پاسخ : بچه های سایت را بکشید! (2)
با تشکر از همهی کسایی که منُ کشیدن. دقت کردید که «همه» من رو با لباس مدرسه کشیدن؟ فکر کنم هویتم با لباس مدرسه تعریف میشه!
مهشید: خیلی دوست دارم نقاشیت رو.
جدا امیدوارم اینطور باشه که میگی. خودم فکر نمیکردم لبخند زیاد بزنم ولی خوبه که اینطور فکر میکنی. :)
زهرا: کاملا درست و با جزئیات! مخصوصا بندای کفشم و اون پیکسلِ روزشمار!
کتاب بوستان هم که همراه همیشگی روزای المپیادم بود!
ارغوان: عالی! به خودتم گفتم اینُ. قبل از اینکه بکشی این رو اصلا به این فکر نکرده بودم که چجوری بهت سلام میکنم! بعدش دقت کردم و کاملا مستفیض شدم.
فقط کاش میگفتی این «سلام ارغوان» گفتن خوبه یا بد. :د
علی: کاملا اینجوری شده که من با این ترول حس همزاد پنداری دارم! انگار دارم خودمُ نگاه میکنم مثلا.
الناز: بسیار عالی! من عاشق اون جزئیاتیم که کشیدی! 2/9، فرهنگی، کتابا، فیلما ... عالی اصن.
و اینکه دقتت رو تحسین میکنم! (اشاره به کشیده شدن جیبام وقتی دستم رو میذارم توش.
)
ریحانه: بَه، کلاس ادبیات، شازده کوچولو، گلُ بلبل.
هلیا: بله، میبینم که دغدغههای ذهنیم هم به خوبی مطرح شده.
فقط اینکه مقنعهم رو اینجوری کشیدی یاد خاله قزیُ این صُبتا افتادم.
آرام: شیر!
پیکسلِ روزشمار هم که حضور داره. مرسی خیلی خوبه.
نسترنّگار: تحسینتون میکنم در الگوبرداری از عکس واقعی! عالی.
شکیبا: دقیقا برچه اساسی فکر کردی من باید عاشق پفک باشم؟
بعد اینکه آیا من یک انسان 4 انگشتیم؟
سحر: مرسی فقط اینکه به شدت حس غول بودن بهم دست داد. شک کردم به خودم اصلا.
در کل فکر کنم نقاشی الناز و زهرا از همه بیشتر شبیهم بود. ولی همهش یه جوری قشنگ بود و دوسشون داشتم.