مکتب گرایی در سمپادیا - اسلام

  • شروع کننده موضوع sk1v
  • تاریخ شروع

پوریا

لنگر انداخته
ارسال‌ها
4,627
امتیاز
24,500
نام مرکز سمپاد
helli 1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
زنجان
رشته دانشگاه
پزشکی
تلگرام
پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اسلام

خب میگم کیوان جان...میشه بعد اینکه یه چیزی تصویب شد تو یه پست همه چی رو برای امثال من به صورت خلا3 و ساده بیان کنی؟! :-" :rolleyes:
 

Toobiii

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
940
امتیاز
6,151
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۲
شهر
تهران
مدال المپیاد
شیمی
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اسلام

به نقل از گم میشی؟!:(( :
خب میگم کیوان جان...میشه بعد اینکه یه چیزی تصویب شد تو یه پست همه چی رو برای امثال من به صورت خلا3 و ساده بیان کنی؟! :-" :rolleyes:
با این حرف موافقم به شدت,چون چند روزه هر چی این نوشته ها رو میخونم بیشتر گیج میشم :-\ (و کوتاه هم نمیام که نخونم :-" )
 
  • شروع کننده موضوع
  • #23

sk1v

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
721
امتیاز
1,933
نام مرکز سمپاد
دبیرستان علامه حلی 3
شهر
تهران
پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اسلام

@پوریا: اون علی آقا لاریجانیه که میگه تصویب شد :-"
آقا انگار من یه کلاس فن بیان باید برم! X_X (یه اصلاحی بود میگفتن "فصاحت هاشمی" من فصاحت هاشمی به ارث نبردم
اما سفاهت کیوانی رو ایجاد کردم! :D )
موضوع زمان که مفهوم بود! درباره میرداماد-طاب ثراه- هم که چیز خاصی نبود! مثلاً عقول عشره سخت بود؟ :-?
===
جوهر اصل و ذاته، عرض اثر و حالات جوهره . تا صدرابمتألهین همه میگفتن حرکت در اعراضه و جواهر ثابتن
ملاصدرا گفت در جواهر حرکت داریم اونم خیلی شدید! :D

(سر لپ تاپ آبجيم بودم گفتم زودتر بلند شم بس كه غر ميزد! از اين خلاصه تر ميشد؟ :-" )
 

N.M

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,605
امتیاز
13,362
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
تهران
مدال المپیاد
طلای دوره ۲۷ المپیاد ادبی
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
ادبیات فارسی
پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اسلام

ها سخت بود. :D :-"

حكمت متعاليه رو مي‌شه توضيح كامل بدي؟ :-"
 

پوریا

لنگر انداخته
ارسال‌ها
4,627
امتیاز
24,500
نام مرکز سمپاد
helli 1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
زنجان
رشته دانشگاه
پزشکی
تلگرام
پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اسلام

كيوان ميدوني اصل قضيه چيه؟...من مشكلم با سوالاتيست كه براي جبهه ي شرق فلسفه ايجاد شده...
آيا در كنار اين تفكرات"جهان شناختي"توجهي به"معرفت شناسي و راه و روش زندگي(فلسفه و نه منطق)نيز توجهي شده در اين جبهه؟...
 
  • شروع کننده موضوع
  • #26

sk1v

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
721
امتیاز
1,933
نام مرکز سمپاد
دبیرستان علامه حلی 3
شهر
تهران
پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اسلام

اگه منظورت از معرفت شناسي بحث درباره علم و عالم و معلوم و...، آره يه بحثايي شده كه من
چون شعورم نميرسه خيلي نرفتم دنبالش! :D ارتباط عالم و معلوم، انواع علم و امثال اينها مباحثي هستند كه مطرح كردند.
اما اگه حرفت سر زندگيه . بنظرم اين ميره در حوزه اخلاق و فقه كه اولي در برخي موارد از فلسفه استفاده ميكنه.
حكما علم رو 3 بخش ميدونستن: 1-اصول عقائد 2- اخلاق 3-فقه و اينها رو با 3 مرتبه وجودي انسان تطبيق ميدادن
بترتيب با عقل،نفس و بدن (درباره اين 3 بخش كردن بروايتي از حضرت ختمي مرتبت-صلي الله عليه و آله- استناد ميشه كه:
انما العلم ثلاثة : آية محكمة، فريضة عادلة، سنة قائمة ) يعني بهتره به جاي منظومه حكمت حاجي سبزواري، تو معراج السعادة نراقي دنبالش باشي!
===
صدرالمتألهين با استفاده از همين حركت جوهري درباره نفس انسان(بحث سر انسانهاي عاديست) نظر تازه اي رو ارائه داد.
تا ملا صدرا درباره نفس دو نظر مطرح شده بود يكي اينكه نفس جسم لطيفه كه در جسم كثيف(بدن انسان) قرار داره تشبيه ميكردن
كه كالدهن في السمسم(مانند روغن در كنجد). نظر دوم اين بود كه نفس ،مجرديه كه در جسم دميده ميشه و كلاً جدا از جسمه.
صدرالمتألهين اومد مطرح كرد كه جوهر انسان از همون سلول اول حركتي داره بسوي تجرد. گفت روح جسمانية الحدوث و روحانية البقاء ــه
يعني محصول همون حركت بسوي تجرد ماده است و اينطور نيست كه يه روح ديگه اي از خارج در اون دميده بشه!
يعني ميگفت اون جسم حركتي داره نه بصورت خلع و لبس بلكه بصورت لبس بعد از لبس يعني يه جسمه بعد نفس پيدا ميكنه
بدون اينكه جسم از بين بره و در مرحله بعدي عقل هم بدست مياره. بهمين ترتيب مرگ (قاعدتاً مرگ بعد از تكميل مراحل اوليه
حركت جوهري :-? )رو اين ميدونست كه سير در تجرد بقدري پيش رفته كه ديگه نيازي به جسم نيست ؛ مثل سيبي كه
رسيده و از درختش كه اين عالم ماده است ميفته!
 

پوریا

لنگر انداخته
ارسال‌ها
4,627
امتیاز
24,500
نام مرکز سمپاد
helli 1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
زنجان
رشته دانشگاه
پزشکی
تلگرام
پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اسلام

آهان...
گرفتم گیر کار و دلیل بی میلی من و بسیاری از هم قطارانم نسبت به فلسفه ی شرق و خصوصا فلسفه ی اسلامی چیه...
در واقع به نظر من ما از"انسان"به"جهان"کوچ کرده ایم...
چیزی که در فلسفه ی غرب با عنوان"نگاه اندر آسمان و نه در زمین"یاد میشود...
من و امثالم نتوانیم بپذیریم ایده آلیست بودن را در عین اینکه نان شبی نیست برای زندگی انسان(انقدر منو میشناسی کیوان که بدونی نان 3رفا استعاره است)
در واقع خواهد جوهره ی وجود باشد یا متاثر از آن...
تا وقتی که"انگیزه ای"نیست جوهر و متاثر مرا چه سود؟...
نمیدونم گرفتی حرفم رو یا نه...
در هر حال در مورد زندگی نمیشه توی دین نظر داد چون از دید من در دین هیچگاه انسان به"من"نمیرسد...هیچگاه...هر چه هست یا"ما"ست یا"خدا"...
 
ارسال‌ها
3,101
امتیاز
12,184
نام مرکز سمپاد
.
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
2000
رشته دانشگاه
فیزیک
پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اسلام

به نقل از نرگس² :
حكمت متعاليه رو مي‌شه توضيح كامل بدي؟ :-"

ملاصدرا 9 جلد در این مورد نوشته. یه عده میگن تلفیق فلسفه ارسطویی و افلاطونیه یعنی مشایی و اشراقی در حالی که نظر ایشان دقیقا این نیست . به نوعی عرفان و فلسفه ترکیب شده با هم.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #29

sk1v

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
721
امتیاز
1,933
نام مرکز سمپاد
دبیرستان علامه حلی 3
شهر
تهران
پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اسلام

@پوريا: انگيزه حكماي اسلام واسه خودشون واضح بوده ، براي همين دربارش خيلي بحث نميكردن. انگيزه اونها پيش رفتن در مسير
كمال بوده كه راهش تقرب به ذوالجلاله. از ديد حكماي مسلمان هدف اصلي همه چيز بايد اين باشه
=====
اون طور كه من فهميدم تشكيك وجود يعني اينكه درسته كه وجود حقيقت واحده اما مراتب مختلف داره .
وجود رو بنور تشبيه ميكنن كه هم خورشيد هست هم نوري كه از بيرون تو زيرزمين ميتابه

وحدت وجود و پنتئيسم رو قاطي نكنين! وحدت وجود مورد نظر فلاسفه مسلمان ربظي به اون نداره!
(حتي اگه بشه حرفاي صوفيان بيسواد رو يه جوري به پنتئيسم ربط داد)
 
ارسال‌ها
3,304
امتیاز
12,643
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان ۱
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
علوم اجتماعی (انسان‌شناسی)
تلگرام
اینستاگرام
پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اسلام

الان خیلی زشته بپرسم پنتئیسم چیه ؟! اولین باره میشنوم ! :-"

+ الان باز جا داره تشکر کنم خیلی حرفاتون مفیده ! من یه سریاشو مینویسم ! :-"
میشه یه کتابایی پیشنهاد کنین برای من و امثال من که در این باب باشه و به صورت ساده ؟ :-"
 

sayna

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,460
امتیاز
12,313
نام مرکز سمپاد
دبيرستان فرزانگان ۱
شهر
تهران
دانشگاه
علوم پزشكى شهيدبهشتى
رشته دانشگاه
پزشكى
پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اسلام

نه ريحانه زشت نيست منم قبل از اين كه اين ُ بخونم نمي دونستم چيه :دي

كيوان:اصن از قديم گفتن زشت پيرزنيه كه شلوار جين بپوشه پشت موتور هزار بشينه تك چرخ
بزنه اونم بدون كلاه كاسكت! :-"
 

پوریا

لنگر انداخته
ارسال‌ها
4,627
امتیاز
24,500
نام مرکز سمپاد
helli 1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
زنجان
رشته دانشگاه
پزشکی
تلگرام
پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اسلام

به نقل از ریــحــانــه :
چرا عوض شه ؟
خیلی خوبه که الان ! 8->
همینجوری اگه پیش برین آخر کلی اطلاعات فیلسوفانه خواهیم داشت ماهایی که هیچی نمیدونیم ! :-"
باتشکر ! :-"
خب شماهایی که هیچی نمیدونین(دارم تحقیرتون میکنم =)) (<)میتونین تو تاپیک های دیگه هم اینا رو به دست بیارین...
@کیوان:عزیز دل...خوشگل...ابن سینای ثانی...به خدا اگزیستانسیال خیلی بیشتر مفهوم داره برای یاد گرفتن تا اسلام...نمیگم اسلام رو یاد نگیرن...اما اسلام جنبه ی معرفت شناسیش خود دین است...
در حالی که مثلا سارتر توی معرفت شناسی مکتبش به بن بست خورد...
خیلی حرف برای گفتن دارم توی مکاتب غربی...
پ.ن:یه بار دیگه نظرسنجی بذار...هر چی شد قبول دارم(آخه این نظرسنجی مال 1ماه پیشه فکر کنم)
ممنون
 
  • شروع کننده موضوع
  • #33

sk1v

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
721
امتیاز
1,933
نام مرکز سمپاد
دبیرستان علامه حلی 3
شهر
تهران
پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اسلام

نظرسنجي هم گذاشتم!
============
يكي ديگه از ابتكارات ملاصدرا-رضوان الله عليه- امكان فقري بود. درباره مخلوقات و خداوند-سبحانه و تعالی- گفته ميشه
كه مخلوقات ممكن الوجودند و نسبت به وجود و عدم يكسانند. اين يكسان بودن نسبت بعدم و وجود مربوط بماهيته. صدرالمتألهين اصالت ماهيت رو
قبول نداشت و اصالت وجود رو پايه گذاري كرده بود ديگه! چون تو اصالت وجود ميگه يه سري وجودهايي هست، وجود هم كه نسبت به عدمش ممتنع
و نسبت وجودش واجبه، حالا آخوند ملا صدرا مياد يه امكان جديد مطرح ميكنه به نام امكان فقري، ميگه حقيقت مخلوقات عين نيازمندي و فقره
كه در كتاب خدا هم آمده كه:"يا ايها الناس انتم الفقراء الي الله و الله هو الغني الحميد"
بنظرم درباره امكان فقري اين دو مطلب خيلي خوبن 8-> (من خودم دومي رو بيشتر دوست داشتم!)
اولي
دومي :-"

يه مطلبي ديدم كه براي روشن كردن اينكه گفتيم همه غير از پروردگار ذاتاً فقيرن ، خوب باشه:
"ما كه مي‌گوييم «الانسان فقيرٌ» نظير اينكه «الماء حارٌّ»، از اين قبيل است كه حرارت براي آب وصفي است، منتها عَرض مفارق
گاهي هست گاهي نيست آيا فقر براي انسان عرض مفارق است؟ نه, اين‌چنين نيست آيا از قبيل «النارّ حارّة» است كه حرارت
براي نار عرض مفارق نيست عرض لازم است حرارت از نار جدا نيست آيا وقتي گفتيم «الانسان فقيرٌ» مثل آن است كه گفته باشيم
«النار حارّةٌ» نه اين طور نيست براي اينكه حرارت, عين ذات نار نيست لازم ذات است هر لازمي از مرتبه ملزوم بيرون است
نار در درون ذات خود به اصطلاح اينها جوهر است حرارت, كيفيت است و اين كيف در حريم ذات نيست در مقام جوهر نيست
لازمه ذات است يك رتبه متأخّرتر است خب اگر فقر در درون ذات ما نباشد آنجا غنا راه پيدا مي‌كند آن وقت درون ذات ما به خدا
ـ معاذ الله ـ وابسته نيست پس اگر گفتيم «الانسان فقيرٌ» نظير «النار حارّة» نيست. آيا اگر گفتيم «الانسان فقيرٌ» نظير
«الانسان حيوانٌ, الانسان ناطقٌ» است؟ نه, نه يعني نه! اين هم نيست چرا براي اينكه ناطق, ذاتي ماست بله حيوانيّت ذاتي
ماست اما ذاتي به معني ماهيّت و ماهيّت يك مرتبه از هستي دور است ما ذاتي به معني هويّت مي‌خواهيم پس اين سه مرحله
همه را بايد رفت و رو كرد گذاشت كنار! اگر گفتيم «الانسان فقيرٌ» مثل اينكه گفتيم «الوجود موجودٌ» اين در متنِ هويّت اوست لفظاً دوتا,
مفهوماً دوتا ولي هويّتاً يكي چطور مي‌گوييم «الله غنيٌّ»؟ آن غنا عين ذات اوست ديگر آنجا كه ماهيّت نيست ما هم فقر, عين ذات ماست
اگر وصفي عين ذات بود نشانه فخر نيست بايد ديد آن وصف چه وصفي است اگر گفتيم «الله غنيٌّ»
اين غنا عين ذات اوست نشانه كمال است اما اگر گفتيم «الانسان فقيرٌ» اين فقر هم عين ذات اوست نشانه نقص است"

==
از درس تفسير آقاي جوادي آملي-كه حقاً بي نظيره- نقل كردم. كلاًبراي آشنايي با حكمت اسلامي حرفهاي ايشون خيلي خوبه! 8->

========================
اين مطلب رو ب از مرحوم علامه حائري سمناني(از فلاسفه بزرگ معاصر و پيرو حكمت مشاء) خوندم كيف كردم: >:D< >:D<

" ناگفته نماند اختلاف نظر در مسائل علمی مستلزم سؤنظر به علمای مخالف نخواهدبود و جایز نیست هیچ گونه اسائه ادبی نسبت به ایشان شود, چه اشتباهات علمی میان بزرگان بسیار است. بنابراین, عدّه ای از بزرگان حکما و متکلّمین که در حدوث عالم اکتفا به حدوث ذاتی فرمودند یا در معاد جسمانی قائل به اعاده جسم اول عیناً نشدند و از روی شبهه امتناع اعاده معدوم قائل به اعاده مثل بدن با فرض بقاء روح گردیدند, یا قائل به وحدت حقیقت وجود و تفاوت آن به مراتب در واجب و ممکن گشته, همگی معذورند. بنابراین, کسی گمان نکند که نسبت به مقام شامخ صدرالمتألّهین و اتباع او, یا به مقام ارجمند مرحوم حاج ملاّهادی سبزواری, اعلی الله مقامهما, سؤنظری باشد, رحمةالله و برکاته علیهم"
 

fandog

کاربر فعال
ارسال‌ها
46
امتیاز
71
نام مرکز سمپاد
farzanegan 2
شهر
تهران
پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اسلام

سلام ویژه خدمت دوستان!!!!!! h-:

تاپیک خیلی خیلی جالبیه و من خوشم اومد فقط یه خواهشی ازتون دارم(!) میشه یه خلاصه ای از این 3 صفحه ای که نوشتید بدید توی یه پست تا منم در بحثتون شرکت کنم و شما مستفیظ(املا!) بشین :P {-8

ببخشید همچین خواهشی رو کردم ولی گفتم شاید به جز من دوستانی هم باشن که بخوان به بحث بپیوندن شما یه خلاصه بدین خیلی عالی میشه... h-:

im waiting :D
 

shekoofeh

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
655
امتیاز
4,354
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
دانشگاه
دانشگاه علوم پزشکی تهران
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اسلام

باشه ؛ من یه خلاصه میکنم ؛ بعدش که تاپیک مستقل شد بحث اونجا میتونه ادامه داشته باشه ، اینجائم مکتب جدید.
اول اومدیم اهداف این مکتب رو گفتیم : هدف این مکتب شناخت حقیقی ترین موجودات (الله) هست و برای ورود به اون عرفان لازمه.
پیروان این مکتب معتقدن به وجود هر دو عالم و اینکه زاده ی تخیل ما نیستن.
اولین مکتبی که در اسلام معرفی کردیم مشا بود : مشا یعنی راه رونده ، در این مکتب آدمها فقط بر تفکر و استدلالشون تکیه می کنن. و یکی از پایه هاش اصلت ماهیته.
در مکتب اشراق اعتقاد قلبی مهمه. بنیان گذار این مکتب سهروردی بوده. اشراق خودش رو منحصر به استدلال نکرده.
بعدش کمی در مورد عقول عشره حرف زدیم. اوّلا که خواجه نصیرالدین طوسی تو یکی از کتاباش به این موضوع اشکال وارد میکنه.
و بعد هم در مورد ملاصدرا و کارهایی که در فلسفه اسلامی انجام داد + حکمت متعالیه.
ملاصدرا مذهب شيعه رو دو بخش مي‌ديده. بخشي كه متشكل از شريعت و احكام و اينائه، و بخشي كه درون‌مايه‌ي مذهب شيعه‌س. به اين بخش دو ميگفت عرفان شيعي. چيزي كه هست اينه كه ملاصدرا برخلاف بعضي از عارفا، بخش يكُ لازم مي‌دونست و بدون انجام احكام، عرفانُ قبول نداره. يكي از دلايل مخالفت بقيه‌ي علما به ملاصدرا همين توجهش به عرفان بود.

به خاطر پست بلند ببخشید ؛ یه جمع بندی بود واسه کسایی که حال ندارن بخونن.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #36

sk1v

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
721
امتیاز
1,933
نام مرکز سمپاد
دبیرستان علامه حلی 3
شهر
تهران
پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اسلام

يكي از كارهاي صدرالمتألهين ارائه برهان صديقين در اثبات وجود حق تعالي بود. برهانش برپايه اصالت وجوده و
بعضيا ميگن محكمترين برهانه چون مثل حدوث و حركت و اينها نميگه حادث هست پس رب محدث داريم، بدون اعتنا بمخلوقات
وجود خدا رو ثابت ميكنه . البته يه مقدار سنگينه.من الان بگمون خودم(كه به ظن قوي غلطه! ) يه دركي ازش پيدا كردم، قديما چن بار اينو خوندم و
روش فكر كردم. من اين رو از شرح مرحوم منتظري بر نهج البلاغه(خطبه اول ) خوندم، خوبيش اينه كه ساده بيان ميكنه.
======
يك اتفاقي كه در جهان اسلام در حوزه فلسفه شاهدشيم افول فلسفه در جهان تسنن و به خصوص عربه.
ديگه فيلسوفاني مثل امام فخر رازي و ابن رشد كم پيدا شدن. بنظر من ميشه اين رو معلول از بين رفتن
معتزله و هم چنين رواج تصوف و كاهش بحثهاي كلامي دونست. :-?
 
  • لایک
امتیازات: N.M

abr

کاربر فعال
ارسال‌ها
47
امتیاز
26
نام مرکز سمپاد
علامه طباطبایی
رشته دانشگاه
انسانی
پاسخ : مکتب گرایی در سمپادیا - اسلام

سلام
این سوال بود یا تاریخ نگاری؟
یاعلی
 
بالا