دلنوشته‌های رمضان

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع ناجی
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

موقعِ افطار یادِ منم باشین.. اصن زولبیا بامیه و خرما رو دیدین یادم بیفتین خو؟! بعد برام 2آ کنین ;;)
مرسی ;;)
 
پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

من الان دارم دعا میکنم که هر چه زودتر، هر چه زودتر این لفظ "صد شکر که این آمد" رو به نشانه پایان ماه رمضون بشنوم که خلاص شیم. ~X(

ولی 90% مطمئنم که اون موقع خواهم گفت که "صد حیف که آن رفت" با اینکه الان اینو میگم.
 
پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

فرض کن امروز صبح در واپسین لحظات صحری می خواستم اب بخورم.
بعد که کل لیوان و خوردم فهمیدم ORS خوردم. :-& :-& :-& :-&
 
پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

ماه رمضون ازبعدمعنوی خوبه ازطرفی بده‏!شكمم قاطی كرده
 
پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

من هیچ وقت صحری(املا ;D ) نمیخورم ...
امروز اومدم برم دست شویی گفتم بعدش یه لیوان آب هم مینوشم ...
هنوز پامو نذاشتم تو دستشویی اذان رو گفت =((
 
پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

ماه داره کامل میشه!
 
پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

ماه رمضونم باز هم به دوران طلاییش برگشت
 
پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

آدم روزه س یه جور، نیست یه جور! ;D
قبل افطار کلا قادر به انجام کاری نیستم از گشنگی، بعدشم انقد آدم میخوره نمیشه کاری کرد! یه وضی اصن! :))

+ چقد زود گذشت، 13 روز ...
 
پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

شب های قدر!
سلام
خوبید؟
ما داریم میاییم یا شما؟
ما که آدم های بیایی نیستیم
اومدید ما رو هم خبر کنید.
 
  • لایک
امتیازات: MePeR
پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

شبای قدر برام عذاب آورترین شبای سالن.

نه آدمم, نه بی وجدان! زجری میکشم این شبا :)
 
پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

ماه رمضون تموم شد و من, لعنتی تموم نشدم...
 
پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

با این سحری که من خوردم خدا رحم کنه ...
 
  • لایک
امتیازات: Zzz.s
پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

یه نفر مسلمون هست بیاد با من بحث کنه ، یا من راضیش کنم نباید روزه بگیره، یا منو راضی کنه روزه بگیرم؟ 8-^ :-" در هر صورت ضرری نمیکنه.
 
پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

@بالايي : برو بابا!! (:|
@تاپيك :
چه حسي داري وقتي كه بعداز ده ساعت از خواب بيدار ميشي و ميبيني ي ظرف پراز زردآلو جلوته و تازه ده دقيقه پيش اذانو گفته >:D< حالا شيرجه ميزني رو زردآلوها و تا صبح دل درد ميگيري !!
چه حس خوبيه 8-^ وقتي خالت دست پختش خوبه و افطار خونه خاله دعوتيد...
تازه بهترين حس وقتيه كه ميري خونه خاله و ميبيني هم قورمه سبزي درس كرده و هم مرغ و هم يه غذاي ايتاليايي... ;;)
بعدازشام هم با بچه هاي فاميل پونزده نفري گل يا پوچ بازي كرديم ... ;))
چه شب خوبي!
بهترين شب در ماه رمضون امسالم ;)) 8-^
 
پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

دلم مي خواد يه دعا بكنم اين دمه افطاريه تا ته آسمون بره، چون از ته قلبم در مياد:

شاديتان را در كف دستانم مي نويسم
تا وقت دعا، وقت قنوت
اولين خواسته ام از خدا آن باشد.....
 
پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

غروب های ماه رمضونو دوست دارم
یه روز دیگه هم تموم شد
کاش امشب بریم حرم
...
موقع افطار برام خیلییییییی دعا کنین
دوستان خوبمون روهم فراموش نکنین
 
  • لایک
امتیازات: Zzz.s
پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

هیچوقت مثه امروز انقد گرسنه نمیشدم :-دلضعفه :-<
 
پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

موقع افطاره..
برا آرمان دعا کنید زودتر از کما برگرده ...
 
پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

یادتونه گفتم ماه داره بزرگ و بزرگ تر میشه؟

حالا داره کوچیک و کوچیک تر میشه

به آسمون نگاه کن!
 
پاسخ : دلنوشته‌های رمضان

گناهش گردن خودش! آن روز که حسرتش را خوردم روزه بودم…
 
You must log in or register to reply here.
Back
بالا