برق گرفتگی!

[mehrnoosh kamali]

تا حالا شما رو برق گرفته؟
چی شد این اتفاق افتاد؟
اون لحظه چه حسی داشتید؟

 

[zeinab.n]

پاسخ : برق گرفتگی!

آره.وقتي كوچيك بودم.ميخواستم دوشاخه رو بزنم به برق كه حس كردم يه انرژي از دستم داره ميره سمت قلبم!
بعد نميتونستم كاري كنم فقط وقتي نزديكءنزديك قليم رسيد يهو دستمو كشيدم!
واقعا معجزه بودا!

 

[N.Y.M]

پاسخ : برق گرفتگی!

اره ی بار اومدم دوشاخه ی ماکروفرو بکشم یهو همه جونم داغ شد بعد احساس کردم قلبم درد میکنه و چون داشتم با مامانم میحرفیدم یهو گفتم" آ آآآآآ آآآآآآِییی مامان "به همراه ی جیغ رنگارنک دستمو کندم ولی واقعا حس میکردم دارم پرتاب میشم تا ی ساعت دستم گز گز میکرد
دوسش نداشتم تجربه خوبی نبود

 

[Quf]

پاسخ : برق گرفتگی!

منم یبار برق گرفتتم، بعد باورت میشه تا یه ساعت دستام تکون نمیخورد؟(هنوزم نمیدونم چرا ولی اصن تکون نمیخوردن!)

 

[mahdi59]

پاسخ : برق گرفتگی!

من یه بار پنس کردم تو سورخ پریز کلا برقا رفت.....منم تنها بودم.......فکر کردم چوبه خدا که میگن اینه.....4 ساله بودیم دیگه
بازم خوبه ما چهار ساله بودیم پارسال یکی از بچه ها مدار درست کرده بود دید روشن نمیشه رفت پریز او عوض کرد .بازم روشن نشد.....داشت دستش رو میزد به سر پیچ که معلم مثله جتلی ززد زیر کار دستیش بعد فحش و دعوا..........
معلم
ما
بچه
ناظم

 

[TMNT]

پاسخ : برق گرفتگی!

اگه برق کسی رو بگیره سالم نمی مونه!
برق گرفتگی نیست شوکه!

 

[m.f.a]

پاسخ : برق گرفتگی!

شب23ماه رمضون بودرفته بودیم احیا

بعداومدم ازخیابون ردشم دستموگرفتم به این لامپ های بزرگی که وسط بلواراند

نگودستموگذاشته بودم روی سیمش بعدیه شوک کوچیک بهم واردشد دستمم یه خورده گزگزمی کرد

 

[Quf]

پاسخ : برق گرفتگی!

گفتن مدار...!
دوم راهنمایی خیر سرم مدار سری درست کردم!
بعد تو خونه امتحان کردم فیوزا پرید!
بعد رفیتم مدرسه، معلممون زیر فیوزا وایستاده بود کلید مدارو زد فیوزا آتیش گرفتن! بعد معلممون جزغید!

 

[Sahdis]

پاسخ : برق گرفتگی!

يكي از دوستام يه خودكار بهم داد گفت اينو پشتتشو بچرخون....منم چرخوندم برقم گرفت....خيلي حس بدي بود!

 

[MehrnaZz]

پاسخ : برق گرفتگی!

من امادگی میرفتم خونه عمم طبقه2 بود منو دختر یه عمه ی دیگم پشت پنجره نشسته بودیم گف:پات به این طنابه میرسه؟
منم پاموزدم به کابل برق 220 ولت برق منو گرفت یه چند ساعتی بیهوش بودم بعد منو بردن بیمارستان همه م3 پروانه دوروبرم بودن خعععلی حال داد!!!از فرداش اون کابلو حفاظ زدن!!!!!!!!
الان که 8سال از اون ماجرا میگذره هنوز ثانیه ثانیش یادمه!

 

[toofanz]

پاسخ : برق گرفتگی!

12 سالم بود..
منو خواهرم ودخترداییم تو اتاق بودیم........
مخواستم ضبط رو روشن کنم ، از قسمت فلزی سه راهی گرفتم و زدم به پیریز.......
که یه دفع یه 10 سانتی رفتم رو هوا ، وحشتناک میلرزیدم که یه دفعه خواهرم و دخترداییم زدن زیر خنده؛ فکر کردن دارم مسخره بازی در میارم....... :-s
یکم که گذشت؛ دستم از سه راهی جدا شد و محکم به عقب پرت شدم و رفتم تو در کمد.......
تازه دوزاری اونا افتاد که قضیه از چه قراره و زدن زیر گریه................

 

[شاكسول]

پاسخ : برق گرفتگی!

گويا ك ب هنگام طفوليت بسي شلوغ بوديم رفتيم انگوشتمان را كرديم تو يه پيريزه =P~ مادرمان حكايت ميكند ك مو هاي نداشته و جيغمان هر دو در هوا بوده اند !البته طوريم نشد فقط يكي از جونام كم شد!

 

[ma.cpt]

پاسخ : برق گرفتگی!

حدود دوسالم بود تو یه خونه تازه ساخت بودیم،تصور کنین،رنگ دیوارا خشک نشده بود و بوی رنگ میومد،گوشه و کنارم پیچ و میخ اینا بود،پریزام هنوز قاب نداشتن،منم یه میخو برداشتم کردم تو یه سوراخ پریز و سه چار متری پرت شدم عقب.تنها چیزی که از اون صحنه یادمه این بود که بابام منو بعدش نشوند روی یه نردبون چوبی که توی خونه بود.شانس اوردم تاکسیدرمی نشدم

 

[saratahmasbi]

پاسخ : برق گرفتگی!

بارون اومده بود ...توحیاط بودم ،خواستم برقو روشن کنم..منو گرفت ولی سریع ول کردا ...شانس اوردم #

 

[محمّد]

پاسخ : برق گرفتگی!

يكي از دوستام رفته بود رو پشت بوم، بارون هم ميومد، سيم كولر هم روي زمين افتاده بود، برق گرفتش، و متاسفانه مچ يك دستش از كار افتاد
+ ولي الان سرحاله و بچه ي خوفيه

 

[1tA]

پاسخ : برق گرفتگی!

یه بار من تو اتاق بودیم ، مث ِ همیشه پای کامپیوتر .
بعد یهو شنیدم خواهرم داره جیغ و داد میکنه که یـــــکــــــــتااااااا !
منم عین ِ خیالم نبود ، به کارم ادامه دادم !
بعد دیدم انگـار جدیه !
رفتم دیدم کنار ِ پریز نشسته ، داره گریه میکنه !
گفتم چی شده ؟
گف دستم خورد به این سیم ـه ، برق گرفته بود منو !
من : :-s
اون :

 

[gogory-8]

پاسخ : برق گرفتگی!

منوداداشام داشتیم فرار از زندان نگاه میکردیم اتوام به برق بوداداشم بهم گفت اوتورواز برق بکش همون موقع ام صحنه ی حساسش بود(همونجایی که سوزن میکردتودست مامورسیاه)منم درست وحسابی نگاه نکردم دوشاخه هنوزتوپیریزبوددستموگرفتم بهش خیلی حس وحشتناکی بود

 

[melika...]

پاسخ : برق گرفتگی!

اقا من با تلفن که حرف میزنم کنترلم از دستم خارج میشه داشتم با دوستم حرف میزدم با پریز ور میرفتم هی کرم میریختم
ازین دو شاخه ها هست که جدا میشه از سیم؟(چه اطلاعات دقیقی ) انگشتمو کردم پشتش بعد زدمش تو برق انگشتم سیاه شد سوخت و اینا

 

[lop ghermezi]

پاسخ : برق گرفتگی!

من یه بار 5.6 ساله بودم داشتم بازی میکردم بعد نیاز به جایی داشتم که کیفمو روش آویزون کنم...عاغا چشمت روزه بد نبینه میل کاموا رو برداشتم فرو کردم توو پریز برق یهو دنیا جلو چشام لرزید یهو میل کاموا و ول کردم و دیگه بیشتر از این دچار برق گرفتگی نشدم اما خیلیییییییییی بد بود!....مامانم یهو امو گفت دخترم؟ داری چیکا میکنی؟ و من همچنان که داشتم گریه می کردم گفتم هیچی ...نمیدونست که برق گرفته منو ...فک کرد عنکبوت دبدم!

 

[amyrsajjad]

پاسخ : برق گرفتگی!

یادمه یه بار میخواستیم تو کیک پز کیک درست کنیم درش درست جا نیفتاد اومدم فشارش بدم جا بیفته ،اتصالی کرد یهو پرت شدم سرم خورد به دیوار پشت سرم!!!