مشاوره روان‌شناسی

prosur

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
114
امتیاز
1,015
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
نیشابور
پاسخ : مشاوره روان‌شناسی

سلام
از وقتی ک بهار شروع شد، فک می کنم کم کم حالات منم شروع شد... دقیقا اینجوری میشم ک از ساعتای 4 ظهر اینا تا هفت و نیم - هشت حالم ب شدت گرفته میشه... در حدی ک تو این بازه واقعا نمتونم درس بخونم( درس همراه با گریه هم دیده شده حتی یا فقط گریه!!!) خلاصه که ی حس فوق ازار دهنده میاد سراغم . بعد این ک 99 درصد مواقع هم تو این تایم تنهام تو خونه . در و پنجره ها همرو قفل می کنم خودمم تو خونه حبس ک فقط چشمم ب هوای بیرون نیوفته ولی بازم اتفاق خاصی نمیوفته... شدیدا نیاز ب کمک
مرسی
 

happiestchemist

ملکه ی شیشه ای
ارسال‌ها
2,802
امتیاز
9,194
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
4d
سال فارغ التحصیلی
1390
مدال المپیاد
دارم.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : مشاوره روان‌شناسی

کاهو زیاد بخور، طالبی ،توت و سیب، هم از چیزایی که دم دستی هستن به ذهنم میرسه که خوبه.
میتونی بری دکتر بهت دارو بده اگر اذیت میشی
 

قاصدک

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
539
امتیاز
3,393
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بیهق
پاسخ : مشاوره روان‌شناسی

احساس می کنم شخصیت محکمی ندارم . گاهی خیلی محکم ولی گاهی به شدت آسیب پذیر٬ امسال قسمت آسیب پذیریش بیشتر شده ! نمی دونم چم میشه ٬ یه دفه فک می کنم همه چی تموم شده و می زنم زیر گریه ! هرکاری در لحظه به ذهنم میاد باید انجام بدم ٬ اون لحظه اصلا به هیچ چیز دیگه ای فکر نمی کنم و تا اون کارُ انجام ندم آروم نمیشم ٬ هرچقدم مسخره باشه ! مثلا دوماه پیش یه شب به سرم زد باید رمان آرزوهای بزرگُ بخونم ! یه شب تا صب بیدار بودم به خاطرش ! از اعتماد کردن به آدمای اطرافم می ترسم برای همین تنهایی رو ترجیح میدم ٬ اما گاهی میشینم غصه می خورم که چقد تنهام ! اراده برام تعریف نشده ٬ نمونه بارزش خوندن واسه کنکور . نمی دونم ٬ شاید دارم افسرده میشم؟! اینم بگم که وقتی با دیگرانم همش حرف می زنم و می خندم ( اجباری نه ٬ از ته دل ) اما وقتی تنها میشم و به برنامه های هیچ وقت عملی نشده م فک می کنم حالم بد می شه. دوقطبی شدم ؟! چیکار باید بکنم ؟؟
 

فات

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,467
امتیاز
5,381
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
نیشابور
سال فارغ التحصیلی
1395
دانشگاه
علامه طباطبایی
رشته دانشگاه
اقتصاد نظری
پاسخ : مشاوره روان‌شناسی

به نقل از جوجه :
سلام
خواب یه نمایشگر جالب از افکار ناخودآگاه ماست . نه بیشتر و نه کمتر
یادمه استادمون سر کلاس یه بار پرسید کسی هست که اصلا خواب بد نبینه? خیلی بدبخته !!! :D همچین آدمی روانش حسابی تعطیل شده(البته بعدش گف یه دونه هم بسه تو عمر. ولی ببینین که مطمئن شم زنده اید!)

اما بعد ...
سعی کن به جای این که از موضع پایین به خواب هات نگاه کنی ، وقتی بهشون فکر می کنی تو رئیس باشی
چطوری???
مثلا تو خواب می بینی که رفتی و دوستتو کتک حسابی زدی .
خوب. یه موضع اینه که فکر کنیم خواب یه موجود ماوراییه و الان حتما می خواد یه چیز مهمی رو در مورد دوستم به من بگه
اما نگاه درست اینه که خواب ، افکار پشت پرده خودمه . چه فکری رو قایم کرده بودم (همیشه هم قایم نیست ، خیلی وقتا فکر های عادی مونه) که نتیجه اش این خواب شده ? آیا از دوستم عصبانیم ?


البته تو این موضع هم خیلی وسواسی نشی هاااا. فقط واسه تغییر اون حال قبلی خوبه ، زیادی بهش فکر کردن ، برای بعضی از تیپ های شخصیتی خوب نیست .
اگه خیلی مساله حاد شد بیا جدی صحبت کنیم. شاید نیاز به درمان باشه
مشکل اینجاست که چند بار وقتی من خواب یک نفرو میدیدم، بعد چند وقت که طرف رو دیدم گفته اره لان موقع به تو فکر میکردم و اینا. و من یادم میاد که اونشب خواب اونو دیدم. و خب این باعث میشه فکر کنم خواب هرکیو میبینم طرف داشته به من فکر میکرده و اینا.
و اینکه خب خیلی زیادیه. ینی اونقدر که زیاده اعصابم رو خورد میکنه. مثلن من حتی تو چرت سر صب قبل از رسیدن به مدرسه تو ماشین هم خواب میبینم.
و بیشتر موضوعات خواب هام حرف زدن با اجسام غیر زندس. مثلن پله. خواب حرف زدن با پله رو هزار بار دیدم و خیلی عجیبه که چرا من با پله حرف میزنم. اصلن چجوری این خواب ها شکل میگیرن؟ نمیشه کمشون کرد با دارو؟
 

جوجه

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
986
امتیاز
1,997
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2 تهران
شهر
کرج . ری. تهران
سال فارغ التحصیلی
91
دانشگاه
دانشگاه تهران و دانشگاه ع.پ. ایران
رشته دانشگاه
روان شناسي باليني
پاسخ : مشاوره روان‌شناسی

مسایل ماورای فیزیکی وجود دارند . نمی شه انکارشون کرد . ولی براشون قوانین علمی هم نمی شه تعریف کرد . برای همین توی علم بررسی نمی شن


یه مثال می زنم
مریم و دوستش آخرین باری که بعد از چند سال همدیگه رو دیدن ، اتفاقی توی تاکسی بود . مریم نشسته بود و به موسیقی محلی شبکه آوا گوش می کرد تا 4 نفر پر بشه و تاکسی راه بیفته که دید نفر چهارم دوست قدیمی شه . تمام مدت با هم از خاطراتشون گفتن و دست آخر هم خداحافظی کردن.
دو سال بعد ، مریم شب خواب دوستش رو دید . تو این مدت رابطه چندانی با هم نداشتن . فوقش پیامک تبریک سال نو و مناسبت های دیگه . چون خیلی وقت بود که ازش خبری نداشت یکم نگران شد . گوشیشو برداشت تا بهش پیامک بده و جویای احوالش بشه که دید یه مسیج جدید داره ! بله . از همون دوستش بود . اون هم خیلی غیر منتظره . اون هم فقط پیامک زده بود که احوالشو بپرسه ...
اینجا چه اتفاقی افتاده؟؟؟؟
آیا رابطه ماورایی باعث شده یاد هم بیفتن ؟
آیا خطری داره یکی شونو تهدید می کنه که اینطوری هر دو خواب همدیگه رو دیدن ؟


شاید


شاید هم نه
شاید قضیه اینه که درست دم غروب ، ساعتی که هر دو با تاکسی از محل کار برمی گردن خونه رادیو آوا همون آهنگ رو پخش کرده . شباهت دو زمان (دو سال پیش هم دم غروب و تو همین هوا بود که تو تاکسی همدیگه رو دیدن) و آهنگی که به طور ناخودآگاه وارد ذهنشون شده بود باعث شده کاراکتر "اون دوست" تو ذهن هر دو فعال بشه . اما چون نشانه ها کمتر از حد هشیاری بودن ، این یادآوری وارد آگاهی شون نشد و شب توی خواب که ناخودآگاه فعال می شه هر دو به یاد همدیگه افتادن










اما این که همش خواب می بینی ، حتی تو خواب های کوتاه ...
خواب دیدن یکی از قسمت ها خواب ماست . تو بیشتر مواقع توی مرحله سوم خواب (اینو دقیق یادم نیست چندم بود. دو سال پیش هشیاری رو خوندیم! امان از دست این حافظه) خواب دیدن رخ می ده . مرحله ای که بهش می گیم خواب rem و بعد از یه مدت از به خواب رفتن ما شروع می شه . برای همین عمده آدم ها اگه یه خواب کوتاه داشته باشن ، خوابی نمی بینن . اگه هم یه خواب کامل داشته باشن احتمالا چیزی یادشون نمی مونه . ولی اگه وسط خواب rem بیدار بشن ، به خوبی خوابشون رو به خاطر دارن . (یادت نره خواب یه جور قطار درهم برهم افکار ماست)


الان اگه اینجا فرنگستون بود ، با یه نوار امواج مغزی متوجه می شدیم که علت این همه خواب دیدن تو چیه . آیا زودتر از افراد دیگه وارد rem می شی ؟ یا خواب های جدی تو مرحله nonrem داری؟
راستش من هم دوست داشتم بدونم .
ولی خوب از اونجایی که اینجا از این قرطی بازی ها خبری نیست (یا اگه هست ما خبر نداریم کجاست!) بی خیال سوالات پژوهشی می شیم


می تونی پیش روانپزشک بری . اون هم احتمالا یه سری داروی خواب آور می ده که برات چندین ساعت خواب بی رویا رو تضمین می کنن . ولی اگه احساس می کنه هنوز این قضیه اونقدر جدی نیست که زندگی تو مختل کرده باشه ، خوب بهتره از این سن قرص خور نشی .
سعی کن زیاد بهش حساس نشی ، چون همین جساسیتت قضیه رو جدی تر می کنه . بشر یه فدرتی داره ، اگه تصمیم بگیره فکر کنه که فلان گاو مریض ها رو شفا می ده ، آن چنان تلقینی می کنه که تا 100 نسل همه خاندانش با اغتقاد از اون گاو شفا می گیرن :D
 

mehrdad_m

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
13
امتیاز
110
نام مرکز سمپاد
علامه حلی شماره دار
شهر
تهران
پاسخ : مشاوره روان‌شناسی

یک مدته کلا نسبت به اطرافم بیخیال شدم ، یعنی نه عادی میخندم نه عادی ناراحت میشم نه عادی کارامو انجام میدم
بعد کلا حوصله هیچکی ام ندارم ، خیلی ام زود عصبی میشم
میدونین یه جورایی دوس دارم فقط یه جا بشینم و فقط به یک نقطه خیره شم
این حالات کم کم اومدن ، از همون موقع حوصلم برای درس خوندنم اومد پایین ، انگیزه و گیراییم هم کم شد
واقعا نمیدونم چیکار کنم !
 

nazanin.f

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
618
امتیاز
3,331
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
92
دانشگاه
تبریز
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : مشاوره روان‌شناسی

من یه مدتیه هر اتفاق کوچیک میوفته زودی گریم میگیره.حوصله هیچکس و ندارم
کوچکترین موضوعی حالمو بد میکنه
همش یاده خاطرات تلخ گذشته میوفتم
اینم بگم الان این محیطی ک توش هستم هم خیلی بده ینی کلی فشار میدن بهم
دیگه کاملا از زندگی سیر شدم
فک میکنم هیچی نمیتونه خوشحالم کنه...
 

alirz-

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
109
امتیاز
423
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شیراز
دانشگاه
پلی تکنیک
رشته دانشگاه
برق
پاسخ : مشاوره روان‌شناسی

من دچار سردرگمی در زمان شدم،فکر میکنم آدمای اطرافم رو از بدو تولد میشناختم و هرکسی رو میبینم به نظرم آشنا میاد.بعد کلا خواب و واقعیت رو هم نمیتونم از هم تشخیص بدم یعنی خواب هام در این حد واقعی به نظر میرسه.یه جورایی دیروز و یک ماه پیش از نظر زمانی برام یکسان شده. ~X(
 

جوجه

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
986
امتیاز
1,997
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2 تهران
شهر
کرج . ری. تهران
سال فارغ التحصیلی
91
دانشگاه
دانشگاه تهران و دانشگاه ع.پ. ایران
رشته دانشگاه
روان شناسي باليني
پاسخ : مشاوره روان‌شناسی

آریان و cutenin عزیز :
اگه مقطعی بوده و خوبی شده که شکر . اگر هنوز همین احساس رو داری می تونی توی خصوصی برام یه خورده از افکارت رو وقت هایی که این حالت بهت دست می ده و شرایط بیرونی ای که تازگی ها باهاش مواجهی رو بنویسی .


راستش توی سنین 12-20 بالا و پایین شده خلق و روحیه زیاد پیش میاد . در کنار تغییرات هورمونی هنوز جامونو توی ارزش ها و فلسفه های مختلف ، بین آدم ها و روابط اجتماعی و شغل ها ، حتی توی روایط عاطفی پیدا نکردیم . این ها استرس های زیادی به آدم وارد می کنه .
 

جوجه

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
986
امتیاز
1,997
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2 تهران
شهر
کرج . ری. تهران
سال فارغ التحصیلی
91
دانشگاه
دانشگاه تهران و دانشگاه ع.پ. ایران
رشته دانشگاه
روان شناسي باليني
پاسخ : مشاوره روان‌شناسی

به نقل از موازی :
من دچار سردرگمی در زمان شدم،فکر میکنم آدمای اطرافم رو از بدو تولد میشناختم و هرکسی رو میبینم به نظرم آشنا میاد.بعد کلا خواب و واقعیت رو هم نمیتونم از هم تشخیص بدم یعنی خواب هام در این حد واقعی به نظر میرسه.یه جورایی دیروز و یک ماه پیش از نظر زمانی برام یکسان شده. ~X(
موازی جان اینا که می گی ، اگه جدی جدی گفتی و واقعا توی زندگیت موثرن ، یعنی فقط یه حس نیست و واقعا تو زمان گم می شی!!! نشانه های بیماری های دسته سایکوزه . (یه جورایی انگار فرد داره از واقعیت جدا می شه)
چیزیه که اگه جدی جدی باشه درمان هم نداره خیلی .

ولی از اون جایی که یه دانش آموز سمپادی هستی و این به این معنیه که داری زندگی معمولی تو پیش می بری ، نتیجه می گیریم که خیلی هم جدی جدی نگفتی . یعنی این حس ها رو داری ، ولی واقعا گم و گور نیستی توی زمان(این طوریه دیگه ایشالله?)


در یه حدی شو من خودم هم تجربه می کنم ، مثلا بعضی وقتا انقدر تخیلاتم قوی می شه ، که دو هفته بعد وقتی دارم برای دوستم چیزی رو تعریف می کنم ، شک می کنم واقعی بود یا تخیل یا خواب ! ولی مهم اینه که با یه خورده فکر کردن کوتاه متوجه می شم چی واقعیته .
 

alirz-

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
109
امتیاز
423
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شیراز
دانشگاه
پلی تکنیک
رشته دانشگاه
برق
پاسخ : مشاوره روان‌شناسی

من هروقت تو آینه به خودم نگاه میکنم ماتم میبره که آیا من واقعا این شکلی هستم؟؟؟ :-\نمیدونم انتظار دارم چه شکلی باشم ولی واقعا وقتی تو آینه خودم رو میبینم تعجب میکنم...مسئله ی یکبار و دوبار هم نیست!! :rolleyes:
 
ارسال‌ها
2,126
امتیاز
23,690
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
قم
سال فارغ التحصیلی
97
پاسخ : مشاوره روان‌شناسی

من مشکل درسی داشتم و دارم،اما الان بیشتر از نظر روحی مشکل پیدا کردم،بیشترشم به خاطر درسامه،همون مشاور تحصیلی باید برم؟
 

زهرا27

بریزءیس
ارسال‌ها
280
امتیاز
1,825
نام مرکز سمپاد
فرزانگان زاهدان
شهر
زاهدان
سال فارغ التحصیلی
93
دانشگاه
الزهرا_خواجه نصیر
رشته دانشگاه
کامپیوتر
پاسخ : مشاوره روان‌شناسی

هرکی به من میگه یه کاریونمیشه انجام بدی یاکلابهم جواب ردبهم بده من بجای اینکه بتونم منطقی بحث کنم وتوضیح بدم سریع گریم میگیره.چیکاربایدبکنم واقعاتودانشگاه که همش بااستادادرگیری داریم اذیت میشم
 

moOn:)

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
335
امتیاز
2,483
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ارومیه
پاسخ : مشاوره روان‌شناسی

زهرا 27:
هر آدمی تو زندگی ش یه رزومه از موفقیت هاش داره که می تونه هروقت کم آورد یا اعتماد به نفسش اومد پایین تو ذهنش اون رزومه رُ مرور کنه و به خاطر بیاره قبلن تونسته،و هنوز همون آدمه و چه بسا بهتر هم شده باشه.
وقتی شما جوابِ رد می گیری یا بهت می گن که نمی تونی از عهده یِ انجامِ کاری بربیای، تو مراحل اول نیازی به بحث و قانع کردنِ طرف مقابل نیست که "من می تونم" . بهتره تو عمل ثابت کنید. به مرور که تو عمل به خیلی ها و از جمله خودت ثابت شد که می تونی، قطعن توانایی بحث کردن و قانع کردن طرف مقابل هم به دست میاد.
 

happiestchemist

ملکه ی شیشه ای
ارسال‌ها
2,802
امتیاز
9,194
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
4d
سال فارغ التحصیلی
1390
مدال المپیاد
دارم.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : مشاوره روان‌شناسی

من یه حس عجیبی تو همه خوابام دارم از همون بچگیم،
اولا که تقربا همیشه تو خواب میدونم خوابه و اگر اتفاق بدی بیفته میگم جدیش نگیر خوابه، همیشه ام انگار ذهن منه که کل محیط رو ازش خبر داره ودانای کله، یعنی تو بدن خودمم ولی همه جا روحم هست و همبستگی داره.
بعد ولی حسش حس قشنگی نیست حسم مثل وقتیه که توی یه محیط غریب و جدید و نا اشنا باشی، و از گم شدن بترسی، نه که تو خواب بترسما، بلکه حسش رو میگم شبیه اونه، حس عدم امنیت ،حسش یه جوریه دیگه :-<

بعدم خیلی کم پیش میاد خواب فانتزی و خوب ببینم،
چی کار کنم?
 
ارسال‌ها
198
امتیاز
1,750
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
96
دانشگاه
University of Alberta
رشته دانشگاه
Computing Science
پاسخ : مشاوره روان‌شناسی

به نقل از بره ناقلا :
من یه حس عجیبی تو همه خوابام دارم از همون بچگیم،
اولا که تقربا همیشه تو خواب میدونم خوابه و اگر اتفاق بدی بیفته میگم جدیش نگیر خوابه، همیشه ام انگار ذهن منه که کل محیط رو ازش خبر داره ودانای کله، یعنی تو بدن خودمم ولی همه جا روحم هست و همبستگی داره.
بعد ولی حسش حس قشنگی نیست حسم مثل وقتیه که توی یه محیط غریب و جدید و نا اشنا باشی، و از گم شدن بترسی، نه که تو خواب بترسما، بلکه حسش رو میگم شبیه اونه، حس عدم امنیت ،حسش یه جوریه دیگه :-<

بعدم خیلی کم پیش میاد خواب فانتزی و خوب ببینم،
چی کار کنم?
ببخشید ممکنه جوابم اسپم محسوب بشه پس اگه اسپم بود پاک کنین :-"

اما حالا جواب...

شما آیا فیلم divergent رو دیدین؟ :D
یه چیزی تو همین مایه ها بود
یعنی این فرد که در واقع بهش میگفتن divergent (یا معادل فارسیش واگرا! (نمیدونم فازشون چی بوده از این اسم :D )) وقتی به خواب فرو میرفت میفمید که داره خواب میبینه و کاملا با دقت و با آگاهی کامل از اطرافش کاراشو انجام میداد
در کل یکم بی ربطه البته این موضوع به بحث اما اگر این فیلم پشتوانه علمی داشته باشه (!) توصیه میکنم دنبال مقالاتی در مورد واگرایی بگردین...
 

shatoonak

Tulip
ارسال‌ها
681
امتیاز
5,579
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ن.ج.ب.ا.د
سال فارغ التحصیلی
94
پاسخ : مشاوره روان‌شناسی

بچه ها به نظرتون برای اینکه از اتفاقات گذشته ای نزدیک مثه دیروزو حتی امروز اعم از رفتارو حرفای آدما بیرون اومد چیکار باید کرد؟ :rolleyes: به شدت نیاز دارم متمرکز باشم رو درسم تا باسرعت پیش برم اما این مسءله نمیذاره
 
  • لایک
امتیازات: MHO

happiestchemist

ملکه ی شیشه ای
ارسال‌ها
2,802
امتیاز
9,194
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
4d
سال فارغ التحصیلی
1390
مدال المپیاد
دارم.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : مشاوره روان‌شناسی

به نقل از Rain Man :
ببخشید ممکنه جوابم اسپم محسوب بشه پس اگه اسپم بود پاک کنین :-"

اما حالا جواب...

شما آیا فیلم divergent رو دیدین؟ :D
یه چیزی تو همین مایه ها بود
یعنی این فرد که در واقع بهش میگفتن divergent (یا معادل فارسیش واگرا! (نمیدونم فازشون چی بوده از این اسم :D )) وقتی به خواب فرو میرفت میفمید که داره خواب میبینه و کاملا با دقت و با آگاهی کامل از اطرافش کاراشو انجام میداد
در کل یکم بی ربطه البته این موضوع به بحث اما اگر این فیلم پشتوانه علمی داشته باشه (!) توصیه میکنم دنبال مقالاتی در مورد واگرایی بگردین...
نه ندیدم، ولی از این تیپ خوابا زیاد میبینم بعد مشکل دیگه اینه مثلا یه محیط های تعریف شده ای هست مثلا برای چند ماه متوالی توی یه محیط خاص ، 5،6تا خواب میبینم که بعد خوابمم یادمه، احتمالا خیلی بیشتر از این حرفاست و یادم نیست دقیق.
محیطهایی که تو بیداری ندیدمشون ولی فک کن شما هر شب تا میخوابم اونجام :-<
قشنگم خبر دارم این خوایه، مثلا حالت بختک گرفتگی رو که دارم خیلی عادی به خودم میگم صبر کن ، فلج عضلانی تموم میشه الان.


کلا خوابای عجیب غریبم زیاد میبینم گاهی خوابمو برای بقیه تعریف میکنم میگن در حد یه رمان ایده داره :D
مثلا یه بار خوابم این جوری بود که از یه منطقه خاصی که میگذشتیم میوفتادیم توی یه چاله مانندی که نمیدونم چه جوری بگم، زمینی که از بیرون 1000متر بود و شبیه مخروبه و خیلی عادی بود داخلش گم میشدی میشد اندازه یه سرزمین و افراد داخلش خبر داشتن چنین چیزیه و برای بیرون اومدن ازش کلی باید راه میرفتی و تموم نمیشد و کلی مرحله ایست بازرسی اتاقک مانند داشت کلی رشوه دادیم که کارمون رو راه بندازن در همه لحظات تعلیق بود و همه لحظات کند. ، بعد ادمایی ایست بازرسی رو داشتن که از قدیم میشناختم ولی دید خوبی بهشون نداشتم، اخرم به مرز بین اونجا و بیرون که میرسیدی سوار یک ماشین وانت میکردن افراد رو و میومدن تا اون قسمت رو رد کنن یه جورایی دقیق نمیفهمیدی چه جوری اومدی بیرون، از بیرون ام اونجا خیلی عادی بود تا وارد میشدی ولی پدرت در میومد و همه چی کند و همه جا بزرگ و مسافت ها طولانی و همین طور که یک متر اولش می شد صد متر، اون وسط هام بیشتر کش میومد و اصلا چیزایی بود که از بیرون دیده نمیشد و همون طور که گفتم یه سرزمین دیگه بود و کلی زمین کشاورزی مانند و بکر،،
 

alirz-

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
109
امتیاز
423
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شیراز
دانشگاه
پلی تکنیک
رشته دانشگاه
برق
پاسخ : مشاوره روان‌شناسی

@بره ناقلا
منم یه مدت از این خوابا میدیدم...خیلی خوبه خیلی حال میده 8-> بعد یه مدتی از این خوابا نمیدیدم نگران شده بودم ;)) اما نگرانیم برطرف شده و دوباره این جور خوابا اومده سراغم :)
 

happiestchemist

ملکه ی شیشه ای
ارسال‌ها
2,802
امتیاز
9,194
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
4d
سال فارغ التحصیلی
1390
مدال المپیاد
دارم.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : مشاوره روان‌شناسی

به نقل از موازی :
@بره ناقلا
منم یه مدت از این خوابا میدیدم...خیلی خوبه خیلی حال میده 8-> بعد یه مدتی از این خوابا نمیدیدم نگران شده بودم ;)) اما نگرانیم برطرف شده و دوباره این جور خوابا اومده سراغم :)
اخه همش یه حس ترس مانندی هست، اونو چی کار کنم?

بعدم تو کل خوابا که نمیدونم خوابه تو بعضیاش میدونم، اونایی که نمیدونم بدتره
 
بالا