غرور ِ سمپادی بودن

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع datis68
  • تاریخ شروع تاریخ شروع

سمپادیا مغرورن؟

  • بله.همشون.

    رای‌ها: 34 6.4%
  • اکثرشون.

    رای‌ها: 187 35.0%
  • بعضیاشون.

    رای‌ها: 210 39.3%
  • تعداد اندکشون.

    رای‌ها: 79 14.8%
  • همه متواضع اند.

    رای‌ها: 27 5.0%

  • رای‌دهندگان
    535
بنظرم یه بخشی از این، بخاطر این باشه که عضو یک گروه موفق هستیم.
مثلا اگه کسی تو اپل استخدام بشه بالاخره یک مقداری غرور پیدا میکنه، یا مثلا احتمال غرور پیدا کردن نسبت به گروه درش زیاد میشه.....
 
سمپادی بودن شما حس غرور یا حس دیگه ای بهتون میده؟؟؟فکر می کنید چرا؟؟
چه فرقی با بقیه داریم؟؟این حس از
بله حتما که احساس غرور بهم دست میده چون بالاخره براش کلی زحمت کشیدم شب و روز نداشتم تفریحاتم رو قطع کردم که به اینجا رسیدم قطعا باید حس غرور داشت
 
بله حتما که احساس غرور بهم دست میده چون بالاخره براش کلی زحمت کشیدم شب و روز نداشتم تفریحاتم رو قطع کردم که به اینجا رسیدم قطعا باید حس غرور داشت
به یه برند مدرسه باید غرور داشته باشی یا به خودت که کشتی خودتو براش و تلاش خودت بود؟
اوکی تو درسخون بودی و شبانه روز تلاش کردی ولی اگه یه مدرسه دیگه بودی این درسخون بودنت رو انکار میکرد؟
 
به یه برند مدرسه باید غرور داشته باشی یا به خودت که کشتی خودتو براش و تلاش خودت بود؟
اوکی تو درسخون بودی و شبانه روز تلاش کردی ولی اگه یه مدرسه دیگه بودی این درسخون بودنت رو انکار میکرد؟
بله دقیقا
 
اسپم میشه خب
جمله آخرت که میگی انکار میشه بله انکار میشه
مگه نمیگی خودت قبول داری خیلی تلاش کردی؟(((=
خب یعنی واقعا تلاش کردی.
این به تو اثبات شده.
قبول شدی و ربطش دادی به این باور.
اگه قبول نمیشدی هم همون باور رو داشتی با اون حجم از تلاش.
دیگه نمیدونم به کی باید اثبات میشد،داری درس میخونی که یاد بگیری و باسواد شی ،به اصطلاح باهوش تر شی، اونوقت آموزش پرورش باید از تلاشهات سر در بیاره؟
 
  • لایک
امتیازات: ili
مگه نمیگی خودت قبول داری خیلی تلاش کردی؟(((=
خب یعنی واقعا تلاش کردی.
این به تو اثبات شده.
قبول شدی و ربطش دادی به این باور.
اگه قبول نمیشدی هم همون باور رو داشتی با اون حجم از تلاش.
دیگه نمیدونم به کی باید اثبات میشد،داری درس میخونی که یاد بگیری و باسواد شی ،به اصطلاح باهوش تر شی، اونوقت آموزش پرورش باید از تلاشهات سر در بیاره؟
نه ببین تو متوجه منظورم نشدی
مثلا اگه آقای x یه دانش آموز خرخون باشه تو یه مدرسه داغون هرکی بپرسه که کودوم مدرسه درس میخونی اسم مدرسه رو که طرف میشنوه چون ذهنیت بدی از اونجا داره فک میکنه که اینم از اون لات و درسنخون هاست
ولی امکان داره آقای y زیادم قوی نباشه بگه من سمپادی ام با توجه به اینکه همه میدونن سمپادیا دیگه واقعا درسخونن پس میگن اینم درسخونه حتما
 
نه ببین تو متوجه منظورم نشدی
مثلا اگه آقای x یه دانش آموز خرخون باشه تو یه مدرسه داغون هرکی بپرسه که کودوم مدرسه درس میخونی اسم مدرسه رو که طرف میشنوه چون ذهنیت بدی از اونجا داره فک میکنه که اینم از اون لات و درسنخون هاست
ولی امکان داره آقای y زیادم قوی نباشه بگه من سمپادی ام با توجه به اینکه همه میدونن سمپادیا دیگه واقعا درسخونن پس میگن اینم درسخونه حتما
الان احساس غرور درونی (بنظرم بهتره بگیم افتخار به خود)رو گفتی بخاطر تلاشهاته.
بعد گفتی سمپاد ثابت میکنه که تو تلاش کردی.
اینجا اشاره میکنی به اینکه حرف مردم صرفا برات مهمه نه اون حسی که به خودت و پشتکارت داری چه بسا سمپادی ضعیف از نظر درسی هم وجود داشته باشه(پس حتی لزوما هم اثبات نمیکنه تلاشگر بودنو).برای همین اسم مدرسه ت رو به یدک میکشی.
 
  • لایک
امتیازات: ili
ببین تو سمپاد آدما دودسته میشن
یکی اونایی ک خیلی مغرور ولی یه جوری میخوان بگن من خیلی متواضعم ولی در واقع بینشون ک باشی میفهمی خیلی مغرورن
گروه دوم اینایی ک اصلاااا مغرور نیستن و میدونن مدرسه مدرسه اس دیگه چ فرقی داری چ مدرسه ای باشی
 
نه خداییش مغرور زیادیه اما چرا یذره غرور رو دیگه ناخودآگاه داره آدم فکر میکنم
البته تو جامعه مدرسه و ... مشخص نمیشه
 
من یکم جدیدا مغرور شدم چون سال اوله ولی ایشالا ازم بره بیرون.
تو فامیل پسر خالم هر سوتی میدم میگه ببین استعداد های درخشان ما کیا هستن😐 دیگه کار به غرور نمیکشه
 
من یکم جدیدا مغرور شدم چون سال اوله ولی ایشالا ازم بره بیرون.
تو فامیل پسر خالم هر سوتی میدم میگه ببین استعداد های درخشان ما کیا هستن😐 دیگه کار به غرور نمیکشه
ی فیلمی پخش میشد فک کنم هفت سنگ بود اسمش
شادی،تیزهوشان میرفت، همه چیزو بلد بود... همون

خلاصه مصادف بود با رفتن من ب فرزانگان
از اونروزم کلا مضحکه همه بودم تا حرف میزدم حرفای شادیو تکرار میکردن
یا اگه بینش سوتی بود میگفتن ای بابا این مارو رنگ میکنه، سرویسش میبرتش فیاض بخش چون لو نره میگه تیزهوشان میرم😐😂
 
ب نظرم خود فعل سمپادی بودن ب ی سری ادما ی جور غروری میده ک با بقیه جوش نمیخورن و اصولا بقیه هم ازشون خوششون نمیاد..
اما سمپادی بودن ی ویژگی های مثبتی بهت میده ک میتونی ب خاطر اونا احساس غرور کنی..
غرور ثانویه اس. سمپادی بودن پلیوتروپیه...(تاثیرات زیادی زیست خوندن) 😂🤦‍♀️🍃
 
ادم باید از خودش راضی باشه اما از خودراضی نباشه
غرور به معنای افتخار میتونه باشه به معنای بالاتر دیدن میتونه باشه

بله ما تلاش کردیم قبول شدیم، چرا نباید به خودمون افتخار کنیم یا از خودمون تشکر کنیم؟
این خوبه بنظرم اما اگه اون یکی نوع غرور باشه بده، این بده!
 
میزان غرور سمپادی بودن با تعداد سال‌هایی که در سمپاد هستین رابطه ی معکوس داره ، هر چقدر سال ها بیشتر شن ، غرور کمتر میشه
این رو از روی تجربه ی خودم میگم که هفتم بودم و شرایط مشابهی داشتم و همچنین همکلاسی هام که آزمون نهم به دهم ورودی بودن و از عباراتی شبیه به ما سمپادیا .... ، بالاخره ما فرزانگانیم .....، ما تیزهوشا و ..... استفاده میکنن (قصد توهین ندارم ، خودمم هفتم یه همچین چیزی بودم ولی با دوز پایین تر)
حالا که دهمم واقعا چندان غروری در من نمونده ، چون سختی سمپاد از شیرینی هاش خیلی بیشتره
 
اولاش یه غرور خاصی داره
بعد ها دیگه کلا برات بی ارزش میشه و یه چیز عادی برات به حساب میاد
البته خب در خارج از جو مدرسه یکم غرور رو معمولا داریم ولی نه اندازه اولاش
 
من خودم حس غرور نکردم زیاد
تو متوسطه اول عملکردم چندان امکان مغرور شدن بهم نمیداد😂 خب البته هیچ وقت بد نبودم، فقط اونطور که ازم میخواستن نمی درخشیدم و حقیقتا تمایلی هم نداشتم. البته اون زمان بچه هم بودم... زیاد به اینکه سمپادی چیه سمپاد چیه فکر نمیکردم. خلاصه که تو متوسطه اول اخرین چیزی که ممکن بود بهش فکر بکنن غرور بوده.
بعدش که اومدم متوسطه دوم، همراه با افزایش سن و تغییر و تمکیل ساختار مغزم(دوره نوجوانی رو میگم)، افکارم هم تغییر کردن و عمیق تر شدن ولی کامل هیچوقت😂
خلاصه که بیشتر به این مقوله سمپاد فکر کردم و دارم میکنم و آقا، خانم! من هر چی بیشتر میکاوم بیشتر احساس بدبختی و خفگی میکنم تا احساس غرور!
فکر تو سازمانی که همه میگن خیلی وقته مرده داری درس میخونی و چیزی که وظیفه ته بشی، یه چیز خیلی خیلی گنده و سنگینه و مسئولیتش زیاد!
گاهی کمی ذوق کردم که ایول من قرار اون ادم مفید و تاثیر گذار باشم، اما واقعا غرور هیچوقت.
کلاس هشتم که بودیم قبل قرنطینه یه اردو بردنمون که چندتا مدرسه دیگه هم بودن، غیر سمپاد.
اونا از ما خیلی عادی و معمولی میپرسیدن از کدوم مدرسه این، بعضی از بچه ها اون آرم طلایی رو با غرور نشون میدادن و میگفتن تیزهوشان.
نقدشون نمیکنم یا ازشون بد نمیگم چون فکر نمیکنم در جایگاه اینکار باشم.
اما میگم که اونروز فقط کلی خجالت کشیدم و خودمو از اون بعضی ها جدا کردم. هیچ وقت هم نتونستم مثل اونها احساس غرور کنم..

یه چیز خنده دار:
من از این بابت که هیچوقت به خودم مغرور نمیشم خیلی مغرورم!
 
من از اول نداشتم.
ولی هستن توی مدرسه که خیلی زیاد داشتن و دارن.
 
به نظر من غرور و افتخار خوبه ولی نه زیادیش که افت علم بشه
زیاد خودتو دست کم نگیر ولی مغرورم نشو😎
 
Back
بالا