• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

فرزند خوانده

آیا می تونید ی فرد جدید رو ب عنوان خواهر یا برادر بپذیرید ؟


  • رای‌دهندگان
    134

N¡na

کاربر جدید
ارسال‌ها
0
امتیاز
3,351
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
1396
مدال المپیاد
گذاشتم كنار
دانشگاه
هنرهاي زيبا دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
طراحي صنعتي
من یه سئوال مهم دارم
شاید اصلا با این مسئله برخورد نکنید
ولی ی چند لحظه فکر کنید ک ی کی از افراد فامیل دچار مشکل بشه مثلا خدای ناکرده فوت کنه و
والدین شما تصمیم بگیرن سرپرستی بچه اون خانواده رو به عهده بگبرن

حالا صادقانه بگید آیا اون فرد جدید رو ک فامیلتون هم هست یا مثلا دوست خانوادگیتون هست رو به عنوان عضو جدید خانواده می پذیرید ؟
باهاش چه جوری برخورد می کنید ؟

این مسئله چند شبه ک فکر منو مشغول کرده ؟! :-/ :-? :rolleyes: من خودم قبولش می کنم ولی فکر می کنم نسبت بهش حسود بشم !!! :-< :( :)

اصلا فکر می کنید اساس فرزند کسی رو به سرپرستی گرفتن درسته یا نه ؟
چ تاثیراتی میتونه روی سایر فرزندان خود خانواده داشته باشه ؟
 
پاسخ : فرزند خوانده

فکر نکنم مشکلی باهاش پیدا کنم! :)
هر آدمی هم خودش جایگاه خودشو بین افراد بوجود میاره!
حضور یا عدم حضور دیگران تاثیر چندانی نداره!
 
پاسخ : فرزند خوانده

آره موافقم ولی فکر می کنم اگر تو ی سری مشکلات توجهی به من نشه ممکنه اونو بهونه کنم و بگم توجه شما ب اونه ! ! ! و منو فراموش کردین
خودم اینطوری فکر می کنم
ولی باز هم بستگی داره ک کی باشه مثلا الن چند درصد خیلی کم امکانش هست ک والدین من سرپرستی دختر عموم رو قبول کنن ک در اون صورت ، من براش خواهری می کنم و مشکلی باهاش نخواهم داشت !
 
پاسخ : فرزند خوانده

اگه کسی تک بچه باشه قبول کردن اون عضو جدید براش خیلی سخته احتمالا.ولی تو خونواده های پرجمعیت فکر نکنم مشکلی پیش بیاد...
بستگی به برخورد و رفتار و شخصیت خودش هم داره
 
پاسخ : فرزند خوانده

من خودم با وجود داشتن یک خواهر وداداش توراهیم،تنهام...اگه مامان بابام اون خانم یا آقارو به فرزندی قبول کنن،من به چشم خواهری یا برادری واقعا میپذیرمش...تا احساس غریبی نکنه...شاید با کارما ی کم از غمش کاسته شه....من مشکلی ندارم.ولی از لحاظ سنی،من بچه های بزرگ سالتر،14،همین حدودآ رو بیشتر میپذیرم.ولی اگه بزرگتر یا کوچیکترم بود فرقی نداره.البته ادبش هم خیلی مهمه...
 
پاسخ : فرزند خوانده

بچه هایی ک بتونن با این مسئله کنار بین بنظرم درک روحیشون خیلی بالاس !
البته فکر میکنم بچه های در سن و سال ما بهتر بتونن با این مسئله کنار بیان
ولی مثلا فکر نمی کنم برادر من بتونه قبول کنه و احتمالا احساس می کنه دارن حقشو می خورن
 
پاسخ : فرزند خوانده

به نقل از نیکتا :
بچه هایی ک بتونن با این مسئله کنار بین بنظرم درک روحیشون خیلی بالاس !
البته فکر میکنم بچه های در سن و سال ما بهتر بتونن با این مسئله کنار بیان
ولی مثلا فکر نمی کنم برادر من بتونه قبول کنه و احتمالا احساس می کنه دارن حقشو می خورن
کاملا موافقم که بستگی به شرایط سنی هم داره!
بچه های کوچیک تر چون به محبت بیشتری نیاز دارن،اغلب نمیتونن با اومدن یه فرد تازه وارد تو خونوادشون کنار بیان!
حتی اکثر اونا با به دنیا اومدن یه نوزاد هم مشکل پیدا میکنن!دیگه چه برسه به این!
ولی تو سن و سال ماها بچه ها راحت تر با این مسائل کنار میان! :)
 
پاسخ : فرزند خوانده

میپذیرمش تا اونم بتونه از زندگی لذت ببره...سعی میکنم باهاش مهربون باشم..البته تا حد زیادی به خودش بستگی داره
 
پاسخ : فرزند خوانده

منم موافقم...بچه کوچولو ها نمیتونن بپذیرن....خواهر من عمرا قبول کنه...ولی من نه...فک میکنم.مشکلی از طرف من نباشه....اوناهم حق زندگی دارن،وحق دارن خوش باشن....
 
پاسخ : فرزند خوانده

تازه من شخصا فکر می کنم خیلی هم خوبه
که یک نفر رو ک خانواده خودش رو از دست داده یا خانوادش
به هر دلیلی از هم پاشیده رو به محول گرم خونمون بیاریم
ولی من در این مورد ی استثنا می بینم :)
شاید ب نظر عجیب باشه ولی من با پذیرفتن بچه های فامیل یا آشناها مشکلی ندارم
ولی با اینکه ی بچه پرورشگاهی بیاد تو خونمون خیلی مشکل دارم
فلسفه ای ک دارم هم اینه ک می گم اون بچه فامیل رو می دونیم مامانش کی بود باباش کی بوده برای چی حالا تنهائه
ولی ی بچه پرورشگاهی !؟! خوب ما در مورد این چیزا اطلاعی نداریم ک البته من همون رو هم اگر ی نوزاد باشه می پذیرم
چون اخلاقش هنوز شکل نگرفته و از خیلی جهات سالمه و حتی اگر خانوادش مشکل اخلاقی داشتن روش تاثیر نذاشته ولی ی بچه بزرگتر حتی 6 ساله
رو نمی تونم بپذیرم هرچند که این 6 سال رو تو پرورشگاه بوده باشه
چون یالاخره پرورشگاه های ما خیلی جاهای مطمئن و سالمی نیستن :(
 
پاسخ : فرزند خوانده

نیکتا خانم حرفت لایک...میخواستم همینا رو بنویسم.دیدم بیهوده نویسیه...کاملا موافقم
 
  • لایک
امتیازات: N¡na
پاسخ : فرزند خوانده

آخه واقعا ی لحظه ک آدم فکر کنه می بینه چجوری ی بچه رو از پرورشگاه بیاریم
وقتی ک اکثرشون نمی گم همشون اکثرشون بچه های روابط نامشروع یا پدر و مادر های معتادن ؟
خیلی وحشتناکه ادم دلش می خواد کمک کنه ولی خوب نمی شه !!!
 
پاسخ : فرزند خوانده

من خودم تکم اگه کسی قرار باشه به عنوان فرزند خونده به خونوادنمون اضافه بشه با کمال میل قبول میکنم 8->
برامم هیچ فرقی نداره که خواهر/برادر واقعیم باشه یا ناتنی به هر حال مث خواهر/برادر خودم دوسش دارم >:D<
 
پاسخ : فرزند خوانده

من دلم نمیخواد داداش یا خواهرم از پرورشگاه باشن یعنی سرپرستیه یه بچه رو مامن بابام قبول کنن...فک کنم برام سخت باشه که بازم بخوام ببینم به اونم محبت میشه جای من تنگتر :-s اگه اون بچه بچه فامیل باشه اصلا باهاش مشکلی ندارم در غیر این صورت.... :-?

ولی دلم میخواد خودم بچه از پرورشگاه بردارم بزرگش کنم x: هم ثواب داره هم یه عشقه تعریف نشدنی!!! اصلا ارزوم شده این 8->

اگه خدا کمکم کنه در اینده یه پرورشگاه یا موسسه خیریه میزنم!! 8->
 
پاسخ : فرزند خوانده

ممکنه گاهی یادم بره که برادر / خواهر خوندمه :D
ولی در کل مث بقیه اعضای خانواده با ها ش رفتار میکنم
 
  • لایک
امتیازات: N¡na
پاسخ : فرزند خوانده

یه بار فکر کردم به این موضوع!

اصلا توانایی تحملش رو هم ندارم! :|
 
پاسخ : فرزند خوانده

من خودم با کمک کردن ب بچه های پرورشگاهی مشکلی ندارم !!!
خیلی هم خوبه ، ولی می دونید یه جورایی حس می کنم پذیرفتن ی بچه پرورشگاهی در ایران ی جورایی مثل آوردن منبع مشکلات ب خونس
همنطور ک بالا هم گفتم هیچ اطمینانی نیس ک این بچه چی کارس و خانواده واقعیش کی بوده مگر اینکه ی نوزاد باشه !!!!!
ولی با اینکار در کشور های اروپایی هیچ مشکلی ندارم هیچ بلکه یکی از اقوام نزدیکمون ک سوئد زندگی می کنه می گه اونجا هرکس ک توانایی داشته باشه از پرورشگاه بچه می یاره
خوب این خیلی خوبه وقتی ک ادم خیالش راحت باشه
 
پاسخ : فرزند خوانده

من هم با نیکتا موافقم که بچه هایی که تو پرورشگاه هستن معلوم نیست تو چه شرایطی بزرگ شدن و خانواده شون کی بوده. ولی من حتی در مورد نوزاد هم مطمئن نیستم چون باز هم معلوم نیست اون بچه تو چه شرایطی به دنیا اومده و مادر پدرش کی بودن و بعدا چه مشکلاتی ممکنه پیدا کنه. چه از لحاظ جسمی چه روحی
خیلی ها بودن که این بچه ها رو به فرزندی قبول کردن و بعد که بزرگ شدن به خاطر بیماری( ژنتیکی ) یا مشکلات دیگه اون بچه، زندگی خانواده نابود شده...
ولی در مورد آشناها مثلا فامیل قضیه خیلی فرق می کنه. حداقل این مشکلات وجود نداره فقط خیلی سخته آدم بتونه با اون فرد جدید عین خانواده خودش رفتار کنه. چون مطمئنا اون فرد هم به روابط و اتفاقاتی که میفته خیلی حساس تره نسبت به بقیه اعضای خانواده.
 
پاسخ : فرزند خوانده

فکر نکنم مشکلی باهاش داشته باشم.....البته اینم بستگی به رفتار والدین و خود اون فرد داره....
اگه والدین درست رفتار نکنند خب این باعث ضربه خوردن سایر بچه ها میشه.....مخصوصا اینکه اون عصو جدید نسبتا حساس تره....

ولی گذشته از اینا یکمی سخته...مخصوصا اینکه باید مواظب رفتارت هم بود....یکی از اقوام ما چندسال پیش فوت کردند...خانوم بودند...بعد واسه یه مدتی بچه هاشون تو خونه ما بودند البته تا 40 امش حدودای 20 روزی(خودشون ساکن یه شهر دیگه بودند ولی این خانوم اصالتا همشهری ما.....واسه همین مراسم هم اینجا بود)....تو این مدت واقعا واسه من یکی سخت بود.....خـــــــیلی.....نه اینکه حسودی کنم یا ناراحت بشم که اومدن .....ولی مشکلاتی هم داشت.....دیگه مونده بودم مامانم رو چی صدا کنم وقتایی که پیش ما بودن به اسم صدا میکردیم....یا طوری رفتار نکنم که ناراحت بشن....و اینکه خانواده هم واسه خاطر اینکه غم مرگ مادرشون رو حس نکنند و احساس غریبی نکنند خیلی بهشون توجه میکردند و توجهشون واسه من و خواهرم کمتر شده بود..... و این باعث ناراحتی خواهرم شده بود...طوری که یه وقتایی تو خودش میرفت و اونا توجه نمیکرد.....
حالا این یه بخش خیلی جزئی از این وقایع هست.....اگه بخوای فرزندی رو هم قبول کنی شرایط تا حدودی مثل این میشه....احساس غریبی و مسائل دیگه.....
اگه قرارم باشه فرزندی رو سرپرستی کنند به نظر من بهتره سن اون بچه خیلی کم باشه یا به حدی باشه که درک کنه و بتونه با گذشت زمان با شرایط کنار بیاد.....این درباره خود بچه های اون والدین هم صادقه....

درباره بچه های پرورشگاهی هم نظری ندارم.....به نظرم اونا که مقصر نیستند.....هستند؟ :-/
 
پاسخ : فرزند خوانده

به نقل از .:$_$:. :
درباره بچه های پرورشگاهی هم نظری ندارم.....به نظرم اونا که مقصر نیستند.....هستند؟ :-/

نه نیستن ! مسلما نه ، اونا فقط قربانین البته ب نظر من ، البته من خودم کسانی رو می شناسم ک بچه هایی رو از پرورشگاه اوردن و بزرگ کردن و همشون الان خیلی موفقن
امام اون ها هم از نوزادی پیش این خانواده ها بودن

پس در کل تا اینجا ب این نتیجه رسیدیم ک تا حد زیادی ب رفتار خود اون بچه
و سن سال اون و بچه های خانواده بر می گرده درسته ؟
 
Back
بالا