Sahar.Z
کاربر حرفهای
- ارسالها
- 459
- امتیاز
- 6,872
- نام مرکز سمپاد
- دبیرستان فـرزانگان ۱
- شهر
- تهران
- دانشگاه
- صنعتی شريف
- رشته دانشگاه
- مهندسی كامپيوتر - IT
پاسخ : تماشای گروهی | فیلم هفتم: یه حبّه قند
من دیشب دیدم یه حبه قندُ بالاخره.
چیزی که من خیلی جذبش شدم فضاسازیِ فوق العاده و استفاده از عناصر طبیعت تو زیباسازیِ فضا بود.واقعاً تاثیر میذاشت تو ذهن مخاطب.
داستانشُ نمیتونم بگم خیلی ایده ی نو و خلاقانه ای داشت.نه.ولی همین ایده ای که جدید نبودُ خوب تونستن به تصویر بکشن.
بعد جمع خانوادگی شون ، تعامل ِشون با همدیگه ، دعوا و اختلافاتشون و... رُ هم خوب نشون داده بودن.حتی بعضی جاها حسرتِ آدمُ بر می انگیخت. :د
فقط چند تا موردی که به نظرم اومد این بود که:
1-لهجه شونُ من متوجه نشدم چه لهجه ای بود.بعضی جاها میدیدم دارن با لهجه ی اصفهانی (تقریباً) صحبت میکنن.اگر واقعاً مقصودشون این بود که لهجه شون اصفهانی باشه ، خُب به نظرم نبود! :د
2-واقعاً دلیلی داشت اون بین ، اون دختر ِ به اصطلاح عاشق پسرخاله هه باشه؟ :د چاشنیِ اضافی و بیخودی بود به نظرم.
فعلاً چیزی به ذهنم نمیاد.نظراتم هم کاملاً نظرات شخصی بود و نقد فیلم نمیدونمش. :د
من دیشب دیدم یه حبه قندُ بالاخره.
چیزی که من خیلی جذبش شدم فضاسازیِ فوق العاده و استفاده از عناصر طبیعت تو زیباسازیِ فضا بود.واقعاً تاثیر میذاشت تو ذهن مخاطب.
داستانشُ نمیتونم بگم خیلی ایده ی نو و خلاقانه ای داشت.نه.ولی همین ایده ای که جدید نبودُ خوب تونستن به تصویر بکشن.
بعد جمع خانوادگی شون ، تعامل ِشون با همدیگه ، دعوا و اختلافاتشون و... رُ هم خوب نشون داده بودن.حتی بعضی جاها حسرتِ آدمُ بر می انگیخت. :د
فقط چند تا موردی که به نظرم اومد این بود که:
1-لهجه شونُ من متوجه نشدم چه لهجه ای بود.بعضی جاها میدیدم دارن با لهجه ی اصفهانی (تقریباً) صحبت میکنن.اگر واقعاً مقصودشون این بود که لهجه شون اصفهانی باشه ، خُب به نظرم نبود! :د
2-واقعاً دلیلی داشت اون بین ، اون دختر ِ به اصطلاح عاشق پسرخاله هه باشه؟ :د چاشنیِ اضافی و بیخودی بود به نظرم.
فعلاً چیزی به ذهنم نمیاد.نظراتم هم کاملاً نظرات شخصی بود و نقد فیلم نمیدونمش. :د