چرا المپياد ميخونين؟

[tinaradvand]

پاسخ : چرا المپياد ميخونين؟

من شانسم تو کنکور بیشتر از المپیاده و هر جوری نیگا میکنم کنکور خوندن آسون تره چون آهسته و پیوسته اس حجم زیاد نیست مطالب سخت نیست ولی با این حال حاضر نیستم المپیادو ول کنم (حتی با اینکه امسال قبول نشدم و تجربه ی دوره ندارم ) اولش برا من انگیزه فقط این بود که یه چیزی بیشتر بخونم و بگم یوها ها ها من المپیادیم (همیشه تظاهر به فروتنی میکردم ولی ته دلم این بود ) ولی الان میبینم حاضرم هر چیزی که دوست دارمو بذارم کنار ولی تو المپیاد موفق باشم و هرجوری هست المپیادو بخونم
چون حس خوبی که از خوندن المپیاد بهم دست میده با هیچی قابل مقایسه نیس
(مرض دارم از این پست ها میدم ؟ الان کلی پ.خ میاد تک تک جمله هامو مسخره میکنن ولی به درک )

 

[amirhj]

پاسخ : چرا المپياد ميخونين؟

من شانسم تو کنکور بیشتر از المپیاده و هر جوری نیگا میکنم کنکور خوندن آسون تره چون آهسته و پیوسته اس حجم زیاد نیست مطالب سخت نیست ولی با این حال حاضر نیستم المپیادو ول کنم (حتی با اینکه امسال قبول نشدم و تجربه ی دوره ندارم ) اولش برا من انگیزه فقط این بود که یه چیزی بیشتر بخونم و بگم یوها ها ها من المپیادیم (همیشه تظاهر به فروتنی میکردم ولی ته دلم این بود ) ولی الان میبینم حاضرم هر چیزی که دوست دارمو بذارم کنار ولی تو المپیاد موفق باشم و هرجوری هست المپیادو بخونم
چون حس خوبی که از خوندن المپیاد بهم دست میده با هیچی قابل مقایسه نیس
(مرض دارم از این پست ها میدم ؟ الان کلی پ.خ میاد تک تک جمله هامو مسخره میکنن ولی به درک )

هم به المپ علاقه دارم هم برای دوری از کنکور

 

[tara.7]

پاسخ : چرا المپياد ميخونين؟

یه کلمه......آینده.....

 

[Iman.Mage]

پاسخ : چرا المپياد ميخونين؟

وقتی فهمیدم سیستم آموزشی دبیرستان چیززیادی یاد آدم نمیده و وقت دانش آموزا رو با یه سری چیزای به درد نخور تلف میکنه تصمیم گرفتم دوران دبیرستان به چیزی مشغول باشم که مفید باشه، علم یاد بگیرم.

 

[lapUta]

پاسخ : چرا المپياد ميخونين؟

من یک‌چیزِ تکراریِ کلیشه‌ای بگم؟
این‌که همیشه همه می‌گفتن فقط و فقط برای «عل‍اقه» بخونید. یحتمل‍اً فکر می‌کردیم دارن شعارطور صحبت می‌کنن و اینا. ولی واقعاً هیچ‌کدوم از مدال‌دارا رو نمی‌تونید پیدا کنید که برای چیزِ دیگه‌ای واردِ این بازی شده‌باشن.
شخصاً نقره‌ی دو می‌شناسم، ایشون می‌گفتن که من حتّی نمی‌دونستم المپیاد چیه و نمی‌دونستم مرحله‌اوّل و دوّم کِی برگزار می‌شه. ولی خودم برای -حال‌کردن- درسِ موردعل‍اقه‌م رو می‌خوندم. «همین‌جوری» رفتم سرِ جلسه، صرفاً برای این‌که قراره سوال‍ای خفن بدن و من کلّی لذّت ببرم از حلّ‌شون. و «همین‌جوری» شد که ایشون مرحله‌دو قبول شدن و ... .

 

[amirhj]

پاسخ : چرا المپياد ميخونين؟

نمیدونم میخواید المپیاد بخونید یا نه ولی قبل از تصمیمتون یکم فکر کنید و با یه نفر که اطلاعات کاملی از المپیاد داره مشورت کنید تا خدایی نکرده از اینکه این راهو انتخاب کردید پشیمون نشید

 

[Retr026]

من تقریبا از آخرای نهم به فکر المپیاد افتادم افتادم و تابستون نهم به دهم رسما شروعش کردم
اوایل به خاطر مزایا طلا شدنش میخوندم ولی الان واقعا بهش علاقه دارم
و یه چیزی دیگه هست من روی سوالا عمقی عملکرد بهتری دارم تا روی سوالای سطحی مثل کنکور برا همین با المپیاد خیلی راحتتر بودم
و خب اکثر دوستام کنکوری میخونن ولی خیلی از همکلاسی هام المپیادی ریاضی و کامپیوترن برا همین انگیزه خوبی هم میگیرم

 

[amirTT]

من حقیقتا میخوام واردش شم و تو حوزه علوم تجربی خیلی علاقه دارم.
فقط سوالی داشتم امیدوارم اسپم نباشه :) برای المپیاد از همین نهم شروع کنم تابستونش یا چطور؟؟

 

[Mahdi Ashtari]

شاید دلیل مهم المپیاد خوندنم این باشه که دروسی رو که علاقه داشتم تخصصی تر بخوانم و به قولی با این درسا عشق و حال کنم.
اما المپیاد یک تاثیر مهم تر هم گذاشت و این بود که نگرشی جدید و نگاهی نو داد و به طور غیرمستقیم در تفکرات و نگاه به زندگی تاثیر گذاشت:)

 

[melina03]

چون مازوخیسم دارم

زیستم دوس دارم

 

[Flora]

خب یکی از دلایلش اینه که واقعا اون درسو دوست دارم. مثلا یادمه هشتم که درس نمیخوندم شرط گذاشته بودم اگه اجازه بدین المپیاد ریاضی بخونم درس میخونم
و خب درباره انگیزه مدال، نمیشه گفت که اصلا مدال مهم نیست چون بالاخره آدم داره زحمت میکشه و نتیجه زحماتشو قطعا دوست داره ببینه:)
ولی خب یکی از اهدافی که برای من خیلی مهمه اینه که آدمایی که واقعا می‌بینیم توی المپیاد الگو ان:) یجورایی صرفا فقط به اون مداله نمیرسی، خیلی بزرگ تر میشی، یاد میگیری فکر کنی، سر یه سوال ناامید نشی، ادم متفکر تری باشی و..
و البته مستقل تر هم میشی‌...

و به نظرم به عنوان یه تجربه سختی قبل از کنکور خیلی خوبه:) ( البته که ایشالله طلا میگیرید:) ♡)

یه چیزیم بگم که اصلا مربوط نیست، ولی کسایی که دهمید از الان جدی بگیرید:) درسته که تا شروع یازدهم وقت جبران هست ولی سعی کنید دهم رو خیلی جدی بگیرید، درسته سخته و عادت ندارید ولی مهمه

 

[Hecate]

خب داستان المپیاد خوندن منو کل بچهای المپیاد میدونن ولی خواستم اینجاهم بگم.
من کلاس سومم را جهشی خوندم و وقتی که رفته بودیم نمایشگاه کتاب که کتابهای سوم دبستان بگیریم اونجا یه آقایی بود که داشتیم ازش خرید میکردیم که ناگهان به زور به مامان من کتابهای المپیاد داد و میگفت که من مطینم دختر شما قرارهه یه شیمیست بزرگ بشه اخه مرد مومن من اونموقع یه طفل کوچولو بودم چجوری به این نتیجه رسیدیو مامان من اینجوری بود که نه ممنون ما اینارو نمیخوایم بعد اقاهه اینجوری بود که "نه اینارو به عنوان یک کادو از من قبول کنید در قبالش هیچ پولی نمیگیرم من مطمینم اینا به دردتون میخورهه من بهتون قول میدم دخترتون یه شیمیست بزرگ میشه" و اره اینجوری شد که من دیدم یه سری کتاب کمیاب تو المپیاد شیمی دارم و با خودم گفتم روی اون آقارو زمین نندازم و بیام المپیاد شیمی ؛ ولی جدا از این حرفا خودم هم شیمی را خیلی دوست دارم(:.​

 

[hypnos]

یه گریزی بزنم به ارسال بالایی
من از ۱۰ سالگی میخواستم ریاضی بخونم
معماری تهران
و این هدف تا آخرین امتحان کلاس نهمم ادامه داشت
ولی وقتی کلاس هفتم بودم ، به یکی سنم رو بیشتر گفتم و وقتی پرسید چی میخونی گفتم انسانی ، المپیاد ادبی میرم و همون موقع ته دلم خنده ی کج میزدم که من برم انسانی بعد المپیاد ادبی ؟ هه ، چه غلطا
بعد نهم رفتم المپیاد فیزیک
و جونم براتون بگه الان انسانی ام ، المپیاد ادبی ام
________________
درباره ی چرا المپیاد هم باید بگم که ادبیات هیچوقت برای من یک درس نبوده ، صرفا یک چیزی نبوده که شب امتحان برای اولین و آخرین بار کتابش رو باز کنم ، من توی یک خانواده ی ادبیات دوست چشم به جهان گشودم ، پدربزرگم دبیر ادبیات بود ، کتابخونه ی پدربزرگم جایی بود برای گذران بچگی من ، باز کردن کتاب هایی که هیچی ازشون بلد نبودم و صرفا تورق شون باعث شد با کتاب ها مأنوس بشم و همینطوری که بزرگتر شدم ارتباط م با کتاب ها بیشتر از جلد و عکس هاشون شد ، متن هاشون رو خوندم و درک کردم ، بعد شروع کردم به نوشتن ، اولین شعرم رو تو ۷ سالگی نوشتم ، اولین داستانم رو تو ۸ سالگی به شکل یک رمان بلند به معلم کلاس دومم دادم .
این شعر نویسی و نگارش مثل یه بند ناف من رو به ادبیات وصل کرده تا به الان . وقتی تصمیم گرفتم انسانی بخونم ، تصمیم گرفتم در کنارش المپیاد رو به عنوان یه نقطه ی اتصال با ادبیات حفظ کنم
المپیاد مزایای زیادی داره ، مدال ، سهمیه ، عضویت بنیاد ، افتخار ، فزونی بار علمی و .....و هر کسی به خاطر یک یا چند گزینه این راه رو انتخاب میکنه و به نظرم اگر عاشق نباشی ، قادر به ادامه دادن این راه نیستی

 

[Bay Harbor butcher]

دیدم شما نوشتین، پس منم مینویسم با اینکه اسپمه:

جعبه متن مخفی: چگونه وارد شدم

من از بچگی به ریاضی علاقه داشتم(اواخر دبستان و راهنمایی) و این شکلی بود که کلا طرف زیاضی بودم در این حد که یه فایل وورد درست کرده بودم و توش هرچیز ریاضی ای که بنطرم باحال بود(که یا خودم بهشون رسیدم یا جایی دیده بودم) رو مینوشتم توش و هنوز هم دارمش. بنظرم واقعا خیلی چیز خفنی بود برام. بعضی وقتا انقدر غرق ریاضی میشدم که قضایای عجیب غریبی اثبات میکردم و خیلی برام لذت بخش بود خلاصه. یه روز کلاس هشتم بودیم یکی اومد گفت نظرت راجع به المپیاد چیه منم چون اصن توصر درستی ازش نداشتم گفتم من آدم المپیاد اینا نیستم بیخیال. بعد طرف گفت حالا یه امتحان کن ببین چیه و اینا. خلاصه منو یه سری کلاس المپیاد ریاضی و فیزیک مقدماتی منو ثبت نام کردن. بعد طی اون کلاسا، من دیدم که اوه چقدر از فیزیک خوشم میاد و باحاله! (در واقع از ریاضیات با شهودی که توش بود خوشم میومد). گذشت و گذشت تا اینکه موقع ثبتنام برای دبیرستان رسید. من المپیاد فیزیک انرژی اتمی و ریاضی و فیزیک حلی رو ثبت نام کردم ازمون ورودی شو. خداروشکر انرژی رو قبول نشدم و باز هم خداروشکر ازمون ورودی ریاضی حلی هم قبول نشدم و اینگونه شد که رفتیم فیزیک دیگه.(ازمونش به نسبت خیلی ساده تر بود). و الانم که اینجام(با اینکه هنوز معلوم نیست م2 قبولم یا نه) خیلی راضیم.

الانم اگه بپرسن چرا میخونی، میگم چون خیلی حال میده! جدا از اینکه با ادمای خفن اشنا میشی و... و جدا از اینکه تو راهت کلی استرس نمره و نفهمیدن و... هست، اون لذت فکر کردن ها، ایده زدن ها و کلی نوشتن و به جواب رسیدن ها و بحث کردن ها سر مسائل و... خیلی بیشتره. و همچنین وقتی میای یه چالش جدید و سخت رو انتخاب میکنی بنظرم در هرصورت با ارزشه.

 

[a×(S+n)]

الان که نمرات دهم یازدهم تو کنکور تاثیر داره دیگه نمیشه

 

[melina03]

چون زیباست.

 

[pomegranate]

موقت
بخش مخزن سایت چیه؟
نمیدونم چیه ولی توش جزوه ترمو اپلود کردم

 

[ONIf]

پاسخ : چرا المپياد ميخونين؟

1-معافیت
کسایی که میخوان معاف بشن یه تحقیقی داشته باشن! یه راه اسونتر و ممکنتر انتخاب کنند!
تو المپیاد احتمال 40 در 2000 هستش که کسی معاف بشه!


2-کنکور ندادن
کنکور هزار برابر اسونتر از المپیاده!
درسای تخصصی که هیچ! یه ریاضی و هندسه و شیمی و فیزیک بیشتر نی که واقعا این درسا در حد دبیرستان خنده دارن! کتابا دبیرستان مثل مجله میمونه
عمومی هارو هم هرکدوم 200ساعت وقت بزارید هر سه سال دبیرستانو فول میشید(نگید نه،ناسلامتی سمپادی هستیم). ینی 16روز روزی 12ساعت!
7تا درس عمومی هم داشته باشیم(دقیق نمیدونم )
4ماهه اینارو فول میشیم بدون اینکه نیاز باشه رو هیچکدوم فکر کنیم و انرژی بزاریم!فقط حفظ کنیم!

ببینید خیلی اسونتر و با انرژی کمتر میشه کنکورو قبول شد
جدا از اینکه واسه المپیاد دوسال هم کمه و گاهی ادم فقط 5ساعت رو یه سواله و واقعا فشار بالاس!

و یه چیز دیگه...دیده شده که 99درصد المپیادی ها که طلا نیاوردن اخر تونستند رشته ای رو که میخوان قبول بشن! (المپیادی ینی اون ادمای شاخ، نه کسایی که اسم خودشونو گذاشتن المپیادی )


3-علاقه
بازم علاقه جالب تر از دلایل بالاس!
ولی اگه صرفا علاقه س (مدال و اینا مد نظر نی ) بهتره کنکور که اسونتره نزاری کنار ولی علاقتو کنار کنکور دنبال کنی!
هرچند بعید میدونم کسی صرفا واسه علاقه در این حد ریسک کنه


4-پز دادن
المپیاد خداییش پز نداره حداقل تا زمانی که مدال نیاوردی هیچ پزی نداره!
دم دوستان گرم که قبل از اوردن مدال میتونن پز بدن!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

حالا دلیل خودم...

معتقدم ادم اگه فکرش خوب باشه همه جا میتونه از اون استفاده کنه و همه جا بهترین باشه!
فیلم فرار از زندان...مایکل فکر کردن بلد بود که تو همه شرایط برای همه چی یه راه حل داشت!
دلم میخواد فک کردن یاد بگیرم! شاید فک کنید دارم شعار میدم یا کلیشه ای میحرفم...
و تو این سن تنها چیزی که خوب فک کردن و تمام جوانبو در نظر گرفتن رو به ما یاد میده، المپیاده!
حالا کاری به المپیاد های حفظی ندارم!
ولی المپیادهای کامپیوتر و ریاضی و فیزیک خیلی رو باز شدن فکر موثرن!

اون 4تا دلیل هم هس، ولی اونقدری جالب و مهم و قانع کننده نیستند!

خیلی موافقم

 

[Taha Daneshmand]

عشقی؛ علاقه دارم مسیرشو دوست دارم آدمای توشو دوست دارم سبکشو دوست دارم درکل باهاش حال میکنم مدالم نیارم اصلا مهم نیست مهم مسیرش بود که داره طی میشه
کامپیوتر، اقتصاد

 

[Orelia]

چون کار بهتری نداشتیم بکنیم.