armin2557
کاربر فوقفعال
- ارسالها
- 119
- امتیاز
- 174
- نام مرکز سمپاد
- شهید بهشتی
- شهر
- ارومیه
- مدال المپیاد
- مرحله اول 14مین المپیاد زیست
- دانشگاه
- دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
- رشته دانشگاه
- داروسازی
پاسخ : گشت ارشاد
حاجی که شخصیت اصلیه و پسر بزرگه جفتشون عاشق میشن و هیچ چیزی هم مثل عشق نمیتونه آدمو مجبور کنه کارایی برخلاف شخصیتش انجام بده یا به کل شخصیتش عوض بشه(مخصوصا حاجی که با عشقش اونکارو کردن) پسر کوچیکم تابع بزرگتراشه یعنی ذاتا شخصیت ثابتی نداره فقط حرف بزرگتراشو اجرا میکنه
در ضمن هیچکسی با نگاه کردن نصف اول یا نصف اخر یه فیلم نمیتونه منظور نویسنده رو بفهمه
تو اینکه تیکه اخرش مزخرف بود هم عقیدم
اگه دقت کنی میبینی که عیب و ایرادی ندارهبه نقل از بیلی بچه...! :مخاطب یه دفعه آدم هایی که توی نیمه ی اول داستان می شناخته رو دیگه نشناسه. در نتیجه مخاطب گمراه شد. می تونم بگم که نیمه ی اول ِ فیلم به شدت خوب بود و نیمه ی دومش آشغال! اینُ به این خاطر می گم که فرض کنید ما نیمه ی اول فیلم رو ندیدیم، بعد از نیمه ی دومش نگاه می کنیم، با یه سری شخصیت آشنا می شیم. بعد که نیمه ی اولش رو می بینیم، می فهمیم که این شخصیت هایی که ما باهاشون آشنا شدیم، زمین تا آسمون با شخصیت های نصفه ی اول فیلم، فرق می کنن. این یعنی تناقض و ضعف ِ فیلم نامه و شخصیت پردازی
حاجی که شخصیت اصلیه و پسر بزرگه جفتشون عاشق میشن و هیچ چیزی هم مثل عشق نمیتونه آدمو مجبور کنه کارایی برخلاف شخصیتش انجام بده یا به کل شخصیتش عوض بشه(مخصوصا حاجی که با عشقش اونکارو کردن) پسر کوچیکم تابع بزرگتراشه یعنی ذاتا شخصیت ثابتی نداره فقط حرف بزرگتراشو اجرا میکنه
در ضمن هیچکسی با نگاه کردن نصف اول یا نصف اخر یه فیلم نمیتونه منظور نویسنده رو بفهمه
تو اینکه تیکه اخرش مزخرف بود هم عقیدم