پاسخ : وکالت و معماهای جنایی
درسته
جک: امکان نداره اون ...
استیون : حقیقته داره
اون برادر خیلی خوبی بود ، بسیار پر تلاش بود ، حتی گاهی کار های منم تو اون خونه انجام می داد تا من بتونم به خوبی درس بخونم
تازه تونسته بود که به فرد مورد اعتماد اون خانواده تبدیل بشه و اون خانواده گنج رو به اون سپرده بود تا اون رو در امان نگه داره
ولی من احمق راز اون رو فاش کردم ، تو تنها کسی بودی که دوست خودم می دونستم
من به تو اعتماد کردم ولی....
همه چیز خراب شد اون حتی در آخرین لحظات من رو فراری داد
[باید بگم که اون همه این حرف ها رو در حال گریه داره می گه
]
از اون به بعد سعی کردم با هر سختی شده درس بخونم و روزی انتقام برادرم رو بگیرم و اون چهار تا دوستت رو از بین ببرم و همه چیز رو به گردن تو بندازم
ولی نرفتن تو سر قرار ها همه چ رو خراب کرد
ولی الان هم پشیمان نیستم
من انتقامم رو گرفتم و اگرچه از مرگ در امان ماندی ، تا آخر عمرت به این فکر خواهی کرد ، که مرگ همه دوستانت تقصیر تو بوده
بعد از گفتن این حرف ها متهم خودکشی می کنه و ماجرا تموم می شه