پاسخ : خلبانی بانوان،درست یا غلط؟
خود منم یکی از بزرگترین آرزوهام خلبان شدنه اونم هواپیمای جنگیای مث F 14 ولی خب کلن اینجا همچین امکانی واسه خانوما نیس
اگه گفت و گوی زیر رو که با خدیجه نره ای بانوی خلبان 28 ساله ایرانی هستش بخونید ، متوجه میشید
او متولد 1364 و اصالتا از اهالی ایل بزرگ قشقایی و شیرازی است، در اصفهان بزرگ شده و بعد از مراحل مختلف تحصیلی برای گذراندن دورههای تکمیلی پروازی به تبریز آمده و اینجا ساکن شده است.
فارس: خانم نرهای، از راه پر پیچ و خم پرواز بگویید.
نرهای: پرواز از کودکی برای من هم مثل خیلی از بچههای دیگر، آرزویی شیرین بود و در سالهای درس و دانشگاه به سراغ مهندسی شیمی رفتم اما این رشته برای من با کنجکاوی زیادم کافی نبود.
با تشویق خانواده به خصوص پدر و مادرم که همیشه تلاش کردهاند من را مستقل و توانمند بار بیاورند، به سراغ رشته کارشناسی هوانوردی در دانشگاه علمی کاربردی رفتم و با رتبه ممتاز(معدل 19) جزو نخستین نفرات این رشته در ایران فارغالتحصیل شدم.
پرواز را زیر نظر اساتید مجرب مخصوصاً استاد ارجمند جناب کاپیتان حسینزاده فرا گرفته در این مدت گواهینامههای خلبانی شخصی، بازرگانی (مسافربری) و پرواز در شب را دریافت کردم و درس را تا دریافت مدرک معلم خلبانی ادامه دادم و اکنون حدود یک سال است معلم خلبان جهادی مرکز آموزش فنون هوایی تبریز هستم.
در تبریز ضمن طی دوره، ازدواج کردم و ماندگار شدم! همسرم خلبان داود اجتهادی، مسئول عملیات مرکز آموزش فنون هوایی تبریز هستند.
در مقطعی ایشان استاد من هم بودند و با هم پرواز داشتیم، از ایشان به خاطر تمام زحماتی که در پیمودن این راه سخت و موفقیت بنده متحمل شدهاند سپاسگزارم.
فارس: بزرگترین آرزوی یک خلبان چیست؟
میگوید: آرزوی هر خلبانی پرواز با هواپیماهای بزرگ است، آرزوی من هم همین است؛ پرواز با هواپیمای مسافربری.
در این سالها خیلی بیشتر از چیزی که لازم بود تلاش کردم و زحمت کشیدم تا بر تبعیضهای سنتی در محیط کار و تحصیلم پیروز شوم.
با اینکه از خیلی از همدورههایم تواناتر بودم، اما به دلیل عدم استقبال شرکتها از همکاری با خلبان خانم، برای پیدا کردن شغل مرتبط زحمت زیادی کشیدم.
معمولاً شبها تفالی به دیوان خواجه شیراز میزنم و او هر بار میگوید صبر داشته باش ... البته الآن علاوه بر معلم خلبانی و تدریس، به عنوان کارمند عملیات شرکت هواپیمایی آتا و با آرزوی پرواز با هواپیمای سنگین مشغول به فعالیت هستم.
فارس: خانم بودن و خلبان بودن، سخت است؟
نرهای: سخت به مفهوم کار سخت، نه من خلبانی را دوست دارم و عاشق پرواز هستم و در عین حال در زندگی شخصی هم تمام تلاشم را میکنم که خانهای خوب و صمیمی داشته باشیم و خدا را شکر که این اتفاق محقق شده است.
اما هنوز در لایههایی از جامعه هرچند تحصیل کرده هم باشند، به تواناییهای خانمها به چشم تردید نگاه میشود.
من از چند سال قبل در تمام شرکتهای هواپیمایی ایران درخواست پرکردم و مدارک ارائه دادم. تنها حرفی که به من زدند این بود که هر وقت آقایی در صف جذب نباشد، خانم جذب میکنیم.
در حالیکه به لحاظ کاری نمیتوان میان توانمندیهای تخصصی خانمها و آقایان مرزی تعیین کرد و کسی را برتر دانست و مگر اشکالی دارد که بزرگترین آشپزهای دنیا از میان آقایان هستند؟ در تمام کارها همین گونه است، توانایی و تخصص و پشتکار و علاقه باید در کنار هم باشند تا نتیجه به بهترین شکل تجلی پیدا کند.
#همونطور که اینجا هم خوندین ایشون آرزوی پرواز با هواپیمای بزرگ رو دارن و شرکتهای هواپیمایی هم بهش میگن که اگه آقا نبود از خانوم استفاده میکنیم.واقعن درسته؟