یادی از کاربران قدیمی و رفته سایت ...

[peihaghi]

پاسخ : یادی از کاربران قدیمی و رفته سایت ...

پستای قدیمیم رو میخونم میشم .

کلاً من بچه بودم که عضو شدم و خیلی یوبس بودم . تو دنیای واقعی هم یوبس بودم !

یادمه همش توی شعر و نثر پارسی علاف بودم ! (یوبس بودم وتو جو شعر !)
بعد الگوم همین گرگ بود که بچه ها میگفتن .
بعد با فراز دوست شدم ! انقد یوبس بودم که هر روز از مدرسه به عشق صحبت با فراز میومدم .

بعد یادمه یه دختره بهم گیر داده بود تو عاشق ستاره ای !

بعد اون موقع ملت میگفتن رفتیم کارسوق رفتیم میتینگ من به صورت کامنتا رو میخوندم آرزو میکردم بزرگ تر بودم .

 

[scamp42]

پاسخ : یادی از کاربران قدیمی و رفته سایت ...

خب من اون موقع ک عضو شدم اونقدرا کاربرای قدیمی رو نمیشناسم
biountبود واسه المپ زیست میخوند دیگه پیداش نشد بعد المپ
sadlove،پگاه و... رو هم ک دوستان دیگه گفتن
بعدشم دوستان ک راجع ب سبحان گفتن
سبحان ی نفره!فقط کلی اکانت داشته اخریش اینه
http://www.sampadia.com/forum/index.php?action=profile;u=15363

 

[Kinder]

پاسخ : یادی از کاربران قدیمی و رفته سایت ...

چقده خوبه این تاپیک :د

از بین همه‌ی این‌هایی که اومدن و رفتن، گلبرگ واقعاً انسان باحالی بود :د وارد تاپیک می‌شد، از یک کنار همه‌ی پست‌ها رو دیسلایک می‌کرد، موضوع اصلی هم که منتفی می‌شد و بحث به «گلبرگ چرا منفی می‌دی؟» تغییر می‌کرد :د گلبرگ علی نبود؛ علی بعدها اسم یوزرش رو به گلبرگ تغییر داد. شاید یک‌سال پیش به من پیغام خصوصی فرستاد و گفت که یوزرش بن شده و مجبور به ساخت اکانت جدید شده؛ داشت می‌رفت مکه. بعد هم گفت که حلالش کنم و همه‌ی دیسلایک‌هایی که کرده رو جبران می‌کنه و فکر می‌کنم اون موقع نزدیک به 200 امتیاز به من اضافه شد

همکلاسی !‌ (سعید) هم شخصیت فوق‌العاده‌ای داشت؛ ادبیات صحبتش شوخ و البته منحصر به فرد و جذاب بود و بارها هم توسط دیگران مورد تقلید قرار گرفت. حداقل توی سمپادیا یک عکاس حرفه‌ای به‌شمار میاد و هنرمندیه برای خودش. هنوز هم گهگاه، بی‌صدا میاد و میره؛ عکسی میذاره و شاید توی حرف بزن هم بشه ردش رو گرفت.

سعید.آ و احمدرضا، از نظر من بهترین مدیرانی هستند که سمپادیا به خودش دیده؛ ایده‌هایی که داشتند، طرح‌هایی که اجرا کردند و وقتی که برای فروم گذاشتند، سمپادیا رو خیلی تغییر داد. سعید اولین بار پادکست سمپادیا (سمپادکست) رو راه‌اندازی کرد و ساخت و مجری‌گری اولین پادکست رادیوسمپادیا رو به عهده گرفت؛ آخرین بار هم درجریان ساخت پادکست چهارم که به ما افتخار داد و مجری پادکست شد باهاش صحبت کردم. :د
شخصیت‌هایی بی‌نهایت مودب و منطقی دارن؛ حداقل تا اونجایی که من شناختمشون. مدت‌هاست که خبری ازشون نیست؛ البته هردو توی شبکه‌های اجتماعی دیگه هستن و فعالیت مجازیشون رو ادامه میدن. فکر می‌کنم سایت به این دو نفر خیلی مدیونه.

عماد ما هم که عالی :د از اون مدیرداخلی‌های تنبل بیکاری بود که تقریباً هرکس که میشناختش خاطرات خوشی ازش داشت. مدیر انجمن عکس بود و این طرح «تصویر چه می‌گوید» هم اون بود که پایه‌گذاری کرد. باهوش بود و توی انجمن معماوهوش هم ردپاش به راحتی پیدا میشه. الان کنکوریه و مدتی هست که لاگ‌این نمی‌کنه. شخصیت و حرف‌هاش هم زیاد برای ما مهم نیست و اهمیتی هم نمی‌دیم؛ چون خیلی خوشگله

یاشار، اگر اشتباه نکنم، از اولین مدیران انجمن سینما و تلویزیون بود. زمانی که سمت معاون داشت، طرح تماشای گروهی با همکاری اون شروع به کار کرد و برای بخش سینمای فروم زحمت‌های زیادی کشید. الان هم شدیداً مشغول درس‌هاش هست و از امیدهای کنکور مدرسه‌ی ما :د

Hespride (حسین) هم که چندروزی هست به سایت برگشته و ایده‌های جدیدی داره. من دوره‌ای از بخش اعتقادی سمپادیا رو به‌یاد ندارم که بیشتر از زمان مدیریت حسین فعال و روی بورس باشه. اصولاً مدیر (=معاون) منتقدی بود و به علت حاشیه‌هایی که اون زمان به وجود اومد از سایت رفت؛ یادمه بلاگی به اسم «من و سمپادیا» داشت که من دنبال می‌کردم و مطالب هم برام جالب بود. امیدوارم بیشتر توی سایت اسمش رو ببینم :د

سمانه که در زمان وجود شوراها، در شورای علم و فن شرکت داشت و مسابقات و طرح‌هایی که برای پیشبرد اون شورا اجرا کردن، در نوع خودش ستودنی بود؛ به مسائل نجومی و رصد خیلی علاقمند بود و پارسال هم مدال نقره‌ی المپیاد نجوم رو گرفت. امسال هم کنکوریه و احتمالاً شدیداً مشغول درس :د

یوزر مارلیک هم که همیشه سر زبون‌ها بود؛ از لحاظ قدرت ادبی جایگاه پراحترامی توی فروم داشت و حضورش هم در شورای ادب و فرهنگ بی‌اهمیت نبود. نثر به‌شدت ادبی اما در عین حال ساده و قابل لمسی داشت و من هربار که ارسال‌هاش رو نگاه می‌کنم، نوشته‌ها رو با همون صدایی که اون جملات معروفش رو در پادکست اول می‌گفت می‌خونم.
سمپادیا رو، نمیشه گرفت، نمیشه گسست، اگر هزاران دات نت بهش اضافه کنن، اگر هزاران شبکه بخوان اون رو اجتماعی کنن...

TnT (آروین) هم که از اون مدیرهای با پرستیج و درعین حال صمیمی و دوست‌داشتنی هست؛ در نگاه اول ترسناک به نظر میاد اما خب چیز خوبیه :د از با سیاست‌ترین افرادی هست که تابحال ملاقات کردم و رانندگی رو خیلی دوست داره؛ هردفم که یه چیزی بهش گفتیم تهدید کرده راکت تنیسشو میکنه توی حلقمون

4245 هم که عالی :د هی توی کنفرانس‌های دوستانه‌ای که توی یاهو داشتیم، جلوی یه جمع رودروایسی دار فحش میداد و کلمات سطح بالا استفاده میکرد؛ بهش می‌گفتیم "پدرام؟ عفت کلام؟"، به ترکی یه فحشی میداد که من نمیفهمیدم؛ بعد دوباره می‌گفتم "پدرام؟ فحش؟"، بعد باز یه فحش نامفهوم دیگه میداد؛ خلاصه زورمون نمیرسید بهش و نمیشد هم ری-فحش کرد :د تهش میگفتیم "آینه آینه!" خانوم عابدم شاهدن تازه

سیاوش مغز ریاضی بود و امیدوارم هنوز هم باشه؛ المپیادی بود اما بدشانسی آورد و قبول نشد. برای مدت نسبتاً زیادی انجمن کتب و مجلات رو سروپا نگه داشت و خب مدیر نمونه‌ای بود. امسال هم کنکور داره و پیدا هم نمیشه کردش :د

Akvan هم یادمه که از اَبرمدیرهای انجمن بود و در مدیریت فراسرشت کم نذاشت؛ معمولاً هم از لاک متافیزیکیش بیرون نمیومد و خلاصه ارسال انرژی و نیروهای ماوراطبیعی و شاید حتی اپیزودهای جدید سوپرنچرال با گروه خونیش کاملاً هماهنگ بود :د

همین شادی هم که اینجا پست میده، سال کنکورش ناگهان ناپدید شد و من دیگه اثری ازش ندیدم؛ بعد از کنکورش هم نه یاهو آن شد، نه فیسبوک پلکید، نمی‌دونم میترسه دوباره بهش بگیم تریگروومن یا هرچی حالا؛ بیاد روشن‌سازی کنه

ولی هیچ دیتابیسی مثل دیتابیسی که Kinder یه زمانی داشت و شاید هنوزم داشته باشه نمیشه!
هر جور سوتی از هر کسی توش پیدا میشه با مدارک مستند و print screen های گرفته شده!

من والا فولدر سمپادیام توی هاردم فقط 6 گیگابایت حجم داره و تشکیل شده از میلیاردها عکس و اسکرین‌شات و چت-آرشیو و ... که رنج حجم میانگینشون صدکیلوبایته؛ دوسه بار برای استفاده‌ی راحت تر خواستم مرتب و فولدر بندیش کنم که خب دیدم فقط برای اسکرول کردن باید 2_3 سال نوری برم پایین و خب سیستم هم هنگید :د و البته کاملاً هم در محدوده قانونی قرار داره؛ اما خب اگه رفیق باشیم می‌تونم عکس‌های توی حموم کاربران حقوقی و حقیقی داخل سایت رو دراختیارتون قرار بدم شاید در سال‌های آتی دی‌وی‌دیش کردیم و توی نسخه‌های پلاتینیوم، گُلد ادیشن و دیلاکس به دوستداران فروختیم حتی؛ کی به کیه؟ :د

پ.ن. گاد چقدر من اسمایلی استفاده کردم!

 

[TMNT]

پاسخ : یادی از کاربران قدیمی و رفته سایت ...

حزب سازی "داکتر.انیاک" رو خوب یادمه. توی امضاش نوشته بود برای پیوستن به گروه G ها (همین بود فک کنم) برای خودتون یک اسم انگلیسی که با G شروع میشه انتخاب کنید و به من پ.خ کنید تا عضو گروهمون بشین. یادمه اسم اعضا رو هم توی امضا گذاشته بود. منم بهش پ.خ دادم اسممو کردم "Gali" .

+
سروش که اصلاً نمیشه فراموشش کرد. مخصوصا دعواش با علی (کیندر) . یک ماه از تابستون گذشته بود و به خاطر حذف شدن پستای ح.ب‌ـش با علی دشمن شده بود. میگفت 2 ماه دیگه زندش نمیذارم حالا که زندس

+
فرشید (GCD) رو میشناختم ولی اون موقع برخورد نداشتم باش . ولی واسم شخصیت جالبی بود به هر حال.


+
سبحان !
این اسم خودش کلی خاطرس واسه من و خیلیا . دعواهای من و اون همه جا بود تقریبا . نمونش به گند کشیدن تاپیک "سوالات و مشکلات"

 

[کوزت]

پاسخ : یادی از کاربران قدیمی و رفته سایت ...

هولم نکنين
بعله کاربر قديمى نتونس نقل قول کنه


اولا من همه کار کردم جز چت روم کردن حرف بزن:)





و سوالى از ممد دارم
تو خودت اصن ارزش دارى ؟






شادى جون قربونت ♥
دوست خوبه اغتشاشگرم)





مبينا آ لاو يو
ويل گو تو لس آنجلس

 

[alemzadeh]

پاسخ : یادی از کاربران قدیمی و رفته سایت ...

خدا نسل هرچی میس مارولوسه از رو زمین برداره، الهی آمین. اینقد اومد از این تاپیک تعریف کرد ما رو برگردوند به قدیما٬ الان با موبایلم بعد با پی‌سی میام خاطره‌ها دارم برا تعریف. : )))

 

[happiestchemist]

پاسخ : یادی از کاربران قدیمی و رفته سایت ...

مردم چه خاطره ها که ندارن..والا ما راست رفتیم راست اومدیم سر به زیر...

 

[کاربر حذف شده 8031]

پاسخ : یادی از کاربران قدیمی و رفته سایت ...

ArmAn AriA :
اون زمانی که من تازه عضو شده بودم ، آرمان مدیر ِ شعر پارسی بود . منم که اون زمان فقط تو این انجمن فعالیت می کردم . آقا چقد اسپم می دادم و چقد تاپیک بیخود میزدم . بنده خدا میومد پاک می کرد ، منم یه بار دیگه کفری شدم یه تاپیک زدم « مرگ بر ArmAn AriA » . اصن هنوزم که هنوزه شرمسارم پیش ِ این مدیر انجمن .
Amir - Eblis :
یه رئالی و استقلالی خفن . ما هم یه پرسپلیسی و بارسایی . کلّا باهاش دعوا می کردم دیگه . حتّی یه بار کار به جایی رسید که من صد تا پست ـش رو دیس کردم اونم همچنین . البتّه تو انجمن سیاسی باهاش موافق بودم . اصلاح طلب خوبی بود . کلّا خوب بحث می کرد .
Dr.Eniac :
کلّا نمیدونم چرا دعوا داشتم با این . المپیاد ریاضی بود یا کامپیوتر . خوب المپیادی بود .
M'eYo :
بی اغراق بهترین « Dota » بازی بود که دیده بودم .در کل یه گیمر بودا . کارای ِ گرافیکی خوبی هم می کرد .
پویا م :
یه مدیر با شخصیّت عالی که خیلی اسمایل ستیز بود و من یه بار ندیدم این بشر یه اسمایل به کار ببره . برنامه نویس شاخّی بود . الانم میاد ولی کم .
ویرایش : علی اون موقع ها که بود به ما زیاد دیس می داد . :د

 

[علیـــــــــــــــ]

پاسخ : یادی از کاربران قدیمی و رفته سایت ...

*-من که تازه واردم و اکثر بچه ها رو نمیشناسم!!
سعید
با سعید که تو خوابگاه دانشگاه تقریبا آشنا شدم...بچه خوبیه!
پارسا
*-پارسا هم که تو دبیرستان بودیم...هر چند مث اینکه هنوز یه سری میزنه به اینجا!نمیدونم چیا رو نگاه میکنه
یعنی آواتارش کِرکِر خندس
میم
*-مهسا خانم هم که پستهای حرف بزنش رو خیلی دوست دارم که نیست دیگه!!

ببخشید که یکم بی ربط بود...

 

[tiberium]

پاسخ : یادی از کاربران قدیمی و رفته سایت ...

کسایی که خود من یادم میاد از اون موقع

پارسا سعادت پناه بود که یه زمانی مدیر هم بود.
خود خانوم ندا مکرم و آرمیتا ثابتی اشرف.
همین کوزت که از همون موقع ها بود.
3ggerman و پگاه بودن.
خود محمد مطهری.
marlic
سها و پارمیس فلاح و تارا ظفری فک کنم
بعد hespride بود .sayyed
حالا کس دیگه یادم بیاد همینجا ادامه میدم!

 

[meli]

پاسخ : یادی از کاربران قدیمی و رفته سایت ...

من خودم خیلی واسه گذشته های دور نیستم و اکثر آدمایی که زمانِ من بودن الان هم هستن ولی خب یه سری خاطراتی هست که از یه سری آدم ها به جا مونده که بعضیاشونُ میگم!

کوروش: این فرد رو به عنوانِ فان ترین و شوخ طبع عضوِ زمان خود(وقتی که من عضو شدم و اینا) به یاد دارم! در همون دوران یه تاپیکی تو گفت و شنود زده شد که "فان ترین کاربر سمپادیا کیه؟" که من به شدت تاکید داشتم که کوروش انتخاب میشه!(فکر کنم هم آخر شد. )

PRΦ: از مدیر داخلی های زمان کودکی من در سمپادیا بودن ایشون! اون موقع ها تصوری که از مدیر داخلی ها داشتم این بود که موجوداتی بشدت ترسناک، خشن، با شاخ هایی دراز و دندون هایی تیز هستند و این که پست بدن کلاسشون رو پایین میاره!(این دید راجع به همه ی داخلی های اون موقع یاشار - ناهید- زهرا.ج- عماد- مریم صدق میکرد [nb]ستاره رو بیرون از سایت میشناختم و میدونستم که ترسناک نیست. البته اعتراف میکنم که یادم رفته بود که ستاره هم در این دوره داخلی بود [/nb] .) اولین باری که فهمیدم PRΦ ترسناک نیست تو یه کنفرانس یاهو بود شخصیت فانِ وجودیش رو اون بروز داد. یوقتی برای اولین بار مدیر معما و هوش داشتم عماد تاکید داشت که بشدت سوال بزارم و هر سوالی هم میزاشتم جا جواب میدادن و من بشدت تحت تاثیر هوش این فرد قرار گرفته بودم.

TnT: یک مدیر خوب و مسئولیت پذیر با برقراری ارتباط عالی که اینکه توی انجمن های عمومی پست بدن یا تو یاهو آنلاین بشن جزو فانتزی های دست نیافتنی شده بود

GCD: نمونه ی بارزِ پست های انتقادی و جدی و محتوا سازی رو میشه تو پست های ایشون مشاهده کرد. اکثر تاپیک هایی هم که میزدن اگه اولش انتقادی نبود آخرش به بحث یا انتقاد ختم می شد

close: ریحون اولین خاطره ای که ازش یادم میاد عکسای آواتارش همش همستر و موش و اینا بود. از کاربرای فعال در انجمن شیمی و المپیاد شیمی! اولین برخوردمونم بعد از انجمن محققین سر تاپیک تصویر کارتونی خود را بکشید بود هم دیگه رو کشیدیم که بعدم هم دیگه رو ادد کردیم و اینا یه بخش عمده ی خاطراتیم که باهاش داشتم سر کنفرانسایی بود که شبا میزاشتیم!

شکور: مدیر سابق انجمن ورزش! پرسپولیسی بدبخت! اون موقع ها فکر کنم فقط این و ستاره کوچیک ترین کاربرهای سایت به حساب میومدن! در زمان خودش از اون آدمای 24 ساعت آنلاین بود! از بهترین دوستایی که تو سمپادیا پیدا کردم

محمد: از مدیر کل های تو سایت جدی! خیلی کم دیده میشد که تو پست هاشون از اسمایل استفاده کنن (الان خیلی بهتر شده ). از دور خیلی جدی تر از اونی که هستن به نظر میان ولی وقتی باهاشون حرف میزنی میفهمی که اونقدرا هم خشن و جدی نیستن


+ خیلی آدم های دیگه ای هم هستن که میتونم راجع بهشون حرف بزنم ولی الان حضور ذهن ندارم شاید بعدا بازم نوشتم

 

[sohaaaa]

پاسخ : یادی از کاربران قدیمی و رفته سایت ...

چه تاپیک خوبیه
من خودم از همون اولش تا همین آخرش و احتمالا تا همون آخرش (دیگه تا هر وقتی بیام سایت) خیلی کم حرف و کم فعال بودم نسبتا ولی از دور نظاره گر همه ی اتفاقا و داستانا و کودتا ها و اینا و اینا بودم تا سال پیش اوقات فان و باحالی بود یادش به خیر

به من بگن "سمپادیا. یاد کیا میوفتیی؟ " احتمالا اولش میگم من حافظم افتضاحه بعد میگم خوب شخصیتای باحال و جالب و خفن و متفاوت زیاد داش

(به عنوان یه کنکوری مجبورم خلاصه بگم ) شادی و پگاه که خیلی از طرز فکر و نوشتن و جوشون خوشم میومد احساس نزدیکی باهاشون می کردم فرشید که یه دوره واقعا حسودیم میشد بهش از لحاظ قدرت بیان و پشتکارش نیما که یادم نمیاد اون موقع اسم سمتش چی بود ولی پیشنهادم در مورد انجمن هوش رو جدی گرفت و تصویب شد کوروش که خیلی شوخیای جدی خاص خودش رو داشت و شخصیتی که اکثر اوقات زاویه ی دید متفاوت و خوبی داش به مسائل. ارمان حقیقی و نیلوفر و ارمیتا هم تو معما و هوش با هم هی این بازیای اسلیترلینک و اینا رو میکردم خیلی کیف میداد. بعد مثلا علی عالمم که در مورد خدافظیاش گفتن بچه ها و همینطور گرگ و فراز و اینا که ماجرا داشتن از مطهری و پارسا هم میترسیدم یه جورایی یه آرش بدیع مدری هم بود فک کنم که ایده های خوبی داشت. ناهید و زهرا ج هم خیلی خوب بودن. سعید ارزومند هم خیلی به نظرم منطقی و مستدل میومد یه بحثیم با ایشون و پگاه و شادی داشتیم تو یه تاپیکی که من اون موقع خیلی مخالف ایشون بودم بعدن دیدم تا حد خوبی راس میگفتن اروین و 4245 و کنفرانسا مارلیک و نوشته های ادبی و یزد. بابا بذرکار و اصرارش برای شوهر دادن من تو خانواده سمپادیا سعید(همکلاسی) عکاس باحال( داداش )

کلا فروم خوبی بود. کلی بزرگ شدیم توش. چقد واسه دادن هر پست وقت از عمرمون کم شد با تشکر از دست اندرکاران

 

[Ali pasha]

پاسخ : یادی از کاربران قدیمی و رفته سایت ...

این بچه هایی که نام بردید من خیلیاشون رو از نزدیک دیدم این توصیفاتی که ازشون می کنید خیلیاشون اصلا شبیه این توضیفاتون نیستن در واقعیت راستش!!
البته غیر از کوروش که همونه که توصیف میکنید خیلیاتون!

*من توصیف های نیستم؟؟؟ من با توصیف هایی که ازم میشه فرق دارم؟؟

 

[پگاه 1717]

پاسخ : یادی از کاربران قدیمی و رفته سایت ...

علی.ع بیاد دفاع کنه از خودش خودت قبول داری خفه مون کردی از بس پست خدافظی دادی تو حرف بزن؟
یه 10-25 باری شد فکر کنم

بعد مثلا علی عالمم که در مورد خدافظیاش گفتن بچه ها

 

[Admin2]

پاسخ : یادی از کاربران قدیمی و رفته سایت ...

بچه‌ها خواستین از من بد بگین من مشکلی ندارما

 

[3PDE.F]

پاسخ : یادی از کاربران قدیمی و رفته سایت ...

اووووه چه خبره اقا وایسین وایسین من عقب افتادم
خب از کجا شروع کنم افشاگری کنم
یه زمانی بود تو مدرسمون یه ای تی داشتیم که خیلی باش حال میکردیم بعد این جوری بود که شب تا صبح تو خونمون پای سمپادیا بودیم صبح تا ظهرم کلاسارو میپیچوندیم میرفتیم ای تی میمدیم سمپادیا یادش بخیر...یه مدتی بود میخواستیم سر از اتفاقات قبلی سایت دربیاریم شیفتی کار میکردیم حتی بعد صبح هر کی هر چی فهمیده بود میریخت وسط بهم میچسبوندیم کلی چیز میفهمیدیم از کاربرای قدیمی یکی که یادمه فراز بود که ما همگی اون موقع فکر میکردیم خعلی خفن و ترسناکه...یادمه یه بار من رفتم یه پ.خ بش دادم و افشا گری کردم یه سری اطلاعاتی که از گذشته سایت فهمیده بودیم بعد پگا اینا فهمیدن برا من دادگاه تشکیل دادن مواخذم کردن
یه یاروییم بود fade to black اسمشم وحید بود فکر کنم اون موقع من خیلی سر مسائل مذهبی باش بحث میکردم کلا ضد خدا بود برا کلا جالب یود اون موقع که یه ادمی اصن خدا رو قبول نداشته باشه و اینا.. میگفت شیطان خیلی گناه داشته و این چیزا ...چقدر دعوا کردیم با هم سر این چقدر حرص میخوردم من
یه تاپیکیم بود "بیایید داستان بنویسیم" نمیدونم الان هست هنوز یا نه از اون تاپیکای مورد علاقه من بود...با "احسان.م" "بلک فایر" و یه دختر بود که اسمشو الان یادم نیس ولی نام کاربریش چنتا علامت سوالو تعجبو اینا بود انگار..خودمونو خفه میکردیم تو این داستان بنویسیم
یه تاپیکم داشتیم "پارکور" .... یادش بخیر تنها کسایی که پست میدادن منو علیو پگاهو شادیو هم کلاسیو مهراب عمرانی بودیم هممونم میخواستیم بگیم ما خیلی خفنیمو خیلی پارکور حالیمونه اصن
دیگه...
کوروش: ادم لایکی بود کلا اون موقع ها من یادمه پستاش خیلی فان بود خیلی مخندیدیم بعد از وقتی رفت دانشگا کلا افسردگی گرفت یه داداش دوقلوام داشت قبلا نام کاربریش کیوان.م بود بعد که رفت از سایت کلا... هی همش پگا به من میگفت میدونی اینا دوقلو ان ....یه جفت دوقلو دیگم داشتیم ولی زیاد یادم نیس نام کاربریاشون...
ابلیس: خیلی اهل گیم نتو بازیو اینا بود 2 روز یه بار نام کاربریشو عوض میکرد یه شخصیتای بازی میذاشت مدت یادمه نام کاربریش "سل کیپر" بود ادم جالبی بود کلا خیلی اهل رپ و اینا بود همشم با شادی کل کل میکرد ... حرص میدادن همو!
mgh nano :خیلی دختر لایکی بود کلا دوسش داشتم خیلی... همشم بش میگفتیم مق نانو حرص میخورد میخندیدم ما
سارا حقیقی: من اولا تریپ بچه مثبت اینا بودم خیلی...کلا خیلی بد بودم با این شخص بعد دیدم نه خیلی ادم لایکیه منو ببخش سارا لاو یو
دیگه....مممم...
سها /ارمیتا/نگین/پانتر(مریم).....
kinder: کلا با یه دعوا اساسی دوس شدیم ما سر این که من کودتا کردم که از مدیر حرف بزن برش دارن یه چیز باحالیم که بود یادمه همش اولا فکر میکردیم از ما بزرگ تره بعد من یادمه یه بار رفتم تو پروفایلش و نزدیک بود خودمو بکشم
tnt: همیشه بچه مودب و تر تمیز سایت بود تو ذهنم... ادم منطقی .... یادمه یه مدتی از شادی مترسید شادی همیشه میگفت من تصورم از تی ان تی اینه که پشت فرمون بشینه دسش به فرمون نمیرسه بعد فهمیدیم کلی قدش بلنده
lof: یادمه اون موقع ها که تازه وارد بودم خیلی بچه بی ادبی بود منم که کلا از این تریپای بچه خوبو مودبو اینا همش میگفتم وای وای چقدر بی ادبه این بعد بچه خوبی شد کلا
ادم فانیه تو کودتا علیه کیندر خیلی با من همکاری کرد یادمه
بسه دیگه الان...تو بی کانتینیو
پ.ن:چقدر خنده داره خووف میکنه ادم

 

[arman aria]

پاسخ : یادی از کاربران قدیمی و رفته سایت ...

یادمه اول که اومدم تو سایت محسن از شهر ری خیلی بهم کمک کرد بعد از 3 روز مدیر تمام بخش های ادبی سایت شدم
الان ورداشتن 4تا این شکلی ^#^ گذاشتن حالا بماند
بعد همکلاسی بود بجه کاشان اومد بهم گفت تو عوضی ای منم بهش گفتم حروم زاده بعد منو بن کردن دوست شدم با همین سعید بعدا دوستای خوب!وقتی بن شدم فهمیدم آقایی هست تو سایت به نام مطهری که از من خوشش نمیومد و نمیاد ظاهرا هنوزم
دیگه امیر بود بچه مشهد با دوستش نیما که مدیر بود بگم؟ بگم چیکارا میکردن؟
با این دوتا دعوا کردم یادمه
بعد با نیما دووس شدم
شادی بود بچه اصفهان با پگاه
شادی آخر نفهمیدم با فعالیتای من موافق بود؟مخالف بود؟گاهی دنبال میکرد!گاهی نقد می کرد!!! گاهی توهین می کرد می گفت با خودت چند چندی؟این شادیه با گرگ بودن من مشکل داشت
پگاه فک کنم اصلا با من حال نمیکرد و کلا فاز منفی بود
فراز آقایی بود که مدیرارو سرویس کرده بود و هرکار میخواست می کرد تو سایت بعد من به فلانی میگفتم تو بن می شدم (جا داره از آقای مطهری تشکر کنم )اینگونه بود که من دست به کار شدم و کودتا کردم که سرکوب شد و حالا جزئیاتو نگم که مدیرا نمی زاشتن ما حرف بزنیم
مهران محمودی حول مدیرا بود همش اویزون میشد ازشون
کورش بود که می گفت پیرو منه!!! بچه خوبی بود
فرشید اومد خیلی زیادی فعال بود حوصلشو ندارم
مهسا شهشهانی بود مدیر بود برخورد نداشتیم زیاد تو سایت
ندا مکرم بود مدیر ملو ی سایت اصلا در صحنه نبود
مهران اومد و علی ع و امین بچه اصفهان اون اوایل دوست بودیم باهم
سپیده بود طرفدار لینکین پارک بود به من یه حرف بدی زد یه بار نمیگم حالا
یه مدیر عوضی بود اسمشو نمیگم
بذرکار بهترین مدیر بود از نظر من خیلی باحال بود
دیگه سارا و پرستو و ریحانه و اینا بچه های فرزانگان 3مشهد چی بگم!!؟!؟؟
یکی بود یاشار جوگیر بود به من تذکر میداد منم
پردیس بود از اهواز یه آواتار داشت آب بینیش آویزون بود حالم به هم میخورد
سها یادمه دم پر ما نمیومد نمیدونم چیکار میکرد
اینا بودیم خوب بود

مرسی شادی که خاطراتو یاد آوری کردی
مرسی پگاه که گفتی بیام ببینم

 

[L.E]

پاسخ : یادی از کاربران قدیمی و رفته سایت ...

قدیمی ، قدیمیارو که گفتن ، منم زیاد حرفی راجه بهشون ندارم ازون موقه آ.چنتاشون الان از دوستای خوبمن ولی اون موقه آ اونا شاخ بودن و ما بچه و کلا ما سمتشون نمی رفتیم.

یکم اگه جلوتر،

Nahid: یادمه مدیر خلاقیت بود و به نظرم دوره ی طلایی انجمن خلاقیت اون موقه بود. حداقل برای من.کلی از دوستای اون موقم که چنتاشون هنوزم هستن، برای تاپیکای اون انجمن بود .
در مورد خودشم بگم که بعد از یه مدت یه آشنایی ای کشف کردم که باهاش دارم بعد دیگه یادمه که اومد کارگاه ما و کلی شخصیتشو دوس داشتم بسیار گوگولی بودن ایشون. :)

یادیم از نرگس توان 2 دار بشه خوبه: معرفم به سایت اون بود ، بعد دیگه از دوران طلایی انجمن کتب و مجلات هم مال دوره ی مدیریت نرگس بود به نظرم.دیگه نام کاربری الانم اختراع ایشون بود. اینکع "ع" دار بنویسیعم همع چیوع هم پایع گذارعش خودش بوعد.
و الانشم خب از به طور واقعی و نه مجازی در ارتباطیم دیگه بسیار.


درنا:زیاد قدیمی نیست ولی از اون دسته آدماییه که دوران اوجشو کنار گذاشت و کم پیداس.درنا از اول که اومد کاربر عادی خیلی خوبی بود ، تا اینکه خیلی یهویی کردنش مدیر ماعم خب خیلی شوک شدیم و اینا.ولی خب بعد از دیداری که با ایشون داشتیم فهمیدیم خیلیم خوبه.

محمّد:من به شخصه در این سه سال عضویتم هیچ رابطه ی مستقیم و غیر مستقیمی با ایشون نداشتم.ولی خب از دور اولش خیلی به نظرم با جذبه و خشک میومدن ولی بعد دیگه دوستان گفتن اینطوری نیست اصن ، ماعم گفتیم باشه.

 

[Admin2]

پاسخ : یادی از کاربران قدیمی و رفته سایت ...

بعد همکلاسی بود بجه کاشان اومد بهم گفت تو عوضی ای منم بهش گفتم حروم زاده بعد منو بن کردن دوست شدم با همین سعید بعدا دوستای خوب!وقتی بن شدم فهمیدم آقایی هست تو سایت به نام مطهری که از من خوشش نمیومد و نمیاد ظاهرا هنوزم

اون زمان تو یه پست های عجیب غریبی میدادی!‌ دوستان یادشون میاد. در حال حاضر من موشکیل ندارم


یکی به بذرکار بگه بیاد. از وقتی متاهل شده مارو تحویل نمیگیره

 

[ALt3rnA]

پاسخ : یادی از کاربران قدیمی و رفته سایت ...

من یک فقره کاربر قدیمی و از سایت رفته میباشم . کسی از من یاد نمبکنه چرا ؟