تو داری باعث اینهمه غم میشی
تو داری باعث زخم دلم میشی
تو داری از همه قلبمو میکنی پس بگو میمونی
تو داری اشکمو میکِشی تو چشام
تو داری پا میذاری جای رد پام
تو داری دیوونه میکنی قلبمو خودتم میدونی
خودتم میدونی
اون بیرون خبری نی به جز ، چشم های بارونی
به جز ، آدمای محبور مثه خودت ، که به اجبارِ با اونی
اون بیرون خبری نی به جز ، بدهکار و آلوده ها
ثمره ی سگ دوهاتم که ، زرشکا و زالومه ها
اون بیرون خبری نی به جز ، صفِ پُشتِ هم چیدن
به جز ، آدمای خسته که به زور ، با شکمِ گُشنه خندیدن
پُرِ دود پُرِ جوب پُرِ خون مردایی که کردن پُشت به جنگیدن
آدما فحش به هم میدن ، این چیزارو پُشتِ هم دیدن
*********************************
این ضربُ المَثَلِ نابُرده رنج گنج نمیدونم چی چی رو کی گفته ؟
باید دستشو بوسید
خیلی جاها شدیم.خسته و کوچیک
تو یه فضای بسته و موزیک
هه
آره تو فضای بسته و موزیک
عجب ، مگه داریم ؟
خیلی درد خیلی مشکلات خیلی دعوا خیلی بی پولی داشتیم
به خیلیا گفتیم میموندی کاشکی خیلی زمین خوردیم و نشُد هیچ جوری پا شیم
کلّی فاصله با پیروزی داشتیم و یاد گرفتیم دنیا جای پیزوریاش نی
یه سری چیزارم خُب نمیشه که گفت آخه اُفت داره ، اینجا میدونی جاش نی
چِقَده خوردیم پس گردنی
دیگه حالِ پارتی و مست کردن نی یاد گرفتیم مرامِ بعضی رفیقا حتی بدترِ از اجنبی
یاد گرفتیم حسادتِ رفیق از رقابتِ رقیب خطرناکتره
اونی که میکنه خطر پاک تره ، میبره اونی که میمونه عقب آخرش
نه حوصله ی نصیحت دارم ، نه سَر در میاره کسی از کارم
نه میدونه چیزی کسی دَربارم و خودمو بستم به مسیرم ، کارم
&&&&&&&&&&&&
دلم تنگه واسه عادی بودن واسه ، دور از چیزای مادی بودن
آره یه جواریی کندم از همه . اینجوری توقعات کمتر ازمه
ترجیح میدم تنها بشینم بی اعتنا به هرچی هر طرفمه
هرکی هر طرفمه ، وقتی درد نداری همدمن همه
###############
تتلو_خونه خوبه
ای يار ناسامان من از من چرا رنجيده ای؟
وی درد و ای درمان من از من چرا رنجيده ای؟
ای سرو خوش بالای من ای دلبر رعنای من
لعل لبت حلوای من از من چرا رنجيده ای؟
بنگر ز هجرت چون شدم سرگشته چون گردون شدم
وز ناوکت پرخون شدم از من چرا رنجيده ای؟
گر من بميرم در غمت خونم بتا در گردنت
فردا بگيرم دامنت از من چرا رنجيده ای؟
من سعدی درگاه تو عاشق به روی ماه تو
هستيم نيکوخواه تو جانم چرا رنجيده ای؟
اونی که فکرِ فرداشه ، مجبوره که کر باشه
مجبوره که کور باشه نبینه چندتا نامرد لای مرداشه
اونی که فکرِ فرداشه ، مجبوره که سرد باشه
مجبوره که تنها شِه ، شب بیدار و صبح با درد پاشه
خیلیا میخندیدن بهم ، چِقَدِ آدمِ بی رحم دیدم هِی
میگفتی كجا ولی نشنیدم کِی ، دستِ گنده تر از تواَم كه تهش میدم طِی
وقتی همه میگیرن تقریباً عیب ، خوب باشی وظیفته و این تقدیرمه
اوو حاجی نداشتم حتی تو تقویمَم عید ، كوه باشی به یه پُتکِ موفق میدنِت
رود باشی میزنن سَد جلوت ، یهو دیدی پریدَن بهت
اگه پول داشتی میفهمیدنِت ، شعرُ دوست داشتی؟ این تفریحمه هه ما كه میكنیم خُب با درد تلاش اما هی روزِگارِ نامرد یواش
دلِ ما به تنهایی عادت نداشت ، اِنداختیمون وسطِ آدم بَداش
ولی منكه خُب میدونی دارم براش
**************
تنها چیز كه غیرِ ممكنه ، غیرِ ممكنِ !
حتی اونكه میمُرده واست اگه همین الآن بره ممكنه !
از هر نوع رودستُ كه خوردیش تاحالا ، عشقِتُ كم آوردیش حالا
همونی میزَنت زمین كه با اون همه زحمت بُردیش بالا ولی بیخیالِ این نامردیا باش و تو رد شو
وایسا جلو آینه به خودت بگو دوباره خودم شو
بی توقع از كسی و تنها ، از جا بلند شو
بی خیالِ دنیا اندازه ی عاشق شدن شو
انقده آدمِ نامرد داریم تو شهرِمون كه مردا گُمن نیست توی جمعِمون یه پهلوون
انقده درگیرِ مغزِمون كه قلبمِون سیاهِ میكِشیم از زیرِ هم نوعامون نردِبون
انقده دو رو و بد شدن آدما كه نمیفهمی آشُ واسَت كِی كی پخت
پس انقد ردّی باش كه بهت بگن هِی بی مُخ
هر اتفاقی هم كه افتاد بگو عیبی یوخ
نترس تَهِش مرگِ دیگه ، بذار یه تَنه تنِت فازِ لشكر بگیره
هم منفی باش هم مثبت ، جفتِش
چیزیُ میخوای بذار محكم پشتِش
*****************
اونی که فکرِ فرداشه_تتلو
منو تنهاییه ی خوبم منو آدم توی آینه
منو زندگی بعد از تو داره دوباره میسازه
منو خندیدن با مردم منو احساس آرامش
منو خوابیدن بی غصه منو خوابیدن با لبخند
منو این احساس تازه منو زندگیه تازه توی روز گرم تابستون توی شب سرد زمستون
منو خودم با هم خوشبختییم آره میشه میبینی میتونم
دیگه توی این دوره زمونه کی غیر من برام می مونه
منو خودم با هم خوشبختییم آره میشه میبینی میتونم
———————
منو رقصیدن تو بارون یا درد و دل با دریا
یا خوندن یه آواز وقت راه رفتن رو برگا من خوشم با دلخوشیهام دیگه هیچ کسو نمیخوام
دیگه هیچ کسو نمیخوام
توی روز گرم تابستون توی شب سرد زمستون
منو خودم با هم خوشبختییم آره میشه میبینی میتونم دیگه توی این دوره زمونه کی غیر من برام می مونه
منو خودم با هم خوشبختییم آره میشه میبینی میتونم
************* زندگیه تازه بلک کتس
اونی که عشق و خاطره هاشو با تو شریکه، به جای دستات، حالا تو دستاش خودکار بیکه
ترانه ها رو عقب میاره، گوش میده صدبار، کاش دنیا رو هم میشد عقب برد فقط با خودکار
با این که آواز همدم مرد خاطره بازه، عوض نمیشه جای تو با این ضبط قراضه
نوار - رضا یزدانی