• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت
Novarg

بانگ‌ها آخرین فعالیت ارسال‌ها اطلاعات شخصی

  • ببين ديازپام ده خورانده‌اند

    گذر گذر گذر گذر گذر گذر
    از سه راه آذری گذر
    و از حدود سروری گذر
    و از پیاز و جعفری گذر
    و از شراب خانگی گذر
    و از سه راه آذری گذر
    ...ز کار و بار و یار و دلدار گذر

    دود سیگار را بگیر به عرش رو
    فرش زیر پای را فروش
    ز سر ز همسر گذر ز مادر گذر ز ما در گذر
    دود سیگار را ببین برو بمیر
    زیر پای را ببین ز جان گذر
    ز جان ز خانمان گذر
    در بزن کوبه سفالیت
    بر در بزن گشوده شد چو در ز در گذر
    جسم خود سه راه آذری ببر برون نیا
    شمال شهر را بکش. بکَش به دشت آمپول و ساقیان و درگذر
    ز سر ز همسر ز ما درگذر
    تیغ و رگ ز جمجمه تپانچه بگذران
    بر آزردگی خود کمانچه بگذران
    ز جان گذر ز جان ز خانمان گذر
    • لایک
    امتیازات: Cooly، Iman Page و Krypton
    Novarg
    Novarg
    ببین چگونه جان مشوش است عدد بده
    ببین شهید شد برادرت عدد بده
    ببین که نیستی عدد نود بده
    ...ز سر گذر
    Novarg
    Novarg
    دلت به انتظار چشم هاست عدد بده
    دلت به انتظار چشم هاست ببین جهان چگونه کرده است راست
    نرو به زیر کار و بار دلبران گران
    خزان شدی و سست و زرد از کران تا کران
    دلت چه شد دلت چه شد؟
    به باد رفت تمام ایده ها و آرزو ز یاد رفت
    چست و چابکی چنان که خشم در دهی
    ز جان گذر ز جان ز خانمان گذر
    برو ونک به گوشه ای نشین و ساز زن
    برو چنان به زیر آواز زن
    درد بشووووو بشو بشو تهمتن و ز هفت خوان گذر
    تیغ و رگ ز جمجمه تپانچه بگذران
    ...بر آزردگی خود کمانچه بگذران
    ببین دیازپام ده خورنده اند خلق را
    ببین چگونه کرده اند مجریای دلق را
    ببین چگونه بشکنند جای شیشه تلق را
    ببین چگونه پول می دهیم نفت و آب و برق را
    ...ببین احاطه کرده است عدد
    فکر خلق را
    Novarg
    Novarg
    مچاله شو به جوی آب شو روان عدد بده
    زباله شو به گوشه ای غمین هزار ساله شو عدد بده
    این قرار عاشقانه را عدد بده
    شور و حال عارفانه را عدد بده

    رو جهان بی کرانه را سند بزن
    روی رود تشنگی سد بزن
    ببين چه مانده است در برت فقط ندایمان
    بیین چه مانده است در کفت فقط سرنگ انسولین
    نسولین و وازکازین و وازلین و واجبی و زاهدین و راحمین و صاحبین و ... موم ا
    در سه راه آذری کفن شدی

    اي مانده زبي كسي زپيچ و تاب اين زمانه رسن رشدي
    ولی برنارد و عمو رولی و آرش و ملوچ و سامی و دوستان(نمیدونم چرا اسمشون یادمه؟)+مل مل جزء بی مفهوم ترین ها بودن و به دلیل بیکاری و اینکه محتوای خاص دیگه ای پخش نمیشد تا ته نگاشون میکردم
    • خنده
    امتیازات: Novarg
    Novarg
    Novarg
    ملوچ خدا بودددد
    • لایک
    امتیازات: Neptune
    Neptune
    حتی صدای تیتراژشم آزاردهنده بود
    ملوچ گناه داشت:‌‌(
    • خنده
    امتیازات: Novarg
    Ayda-kz
    Ayda-kz
    واهایی ایناااا
    بری عینک فروشی سه سوته برات درستش میکنن
    عینک منم موقع خرید همین بود، یروز بعدش که رفتم برای تعمیر، پسره تو ۲دقه اوکیش کرد

    مهم دسته عینک و شیشه هاشه که اگه اونا خراب بشن، رسما به فنا رفتی
    میتونی تو میکس پادکست بهمون کمک کنی ؟
    البته اگه وقتشو داری
    Novarg
    Novarg
    دوشنبه ها و پنجشنبه ها در حال حاضر فقط میتونم کار کنم
    اگه وقت داشتم حتما
    • لایک
    امتیازات: *100RA*
    *100RA*
    *100RA*
    اوکی پس اوکی شه بهت خبر میدم
    • لایک
    امتیازات: Novarg
    چه مستی است؟ ندانم که رو به ما آورد
    که بود ساقی و این باده از کجا آورد؟

    تو نیز باده به چنگ آر و راهِ صحرا گیر
    که مرغ نغمه‌سُرا سازِ خوش‌نوا آورد
    دلا چو غنچه شکایت ز کارِ بسته مَکُن
    که بادِ صبح نسیمِ گره‌گشا آورد
    رسیدنِ گل و نسرین به خیر و خوبی باد
    بنفشه شاد و کَش آمد، سَمَن صفا آورد
    صبا به خوش‌خبریِ هُدهُدِ سلیمان است
    که مژدهٔ طرب از گلشنِ سبا آورد
    علاج ضعف دل ما کرشمهٔ ساقیست
    برآر سر که طبیب آمد و دوا آورد
    مریدِ پیرِ مُغانم ز من مرنج ای شیخ
    چرا که وعده تو کردیّ و او به جا آورد
    به تنگ‌چشمیِ آن تُرکِ لشکری نازم
    که حمله بر منِ درویشِ یک قبا آورد
    فلک غلامی حافظ کنون به طوع کُنَد
    که اِلتِجا به درِ دولتِ شما آورد

    حافظ​
    من یمدتیه زیاد سر نمیزنم سمپادیا و به طبع تولدتانونو تبریک نمیگویم 🗿
    میتونین این قضیه رو در قبال من با همین حرکت جبران کنید 👀
    نبود چنین مه در جهان ای دل همین جا لنگ شو
    از جنگ می‌ترسانیم گر جنگ شد گو جنگ شو
    ماییم مست ایزدی زان باده‌های سرمدی
    تو عاقلی و فاضلی دربند نام و ننگ شو
    رفتیم سوی شاه دین با جامه‌های کاغذین
    تو عاشق نقش آمدی همچون قلم در رنگ شو
    در عشق جانان جان بده بی‌عشق نگشاید گره
    ای روح این جا مست شو وی عقل این جا دنگ شو

    گر لعل و گر سنگی هلا می غلط در سیل بلا
    گر آب دریا کم شود آنگه برو دلتنگ شو
    می‌باش همچون ماهیان در بحر آیان و روان
    گر یاد خشکی آیدت از بحر سوی گنگ شو
    گه بر لبت لب می‌نهد گه بر کنارت می‌نهد
    چون آن کند رو نای شو چون این کند رو چنگ شو
    سودای تنهایی مپز در خانه خلوت مخز
    شد روز عرض عاشقان پیش آ و پیش آهنگ شو

    حافظ​
    معلم هندسه تون قلیزه؟
    Smohammadreza
    Smohammadreza
    علیزاده رو میگن علیز
    حبیب زاده رو میگن حبیبز
    Novarg
    Novarg
    عاها
    نه باقریه ( اون باقری که میشناسین نه ولی اینم کلی طلا و نقره شاگردش بودن )
    Novarg
    Novarg
    ولی از حلی شیشی های اونجا بپرسی قشنگ میگن برات راجبش ( دبیر ریاضی هم بوده قبلا امسال فقط هندسست متاسفانه )
    اونوقت دبیر هندسه ما
    خداست ، سر کلاسش اینطوریم: عسل مقاومت کن، ارزش نداره خونتو کثیف کنی ، فقط یکم مونده ، دیگه قرار نیست تا هفته بعد ببینیش ، عسل نکشش ، عسل آروم باش ، عسل کنایه نزن ، عسل خفه شو
    یعنی یبار اومد ثابت کنه ارتفاع ها همرس اند 🙂🙂 بعد از بیست دقیقه آخرش یکی از دوستام پا شد رفت اخرشو توضیح داد ، د لعنتی از رو کتابو نمیتونی اثبات کنی😭😭
    • خنده
    امتیازات: Retr026 و Novarg
    Novarg
    Novarg
    اگه یادت باشه سال هشتم توی کتاب فارسی یه متنی راجب جنیِد و بهلول داشت
    یه بخشی از متنش اینطوری بود :
    "... به خواب روی. جنِید گفت ..."
    معلم ورزش ما شروع کرد املا بگه واسه ترم :
    سه بار پشت سر هم گفت be khab rooy jonid ( یجوری که jonid فعل جملست )
    اخرشم قشنگ واضح به دبیر املا ( ادبیات فعلی ، همین یزیده )
    لعنت فرستاد
    جای دندون بچه ها رو میز باقی مونده هنوز :))
    Novarg
    Novarg
    ولی معلم هندسمون انصافا ادم خیلی خوبیه
    هم واقعا خیلی خوب درس میده، سطح علمیش به نسبت خیلی بالاست
    هم خیلی خاکی و هم ادم خیلی خوبیه کلا واقعا
  • بارگذاری…
  • بارگذاری…
  • بارگذاری…
بالا