اونحاییش که به زندگی ما مربوط میشه بله 100% داریم!
مثلا یکی میره میشینه پشت سر ما صحبت میکنه. وقتی هم از خودش بپرسی میگه نمیکنم!
باید بشینیم قضاوت کنیم ببینیم چه مرگشه تا بتونیم پاسخ درخوری بهش بدیم(منظورم اینه تصمیم درست دربارش بگیریم...خخخ)
درستش اینه ک تا جایی ک اعمالشون رو زندگی ما تاثیری نذاره نباید قضاوت کنیم اما خب این امر تقریبا غیر ممکنه!! و چ بخوایم چ نخوایم ناخودآگاه ممکنه بدون در نظر گرفتن خیلی از موارد اعمال دیگرانو قضاوت کنیم ... اما حداقل کاری ک میتونیم بکنیم اینه ک لازم نیس اون قضاوتو با همه اطرافیانمون در میون بذاریم یا ب خود طرف بگیم یا مثلا بخاطر اون قضاوت رفتارمون خیلی باهاش تغییر کنه ( که اینم باز ی کم سخت میتونه باشه )
اخه مگه دست آدمه!
بالاخره ورودی وارد سیستم پردازش اطلاعات آدم می شن و یه پروسسی روش انجام می شه، نتیجه ای گرفته می شه. فقط مهمه همیشه یادمون باشه این قضاوت قطعی نیست
کلی دیتای دیگه هم هستن که هنوز نرسیدن به ما یا شاید یه عالمه دیتا رو ما میس کردیم
ما داریم توی اجتماع زندگی می کنیم و بی معنیه که کسی رو قضاوت نکنیم، چه حق داشته باشیم و چه نداشته باشیم این کاریه که انسان ها مجبورن انجام بدن تا بتونن زندگی کنن، توی انتخاب دوست، همکار، همسر، همسفر، مشتری و همه چیز مجبوریم قضاوت کنیم و میکنیم.
کسایی که میگن ما حق قضاوت نداریم، خودشون دارن قضاوت کردن دیگرانو قضاوت میکنن!
فقط باید موقع قضاوت کردن یه ذره مهربون تر باشیم و در نظر بگیریم که عوامل ژنتیکی و محیطی بیشماری توی رفتار هر فرد توی یه موقعیت تاثیر داره.
تا حدودی سوالت رو نمیفهمم؛خیلی کلیه.
نظر شخصیم اینه که در بعضی از مواقع بله و در بعضی خیر.
چون نیازی به اثبات در این مسئله نیست تنها یک مثال از هریک میتواند این موضوع را تصدیق کند.
اگر زندگی دیگران به گونه ای باشد که حس کنید به شما ضرر میزند(از نظر خودتان)،باید بعد از قضاوت یا این حس را به یقین تبدیل کنید یا از ان بگذرید تا بتوانید جلوی این ضرر را بگیرید.
در حالتی دیگر مثلا اگر فرد فقیری،وسیله ای با قیمتی که ما فکر میکنیم فراتر از قدرت ان است تهیه کرده،☆اگر اطلاع کافی نداریم☆نمیتوانیم از خودمان فرضیه بسازیم.
در کل من نمیگم قضاوت بده،من میگم اگر اطلاع کافی از زندگی اون فرد دارید نظرم این است که میتواند کاملا از نظر مدنی درست باشد؛اما دو مشکل وجود دارد:۱.از کجا بفهمیم اطلاع کافی داریم و چگونه کلمه کافی را تعریف کنیم؟۲.اصلا قضاوت درباره افراد درمواردی فقط وقت تلف کردن است،زیرا سودی به اندازه تایم ما ندارد(تجربیات خودم،ممکنه با بر شما فرق کنه)
لطفا سوال رو کامل کن،ممکنه یک قاضی با دیدن این سوال بگه اره،من که اطلاع کافی از متهمام دارم پس میتونم.
دو تا قضاوت داریم یکی طرف مشکوک به رفتاریه ک باعث آسیب بهمون میشه مثلا یه آدمی ک اعتیاد داره برای حفاظت از خودمون فاصله مونو باهاش حفظ میکنیم چون رفتارهایی ناشیانه ای داره اما مورد بعدی اینکه اعتیاد داره و هر کار میکنه ماحق نداریم بگیم اگر من جای آون بودم معتاد نمیشدم یا این کارا رو نمیکردم چون اینک چطور این اتفاق ها افتاده حتما دلایلی داشته یا اینکه هی میگن فلان دختر پوشش چادر اما لاس میزنه و باهزار تاپسر دوسته خوب شماتوزندگیش نیستی چه میدونی تو چ خانواده ای و محیطی بزرگ شده تو حالت دوم مردم تو ذهنشان شروع میکنن به سرزنش طرف بدون اینکه جای موقعیت آون فرد باشند تواین حالت معمولا بعد یه مدت خود طرف به همون بلا دچار میشه میفهمی چه اشتباهی کرد فلانی رو قضاوت میکرد
اینکارم به نظرم اشتباه اس. البته آدم به صورت دیفالت اینکارو میکنه و یه سری باورها فیکس شده تو مغزت و براساس اونا این قضاوتها میاد بهتره این باورها و شناسایی کنیم و تغییرشون بودیم آنوقت دیگ به قضاوتها الکی بهانمیدیم
به نظرم بعضیاک خودشون اینکارو میکنن در وجودشون یا شبیه همون ادما که سرزنش میکنن یا بااین کار احساس برتری پیدا میکنن یا دنبال یه موقعیتی برای توجیه رفتارهایی اشتباه خودشون میگردن
یه سیری داره ، آدم اول یه چیزی می بینه ، بعد یه فکر بدی میاد تو ذهنش ، بعد شروع به جمع آوری اطلاعات بیشتر می کنه ، بعد که فکر گندش رو تایید کرد، از کشفش حظ می بره نمی تونه تنهایی کیف کنه ، راه می افته برای بقیه گفتن!
جالبش برای من این بود ، اون آیه ای که تو قران می گه غیبت نکنین، همین جوری مستقیم نمی گه آهای مردم غیبت نکنین. هی قدم قدم از ریشه می زنه
اول می گه : یا ایها الذین آمنو اجتنبوا کثیراً مِن الظّن انّ بَعْضَ الظّنِ اثمٌ
اصلا فکر بد نکنین راجع به هم ، حتی نزدیکش هم نرین. این اولین مرحله ، اقا جلوتر نرین
بعد می گه وَ لا تَجَسَّسُوا
پا نشین برین برای جمع آوری اطلاعات فکرتون ، حریم خصوصی طرف تجسس کنین. حالا ذهنتونو نمی تونین کنترل کنین، دیگه گروه تجسس که می تونین تشکیل ندین! همین جا بسش کنین، ریشه غیبت رو همین جا بزنین بسوزه
بعد می گه حالا :
وَ لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً أَ يُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخيهِ مَيْتاً فَكَرِهْتُمُوهُ
غیبت نکنین ، خوشتون میاد گوشت برادر مرده تونو بخورین؟ نکنین دیگه
وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحيمٌ
بعد می گه بابا بترسین از خدا، حالا خیلی هم نترسین، می بخشم کار بد قبلیاتونو
بعد می بینه اینا فایده نداره، تو آیه بعدی می گه بابا همه تون داداشین، مامان باباتون یکین، این که کلی تیپ و طایفه شدین برای دسته بندی های شناساییه بین خودتونه ، ولی بهتر بهتره تون ، همونیه که بیشتر رعایت می کنه...
1. یه مدیری بیاد فونت اینا رو درست کنه، ایه هه رو کپی کردم عربی شو پکید از وسط
2. حالا بحث انجمن اعتقادی ش خدا شاهده نمی خواستم کنم! یهو شد
قضاوت چیزیه که صورت میگیره به طور ناخودآگاه. هرچقدرم بخوای جلوشو بگیری بازم در درون هر انسانی رخ میده، صرفاً واکنشش به این قضاوت واسه هرکس فرق میکنه. معمولاً هم این قضاوتها چندان درست نیستن چون بر اساس ظواهر اتفاق میفتن. این جمله که «تا با کفش کسی راه نرفتی نمیتونی قضاوتش کنی» به نظرم معناش این نیست که «حق نداری/نباید قضاوتی کنی» ؛ معناش اینه که قضاوتت ناقص و احتمالاً اشتباست. هر موقع در شرایطش قرار گرفتی اونوقته که قضاوت به مراتب بهتری خواهی داشت.
ب نظر من زندگی دیگران هیچ دخلی به ما نداره مگر در دو صورت..
بخواد سبک زندگی،طرز تفکر یا ... به ما اجبار کنه..
یا اون اعمالش یا افکارش به ما اسیبی بزنه..
و گرنه من و تو رو سننه؟
اگه بخوایم میتونیم ی پیشنهاد دوستانه چمیدونم اسمشو نصیحت بزارین یا هر چی بهش بکنیم.. اما اجبار و تمسخر و .. اشتباه محضه به نظرم...
البته ممکنه اون قضاوت ناخودگاه در ذهنمون اتفاق بیافته.. اما ب نظرم برخورد بهدش خیلی مهمه.. اینکه اون قضاوت چ تاثیری بزاره رو رفتارمون با اون شخص..
قضاوت که نمیشه نکرد
منتها نتیجه رو نباید یه چیز فرض کرد
میشه یه جورایییییی گفت معادله سیال باشه طرف برای ما. شایدم یه مجهول که میدونیم جوابش چی نیست
بر اساس داده هایی که داریم میتونیم بگیم اون کی نیست اونم وقتی داده زیاد داریم
یه همچین چیزی:
تخمین فرد بر اساس داده های موجود با توجه به احتمالات و میزان خطای ممکن