مسعود بهرامی شریف رفت ...

ادیبَک

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,381
امتیاز
4,203
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
سنندج
سال فارغ التحصیلی
1392
دانشگاه
Lund University
رشته دانشگاه
Law
اینستاگرام
پاسخ : مسعود بهرامی شریف رفت ...

انا لله و انّا الیه راجعون

هرکسی قسمت ای داره،فرصتی داره و همچنین آرزو هایی.
قسمت انسان ها رو خداوند تعیین میکنه
فرصت ها و راه های زندگی رو انسان گزینش میکنه
و آرزو ها رو انسان حقیقی میکنه

یعنی واقعا این خداوند بود که قسمت این دوست ما رو تعیین کرد؟
واقعا مسعود این فرصت رو انتخاب کرد؟
و آیا مسعود به همه آرزو هاش رسید؟

مسعود از فرصت های زندگیش تا زمانی که نفس می کشید بهره برد،تلاش کرد و زحمت کشید،شاید به همه آرزو هاش نرسید" اما مطمئن ام که یک سری از آرزو هاش رو برآورده کرده.
مرگ پایان زندگی نیست، من به این ایمان دارم" دوستانی مثل مُحسن،مُحمد علی و سها ایشون رو میشناختن، همه به خوبی ازش یاد میکنن؛
این یعنی اون فرد بزرگی بوده و مطمئن باشید که تلاش هاش بی ثمر نخواهد بود؛مرگ پایان تلاش ها و زحمت های مسعود نیست.
به خانواده آقای بهرامی شریف و همچنین تمامی دوستان سایت تسلیت عرض می کنم.

مسعود عزیز:

روحت شاد و یادت پا بر جا
 

skYboy

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
348
امتیاز
324
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
مدال المپیاد
نجوم و اخترفیزیک
دانشگاه
آزاد تهران
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : مسعود بهرامی شریف رفت ...

گل عزیز است غنیمت شمریدش صحبت که به باغ آمد از این راه و از آن خواهد شد (www.hafez.ir)
*خدا بیامرزشون,دعا کنین براشون
:( :(
*با این ک اون زمان زیاد فعالیتی نداشتم تو سایت بازم,نام کاربری ش برام آشنا ست.
*ی موضوعی ک نظرم بش جلب شد این بود ک آخرین زمان فعالیت شون طبق پروفایل شون "دیروز ساعت 04:07 " بوده,کی اون موقع باورش می شد ک آخرین زمان فعالیتش همین تایم بمونه,قسمت ا یی ا پست اشو هم خوندم,با سبک ش حال کردم.
*همین لحظه هم ک الان داریم دیگه بر نمی گرده,وقتی چن تا ا این اتفاق ا ی ناگوار رخ می دیده ناراحت میشیم و تصمیم میگیریم قدر ه همه چیزو الان بدونیم اما بعدش ...
 

smart girl

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
839
امتیاز
2,033
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اسفراین
مدال المپیاد
المپیاد ادبی
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : مسعود بهرامی شریف رفت ...

متاسفانه تا حالا ندیده بودمشون تو سایت وقتی وارد شدم عکسُ دیدم اول نفهمیدم برا چی عکس اینجاس،
وقتی نوار سیاهُ گوشه عکس دیدم ....
امیدوارم خدا به خونوادشون صبر بده، من اصلا ایشونُ نمیشناختم ولی دعا میکنم که خدا بیامرزتشون و روحشون شاد باشه همیشه.
از صب که عکسُ دیدم شوکه شدم و نمیدونستم واقن چی باید بنویسم.
این پیام تسلیت کوچیکُ از من قبول کنید....
 

یه دوست

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
150
امتیاز
892
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
کاشان
مدال المپیاد
من والمپیاد...؟!؟!؟!؟
دانشگاه
هرجا راهم بدن!!
رشته دانشگاه
پزشکیم آرزوست...
پاسخ : مسعود بهرامی شریف رفت ...

من خیلی وقت نیست که میام ولی از شنیدن مرگ یه هم نوع اونم یه سمپادی جوون و فوق موفق خیلی ناراحت شدم.
براش طلب استغفار میکتم وشاید این خبر برای همه ی ما یه مفهوم مهم داشته باشه که توی این عکس گفته:
427828_345955455469940_6211261.jpg[img]
[/img]
 

fida

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
567
امتیاز
476
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 مشهد
شهر
مشهد
دانشگاه
فردوسی مشهد
پاسخ : مسعود بهرامی شریف رفت ...

ایشون ظاهرا دیگه نمیان.
برای همین من پستشونو از توی حرف بزن کپی کردم! :|

به نقل از موشیرامیشونه :
بچه ها من مینوسیم
شما نخونین ! فقط واسه دل خودمه !
نمیدونم باید باور کنم یا نه !
همین دیروز بود که بعد از کلی خندیدن و حرف زدن ، خدافظی کرد رفتش دانشگاه !
بعدش ک دیدم سر اون ساعتی ک باید باشه جواب نمیده به طرز مسخره ای به لحظه به ذهنم رسید نکنه اتفاقی واسش پیش اومده؟ بعد این فکر سریع رد شد از ذهنم چون عادت داره مغزم سریع نگران میشه . ولی انگار ایندفه واقعنی بود ! تو پروفایلش چهار دفعه خوندم تا فهمیدم داداشش منظورش چیه ! بعدشم دوستاش !
اصن نمیدونستم چیکار باید بکنم ! قشنگ یه یاعت تو شک بودم ! نمیدونستم باید ب کسی چیزی بگم یا نه ! گفتم و خبرم پخش شد خب...
من هیچوقت یادم نمیره لرزش دستامو ، وقتی سعی میکردم به میم و عین و اون یکی میم بگم چی شده !
من یادم نمیره همه ی اشکایی که امشب تو بغل مامانم ریختم ! و ادامش تو تختم ! حتی مامانم نتونست آرومم کنه ! حتی پرنیان ! حتی نادیا ! حتی آوا ! هیچکس !هیچکس!
اصن فک میکنم شوخیه ! هنوزم منتظرم پی ام بده بگه نوه جان چه خبر چطوری ؟ منتظرم بگه از ... چه خبر ؟ منتظرم بیاد سه ساعت سه ساعت مثل همیشه حرف بزنیم آخرش به زور خدافظی کنیم که همین خدافظی خودش نیم ساعت طول بکشه!
من چقد خرم ! خرم که اینباکس اف بیمو همینجوری خالی کردم !
من اصن فک نکنم این حرف راست باشه !
شایدم خدا خیلی دوستش داشت که بردش پیش خودش ! مامانم گفت آدمایی که خیلی خوبن ، زمین واسشون کمه !
من تعجب میکنم! اینهمه آدم نخاله ! چرا مسعود باید بره ! نه اینکه چون رفته این حرفارو میگم، همیشه میدونستم ، شاید پاک ترین و صادق ترین شخصی بود که تو زندگیم دیدم !
ناراحتیارو میریخت تو خودش و همیشه میخندید ! همیشه میخندید ! هی میخندید ! فاز مثبت یعنی...
من اصن نمیتونم بگم اون رفته ! احساس میکنم شوخیه !
احساس میکنم یه خلائی تو قلبم ایجاد شده به اسمِ خلائِ دوست ، خلائ پدربزرگ مسعود !
خدا میدونه که تو این 9 ماهی که میشناختمش چقد چیز ازش یاد گرفتم ! چقد خندیدیم با هم !
میخواستم تولد بگیرم دوستامو دعوت کنم با هم باشیم سی خرداد ! به همه گفتم ! حالا باید به همشون زنگ بزنم بگم کنسل شد...
حس میکنم خنده مرده . حس میکنم خدا خیلی نامرده . حس میکنم اون راننده ی عوضی خیلی آشغاله . خیلی بی شرفه .
ولی یه چیزی هم هست که دلداریم میده ! مطمئنم مطمئنّ مطمئن که مسعود الان بهشت ه ! یه جای خیلی خوبیه ! مطمئنم الان بین ماست ! داره میبینه حرفامونو !
شرط میبندم اگه بود کلی ذوق میکرد که اینهمه همه دوستش دارن !
من دلم خیلی واسش تنگ میشه ! خیلی ! به شدت !
من یه دوستی هم دارم کانادائه...اون رو هم خیلی دوسش میدارم . بعد اصن یه لحظه به ذهنم رسید وای خدایا اگه این اتفاق واسه اونم بیفته ک من دیگه میمیرم خب...بعد بهش مسیج دادم جواب نداد : ( همینجوری دلم آشوب بود ! همین الان جواب داد خیالم راحت شد...
کاشکی میشد این یه خواب باشه ! کاشکی یکی بیدارمون کنه !
کاشکی حداقل میشد بهش بگم اون آهنگیو که کلی روش تاکید کرد گوش بدم شنیدم ! کاشکی میشد زمان برگرده عقب !
خب این نامردیه ! یکی از کابوسام همیشه همین بود ! من احساس گناه میکنم ! من احساس میکنم نباید اینقد میترسیدم که واسه دوستام اتفاق بیفته ! حس میکنم جذبش کردم!
من اصن خدافظی نمیکنم باش !
اصنم فاتحه نمیفرستم به خدا ! قرآنم نمیخونم ! مطمئنم نیاز نداره !
04:44 pm به وقت دنور : | همین الان نگاه کردم
نه ! من حتی time location ِ موبایلمو هم عوض نمیکنم ! یکی از تایم لوکیشینای موبایلم مال دنور بود !
دوس دارم باز بشه دو ظهر پی ام بدم از خواب بپره با لهجه همدانی بگه بیدارمان کردی نوه !
خب خدایا این زور نیست ؟!
چرا اینکارو میکنی خدا؟! من ظرفیتشو ندارم ! اصن نمیتونم قبول کنم خب ! اصن نامردیه !
نامردیه...
هرگز باور نمیکنم . هرگز .
خدایا نامردی ! قرار بود هروقت خواست عروسی کنه دعوتمون کنه ! قرار بود بسکتبال ازش ببرم ! قرار بود یه تابلو نقاشی بگیره ازم : ((
دوست داشتم این حرفا اغراق بود ! ولی حقیقته!
چرا کسی هیچ کاری نمیتونه بکنه ؟ چرا نمیشه ؟ چرا نه ؟ مگه موبایلش روشن نبود؟ چرا کسی برنداشت ؟ چرا ؟
من ازینکه دوستام نباشن متنفرم
خدایا لطفا نفر بعدی من باشم
ظرفیتم خیلی پایینه ، اونقدی عاقل نیستم که سکوت کنم ، خیلی با شخصیت باشم ، آروم و صبور ، شیک ، بریزم تو خودم، که بگن هرکی آروم تره بیشتر درد داره
درد
درد
درد داره! اصن خیلی درد داره !
اصن یه طرز مسخره یی یهویی خدا رید به هیکلمون خب !
دیدین چقد وقتی یکی از بهترین دوستاتون میمیره نا امید میشین ؟
دیدین امید میمیره؟
ینی نمیشه دیگه باشه . ینی نیست
ولی من باور نمیکنم !
مسعود لوس نشو ! چیشششش! ایندفه شوخی شوخی جدی شدی ! خوشم نیومد خب! زود خودتو نشون بده بگو دیدی چه همه دوسم دارن !

من
باور
نمیکنم!

نوه به یادته بابایی ! همیشه !

مسعود همین دور و براست

( بهترین ها هیچوقت ، نمیرن )
 

jamjam

کاربر فعال
ارسال‌ها
36
امتیاز
28
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اصفهان
پاسخ : مسعود بهرامی شریف رفت ...

آخه چرا همچین می شه؟!!!
من تو اين 2 ماهه ی اخیر حدود 10 نفر از آشنا های دور و نزدیکم فوت کردن! :(
خدا رحمتشون کنه.
آخه آدم خودش و خانوادش این قدر زحمت بکشن که بره شریف بعد هم امریکا که آخر این طوری بشه؟!!! :((
من واقعا از دست رفتن این دوست عزیز رو اول به خانوادشون و بعد به همه ی دوستان سمپادی تسلیت می گم. :(
روحش شاد!
:((
 

Backstreetboy

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,107
امتیاز
495
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
مهندسی مکانیک
پاسخ : مسعود بهرامی شریف رفت ...

نقل قول از خبرگذاری FOX 31 Denver :


Friends describe Bahramisharif as a gifted engineering student who was active in the Denver University robotics program.
“In the lab he was always smiling, he was a kind person” said Xiao Zhang, a senior Denver University engineering student who worked with Bahramisharif.​

:( خدا برای اون راننده نسازه
 

س__ارا

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
995
امتیاز
23,103
نام مرکز سمپاد
فرزانگان سنندج
شهر
سنندج
سال فارغ التحصیلی
93
مدال المپیاد
شیمی
دانشگاه
همدان
رشته دانشگاه
دندانپزشکی
پاسخ : مسعود بهرامی شریف رفت ...

چند وقتا پیشا هم یکی از جوونای سنندج فوت شدن و من ... من خیلی خیلی کم در حدی که تو یه سایت دیده باشمشون یا از بچه ها اسمشو شنیده باشم می شناختمشون...
ولی اون موقع هم تصور مرگ کسی که مث خودم هزاران ارزو داشته برام سخت بود...
چه بسا که ...

و حالا جناب مسعود بهرامی شریف... تو حرف بزن هم گفتم که تا دیروز حتی اسمشون رو هم نشنیدم ولی خب :| :| :|
نمی دونم چجوری احساسمو بگم...هم احساسم نسبت به مرگ ایشون و هم نسبت به زمان...

اینکه فک می کنم دیروز لا اقل 40 ساعت پیش ایشون زنده بودن و الان نیستن 1000 تا غم و بغض و سوال بی جواب برام به ارمغان میاره...
جوونی که نه از عقایدش خبر داشتم نه از افکارش و نه از هر چیز دیگه ای ولی دوستاش باور کنید که به هر حال تصور یک مرگ ناحق آدمو اذیت می کنه...
شاید اگه دیروز بیرون نمی رفتن...شاید اگه اون رانندهه یه کم هوشیار تر بون...شاید اگه تو مسیر پاشون پیچ میخورد از رو دوچرخه می افتادن...
1000 تا شاید اینجوری... ظرف اون اتفاق که منجر به مرگشون شده پر سده بود که ای کاش نمی شد...
ئانش اموزی که درس خونده و تو شریف قبول شده بود و دانشجویی که سر از امریکا درآورده بود...
به قول یکی از دوستان که گفته بود از دوری از خانواده ش هنگام رفتن به آمریکا ناراحت شده ای کاش فعلنا از امریکا برنمی گشتن...
*الان که یهچن تا دیگه از پستا رو خوندم دقیق نمی دونم امریکا تصادف کردن یا ایران....ولی به هر حال :-< :-< :-<فک کنم آمریکا
چیکار کنیم که این چیزارو بر خلاف میل به دست ما ندادن :-< :-< :-<

در پایان این شعرو از فریدون مشیری میزارم... نه برای خودم بلکه برای دوستاش...امیدوارم تو این لحظات بغضشون بشکنه و یه کم آروم شن :

ندانم ندانم که در مرگ دوست
چه با این دل ناشکیبا کنم
نه یارا که بهت گران بشکنم
نه نیرو که بغض نهان وا کنم
چه حاصل که این چشمه ی خشک را
از این ابر اندوه دریا کنم
دلی خسته دارم به خویشم گذار
که هی آه با ناله سودا کنم
رها کن که این غم نه آنگونه است
که با آن توانم مدارا کنم
رها کن سر مانده بر سینه را
توانم مگر سوی بالا کنم
.
.
.
تویی؟ می ننهدت به تابوت و خاک؟
منم می برندم تماشا کنم؟
چه بی چشم و روی است دنیای دون
بده خاک بر فرق دنیا کنم

تو هرگز نمی میری ای جان پاک
به مرگ تو مرگ تو حاشا کنم
.
.
.
مرا قسمت این شد که در مرگ دوست
بمانم دریغا دریغا کنم
بمانم که بغضفرو خورده را
به این اشک پنهان مداوا کنم.

روحش قرین شادی باد
:-< :-< :-<
 

zahra96

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,008
امتیاز
6,369
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 / میدیا
شهر
تهران
دانشگاه
دانشگاه هنر تهران
رشته دانشگاه
گرافیک
پاسخ : مسعود بهرامی شریف رفت ...

به نقل از زهرا.ج :
یکی از کابوسای زندگیم این بود که یکی از فرندای فیسبوکم فوت کنه. دیروز داشتم به خواهرم میگفتم که چقدر وحشتناکه کامنتا و مسیجاتو ببینی پیجشو ببینی در صورتی که اون فوت کرده امروز این اتفاق افتاد. نه تنها "فرند" فیسبوک بلکه دوستی بود که با این سایت پیدا کردم و واقعا یه دوست واقعی بود.
ای راننده ای که احتمالا مست بودی امیدوارم هر چه زودتر این دنیا تقاصشو بدی . اون دنیا خودم شخصا منتظرتم. توی بلک لیست من هستی .خدای من.
خودندن دیالوگ اون شاهدای تصادف باعث میشه بلرزم . خاطره هایی که میاد تو ماشین کوبنده و سرزمین عجایب و پارک ملت هنوز کامنتای حرف بزن اون روز باید باشه.
کامنتاش تو پروفایل که به کنار.
مسعود تو یه آدم به معنای واقعی خوب بودی. کلمه ی دیگه ای نیست واسه توصیفت. فقط خوب به معنای واقعی کلمه!
یکی از چیزایی که هیچ وقت فکر نمیکردم واسم اتفاق بیفته از دست دادن یه دوست واقعی بود به این شکل. بدترین شکل. تو کشور غریب. hit and run.
یادم میاد تو مینیبوس بودم. مریم زنگ زد گفت "مسعود چند روز بعد داره میره میای ببینیش واسه خدافظی؟ من نمیتونم." و من توی مینیبوس بودم تو راه رصد. و فکر نمیکردم که اون روز که یکی از بهترینا بود اولین و آخرین باری بود که میدیدمش. ناراحت شدم فقط. گفتم حالا فیسبوک هست. میشه حال آدمو پرسید.
فیسبوک ازت بدم میاد که باعث میشی جزئیات فعالیت فرد رو تا دو روز پیش ببینی و اینترنت از تو بدم میاد که تو خبرگزاری از زبون شاهدای تصادف حال مسعودو تو آخرین لحظه توصیف کنن.
از همه بیشتر از تو بدم میاد راننده ی جیپ. تو یه آدم خوبو از خیلیا گرفتی. ازت نمیگذرم.
کاری هم که برنمیاد الان.جز لرزیدن و اشک ریختن و خوندن کامنتا و اشک ریختن و لرزیدن.
مسعود،نارنجک خیلی نامردی. الان تو اون بالا تو بهشت.ما این پایین. خوبی هم حدی داره. فک کنم به خاطر همین خدا میخواست زودتر بری پیشش.
یه عکس دارم. تو آینه ی بالای پله برقی. مریم عکسو گرفت. هممون داریم به بالا نگاه میکنیم و میخندیم. حالا مسعود داره از بالا به ما نگاه میکنه.
ما دوست های دور و نزدیک ایم ولی خانواده یه چیز دیگست. آرزوی سلامتی و بردباری واسه خانوادت دارم.
میدونم که تو بهشتی. میدونستم که بهشت میری. انقد زود ولی؟
قول میدم "Jalal and I stories" رو زود به زود آپدیت کنم. همونطور که همیشه میگفتی.
 

peihaghi

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,333
امتیاز
2,348
نام مرکز سمپاد
علامه حلی 1
شهر
تهران
دانشگاه
امیر کبیر
رشته دانشگاه
مکانیک (ساخت تولید)
پاسخ : مسعود بهرامی شریف رفت ...

به نقل از نارنجک :
نقل قول از خبرگذاری FOX 31 Denver :


Friends describe Bahramisharif as a gifted engineering student who was active in the Denver University robotics program.
“In the lab he was always smiling, he was a kind person” said Xiao Zhang, a senior Denver University engineering student who worked with Bahramisharif.​

:( خدا برای اون راننده نسازه
http://kdvr.com/2012/06/01/search-underway-for-driver-who-hit-bicyclist-near-univ-of-denver/
نمیدونم تکراریه یا نه .
ولی حتماً ببینید .
کسی که ایشون رو نشناخته باشه هم بادیدن این که ببینه یه آدم معتاد بدبخت چه بلایی سر یه جوون میاره دلش به درد میاد !
 

Carina

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
179
امتیاز
724
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
سبزوار/تهران
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
معماري
پاسخ : مسعود بهرامی شریف رفت ...

سلام
من کار بر جدید هستم و طبیعتا" ایشونو هم نمیشناسم, اما با توصیفاتی که دوستان کردند, گویا ایشون انسانی بزرگ و بسیار پاک بوده اند
واقعا" از شنیدن چنین خبری متاسفم
به خانواده ی گرامی و دوستانشون هم تسلیت میگم
امیدوارم روحشون شاد باشه
 

ermia

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
260
امتیاز
886
نام مرکز سمپاد
HnschII
شهر
mashad
مدال المپیاد
ادبیات
دانشگاه
سوال خوبیه‏!‏
رشته دانشگاه
اینم سوال خوبیه‏!‏
پاسخ : مسعود بهرامی شریف رفت ...

همه میروند اما چه بهتر آنانکه به راحتی بروند

به امید شاد شدن روحش
 

S.M.H.M

کاربر فعال
ارسال‌ها
72
امتیاز
232
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد 2
شهر
مشهد
مدال المپیاد
فعلا مرحله 1 زیست &quot;دوره 15&quot;
رشته دانشگاه
احتمال زیاد زرشکی
پاسخ : مسعود بهرامی شریف رفت ...

روحش شاد، یادش گرامی ... :(
 

lof

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,866
امتیاز
10,628
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد 1
شهر
مشهد
دانشگاه
پلى تكنيك تهران
رشته دانشگاه
مهندسى معدن
پاسخ : مسعود بهرامی شریف رفت ...

"دیگه به اینجاش فکر نمی کردم
چی فکر می کردیم چی شد
و یک چرای عجیب
و دیگر هیچ"
[nb]نقل قول ها از لابه لاي پستهايش...[/nb]


"آخه چرا ؟"
"یعنی میشه واقعا ؟
یعنی میشه ؟"

"بیخیال باو
فکر بد نکن !"

هيچكس باورش نمي شود... آخر چطور ممكن است... چطور ممكن است اين چنين نزديك باشي و نباشي؟...
"و تعجب می کنیم"


هنوز هيچ كس باورش نمي شود مدير معما و هوش با معماهاش و آن بحث ها سر جوابشان ديگر نباشد... ديگر چيزي جز يك سري خاطره باقي نگذاشته باشد...

انگار همين ديروز بود. شريف را مي گويم.
يادت هست چطور آن گوشه گيرت آورديم و با آن لبخندي كه هيچ وقت از گوشه لبت محو نمي شد پذيرايمان شدي؟ از پذيرفته شدنت گفتي. از اينكه هفته بعد ميروي. از اينكه دلت براي خانواده ات تنگ مي شود... به هر حال سختي هاي خاص خودش را دارد...

-من لُفم! ميشناسي؟
-همون كه با همه دعوا داره؟!
[خنده هاي گرم هم صحبتي]


آن شب... حتي فكر كردنش نيز سخت است...

شايد با خود زمزمه مي كردي
"چه هنوز خانواده از پیشم نرفتن احساس دلتنگی می کنم"
شايد پيش ميرفتي تا مادرت بيش از اين در خانه تنها نماند.
آخر آمده بود تو را ببيند؛ آمده بود قربان صدقه پسرش برود كه افتخار همه است...



"کاش می دونستم قراره چی بشه
کاش می دونستم"

كاش ميدانستي مسعود... ميدانستي از آن راننده ي مست كه در حال خود نيست...
خبر داشتي از آن تقاطع حادثه... كه نميرفتي... پيش نميرفتي با آن دوچرخه آبي آسمانيت...

هيچ كس باورش نمي شود...



"مهربانی گر چه آیینه ی خوشیست، مهربان باشی رهایت میکنند"
مي بيني اشتباه بود؟... مي بيني چطور مهرباني هايت بي پاسخ نماند؟...
اين ها همه به خاطر تو جمع شده اند... به خاطر تو... به خاطر مهرباني هايت...



"مسعود
مسعود
آروم باش پسر !
و بگیر بخواب
فردا باید زود بیدار شی !
آفرین !"

دوستانت هنوز بودنت را حس مي كنند... خنده هايت را در ذهن دارند...
شايد خسته اي نه؟... آرام بخواب مسعود... آرام بخواب...


شايد من دوستي معمولي برايت بودم شايد كمتر اما اميدوارم برايم بگويي
"خیلی قشنگ بود
خیلی تعبیرش لطیف بود

واوووو
مرسییییییی"



روحت شاد...
 
ارسال‌ها
3,101
امتیاز
12,185
نام مرکز سمپاد
.
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
2000
رشته دانشگاه
فیزیک
پاسخ : مسعود بهرامی شریف رفت ...

وااااااااااااااااااای!!!!!!!!!!!!!!!


لُف که گفت من تازه ایشونو شناختم ...

تو شریف ... با هم صحبت میکردیم ...

وحشتناکه ... خداجون ...

وحشتناکه ... فقط همینو میتونم بگم ...
 

f.m

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,086
امتیاز
435
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1 مشهد
شهر
مشهد
مدال المپیاد
شيمي
دانشگاه
علوم پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : مسعود بهرامی شریف رفت ...

:(
با این که خیلی وقته دیگه اینجا نیستم وقتی امروز خبر رو شنیدم واقعا شوکه شدم
کمک هاش رو هیچ وقت فراموش نمیکنم
سوالای زیادی رو برام حل کرد :(
 

Zr74

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
742
امتیاز
4,222
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان ۱
شهر
تهران
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : مسعود بهرامی شریف رفت ...

هیچ وقت فکر نمی کردم برای فوت یک نفر که هیچوقت نمی شناختمش گریه کنم. ولی واقعا با این خبر تحت تاثیر قرار گرفتم.
امیدوارم دیگه هیچوقت شاهد این اتفاقات دردناک نباشیم. :-<
روحش شاد
 

mahaba

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
204
امتیاز
229
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 تهران
شهر
تهران
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : مسعود بهرامی شریف رفت ...

واقعا وحشتناکه
مسعود یکی از بهترین دوستایی که بود از طریق این سایت پیدا کردم ... یکی از بهترین که نه ... بهترین.
چند بار رو وال فیس بوکم چن تا عکس شیر کرده بود راجع به بد خطی دکتر ها
و من چند روز بود که داشتم دنبال عکسی می گشتم از خرابکاری مهندسا که رو والش بذارم ... که اینجوری شد :(
همه ش منتظرم بیاد و بگه که همه تون سر کار بودید ... در تمام این مدت من داشتم بهتون می خندیدم ... می خواستم عکس العمل دوستامو ببینم ...
تا وقتی که اون فیلم اخبار و اون دوچرخه له شده و اون چهار راه لعنتی و عکس و اسمش رو تو اون اخبار رو ندیده بودم باور نمی کردم ...
وحشتناکه ... این مرگای ناگهانی خیلی وحشتناکه
خدا به خانواده ش صبر بده ...
روحش شاد
 
بالا