دلنوشته‌های رمضان

[Ogjfdnhdbkfrgccfvv]

پاسخ : حرف هاى رمضانى

مامانم نذاشت سحری بخورم گفت میمیری
خب ی روز روزه نگیر
الان بی سحری روزم
خدایا ی کاری کن بتونم تا افطار دووم بیارم
راسی روزه هاتون قبول

 

[sheitoon]

پاسخ : حرف هاى رمضانى

دیشب تو اخبار گفت غذاهای شور و چرب باعث تشنگی در طول روز میشه........جاتون خالی سحریمون هم شور بود هم چرب
چقدر به حرفش گوش کردیم

 

[mohamad.ahmadi]

پاسخ : حرف هاى رمضانى

من ذهنم دگیر شده مدتیه...
سوال دارم...
من میپرسم اگر به کسی وقتی روزه داری بگی عکست(مثلا)تو حلقم...
آیا روزه رو باطل میکنه؟
زنگ زدم دفتر مرجع تقلیدم آقای سیروان خسروی,موزیک پخش میکرد...!
هنوز جواب نگرفتم...!

 

[mahsa106]

پاسخ : حرف هاى رمضانى

تشنگی و گرسنگی ادم هر سال تحمل میکنه دمه افطار هم حسابی دلی از عذا در میاره
اما گرونیو چی؟
اخه مگه ادم دلش میاد خرمایی که 5000هزار تومن شده بخوره
فکر کنم از این به بعد مرغو باید بذاری رو سفره نگاش کنی سیر بشی
ای خدا اخرشم فکر کنم از گرونی و گرسنگی تلف شیم . :)

 

[zeinab.n]

پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

گــــــــــــــــــشـــــــــــــــــنــــــــــــــــــــــمـــــــــــــــــــــــه
دارم میمیرم!
+
ماه رمضونو دوس دارم یکی از دلایلش: همه هواتو دارن!
تازه لازم نیست از پای کامپیوتر پاشی واسه ناهار!

 

[fateme.n]

پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

دوست دارم ماه رمضون امسال کمی به خدا نزدیک تر بشم و بتونم بهش اعتمادی رو که دوست دارم بدست بیارم.
دارم سعی میکنم نماز اول وقت و یه سری گناه های روزمره رو کنار بذارم و امیدوارم موفق بشم.
التماس دعا مارو سر سفره افطار یادتون نره

 

[masood]

پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

اقا چرا امروز اینجوری شده؟ از ساعت 7 دارم نگا میکنم ساعتو هی . اندازه 5ساعت فک میکنم رفته
میگم اخجون اندفه ببینم شده 7:45 من اینجوری میرم سراغ ساعت \/ :)
و اینجوری میشم میبینم ساعت هفت و 5دقیقسسسسسسسسسسسس
واقا دارم گریه میکنم
چرا نمیره این وقت امروووووووووووووز

 

[گردآفريد]

پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

تو ماه رمضونو كه معني اين جمله رو ميفهمم"طرف به نون شبش محتاجه"!!!
هستن كسايي كه تو يه روز فقط يه وعده غذا مي تونن بخورن...
حالا شايد بشه گف كمي دركشون ميكنم...

 

[mohamad.ahmadi]

پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

جمله ی کاربردی در ماه رمضون:
الان 5ساعته که ساعت 7ـه!

 

[Bahar.no]

پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

تو سفره سه نوع غذا بود...
قیمه. .. قورمه ... الویه ....
با نوشابه و سبزی و ذولبیا و بامیه و ....
همه منتظر یه الله اکبر که با کله برن تو سفره...
الله اکبر .... الله اکبر.... حمله..
یک کاسه شیشه ای پر از خرما از دست ی بنده خدایی افتاد شکست... اونم وسط سفره...
هزار تا تیکه شیشه شد.... قطعات شیشه توی همه ی غذاها ریخت....
ای ضد حال...
مجبور شدیم اونهمه غذارو بریزیم دور....
کپ کردیم
همه به این حالت
... قورمه سبزی میخوام ... امشب مامانم دوباره قورمه سبزی درست کرد که دیشب جبران بشه....
یعنی میشه اذان رو بگن من آخرین قورمه سبزیه زندگیمو بخورم؟؟

 

[ZAHRA!]

پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

.

 

[SR]

پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

من غلط بکنم سحری و افطار درست حسابی نخورم چون:
یه شب فقط یه بشقاب ماکارونی و دو لیوان آب و یه لیوان چایی و چهار تا خرما خوردم
بعد سحری هیچی نخوردم حتی آب...
بعد صبحش با دو چرخه رفتم دو سه جا از جمله مدرسه که نوک کوه واقع شده
بعد موقع برگشت یکی رو هم سوار کردم
بعد جنازم ساعت 4 رسید خونه
دیگه به روغن سوزی افتاده بودم از شدت ضعف سر درد گرفته بودم گرفتم خوابیدم تا بعد افطار
در حالی که سال پیش نصف روزه هام رو بدون سحری گرفته بودم

قدرت تحمل:1.5 شبانه روز
انشاالله اگه بشه ارتقاش هم میدیم

 

[Milad96]

پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

آقا یعنی فقط این برنامه کانال 1 موقع سحر ...

غوغاست یعنی ... :)

 

[shadi2011]

پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

خدایا!
دو دقه اومدیم خودتو ببینیم چاق سلامتی کنیم
همش تو آشپزخونه ای که!

 

[negin faqih]

پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

منم میخواااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام.............

 

[ranjame]

پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

این شعر را پارسال شب ضربت خوردن حضرت امیر (ع) سرودم:

«شاه ولایت»
یا رب امشب چه شده در خم چوگان فلک که علی رفت و بشد غم همه تاوان فلک

مست از آن باده ی حق گشت و ندانست کسی که علی می نهراسد ز مغیلان فلک

گل رویش به جهان نیک بیاراست مرا که به پیشش خجل است آن همه بستان فلک

کعبه گر باز همی باز و دگر بسته شود چو علی غنچه نروید به گلستان فلک

به هنر خوش بزد او دست به سوی قلمش که از آن نسخ بزد مهر به دکان فلک

همه از ترک و عرب شیفته از آن مه نو لیک بیرون نشود دوست ز دامان فلک

در غزا آن شه والا سخن و شیر نژاد هیچ کس را نکند میل به میدان فلک

همه عالم به عزایش شده نالان و سیاه که علی رفت و بشد پاره گریبان فلک

بس که درها بچکاند او ز صدف های سیاه همه عالم شده غم بهر نریمان فلک

نزد آن یوسف حق تیر رخش دست برید وی روان گشت خودش سوی به کنعان فلک

شب قدر آن بود ای دل که علی عهد بکرد که رود خواب و کند جان همه قربان فلک

ناز آن ناز و نوای شب و آه سحرش که کند خون به دل و اشک به دامان فلک

یا علی در صف محشر چو بدیدی تو مرا منتی نه به سرم جان من و جان فلک

 

[mahsa106]

پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

حدایا کمک کن بعد ماه رمضون این سمپادیارو ترک کنیم فکر کنم معتادا راحت تر اعتیادو ترک میکنن تا ما این سمپادیارو
نمیدونم دل نوشته رمضانی یعنی چی
از چی باید بنویسیم ؟ از گرسنگی که همه تجربه کردیم
از فیمت تهیه افطاری که اگه بخوام بگم همه میزنیم زیر گریه
ما تا سالای گذشته از 30روز ماه رمضون فقط 5یا6روزشو خونه بودیم اما امسال با این تورم قیمت ها کی جرت اغطاری دادن داره هی به تلفن چشم میدوزم تا ببینم کی میتونه امسال افطاری بده

 

[Zzz.s]

پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

دیروز از کلاس والیبال اومدم. ینی قیافم از کتلت هم رد شده بود. معلممون هم هی از خوراکی هایی حرف می زد که باید و نباید بخوریم
ما= =P~ بقیه بچه ها=
واااااااااای ماه عسل دیشب چه شاهکاری بود ینی همش به اون تیکه آخرش چسبید که ملوان ا گفت: همه ما مشکل روحی روانی داریم حتی شما(علی ضیا) که این جا نشستین و دارین می خندین. ینی گند زد رفت.
باورم نمیشه از سحر تا حالا 11 ساعت خوابیدم وقتی می خواستم از جام بلند شم گردنم صاف نمی شد :-s
حالا از خواب بلند شدنم یه طرف این آدامس خرسی هایی که روی میزم دیدمم یه طرف =P~

 

[ranjame]

پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

یک شعر دیگه مربوط به ماه رمضان + هیچ کس حق نداره این خیال خام را از سرش بگذرونه که مرجع این "تو" کیه (یا به خودش اختصاص بده حتی!) ... محض اطلاع؛ مرجعش اون کسیه که همه ی ما را آفرید ... امیدوارم از گناهام بگذره؛ یک غزل هم که هیچی هزار تا غزل هم برایش بگم به اندازه ی نقطه ای از اسمش را نتوانستم بیان کنم
من به زبان روزه از عشق تو دم همی زنم
هر چه کنی به کار من بنده ی عشق تو منم
معنی: به زبان امروزی: خداجون من در این ماه که مهمانی اش را بر ما عرضه داشتی دوست دارم بگم عاشقتم... هر کاری هم انجام بدهی و هر تقدیر و پیشامدی برای من بپسندی من در مقابل آن بنده و تسلیم هستم.

از اینجا به بعد صورت ابیات به غزل فرشی می ماند اما معنی آن ها را کسی می تونه تشخیص بده که عاشقه... من حتی خودم هم آنقدر عاشق نیستم که بگم واقعا تک تک این کلمات را از لوح دلم برگرفتم و به صورت شعر درآوردمش... چون دل من پر از گرد و غباره و عاجز از این که صحبت از عشق خدا بکند چون آن کس که عاشق است نمی گوید و آن که می گوید عاشق نیست.

گر که زنی به تیغ کج یا که زنی به ابروان
من به کمند صید تو جان و دلم می افکنم
هر که کند به گوش من هوش برفته از سرم
روی تو را ندیده تا از چه در این نشیمنم
در غم هجر تو بسی گریه کنم زانکه اگر
دستم اگر رها کنم می برود به دامنم
جام جم و تاج کیان کی بدهد به کس کسی
همچو علی که روز و شب جان به پی ات می افکنم

 

[پرنیان.ک]

پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

اين روزه گرفتنا باعث ميشه يادم بياد خوراكي هاي مورد علاقم چيان!
آخه هر روز هوس يكيشونو ميكنم
بستني شكلاتي =P~
_____________________________________________
هيچي تو سحر از گلوم پايين نميره!
الان دارم ميميرم...
تقريبن