پاسخ : روز اول و ترم اول دانشگاه
الان که گاهی تو محطه دانشگاه راه میرم میبینم اون روز اول و اون نگاه اول چقدر دانشگاه برام متفاوت بود.....
سوار قطار شدم
قطار با 8ساعت تاخیر وارد اهواز شد.همین که از قطار پیاده شدم دیدم یکی دستمو گرف......."کجا میری؟".....دانشگاه نفت.......بیا خودم میبرمت
یه مرد میان سال با یه 141سفید بود...بختیاری بود....و میگف برا عمران داره تو ازاد درس میخونه...رسیدیم جلو دانشگاه کلی تو راه برام حرف زد وقتی پیاده شدم یه پلاستیک میوه و شکلات بهش دادم خیلی مرده خوبی بود
وارد دانشگاه شدم یه محوطه سرسبز...اسممو گرفتنو شماره دانشجویی دادن یهویکی صداش وامد
سلام
منو میگی هرچی میگردم میبینم یکی میگه سلام اما وجود خارجی مث اینکه نداره یکم بیشتر ریز شدم دیدم اهااااااااااا اون پایینا یکیی هس
حالا نمیدونم قد من خیلی بلنده یا اون خیلی ریزه خلاصه اولین دوسته دانشگاهیم پیدا شد
تو مراحل ثبت نام بودم که برا فتوکپی رفتم تو دفتر بسیج،شناسناممو که گذاشته بودم یهو یکی از بچه گف:
از خراسان؟
-اره
-اخییییش بالاخره یه خراسانی پیدا کردم تو از کجایی؟نیشابور؟من از تربتم
-اره من از نیشابور اومدم
بحث شرو شدو دومیشم به جمع دوستان پیوست
موقع ثبته نام یکی گف از کجایی؟
گفتم نیشابور اما اصالتن کاشمریم
اع؟کاشمرییی؟یکی بود کاشمری بود شمارشو داد به من گف اگه خراسانی پیدا کردم خبرش کنم
خلاصه بهش زنگ زدم اونم شد سومین دوست هم دانشگاهی
الان که فکر میکنم میبینم اون کسایی که روز اول ثبت نام میکردن و حتی دانشجوای سال بالایی چقدر چهره هاشون برام نااشنا بود اما الان همه رو با جزیییاتش میشناسم
![Big Grin ;D ;D](/forum/styles/yahmas/smiles/big_grin.gif)
یادش بخیرررر
![Day Dreaming 8-^ 8-^](/forum/styles/yahmas/smiles/day_dreaming.gif)
همه با مامان باباهاشون اومده بودن من با افتخار از اون سور ایران خودم بلن شده بودم رفته بودم
![Laughting :)) :))](/forum/styles/yahmas/smiles/laughting.gif)