پاسخ : چرا با جنس مخالف دوست میشیم؟
حرفت رو تا حدی قبول دارم. هم من و هم همسرم قبل از ازدواج، روابط عاطفی دیگری رو تجربه کردیم، و هردومون روی این مساله تاکید و پافشاری داریم که اگه روابط قبلیمون نبود، توی برخوردهای اولمون شاید اصلا خاص بودن همدیگه رو نمی فهمیدیم، از کنار هم رد می شدیم و نمی فهمیدیم که چقدر برای همدیگه ساخته شدیم. شما از اون بعدش دیدی قضیه رو، که گاهی آدما همش برمیگردن به گذشته. این میشه عدم سلامت روانی. چون رابطه ای که توش دو نفر به این نتیجه می رسن که باید با هم تموم کنن، مدتی که ازش زمان بگذره فراموش میشه. توی روابطی که شما گفتی، احتمالا اینطوری بوده که هنوز همدیگه رو دوس داشتن و از هم جدا شدن. آره قبول دارم، این روی زندگی آینده تاثیر میذاره. یا اینکه مثلا یک نفر ول کنه و نفر دیگه هنوز بخوادش. این مسائل باعث میشه سلامت روانی اون فرد به هم بریزه. اما اینکه دو نفر با همدیگه دوس باشن، اخلاق همدیگه رو بشناسن، بعدش هم مثل دوتا موجود متمدن از همدیگه جدا بشن چون با هم اختلاف دارن، به نظرم این مسائلی رو که تو میگی به وجود نمیاره. کیس های خیلی خاصی رو تو داری مطرح می کنی.به نقل از PrimeOfLife :کاملا! چون مشاور خیلی ها بودم...بعد از ازدواج خیلی هاشون (نه همگی) زندگی عاطفی نرمالی نداشتن. خیلی هاشون میگن توی بغل همسرمون که هستیم خیلی وقتها ناخودآگاه یاد شخص دیگری هستیم با اینکه می دونیم خیانته. اما ای کاش هرگز وارد زندگیمون نمی شدن! میخوام رک باشم! حتی موارد زیادی هم هست که می گن حین رابطه جنسی به جای همسر، عشق سابقشون رو تصور می کنن. این هم ناسالم بودن روان ماست هم خیانت به شریک. فکر می کنید این که خیانت مثل آب خوردن شده سرچشمه اش کجاست؟ یک دوستی می گفت می ترسم تا سر کوچه برم برگردم بهم خیانت کنه! دلیلش اینه که همه از سر احساسات نوجوانی و جوانی زخمی روی دل هم انداختیم و رفتیم و هیچکی سر جای خودش قرار نمی گیره. عامل بعدش اینه که زندگی و ازدواج خیلی پیچیدگی هاش بیشتر از دوستی ست. فرشته هم که باشه حتی اگه طرفمون خدا هم فرض کنیم وقتی سر زندگی میرم خیلی چیزای جدید و پارامترای تاثیر گذار وجود داره. بعد از ازدواج خیلی چیزا جدیده! چون واسه چند ساعت نیست. از مسواک زدن و رعایت نظم بگیر تا برسی به آرامش روحی، تصمیم سازی، مدیریت بحران؛ بنابراین بعضی ها که درک درستی از زندگی ندارن فکر می کنن شاید فلانی بهتر بود (در صورتی که باهاش زندگی نکرده بودن شاید اون بدتر از این بود.) بعد از ازدواج رنگ عاطفه کمتر میشه و عقلانیت و واقعیات رو میاد. و اگر اون روز ما روابط عاطفی زیادی تجربه کرده باشیم، بدون اینکه بتونیم تمایزی قائل بشیم همه چی رو قاطی میکنیم و یا در گذشته زندگی میکنیم یا همه رو بهتر از شریکمون می دونیم. امروز خیانت بیداد میکنه برای اینکه انقدر حریم ها شکسته و انقدر در رابطه های عاطفی بودن براشون عادی شده که اینجوری میشه. البته اینم بگم آدم های عاقل و سالم زیادی هم هستن که زندگی خوبی دارن و قبلا هم با کسی بودن. اما مطمئن باشین اگر طرفشون رو توی خیابون ببینن دیگه اون فرد براشون عادی نسیت و حتی اگر نخوان هم مدتی به یادشن. من خودم شخصا این تجربه رو دارم و خیلی پشیمونم می گم ای کاش با همون شده بود یا ای کاش هرگز رابطه ای نبود. برای دخترا خیلی بیشتره حتی ممکنه تا 40 سال بعد از ازدواج هم نسبت به عشق قدیمشون تا چند روز حساس باشن.