پاسخ : کار در دوران دانشجویی
به نقل از میم ح میم دال :
برو. تجربه کار و پول درآوردن حتی اگر کم باشه واقعا خوبه. بخوای به جیب بابات بمونی که تا آخر وابسته‌ای.
ببین بهیار بدترین مقام تو بیمارستانه. و خیلی معمولن کارش سنگینه از جهت همکاران هم چون همکارانش اکثرا تحصیلات ندارن یا حتی بی سوادن (بی سواد رو مطمءن نیستما) جو مناسبی نداره. ولی اگر کوتاه مدت مثلا فقط برای تابستونه..برو..من خودم بودم حتما میرفتم.. بعد اگه اشنا داشته باشی و اینا احتمالا قضیه خیلی فرق بکنه،، کلینیک هم بین مطب و بیمارستانا،،البته یه چیزیم هست اینه که تصور من از بیمارستان یه جای شلوغ و وحشتناکی مثل بیمارستان امام خمینیه ! که کار تو هرجایی از اونجا راحت تره برای پزشک و پرستار و بهیار و ..
اصلا کارشو کار ندارم چیه یا فلان..محمد راست میگه..باباها اولش مقاومت میکنن.. به خود منم اول همون حرفو میزدن..منم یه سال اول به خاطر همین نشستم خونه.بعد فکر میکردم الان باید تو دانشگاه باید برم کار تحقیقاتی بکنم و از این توهمات،،در صورتی که تازه تازه بعد سه سال الان به حدی رسیدم که تو دانشگاه یه حرکتایی بزنیم .
تجربه محیط کاری فوق العادست.. میرید کار میکنین اول روتون نمیشه حرف پول بزنید،،بعد روتون میشه ولی راهشو بلد نیستید...یه مدت سر حساب کتاب پولتونو میخورن..تا یاد میگیرید چی کار کنین من خودم همه اینا برام پیش اومد،،از پایین ترین حقوق شروع کردم.. سر حساب کتاب کلی لطمه خوردم،،یعنی مثلا من اعتماد میکردم و برای خودم یاد داشت نمیکردم بعدا میفهمیم بعد 6 ماه یه اشتباهی رخ داده و چون پول رو سر ماه نمیگرفتم و با تاخیر بود همش فکر میکردم تو دریافت بعدی قراره بریزن، بعد مثلا بعد 6 ماه اتفاقی می فهمیدم که در واقع دوتا دفتر بوده برای امضا...یکی در میون رو میز بوده..من هم یه هفته اینو امضا کردم دو هفته اونو،،
بعد حسابدار یکی شو شمرده...جو هم یه جوری بود که نمیشد بی مدرک برم ادعا کنم، و گردش چند ماه گذشته حسابم رو نداشتم و هم چنین خودم تعداد ساعت رو برای خودم یاد داشت نکرده بودم. ...به همین راحتی مثلا یهو 500 تومنم میپرید...تازه قبلیاشم خدا میدونه..
الان اولا همه گردش حسابم برام پیامک میاد..حسابشو دارم،،تک تک واریزیا و برداشتا رو بررسی میکنم و با ساعتی که کار کردم مقایسه میکنم، جور در نیاد ظرف 5 دقیقه تماس میگیرم با حسابدار صوبت میکنم B-)
در مورد شغل ایندمم که کجا باشم خیلی اقتصادی فکر میکنم و میسنجم. (منظورم خالی کردن جیب مردم نیست. ) در صورتی که ادم تا یکی دو سال کار نکنه این فکرا رو نمیکنه،،بعد که رفت سر کار اصلیش بعد دو سال اینا میاد تو ذهنش و حالا میوفته تو گیر!
الان کدوم یک از هم کلاسیام که کار نکرده این جوریه? فقط بلدن پول باباشو خرج کنن..
منم از بابام پول میگیرم برای هزینه هام ولی کلا حساب شده تر عمل میکنم.
اتفاقا منم بهترین پیشنهادام تو سال اول بود که شاید اگه الان بود میرفتم ولی از طرفی به خاطر حرف بابام..از طرفی هم خودم چون نمیدونستم میخوام کار کنم یا نه..رد کردم.. اتفاقا الان بابام کلی هم حال میکنه میبینه کار میکنم
ولی اگه میری کلینیک به کسی رو نده، ادم عوضی زیاد پیدا میشه، سنگین برخورد کن جرات نکنن اذیتت کنن.مخصوصا که الان بچه میبیننت،،از خودت ضعف نشون نده..
)، به شخصه احساس میکنم اگه بتونم از همین حالا تی ای چیزی بشم دلم گرمتره 
یا اینجوری بگم که اگه هیچگونه فعالیتی نداشته باشم اینطور به نظر میرسه در آینده هم هیچ فعالیتی نخواهم داشت 
فکر کن!! اولش مسخره می‌کردن سرکلاس بعد دیگه کنار اومدن 
)
