کی شاعره؟

  • شروع کننده موضوع
  • #1

Aqa milad

کاربر فعال
ارسال‌ها
69
امتیاز
341
نام مرکز سمپاد
شهيدبهشتي
شهر
شیــــــــــــــروان
مدال المپیاد
او......................(او سرش ناپیداست)
دانشگاه
دانشگاه علوم پزشکی بجنورد
رشته دانشگاه
پزشکی
هر کسی که شعری سروده بیاد و این جا بذاره خیلی دوس دارم ببینم بچه های سمپادی چه شعرایی میگن
بچه ها این شعراتون جمع میشه و با اون یه دیوان ساخته میشه(ساخته میشه درسته یا باید بگم نوشته میشه؟؟؟) لطفا هر چی شعر دارین بذارین امیدوارم یه دیوان عالی از آب در بیاد
 

first amir

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,142
امتیاز
29,736
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد 1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
91
دانشگاه
فردوســـی
رشته دانشگاه
مـهـنــدســی شــیـمــی / حسابداری / روانــشناســی
پاسخ : کی شاعره؟؟؟


عشق را كي مي توان معنا نوشت بحر را محصور كردن كي رواست
عاشقان را كي توان بيمار خواند هركه عاشق نبود او خود مبتلاست
عشق دريايست طوفاني ولي اندرين دريا شنا كردن خطاست
عشق راه و عاشقان راهي بوند اندر اين بي انتها ره كي لقاست
عشق خود چون بي دوا دردي بود ليك بر هر درد بي درمان دواست
هر كه در دل نيست عشقش بي گمان سوختن آن جان و آن دل را رواست
 

black spider

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
385
امتیاز
2,187
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
علوم پزشکی تبریز
رشته دانشگاه
Anesthesia
پاسخ : کی شاعره؟؟؟

دوستم میگه چرتن ولی منم نباید امیدمو از دست بدم :(
عشق را توصیف نتوان کرد...
عشق را تنها به چشم قلب بتوان دید
عشق را در دوری و اندوه بتوان دید
عشق را در اشک خونی کز فراغ یار آید اندکی بسیار بتوان دید
عشق را با آهی از افسوس بتوان دید
عشق را توصیف نتوان کرد...
عشق چون آید فقط توصیف یار آید
عشق چون آید چراغ عقل خاموش و چراغ دل به کار آید
عشق چون آید دو چشم منتظر اندر پی دیدار بار آید
عشق را توصیف نتوان کرد...
عشق خواهد رفت...
در دل سنگین ما جایی برایش نیست
در کویر قلب ما آبی برایش نیست
اندر این بیراهه ها راهی برایش نیست
عشق خواهد رفت...
وز پی آن هیچکس هرگز نخواهد رفت
عشق خواهد مرد
جسم ها بی روح خواهد شد
بحر دل بی موج و خورشیدش تهی از نور خوهد شد
عشق خواهد رفت...
:-s
 

جوجه سمپادی

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
463
امتیاز
1,572
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اصفهان
دانشگاه
اصفهان
رشته دانشگاه
دندان پزشکی
پاسخ : کی شاعره؟؟؟

ببخشیدیکم زشته.
به خدامی گویم:بنده ای خسته دلم دریابم
وخدامی گوید:سلام.پس کجایی بنده؟!چشم براهت بودم.
به خدامی گویم:عذر،تقصیرزماست.
وخدامی گوید:توبه درمان شماست.
به خدامی گویم:دلمان پردرداست.
وخدامی گوید:پس توکل رداست؟
به خدامی گویم:غصه هایی دام.
وخدامی گوید:پس شکیبامرداست!
به خدامی گویم:همه جاتاریک است،ظلمتی خفته دراین زیبایی.
وخدامی گوید:همه جانیمه ی شب صبح سحربیداری
می توان دادصفاروح بی روحت را
توبیاای بنده توبه کن عذربخواه
وخدامی بخشدهرچه راهست جفا
چون که اوهست پناه،چونکه اوهست خدا
 

جوجه سمپادی

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
463
امتیاز
1,572
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اصفهان
دانشگاه
اصفهان
رشته دانشگاه
دندان پزشکی
پاسخ : کی شاعره؟؟؟

هجرت
مادرم آب بیار
آب درپشت مسافرنوراست
اشک راتبعیدکن
این سفریک سفرپرشوراست
کوچه هارابنگر
خانه هاخاموش اند
سروهامنجمداند
چفیه ام حال دراین غربت شب می گرید
این زمین است که این بارفقط دورخودش می چرخد
هجرتی بایدکرد
یابه قول حافظ
"دردل دوست به هرحیله رهی بایدکرد"
مادرم آب به دل ریزکه دل بایدشست
کوله ام پرزتوسل کن وعشق
که سفربایدکرد....
 

(:TABASSOM:)

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,813
امتیاز
41,058
نام مرکز سمپاد
FRZ
شهر
TBZ
سال فارغ التحصیلی
94
پاسخ : کی شاعره؟؟؟

شعر می گم ولی حال ندارم اون بلندارو براتون بزارم ببخشید یگه ولی اون روز یه دوبیتی از دهنم پرید که اصلا قافیه نداره ولی وزنش خوبه
بچه ها می گن خوبه راست و دروغش با خودشون و ارزیابیش با خودتون :-[
اینم معر ما X_X:
خواستم شعر بگویم که نشد
سر دل با تو بگویم که نشد
سر دل گرچه نهان است ، ولی می دانی
خواستم غیب بگویم که نشد
 

جوجه سمپادی

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
463
امتیاز
1,572
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اصفهان
دانشگاه
اصفهان
رشته دانشگاه
دندان پزشکی
پاسخ : کی شاعره؟؟؟


غصه که تلخ است خریدن چرا؟

اشک چو شور است ، چشیدن چرا؟

گاه در این ره نفسی تازه کن

عمر چو فانیست ، دویدن چرا؟؟؟؟
 

جوجه سمپادی

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
463
امتیاز
1,572
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اصفهان
دانشگاه
اصفهان
رشته دانشگاه
دندان پزشکی
پاسخ : کی شاعره؟؟؟

چه می شود همه از جنس آسمان باشد

چه قدر فاصله اینجاست بین آدمها

چه قدر عاطفه تنهاست بین آدمها

کسی به حال شقایق دلش نمی سوزد

و او هنوز شکوفاست بین آدمها

کسی به نیت دل ها دعا نمی خواند

غروب زمزمه پیداست بین آدمها

چه می شود همه از جنس آسمان باشیم

طلوع عشق چه زیباست بین آدمها

تمام پنجره ها بی قرار بارانند

چه قدر خشکی و صحراست بین آدمها

به خاطر تو سرودم چرا که تنها تو

دلت به وسعت دریاست بین آدمها!
 

جوجه سمپادی

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
463
امتیاز
1,572
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اصفهان
دانشگاه
اصفهان
رشته دانشگاه
دندان پزشکی
پاسخ : کی شاعره؟؟؟

به نقل از kahroba :
متحیر شدم...!
ذوق شعری بی نظیرتون ذوق ادبیمو به شدت برانگیخت!
تبریک میگم بهتون!
مرسی ;;)
 

جوجه سمپادی

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
463
امتیاز
1,572
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اصفهان
دانشگاه
اصفهان
رشته دانشگاه
دندان پزشکی
پاسخ : کی شاعره؟؟؟

اینوبرای یه همایش دل نوشته ای به شهیدگفتم:
شهادت
شهیدان باشهادت پرگرفتند
شهیدان زندگی ازسرگرفتند
شهیدان عشق راباورنمودند
خداراعاشقی بهترگرفتند
شهیدان جان خودبرنیزه دادند
خدادانددلی خوشترگرفتند
شهیدان عشق رارنگین نمودند
چنین شدبی نشانهازرگرفتند
شهیدان چون کبوترکوچ کردند
خدارامقصدی دیگرگرفتند
دلادرداکه مابیچارگانیم
زمابیچارگان هم پرگرفتند
 

شاكسول

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
590
امتیاز
3,498
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
اصفهان - تبريز
دانشگاه
علوم پزشکی شهرکرد
رشته دانشگاه
دندانپزشکی
پاسخ : کی شاعره؟؟؟


دامبيلي دومبولي شامبيلي شومبولي گامبيلي گومبولي زارت
شانديلي شوندولي مانديلي موندولي غانديلي غوندولي فارت :D
بازم ببخشيد اگه كلاس تاپيكو اورد پايين :D
 

black spider

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
385
امتیاز
2,187
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
علوم پزشکی تبریز
رشته دانشگاه
Anesthesia
پاسخ : کی شاعره؟؟؟

بی تو نتوانم بود
ای که بی من هستی
ای که بی من شادی
ای که بارت بستی
بی تو نتوانم بود
ای که بی من رفتی
ای که در بیراهی
هر دو چشمم بستی
بی تو من هیچم، هیچ
بی تو من سردم، سرد
هر نفس چون زهریست
ریزد اندر جانم
مرگ باشد چو شرابم بی تو
آری هستم بی تو
گر که بودن این است
نفسم هست ولی سنگین است
بار سنگینی بغض
میفشارد قلبم
دل بشکسته ی من مینالد
آسمان چشمم
همچو پاییز ابریس
گل امید دلم خشکیده
دیگرم راهی نیست
مرگ تنها باقیست
چرت بود :-/
 

black spider

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
385
امتیاز
2,187
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
علوم پزشکی تبریز
رشته دانشگاه
Anesthesia
پاسخ : کی شاعره؟؟؟

تمام غصه ها در قلب بشکسته است و من خاموش خاموشم
که این آب برفته هیچ بر جو برنگردد آه
جو کو؟ آب کو؟من تشنه ی تشنه
بیابان زاده ام قلبم بیابان است،خشکِ خشک
تمام آب از چشمم برون ریزد به روی خاک و خون گردد
تمام خاطراتم از درون دل برون گردد
به پیش چشمم آید هر کدام از گریه های خویش
من گم گشته ام در خاطرات خویش
دریغ از یک سراب خشک و خالی تا دلی خوش سازم اندر سوزش غمها
چراغ اشک بیدارم کند آخر در این تاریکی مطلق
صدای ناله ی قلبم چه سوزان است
آخر این ترک خورده گناهش چیست
که هرکس میرسد سنگی به سویش میکند راهی؟
کدامین کوزه را باید بدانم قدر؟
من تا یاد دارم تکه ی بشکسته ی هر کوزه با من بود
فقط درد و غم و اندوه با من بود
دلی بشکسته و بغضی که هر لحظه کنارم بود،
این چشمان گریان گونه های تر
فقط درد و غم و اندوه با من بود
در آخر بغض هم همچون تمام کوزه های عمر من بشکست و اشکم ریخت
این یار هزاران ساله جاری شد به روی گونه ها اما دگر دیر است
که این آب برفته هیچ بر جو برنگردد آه...
 

black spider

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
385
امتیاز
2,187
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
علوم پزشکی تبریز
رشته دانشگاه
Anesthesia
پاسخ : کی شاعره؟؟؟

کسی شعرم نمیخواند
کسی دردم نمیداند
کسی دستم نمیگیرد
کسی آوای عشقم را نمی خواند...
دروغین بود آن دستم گرفتن ها،
نگه ها،لاله ها،درهم تپیدن ها
کسی اینجا سراغ عشق را از ما نمی گیرد
دروغین است هر لبخند هر دیدار...
دگر باور نخواهم کرد نجواهای خوب عشق
من دیگر گریزانم زهر نجوا زهر آواز
پر دل را شکستم رو به هر پرواز
کسی این جا سخن از راستی و گل نمی گوید
شقایق را به روی خاک می اندازد هر دستی
برای هیچ کس پیدا شدن در عشق معنایی ندارد آه...
چه کس داند که مردن چیست از تنهایی و دلتنگی و ماتم؟
چه کس داند که احساسی بیاورده خدای عشق که از هر معجزه بهتر به کار آید؟
چه کس داند؟
کسی شعرم نمیخواند
کسی دردم نمی داند
کسی نجوای این قلب ترک خورده نمی خواند...
:-"
 

black spider

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
385
امتیاز
2,187
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
علوم پزشکی تبریز
رشته دانشگاه
Anesthesia
پاسخ : کی شاعره؟؟؟

«ز دست دیده و دل هردو فریاد که هرچه دیده بیند دل کند یاد

بسازم خنجری نیشش ز فولاد زنم بردیده تا دل گردد آزاد»

دو چشم خویشن من کور کردم ولیکن تو نرفتی باز از یاد

چه کردی با من ای بر دل نشسته که یادت هر کجا در قلب من باد؟

برفتی و دو چشمم کور ماندند برفتی و نرفته عشقت از یاد

به یادت هر کجا تنهاترینم که با تو بودنم دادی تو بر باد

شدم سردرگریبان از فراغت نخواهی کرد از این خسته دل یاد؟

دلم ویرانه ای بی آب و گل بود به عشقت ساختی قلب من آباد

نرو ای یادت از خاطر نرفته که دردم میکند دور از تو بیداد

چراغ شمع دل خاموش کردی چو شعله آمدی اما بدی باد

همه عشقم به باد تو سپردم دلم میگویدش تا باد این باد
 

mahdi sampadi5

کاربر جدید
ارسال‌ها
2
امتیاز
4
نام مرکز سمپاد
دبیرستان علامه حلی تهران
شهر
تهران
پاسخ : کی شاعره؟؟؟

منم شاعرم .... شعر پرسپولیسی می سرایم:

مي نويسم بر فراز اسمان ... پرسپوليس قرمزترين عشق جهان
مي نويسم بر سر کوه بلند ... پرسپوليس فرمانروايي سربلند
مي نويسم بر تن اب روان ... پرسپوليس تيم هميشه قهرمان
مي نويسم بر شقايق هاي سرخ ... پرسپوليس گلزاري از گلهاي سرخ
مي نويسم خط به خط بر برگ ها ... پرسپوليس محبوب و عشق قلب ها

این بخشی از شعر ساده ام بود
 

alireza007

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
177
امتیاز
133
نام مرکز سمپاد
دبیرستان علامه حلے 10 (پاسداران)
شهر
طهران
مدال المپیاد
خدا عالمه!
دانشگاه
؟
رشته دانشگاه
؟
پاسخ : کی شاعره؟؟؟

یادش بخیر فوتبالیست ها
یادش بخیر سرزمین های شمالی
یادش بخیر روزی دو دست پِس
یادش بخیر بی کاری ها

از همین الآن صد آهی از من به در است
که چرا تو نمی آیی یوسف زهرا
ما در حسرت دیدار تو از دست برفتیم
گر چه بوده صد ها مانع و جان به فدایی ها

بی چاره شدیم دبیرستان هم پاره ایم
پاره از این درس های بد و زیبا
در هر نفسی دو نعمت موجود است
ولی کوشَند اون شکر آورنده ها (!)

باز هم می گویم هنوزم که هنوز است
باز هم می گویم هنوزم قافیه ردیف نیست
ولی چه وزن و چه قافیه اش مهم نیست
مهم آن است که می دانم میایی
 

Anahita Ansari

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
15
امتیاز
10
نام مرکز سمپاد
فرزانگان7
شهر
تهران
مدال المپیاد
دارم ریاضی و کامپیوتر میخونم
پاسخ : کی شاعره؟؟؟

در لحظه ای که شادی بی بدیل آزادی
دوباره از سر کوچه رخ نمایاند
هزار اختر نقره فام تابان هم
به بوم بی فروغی آسمان فروپاشد.


در این مکان پر شده ز هر چه رخوت و سستی
که ثانیه ثانیه اش پر ز خالی و پر از هیچ است
مثال جمله ی ما همچو مرغکی باشد
که چشم خود به جهان دمی که بگشاید
فضا و مکانش - هر چه که هست- بسته در قفس باشد:
نه عشق پرواز بداند که چیست و نه شادی دل
در لحظه ی فراز و فرودش که رنگ سپیدی بال
بر پهنه ی آسمان رنگ روشنی می افشاند.

بهار جاودانه ی آزادگی چو بازآید
سیاهی و ظلمت از چهر آسمان بخواهد کند
مهمان کوچه های نگارین شهر خواهد شد
پی جهه از شادی ورودش به نغمه خواهد زد
گرچه پاییز جاودانه ی ایام هرچه زرد برگ داشت برما ریخت
ولیک
در میان برف های پاک و سپید
نقش پی جهه از روی درختان نظر نمایاند.

(خیلی بد بود؟بالا رو که خوندم خجالت کشیدم کامنت بذارم) :-??
 

alireza007

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
177
امتیاز
133
نام مرکز سمپاد
دبیرستان علامه حلے 10 (پاسداران)
شهر
طهران
مدال المپیاد
خدا عالمه!
دانشگاه
؟
رشته دانشگاه
؟
پاسخ : کی شاعره؟؟؟

ای همه ی وجودم ای تار و پودم
اَدرک اَنا یا ساقی ثبّت لی اقدامی
همه مال ام وقف تو همه حرفام وصف تو
گر لایق نمی دونی نوکری، تو سنّ جوونی
سگ در خونه ات می شم فقط بگو سرورمونی
عبّــــــــــــــــــــاس یل امّ البنینی
عبّــــــــــــــــــــاس شَهِ این سرزمینی
عبّــــــــــــــــــــاس مسیحیا به تو معتقدند
"اسم بچه هاشونو یا عباس یا ابالفضل میذارند."
عبّــــــــــــــــــــاس برا فرج آقامون
یقیناً دعا میکنی (2)
سروده ی علیرضا خانی​
 

black spider

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
385
امتیاز
2,187
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
علوم پزشکی تبریز
رشته دانشگاه
Anesthesia
پاسخ : کی شاعره؟؟؟

تو خواهی رفت...
و من با قطره ی اشکی تو را بدرود خواهم گفت
تو خواهی رفت...
و خواهد مرد قلب زخمی من در فراق تو
تو خواهی رفت...
مرا از یاد خواهی برد...
و یاد من به کابوس فراموشی تو جاوید خواهد شد
تو خواهی رفت...
و من بی تو...نمیدانم چه خواهم شد
فراموشت کنم روزی؟ و یا که از عذاب دوریت دیوانه خواهم شد؟
و میگویند از قلب تو خواهد رفت آنکه رفتش از دیده
ولیکن من تورا با چشم دل می بینمت هر لحظه بی دیدار
تو خواهی ماند...
تو خواهی ماند در دل تا به آن روزی که خواهد زد
تو خواهی رفت و خواهد ماند، تمام خاطرات تو
و یک قلبی که با یاد تمام خاطرات تلخ و شیرین تو خواهد زد
تو خواهی رفت...
:-<
 
بالا