- ارسالها
- 2,779
- امتیاز
- 11,298
- نام مرکز سمپاد
- دبیرستان فرزانگان امین
- شهر
- اصفهان
- مدال المپیاد
- یه زمانی واسه شیمی/ نجوم میخوندم
پاسخ : روز آخر ... به پایان آمد این دفتر :)
من / ما جدی چنین قصدی نداشتم / یم به هیچ وجه!
من خودم سعی کردم تا حد امکان باشم تو پستام اینم که گفتیم عمومی ها سخت بود واسه استرس دادن نبود خواستیم با اگاهی قبلی برن سرش که هول نشن
( من خودم در حالت های عادی بهترین درصد عمومی هام اول زبان بود بعد عربی، عربی دیروز دور اول 7 تا زده بودم! به حالت :-ss ول کردم رفتم ادبیات، بعد دینی بعد دوباره عربی ... یعنی اولش رسما داشتم گم میشدم تو عمومی ها! واسه همینم گفتم هول نشن و گفتیم کلا عمومی هاش سخت بود که بدونن )
در هر صورت اگه جایی تضعیف روحیه شده واسه تجربی ها من معذرت میخوام
__________
الانم باید سر فیزیک باشن فکر کنم آرزوی موفقیت میکنیم واسه شون
______
در مورد درصد بالا هم، منم داشتم فکر میکردم با وجود دوستانی که یه فیزیک فقط نزدن یا دو تا دینی ( آقا به خدا من نمیخوام استرس بدم به کسی ولی خب بوده دیگه، واقعیته حالا شاید کلی هم غلط داشته باشن اون وسطا اصلا ) درصد ها بالاس یحتمل ولی یه سال دیگه خوندن... منم الان که فکر میکنم واقعا نمیتونم! اینکه دوباره برم سر کتابامو یه دور دیگه هیمن مبحثا تازه بدون مدرسه و جو دوستا و ...
ما داشتیم تو فامیل کسی که دو سال خونده باشه، سال دوم دقیقا همین کلافگی رو میگفت، میگفت آدم هی حس میکنه بلده دلش میخواد رد شه ولی نباید
همت بیشتری میخواد به نظرم
____
من پریشب نمیدونم چند ساعت خوابیدم میدونستم ساعتو نگاه کنم بدتر میشه ولی میدونم 4 بار بیدار شدم وسطش ولی خوب بود خواب های خنده دار میدیدم دیشب خواب دیدم soofy داره سؤالا ادبیات رو جواباشونو میگه، املا ها رو! خیلی بد بود
____
من امروز عصر زبان دارم اصلا حسش نیست مامانم دیروز ول نمیکرد میگفت مگه نمیگی عمومی هاش سخت بود؟ بشین عمومی بخون واسه فردا ( من دیروز از 1 تا 8 نت بودم، 8 خوابیدم تا امروز ساعت 9:30 )
به نقل از فهــیم :من خدا رو شکر نیومدم بعد کنکور که روحیه تجربیا رو خراب کنم.
من / ما جدی چنین قصدی نداشتم / یم به هیچ وجه!
من خودم سعی کردم تا حد امکان باشم تو پستام اینم که گفتیم عمومی ها سخت بود واسه استرس دادن نبود خواستیم با اگاهی قبلی برن سرش که هول نشن
( من خودم در حالت های عادی بهترین درصد عمومی هام اول زبان بود بعد عربی، عربی دیروز دور اول 7 تا زده بودم! به حالت :-ss ول کردم رفتم ادبیات، بعد دینی بعد دوباره عربی ... یعنی اولش رسما داشتم گم میشدم تو عمومی ها! واسه همینم گفتم هول نشن و گفتیم کلا عمومی هاش سخت بود که بدونن )
در هر صورت اگه جایی تضعیف روحیه شده واسه تجربی ها من معذرت میخوام
__________
الانم باید سر فیزیک باشن فکر کنم آرزوی موفقیت میکنیم واسه شون
______
در مورد درصد بالا هم، منم داشتم فکر میکردم با وجود دوستانی که یه فیزیک فقط نزدن یا دو تا دینی ( آقا به خدا من نمیخوام استرس بدم به کسی ولی خب بوده دیگه، واقعیته حالا شاید کلی هم غلط داشته باشن اون وسطا اصلا ) درصد ها بالاس یحتمل ولی یه سال دیگه خوندن... منم الان که فکر میکنم واقعا نمیتونم! اینکه دوباره برم سر کتابامو یه دور دیگه هیمن مبحثا تازه بدون مدرسه و جو دوستا و ...
به نقل از مـهـدی :سال دوم مسما نمیشه مثل سال اول خوند ! چون چیز جدیدی برای خوندن نداری ! ( برای کسی که سال اولش کامل خونده )
یِ جور کلافگی داره !
ما داشتیم تو فامیل کسی که دو سال خونده باشه، سال دوم دقیقا همین کلافگی رو میگفت، میگفت آدم هی حس میکنه بلده دلش میخواد رد شه ولی نباید
همت بیشتری میخواد به نظرم
____
من پریشب نمیدونم چند ساعت خوابیدم میدونستم ساعتو نگاه کنم بدتر میشه ولی میدونم 4 بار بیدار شدم وسطش ولی خوب بود خواب های خنده دار میدیدم دیشب خواب دیدم soofy داره سؤالا ادبیات رو جواباشونو میگه، املا ها رو! خیلی بد بود
____
من امروز عصر زبان دارم اصلا حسش نیست مامانم دیروز ول نمیکرد میگفت مگه نمیگی عمومی هاش سخت بود؟ بشین عمومی بخون واسه فردا ( من دیروز از 1 تا 8 نت بودم، 8 خوابیدم تا امروز ساعت 9:30 )