وکالت و معماهای جنایی

[354]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

من از لحظه ورود هر چی هست رو براتون توصیف می کنم ، این جا لازمه و شما طبق آن رفتار می کنید و اینا

و در جواب هم بله خودشون بودن
شما نمی تونید فقط برای یه مجسمه گچی یه نفر رو بازداشت کنید.
در ضمن دکتره قلبش ضعیفه این جوری بخوای رفتار کنی میمیره می افته رو دستت

 

[Quf]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

من هرکار بخوام میکنم بخاطر حفظ سلامت خودشه!ممکنه بعدی اون باشه! یا شاید اون زنه که مجسمه رو شیکوند...





پس نوشت: وای چقد جذاب شد... مروارید تو مجسمه هاست احتمالا!!!

 

[minaz]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

حداقل یه گارد پلیس رو بفرستید خونه محققه

 

[354]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

شما وارد می شید و می بینید که یکی از مجسمه های ناپلئون شیکست.
مغازه دار عصبانی X-( اومد پیش دستیارش و گفت چرا دقت نمی کنید این دومین مجسمه ایه که تو این هفته شکستید.
خانومه هم گفت که ببخشید به خاطر چشمای ضعیفمه
( خانومه آشناستا )
بعد شما باهاش درباره افراد صحبت می کنید و اون دفتر رو به شما نشون میده ، شما وقتی به آدرس دکتره نگاه می کنید می بینید که جوهره خودکار فرق کرده
راستی خانومه برای دور ریختن مجسمه شکسته ، رفته اتاق پشتی
چی کار می کنید

 

[354]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

عجله نکنید فعلا به چیزی که داره اتفاق می افته توجه کنید ، شما الان تو مغازه اید

 

[minaz]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

اول از مغازه دار باید بپرسیم که این خانم(که احتمالا باید همون زن تو کشتی باشه)از کی اینجا استخدام شده
و بعد به سرعت باید رفت تو اتاق پشتی تا ببینیم آیا این خانم میتونه مروارید رو پیدا کنه؟!

 

[354]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

خوب شما با مغازه داره صحبت می کنین و متوجه عوض شدن آدرسش می کنین.
خانومه توی اون اتاق داره به یکی زنگ می زنه
تلفن ها توی اتاق و توی مغازه قرار گرفتن

 

[Quf]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

واتسون! برو به این آدرس ببین چخبره (آدرس دکتره!)
یکیم گوشیو ورداره ازینور ببینه زنه چی میگه!

 

[354]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

دانا : من می گم آدرسه فرق کرده ، جوهرا فرق می کنه ، بعد تو باز داری واتسون رو می فرستی دنبال نخود سیاه
فکر می کنیم خودت برداشتی (شرلوک)
مکالمه اینه
الو سلام
شرلوک اومده و الان هم اینجاست ، دومی رم شکستم مرواریده توش نبود
شما برید سراغ دکتره
طرف مقابل : باشه ما میریم سراغش تو هم فرار کن
راستی نمی آی اینجا به خاطرت بی تابه ( غارتگر رو میگه )اینو در حالت طنز میگه
خانومه : اه نه من میرم خونم
طرف مقابل می خنده و گوشی رو قطع می کنه
خانومه: الو الو ...

راهنمایی: چیزی بگو فرصت رو از دست نده B-)

 

[Quf]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

از کجا معلوم نخود سیاهه! شاید آدرسو به نفع خودش عوض کرده...

من میگم... بسته عکستون رو بازم میخواید جابجا کنم واستون؟ (با صدای همون پیرمرده!)


(من نگفتم برید سراغ دکتره که مواظبش باشید حتما باید یه بلایی سرش بیاد؟؟؟)


نوشته جوری تغییر کرده که قابل تشخیص نیست قبلا چی بوده؟

 

[354]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

از کجا معلوم نخود سیاهه! شاید آدرسو به نفع خودش عوض کرده...

من میگم... بسته عکستون رو بازم میخواید جابجا کنم واستون؟ (با صدای همون پیرمرده!)


(من نگفتم برید سراغ دکتره که مواظبش باشید حتما باید یه بلایی سرش بیاد؟؟؟)


نوشته جوری تغییر کرده که قابل تشخیص نیست قبلا چی بوده؟

چی داری میگی اون داشت با همکارش حرف می زد ، بعد تو باصدای پیرمرده بهش می گی؟
تو به جای خانومه بودی به هویت پیرمرده بعد از برداشتن مروارید پی نمی بردی
یا جایی رو که گفتم پیرمرده شرلوک بود رو ندیدی

راهنمایی : تو الان چی رو نداری ؟ خانومه آدرسو تغییر داده تو نتونی به دکتره برسی( این دیگه آخر راهنمایی بود )

 

[Quf]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

همکارش که قطع کرد!
من با صدای پیرمرده میخوام اذیتش کنم خب میدونم پیرمرده شرلوک بود براهمین میگم با صدای پیرمرده بگه! حالا ولش کن!
بهش میگم آدرس دکتره رو دوباره بده

ولی دوست داشتم خودم آدرسو پیدا کنم

 

[354]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

121 B خیابون برنینگ تون
( اصلا نمی دونم همچین آدرسی هست یا نه )

تا تو خودت آدرسو پیدا کنی پیرمرده غزل خداحافظر رو خونده

 

[Quf]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

خب لستراید فکر کنم انقدر عقل داری که بفهمی الان باید با آدمات برید به این آدرس

 

[354]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

لسترید همراهت نیست ، با واتسون داشتی تحقیق می کردی

خوب رفتی اونجا چی کار می کنی؟


توضیحات : تو زود تر از اونا می رسی اونجا و اونا زود تر از پلیس ها

 

[Quf]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

ای بابا
خب رفتیم اونجا!
خودمو میکنم شکل پیرمرده (فقط لباس و اینا چون غارتگر نمیفهمه!)! واتسونو با مجسمه ها میفرستم بره
به لسترایدم میگم زیاد شولوغش نکنه فقط دور و بر ساختمونو ببنده

 

[354]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

خوب پس گفتگو بین تو و اونا خواهد بود

اونا اومدن
خوب دکتر پیر بگو ببینم مجسمه ناپلئون کجاست ؟

 

[Quf]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

قرار بود ینفر باشه که ای بابا! اشکال نداره

شما کی هستید؟ چیکار دارید؟ (من پشتم بهشونه )

 

[354]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

دانا باید بهت بگم که پلیسا نرسیدن و تو و همکار خانومه و غارتگر تنهایید
البته بخاطر این که دکتره قلبش ضعیفه زیاد بهش فشار نیائردی و فرستادیش بالا

مرده : خفه شو پیرمرد ،بگو اون مجسمه ناپلئونی که خریدی کجاست؟

 

[Quf]

پاسخ : وکالت و معماهای جنایی

قبل اینکه اینا برسن به لستراید گفتم چیکار کنه

من اونو به دخترم هدیه دادم!