- شروع کننده موضوع
- #1
AynaazNh
مهمان
به نظرتون جایگاه کسایی که توی رشته های هنر یا انسانی مشغول به تحصیل هستن توی جامعه چجوریه ؟ آیا جایگاه یک فارغ التحصیل پزشکی با یک فارغ التحصیل (برای مثال) جامعه شناسی یا کارگردانی یکی ـه؟ چرا ؟
ببین اینی که میگی کاملاً درسته.علوم انسانی علوم اداره ی جامعه ست.مسلمه که رشد یه جامعه تحت تاثیر علوم انسانیه.و طبیعیه که اگه کل مملکت دکتر و مهندس شن وقتی مدیریت جامعه ضعیفه هیچی درست نمیشه.به نقل از Aynaaz Nh :بحث ما سر ِ ادبیات به صرف نیست؛ ادبیات زیر مجموعه ی این بحث قرار میگیره. اینو گفتم چون اکیدا ادبیات رو مثال می زدی. یادمون نره که مدیریت کل کشور نه وابسته به مهارت یه پزشک ـه، نه یه مهندس. یعنی کلیت ِ هر جامعه ای وابسته به همین علوم انسانی ـ که بهش اهمیتی داده نمیشه و برای همین سطح کیفی اومده پایین. وقتی به علوم انسانی اهمیتی نمیدن، بالطبع سطح آموزشیش هم بالا نمیاد و افرادی توی اون خط تربیت میشن که درجه ی بالایی نداره آموزشی که دیدن. نهایتا با یکم مطالعه آزاد اصطلاحا میان توی میدون و همین میشه که رِنج ِ سواد ِ سیاست مدار ـای ما چیز قابل قبولی نیست. سواد رو اینجا مهارت ِ به کار بردن ِ چیزی که آموختیم در نظر بگیریم هم بد نیست. به هرحال به نظرم تا وقتی انسانی و هنر ِ هر مملکتی که فرهنگ اون ـو میسازه بهش اهمیتی داده نشده اون جامعه رشد نمیکنه. بالا هم توضیح دادم که مدیریت کل ِ اون جامعه وابسته به علوم ِ انسانی و رشته هایی مثل ِ جامعه شناسی و سیاست و ایناس.. پس اگه کل ِ ایران پزشک و مهندس بشن وقتی قدرت مدیریت سطحش پایین باشه به چه دردی میخوره؟
واضحه...یه نسل باید فدا بشه تا راه برای بقیه باز بشه...به نقل از Aynaaz Nh :به نظرتون راه حل چیه ؟
با مثال زدن خودم میبرم جلو بحث رو...به نقل از Aynaaz Nh :چرا ؟ به نظرتون این حاضر نبودن یه جور هم عقیده بودن با اون آدما که میگن انسانی و هنر ارزش زیادی ندارن نیست ؟ یه حسی میگه اگه خود آدمای نسل ِ ما که مدافع انسانی و هنر ـَن نمیرن دلیلش اینه که اونام مطمئن نیستن به اون ارزشا. نیست اینطوری ؟
چرا اما وقتی من میتونم روانپزشک موفقی بشم و از این راه به مردمانم خدمت کنم و خود نیز وضع رفاهی خوبی داشته باشم چرا برای مردمانی که"تفاوت برایشان توهین است..."به آب و آتش بزنم؟...به نقل از Aynaaz Nh :من تا حدودی حرفتون رو می پذیرم و موافقم اما همه چیز که توی مطالعه نیست. خیلی وقت ـا صرف ِ بودن توی یه محیط آدم رو رشد میده و چیزایی به آدم یاد میده که توی 100 تا کتاب هم نمیشه پیدا کرد. کاری به مردم هم ندارم فعلا و توی بعد ِ شخصی میگم. قبول ندارین ؟
نه...کی میگه ترجیح خودمه؟...ترجیح من این مردمی که بینشون نابغه واقعا کم نیست یه ذره اون مخشون رو به کار بندازن و وقتی توی علوم انسانی به"تفاوت"میرسیم نزنن زیر همه چی...معلومه که فلسفه و روانشناسی و جامعه شناسی برام ارجحن به روانپزشکی...به نقل از Aynaaz Nh :خب پس این ترجیح خودتونه و ربطی به مردم نداره زیاد؛ یعنی فکر میکنین اینطوری به نفع خودتونه و منطقی هم هست. مردم ـَم خیلی تقصیر ندارن. به قول ِ بهرام زندگی رو برعکس کشیدن تا مائم اونو مث اونا برعکس ببینیم و اینا.. :)
هر انسانی نیاز به درک شدن داره...تا وقتی مردم ما صرفا دنبال یک چوپان میگردند تا راه را نشانشان بدهد اوضاع همینست...و من تمایلی ندارم چوپان گوسفندانی بشوم که حتی آرزوی چوپان شدن نیز در سرشان نیست...به نقل از Aynaaz Nh :خب اگه مردم اشتباه میکنن ما نباید اشتباه کنیم که ! مردم یه خط فکر اشتباه براشون شکل گرفته، ما وقتی کلا قدمی در اون راه بر نداریم و مسیرمونو کج کنیم چه کمکی میکنیم ؟ اصلا هم بحث کمک به مردم نیست، بحث کمک به سطح جامعه ایه که خودمون ـم داریم توش میایم بالا. خب پس اگه ترجیحتون اینه چرا انتخابش نمیکنین ؟ یعنی چون مردم یه چیزی رو نمی فهمن نباید بریم سمتش ؟ خب شما که می فهمید و مهم اینه که به راهی که میرین مطمئن باشین. چاره ش اینه که تصور مردم برامون بی اهمیت باشه و بریم به سمت ِ اون چیزی که فکر میکنیم درسته. البته به اعتقاد ِ من
ببين، به نظر منم همون طور كه شكوفه گف يه قسمت از ديد بدى كه قبلياى ما به علوم انساني دارن، به خاطر اينه كه اونايي كه تو درساى ديگه ناتواني داشتن ميرفتن انساني. حالا الآن، براي اصلاح ديد مردم بايد افراديُ كه واقعاً توانايي دارن تو اين زمينه رو تشويق كرد كه برن انساني. قطعاً توي اين ديد، و جايگاه كسايي كه انساني ميخونن تاثير داره.به نقل از Aynaaz Nh :صرفا اینم نیست ـا، یعنی موافقم با حرفت اما مشکل الان نبود ِ آدمی که فکر میکنه تواناییشو داره نیست، مشکل نبود ِ افرادی ِ که با تقاضای بالاتر سطح آموزش رو ببرن بالا در نتیجه توانایی های خودشون رو افزایش بدن و قوی ظاهر شن. به نظر من البته
× شما الآن یکی از تاثیر گذار ترین افرادی خودت
شاید ولی چرا هر کی میره انسانی بقیه میگن بهره ی هوشی کمتری داره؟به نقل از !Tik! :خوب جوابش واضحه جون تو ایران جا افتاده یه سری مسائلی از جمله اینکه:
1:هر کی میره انسانی همه فکر میکنن خنگه و کم آورده اگرم که این فرد از سمپاد باشه که گناه کبیره است.و برای همینم واقعا افردای که خیلی درسخونن صرفا و یا واقعا بهره هوشی بالایی ندارن میرن انسانی.با اینکه این تفکر اشتباهه چون رئیس جمهور ما ،رئیس مجلس اقتصاد دان و هزار تا آدم دیگه که مهم ترین مسئولیتای کشورو دارن باید باهوش باشن و همینان که یک کشور مثه ایرانو از جهان سومی بودن درمیارن.
بعدشم واقعا چه قدر دکتر نیاز داریم چه قدر مهندس آخرش که چی این همه آدم بیکار .
2:چرا میگن رشته های انسانی فقط به مقطع دکترا رسیدن هدفه که واقعا برای خیلیا هم هدف نیست.چون خود کسائی که دکترا هم دارن وضعشون خیلی هم خوب نیست چون تو اینجا کلا یه رسمیه که مردم نمیرن پیش روانشناس مثلا چون فک میکنن حتما باید دیوونه باشن .و دربارهی این که چرا اونجا انسانی پر رونقه چون اونجا مدیر تربیت میکنن که از همه بهتره ما ها یه سری کارمند تربیت میکنیم که پزشک و مهندسن و رئیس اونا همیشه از خودشون پائین تره
آره دیگه.به نقل از Love OnFire :سلام به همه دوستان...متاسفانه تو جامعه ما رشته علوم انسانی بد جا افتاده...و متاسفانه مشاهده شده که بعضی از مشاوران تحصیلی زمانی که به دانش آمزان رشته علوم انسانی رو پیشنهاد میکنن دانش آموزان اعتراض میکنن که دانش آموزان ضعیف وارد رشته علوم انسانی میشن و از این حرفا...ولی دانش آموزان از این مطلب بی خبرن که رشته علوم انسانی برخلاف عقیده اونها به استعداد و پشتکار فراوان لازم داره..مثلا یکی از معلمان محترم فرمودن که تو کشورای توسعه یافته برای راه یافتن به رشته علوم انسانی باید امتحان ورودی بدن اگه قبول شدن بعد میتونن برن...خلاصه تو فکر مردم بد تداعی پیدا کرده...