واسه اینکه بفهمونی پشیمونی یکم دیره
دیگه کم کم صدای تو داره از خاطرم میره
دارم لج میکنم با تو آره فک کن که دیوونم
تو که کشتی غرورم رو چی میخوای از جونم؟
نمیمونم کنار تو،نمیخوام خاطره هاتو
فقط جای یکی اینجاست یا من باید برم یا تو
نه اون احساس غمگینم نه اون روح ترک خورده
یه زخم کهنه ام زخمی که از دستت نمک خورده
شکنجه کن منو چون عاشق شکستنم
خودت بکش منو بذار جدا شم از تنم
شکنجه کن منو شهید آخرت منم
فدای عشق تو تمام عمر بودنم ، حقته شکنجه کردنم
من بی تو عاشق شکستنم
خودت نگاه کن چرا تو دنیا کسی که باید از عشقت بمیره منم
همین یه دنیاست برای یک عمر به پای تو نشستنم
بمون کنار من تقاصتو ازم بگیر
بمون کنار من کنار آخرین اسیر
منو بکش ولی برای عشقمون بمیر
فدای عشق تو تمام عمر بودنم ، حقته شکنجه کردنم
من بی تو عاشق شکستنم
خودت نگاه کن چرا توو دنیا کسی که باید از عشقت بمیره منم
همین یه دنیاست برای یک عمر به پای تو نشستنم
هر چی زمان میگذره از دلخوریام کم نمیشه
دیدنِ عکسای قدیم چاره ی دردم نمیشه
نمیدونم این روزا کی واسه ی تو دلخوشیه
نمیدونم این روزا که نیستی تو فکرِ تو کیه
اشکای من واقعیه ,برایِ حاله هر شبم
وقتی که پشتِ سرتم,از همه دنیا عقبم
قلبم واسه تو میزنه,مگه میشه یادم بری
باید از اولشم حدس میزدم مسافری حدس میزدم مسافری
منو تنهایی خوبم منو آدم توی آینه
منو زندگی بعد از تو داره دوباره میسازه
منو خندیدن با مردم منو احساس آرامش
منو خوابیدن بی غصه منو خوابیدن با لبخند
منو این احساس تازه منو زندگیه تازه
توی روز گرم تابستون توی شب سرد زمستون
منو خودم با هم خوشبختییم آره میشه میبینی میتونم
دیگه توی این دوره زمونه کی غیر من برام می مونه
منو خودم با هم خوشبختییم آره میشه میبینی میتونم
منو رقصیدن تو بارون یا درد و دل با دریا
یا خوندن یه آواز وقت راه رفتن رو برگا
من خوشم با دلخوشیهام دیگه هیچ کسو نمیخوام
دیگه هیچ کسو نمیخوام
توی روز گرم تابستون توی شب سرد زمستون
منو خودم با هم خوشبختییم آره میشه میبینی میتونم
دیگه توی این دوره زمونه کی غیر من برام می مونه
منو خودم با هم خوشبختییم آره میشه میبینی میتونم
ساده بود برات
بگی این آخرین فرصت منه
نگاه آدما که طعنه می زنه
دلم رو می شکنه
دل بریدی و
نگاه خسته منو ندیدی و
بدون من هنوز ادامه میدی و
ادامه میدی و
تو هم شدی برام مث همه
دلم ازت پُره یه عالمه
توو این روزا توو زندگیم فقط غمه
بد عادتی شده جداییا
تمومه هر چی بوده بین ما
چقد یهو عوض شدی، بگو چرا
چطور دلت اومد
نگاهتو بگیری از نگاه من
بگو آخه چی بوده اشتباه من
چیه گناه من
چطور بهت بگم
تا وقتی که نمی رسه به تو صدام
روزای خوب دیگه تموم شدن برام
چقد تو رو بخوام
...
رفتو تنها شدم تو شبا با خودم
دلهره دارمو از خودم بیخودم
اونکه دیر اومدو زود به قلبم نشست
رفتو با رفتنش قلبه من رو شکست
انگاری قسمته فاصله از همو
هر جا میری برو
ول نکن دستمو
نذار باور کنم رفتنت حقمه
نذار دور شم از خودم
از خدا
از همه
دستمو ول نکن که زمین میخورم
تو بری از همه آدما میبرم
تو خودت خوب میدونی که
آرامشی
باید با من بمونی به هر خواهشی
انگاری قسمته فاصله از همو
هر جا میری برو ول نکن دستمو
نذار باور کنم رفتنت حقمه
نذار دور شم از خدا از خودم از همه
تو که دل بردیو رفتی
من که افسرده و خستم
من که واسه کنارت بودن
رو همه چشمایه خیسمو بستم
رفتو تنها شدم تو شبا با خودم
دلهره دارمو از خودم بیخودم
اونکه دیر اومدو زود به قلبم نشست
رفتو با رفتنش قلبه من رو شکست
تورو دیدم
انگار دلم لرزیدو
واسه اولین بار
از ته دل خندیدو
با خودم گفتم
دیگه تنهاییا تمومه
با خودم گفتم
آره خدایه من همونه
همون دیوونه
که حالمو عوض کنه
همون که واسه من وجود اون تولده
نمیدونم چرا وقتی فهمید دوسش دارم
عوض شدش
دیگه حتی امروز اسم منم یادت نیست
واست مهم نیست
میشن چشام به یادت خیس
دیگه انگاری واقعا به حالو روز من حواست نیست
حواست نیست
دستمو ول نکن که زمین میخورم
تو بری از همه آدما
میبرم
تو خودت خوب میدونی که آرامشی
باید با من بمونی به هر خواهشی
انگاری قسمته فاصله از همو
هر جا میری برو ول نکن دستمو
نذار باور کنم رفتنت حقمه
نذار دور شم از خدا از خودم از همه
تو که دل بردیو رفتی
من که افسرده و خستم
من که واسه کنارت بودن
رو همه چشمایه خیسمو بستم
رفتو تنها شدم
تنها
رفتو تنها شدم
گرفت لجن دورمو گم کردم خودمو / ولی تاریکی مرد و من دیدم صبحمو
من باید بحث کنم هر دفه تا بس کنی / ببین هر چه که هست دورم ماله منه نه از تو نیس
طوفانو رد شدم شروع فصل دو / وسطو جویدم ته موندش برا تو
این شده دسه دو که هر دفه یک لحظه تو / میفتی باز پائین و میگیریم دوتا دست تو
تولدمه سلامتی پدرم / که برد منو نوک قله هل داد که بپرم
قول داد که پسرم / شک نکن یه ذرم / یه روزی میاد میگی من از همه اینا بهترم
ولی غرورم سر جاش فرودو می پرم / بازی رو می بازم قبل اینکه ببرم
تو باید بشکافی روح و جونتو / فدا کنی پوست و گوشت و استخونتو
این روزا خاموشم سردم بی حسم لمسم میترسم
جونی نیست انگار نوری نیست حتی از سایم میترسم
راهی نیست تکیه گاهی نیست ای خدا خستم میفهمی
میرم من آره میرم من حتی از مرگم میترسم
هر روز یکی رد میشه از تو خیالم
با خیالش خوب میشه حالم
نمیدونم هنوز شاید عاشقشم
هر روز میشینم دم پنجره تا اون
بیاد رد بشه از تو خیابون
نمیدونم هنوز شاید عاشقشم
قلبم داره تند میزنه دیگه خیلی تپش داره
پاهام چرا سمتی که تو میری خیلی کشش داره
عاشقتم شاید..
چشمام چرا رو درِ تو که نمیدونی من اینجام
تو خواب میبینم که تو دستتو میذاری تو دستام
عاشقتم شاید..
هرشب توی خوابمه حالت چشماش
پُره شرم و خجالته چشماش
نمیدونم هنوز شاید عاشقشم
هرشب بهش فکرمیکنم تا بخوابم
یجوری منو کرده خرابم
نمیدونم هنوز شاید عاشقشم
قلبم داره تند میزنه دیگه خیلی تپش داره
پاهام چرا سمتی که تو میری خیلی کشش داره
عاشقتم شاید..
چشمام چرا رو درِ تو که نمیدونی من اینجام
تو خواب میبینم که تو دستتو میذاری تو دستام
عاشقتم شاید..
واسه این که خیلی چیزا بمونه باید نباشه
گاهی ماهی واسه موندن باید از آب جدا شه گاهی هم باید بمیری تا که یه زندگی نو شه
بهتره گلی نباشه تا باغ گلا درو شه
دارم از دستای عشقت یه جورایی رها میشم
اگه شاه بازیه عشقه تو دیگه مات و من کیشم
دارم میرم که از نو شم، گلم نگو که بی رحمی می خوام حرف بزنم رو راست تو این حرفارو می فهمی