسره بود (الان اسمشو یادم نمیاد)مبگفت:تو اگه دیوارم ببینی تو دیواری:///
پ.ن:چقدر که من تو دعواهای بچگی از این جمله استفاده می کردم ،بیشتر بد آموزی داشت برام به نظرم://

 

[فربد]

ببخشید بچه ها یه سوال داشتم یه کارتونی بود که اوایل دهه هشتاد از شبکه دو پخش می شد که عروسک یه بچه خرس قهرمان اصلیش بود و یه دختره هم ازش نگهداری می کرد و با همدیگه می رفتند کمک بقیه. اسم خرسه هم مخمل بود و خودش زرد بود و لباس سبز می پوشید که تو یه قسمت هم دگمه لباسش کنده شد و افتاد تو فاضلاب و از اون قسمت دیگه لباسش دگمه نداشت. اسم کارتونش رو یادتونه؟
همین طور یه کارتون دیگه که تابستون سال ۸۵ از شبکه پنج و به عنوان میان برنامه تو برنامه دردونه ها با اجرای خانم روستا پور (خاله سارا) پخش می شد درباره یه شهر بود که اهالیش همه میوه بودند و نقش اصلیش هم یه فلفل دلمه ای بود که با همسر گوجه فرنگیش زندگی می کرد. اسم این رو هم اگه می دونید میشه بگید.
یه کارتون هم بود درباره یه خانواده که فکر کنم گورکن (حیوان) بودند و بابای خانواده هم خیلی بد اخلاق و خشک و مقرراتی بود.
جالبه که دوبلور های این سه تا اثر رو یادمه ولی اسم خودشون رو یادم نیست. جای مخمل مهسا عرفانی صحبت می کرد جای آقای فلفل دلمه ای سعید شیخ زاده جای پدر خانواده گورکن ها هم مرحوم بیژن علی محمدی.
راستی یه برنامه عروسکی خارجی هم بود که تو یه گاراژ اوراق ماشین می گذشت و اسم صاحبش هم اسقاطی بود. کسی اون رو یادشه؟

اسم کارتون اون عروسک خرس رو پیدا کردم اسمش مخمل کبریتی (Corduroy) بود.

 

[فربد]

اسم کارتون اون عروسک خرس رو پیدا کردم اسمش مخمل کبریتی (Corduroy) بود.

این کارتون محصول مشترک آمریکا و کانادا و چین بود و در قالب یک فصل ۲۶ قسمتی از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۱ (۱۳۷۹) تولید و ادامه‌ی تولیدش هم کنسل شد. البته تو ایران به گمانم تابستون سال ۸۳ صبح ها از شبکه‌ی دو پخش می شد.

 

[آ.ا]

شبکه دو یه کارتونی میداد فکر کنم اسمش سفرهای علمی بود یه معلمی هم داشتن به اسم خانم فریزلی که با یه اتوبوس جادویی میرفتن اردو.

 

[خِیزَران]

من انیمه مدفن کرم های شب تاب کلی دوست داشتم و همچنین نمو کلی باهاشون گریه کردم

 

[:-|]

سوباسا و گربه سگ عالی بودن
یک کارتونی هم که خیلی خوب یادمه اسمش بچه های کوه آلپ بود..ازون سری کارتونای ژاپنی که همیشه یکی اسمش آنه هست توشون.ماجرای دختر بچه ی مو طلایی که احتمالا اسمش آنه بوده و مامانش توی بچگی میمیره و برادر کوچیکش توسط دوست صمیمی اش از کوه پرت میشه پایین
و البته کوه نبودا کووووووووه بود و جالب اینه ک برادره فقط پاش آسیب میبینه))

بعدا نوشت:
بعد انتظار داشتن نسل ماها یکسری بچه ی سالمم از لحاظ اعصاب و روان بشن...سر هر کدوم ازین کارتونا من یکدور فقدان مادرو تجربه میکردم

 

[Aliziar85]

اسم کارتون اون عروسک خرس رو پیدا کردم اسمش مخمل کبریتی (Corduroy) بود.

سلام
من یادمه تلویزیون چندین سال پیش یه انیمه نشون داد درباره مسابقه ماشین های کوچیک بود ولی برندگان کوچک نبود
مثلا شخصیت اصلی داستان ماشینش جرقه میزد و داداشش ماشینش یه جیزی تو مایه های گردباد میداد بیرون بعد اینا تو یه جای خاکی تمرین میکردن ماشیناشون رو باهم ترکیب میکردن سرعت ماشیناشون بیشتر میشد
کسی میدونه اسمش چی بود؟ لطفا میدونید بگید خیلی دنبالشم

 

[reyna]

کارتونای زمان ما راپونزل با قلم جادویی اش و فندق شکن و دوازده پرنس و سفید برفی و....
درونمایه کلیشون این بود که یک دختر داف قلمی بود که ترجیحا فقیر بود و بعد یک شاهزاده عاشقش میشه و برای بدست آوردنش هر کاری می کنه . بیشترفیلم هم شامل دنس میشد
خلاصه که محتوای جالبی نداشتن

 

[خواهر کوچیکه شیرین]

لوک خوش شانس
تام و جری
لاکپشت های نینجا

 

[Bastani]

تام و جری
گربه و سگ ( اسمش چی بود ؟ همون که گربه چسبیده بود به سگه ؟)
خانه ما ( خانمان را با هم میسازیمممم یادش بخیر چقدر عاشق تیتراژش بودم )
دیجیمون
کلا فیلمای دیزنی
پهلوانان
خیلی زیاد بودن یادم نمیاد

 

[zeynabgol]

دزد عروسک ها

شهر موشها...



یکی دیگه هم بود، یه پسر نوجوون بود، یه صحنشو یادمه:

پسر در یک محیط کارتونی، با یه فرش، یه میز و سه چار تا نقاشی روی میز.

پسر: بچه ها بنظر شما نقاشیا کجاست؟؟!

من سه چار ساله: روی میز

پسر: زیر این فرش؟!

من: رو میز دیگه!

پسر: زیر این میز؟!

من: میگم رو میزه!:-l

پسر: کنار این میز؟!

من: اخه کوری مگه؟!


چرا اخه؟

 

[بابونه.]

برای ما ترکیبی از دهه های قدیم و جدید بود ولی خب عاشق چارلی و لولا و خانه ما بودم



شهر آجیلی((:
چقدر خوب بود...

این دیگه زیادی خوب بود
تابالوگا با اون شخصیت ادم برفی و جغده که تو غار بودن و هی شرارت میبارید ازشون:)




بابالوهاااااا همیشه فکر میکردم وسایل خونه مام اینجوری شبا راه میرن و حرف میزنن -_-




و اینم از آرتور
با اینکه هیچوقت هدفونش روی گوشاش نبود ولی عاشقش بودم=)




بالاخره پیداش کردممم
"آشپزی با بچها"
قشنگ دو هفته اسیرش بودم((=


سطل سحر آمیز
حتی ملکه کک شم دوست داشتم

(البته خاله ریزه هم خیلی جذاب بووود=) )



اسطوره طفولیتم فقط پنگول



اینم از خانه ما((:
[کثافتا خونشون دوبلکس بود هی میگفتن خانه ما کوچک است-_-]



این یکی دیگه جدی بدون شرح عه:")



همیشه وقتی شروع میشد دفتر مدادمو میوردم بشینم مثلش نقاشی کنم
ولی آخرش ی چیز نخاله در میومد بیرون

خیلی بیشتر ازینا بودن قطعا از جمله پت و مت و تام و جری و برنارد و دالتون و خیلی چیزای دیگه بودن
ولی خب اینارو خیلی دوست داشتم(: