اعترافگاه!

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Ham!D ShojaE
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : اعترافگاه !

داداشم شعر گفته بود( :)) ) منم با ناجوانمردانگی و نامردی تمام به همه گفتم من نوشتمو کلی تشویقم کردن ;D :> ولی کلی عذاب وجدان گرفتم ;D
الان ک فک میکنم میبینم حقش بوده... :> >)

ناگفته نماند ک کوچیک بودم :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم مهراد هیدن با وجود بودن در گروه زدبازی :|خوب میخونه :-<...یعنی خیلی هم خوب میخونه ها کثافت :-" 8-|
اگه تو این گروه لعنتی نبود طرفدارش بودم... 8-^ :-<
اعتراف میکنم بیشتر اعتراض هام ب مدیرا بابت پاک شدن یسری تاپیک...دلیلش اینه ک تو اون تاپیک کلی لایک داشتم :-" :-"
اعتراف میکنم قبلا خیلی خیلی بیشتر از 3پست در روز میدادم تو حرف بزن 8-^ X_X
 
پاسخ : اعترافگاه !


اعتراف مي کنم يه بار پسر همسايه چهارسالمونو با باباش تو خيابون ديدم گفتم سلام نويد چطوري؟
ديدم بچهه تحويلم نگرفت باباهه خنديد
اومدم خونه به مامانم گفتم نويد ماشالا چقد بزرگ شده!
مامان گفت نويد کيه؟
گفتم: پسر آقاي …
گفت اون اسمش پارساست اسم باباش نويده
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم هر سه سال راهنمایی رسمای ریاضیمو مامانم کشید ;D :-"
البته ناگفته نماند از وقت نداشتن و اینا بود دیگه :-"

اعتراف میکنم روز طرح مدام سر اینکه کی تلفن ها رو جواب بده دعوا بود :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

# اعتراف میکنم تا همین الان من فک میکردم میکا دخدره بعد اسمشم ملیکایی چیزیه :-"""


# اعتراف میکنم تا حالا یه بار نشده انشامو خودم بنویسم.. همیشه مامانم مینویسه :-"" فقد سرِ امتحان اونم از رو اجبار خودم مینوشتم :-"" :دی


# اعتراف میکنم برا یه سری از کاربرای سایت ( پسراش البته :دی ) اسم گذاشدم... :-"" مثلن : حمید --> شاغال (همون شغاله :-" ) ، علی ( black death ) --> گورِخر ، سروش --> زرافه ، فرشید --> کچل X_X
( به جانِ خودم خودشون میدونن :-s )
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم کسی که زیر میز معلم اول راهنمایی کرم ویکس مالید من بودم!(معلمه حساسیت داشت بهش!! :)) ;D :-")
اعتراف میکنم کوچیک بودم بهترین سرگرمیم برام دست کردن توی کیسه برنج بود!
اعتراف میکنم از یکی 1ساله کینه دارم!
اعتراف میکنم بستنی های داداشمو همیشه من میخوردم وهمیشه هم به مامی میگفتم مامی نگاه کن همه بستنیشو بهش دادم!
اعتراف میکنم یه چیزی از مامانم کش رفتم و بعد2سال هنوزم بهش ندادم!!(یه سنگ که از نظر علمی برای حفظ آرامش و...بود.خب خیلی خوشکل بود ااااا.... :-")
اعتراف میکنم از کل کل کردن با بقیه خوشم میاد!
اعتراف میکنم جرئت اعتراف کردن بعضی چیزارو ندارم!! :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم وقتی بچه بودم دائیم سرکارم گذاشته بود بهم گفته بود اگه می خوای برنامه های یه سی دی رو پاک کنی باید با آب و مایع ظرفشویی بشوریش !!! منم کاملا باور کرده بودم ! چند وقت بعدش با خالم دعوام شده بود خواستم اذیتش کنم رفتم همه سی دی هاشو حسابی شستم که به خیاله خودم همه خرت و پرتاشو پاک کنم تا عصبانی شه... ! ;D
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم سه تار مامانمو من شکوندم.. :-" ^#^.

اعتراف میکنم هنوز هم از دیدن ورژن قدیمی پلنگ صورتی و تام و جری لذت میبرم... :-[ :P
 
پاسخ : اعترافگاه !

به نقل از melika :) :
# اعتراف میکنم تا همین الان من فک میکردم میکا دخدره بعد اسمشم ملیکایی چیزیه :-"""
اعتراف می کنم که الان این تاپیکو باز کردم که بیام همین اعترافو بکنم ! :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم هنوزم از کارتون تام و جری از اون قسمتی که توی ساحل هستن خییلی خوشم میاد! :-[
اعتراف میکنم باعث قهر2تا از دوستام شدم!
اعتراف میکنم هنوزم نمره یکی از دیکته های اول دبستانمو به مامانم نشون ندادم! :-" :-[
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم همیشه Captain.Pisko رو با پگاه اشتباه میگیرم! ;D

اعتراف میکنم از وقتی حامد کمیلی توی سریال اغما بازی کرده ازش میترسم،حتی بچه که بودم همش فک میکردم الان میاد میگیره منو با خودش میبره! :-"

اعتراف میکنم در دوران طفولیت(سه چار سال پیش!همون موقعی که توی اغما بازی میکرد)کُمِیلی رو کَمیلی میخوندم :)) ;D

اعتراف میکنم گاهی میشینم با آبجیام برنامه ی کودک نگاه میکنم! :-"

اعتراف میکنم وقتی میخوام یه شماره ای بنویسم خیلی بد میشه!آخه نصف اعدادش انگلیسی میشه،نصف فارسی! :-"
دست خودم نیس! ;D

اعتراف میکنم به اندازه ای که برای مرگ مسعود بهرامی ناراحت شدم برای مرگ عموم ناراحت نشدم...با اینکه نمیشناختمش! :-<
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم همیشه پوریا رو با پویا اشتباه میکنم و همچنین اعتراف میکنم که پویا م. و پوریا ع. و پوریا ل. و پوریا خ. و اینا رو همش با هم قاطی میکنم!
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم همیشه فامیلی پوریا رو قاطی میکنم!به جای عابدی میگم عابدینی!
;Dحواس ندارم که...
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم تا اوّل دبستان شیشه شیر میخوردَم X_X
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم همین الانم نمیدونم ک چجوری اسم ی سایت یا همچین چیزی رو ک لینک میکنن چجوری اسمشو مینویسن روش(فهمیدین چی رو میگم؟)

و هم چنین عکس اواتارمو عوض نمیکنم چون نمیدونم چجوری اون عکسی رو ک میخام باید از ی سرور دیگه بذارم

و تنبلیم میاد بگردم پیدا کنم و یاد بگیرم!!! ;D

پست قبلی من پاک شد؟ :-?
چرا اخه؟!!!
مرتبط ِ تاپیک بود ک :-?
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف ميكنم همين امروز سر كويز زبان از ديكشنري موبايلم استفاده كردم!!!
خدايش خيلي وكب سخت داش!!با اين همه بازم گند زدم :-[ :(
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم از اول ماه رمضون توی آرم اون بالا داشتم دنبال سمپادیا می گشتم :-" وقتی اون ماه کوچولوی بغلشو دیدم تازه فهمیدم قضیه چیه :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعترافـ میکنمـ هر وقتـ میخوامـ تو حرف بزنـ پستـ بدمـ
اولـ یهـ خط مینویسمـ تا جامو رزرو کنمـ بعد ویرایششـ میکنمـ
 
Back
بالا