پاسخ : زمان نصف النهار ها
این چیتا دوباره بحث علمی اش گل کرد! ;D
دختر گل!
تاریخ رو ثابت می گیرن و روی هر نقطه از زمین که وایسی و بشما ری اش بازم ثابته!
آقای کریمی می گفت ما 24 ساعت رو به عنوان یه چیز مشخص می گیریم بقیه رو باش جا به جا می کنیم
به جای این که هی با طول روز و مسایل و اعداد نا...
پاسخ : پاسخ : مرجع املای صحیح کلمات پرکاربرد
غلط های توی فروم که غلط نیست !
آدم عجله داره دقت نداره
من خودم خیلی به درست نوشتن و گفتن فارسی مقیدم
اما پیش میاد که این جور مواقع غلط بنویسم
محض اطلاع ، تاسف ،شیدم خنده!
اسم بزگ ترین بازار مبل مرکز یکی از استان ها "تلالو جمل" هستش!
حداقل هشت...
پاسخ : هر روز يك حكايت
از مثنوی:
روزی دزدی از دیواری بالا می رفت و در هنگام بالا رفتن اندک صدایی ایجاد کرد.
کسی از هم سایگان که خواب سبکی داشت بیدار شد. بیرون آمد و از دزد پرسید:
چه می کنی؟
دزد دست پاچه شد و گفت:
دهل میزنم!
گفت:
پس صدایش کو؟
گفت:
فردا صبح که اهل خانه بیدار شوند صدایش را خواهی...
پاسخ : راهنمايي : بدترين دوران زندگي
عنوان این تاپیکه بد جوری تو ذوق می زنه!
من دوران راهنمایی ام تو بدترین و خشک ترین محیطی که تو سمپاد ممکنه طی شد
ولی با این حال بی نهایت دوستش دارم >:D<
من اگه بر می گشتم خیلی کارا هست که دلم می خواد تو اون دوران انجام بدم
یادش بخیر درسی نمی خوندیم ولی هرچی...
پاسخ : گربه ی شرودینگر
هم حرفتو رو قبول دارم هم حرف اونو!
فرق این قضیه با کفش اینه که کفش دست تو ئه!
یعنی تو هر وقت در جعبه رو باز کنی می تونی بفهمی این جعبه آبیه یا قرمز مثلا می تونی از یه نفر بخوای که در جعبه های یا آبی یا قرمز رو باز کنه و از قبل جعبه هارو طوری علامت گذاری کنی که بفهمی قرمز...
پاسخ : گربه ی شرودینگر
می شه یه مثال دیگه بزنید که توش موجود زنده نباشه؟
من فکر می کنم مفهوم رو گرفتم اما با گربه هه مشکل دارم!
چون گربه یا مرده اس یا زنده اما مثلا یه جسم می تونه هم مایع باشه هم جامد مخلوط آب و یخ!(منظورم رسید؟! :-?)
پاسخ : برچسب سمپادي
من خودم نمی تونم این مساله رو درک کنم؟! :-/
وقتی ما میگیم سمپادی هستیم بقیه برداشت می کنن که می خوایم اینو به رخشون بکشیم!
برای من همون قد گفتن این مساله عادیه که برای یه دانشجو گفتن رشته ی تحصیلی اش!!
یادمه راهنمایی که بودم می خواستم یه چیزی رو تعریف کنم گفتم دبیر فیزیکمون...
پاسخ : و اما مجموعه ی اشعارم...
چه خوب!!!
من از الان بگم یه نسخه شو باید برام بفرستی!
شعرات عالی بود از اونجایی که با شعر نو و نثر بیش تر حال می کنم از این آخری ها بیش تر خوشم اومد! :x
راستی اون ماه می تابد اشکال تایپی نداره؟!
پاسخ : عصبانیت!
قبلنا زود عصبانی می شدم ولی الان خیلی خیلی کم پیش میاد که عصبی بشم!
وقتی عصبی بشم با بقیه کاری ندارم
وقتی هم که ناراحت و عصبی ام اگه سین جینم کنن حسابی عصبانی می شه!
پاسخ : سوتیها
سر کلاس شیمی در حالی که معلم شیمیمون داشت جواب سوالامو می داد بغل دستی شروع کرد به کرم ریختن
منم که کفرم در اومده بود همین جوری که داشتم به تو چشای معلمه نگاه می کردم و دندونامو به هم فشار می دادم
بلند گفتم درد!
پاسخ : دژاوو يا آشنا پنداري
من یه چیزایی در باره ی رابطه ی عالم زرع(املاشو بلد نیستم ;D) و این مسئله شنیدم
میگن قبل از این که ما به این دنیا بیایم زندگیمون رو به مون نشون دادن
ولی حالا چه قد درسته خدا عالمه؟! :-?
بعضیام می گن ما اتفاقات آینده رو بعضی ها رو تو خواب می بینیم
من خودم به این یکی...
پاسخ : نظر من راجع به تهران...
پشت این دود های غلیظ
پشت این کوه ها با برف های کیف
پشت این خراشنده های دل آسمان
دور از این صدا های بی انقطاع
در ته این راه های پیچ در پیچ
نوای قناری کوچکی است بر درختی بر لب جوبی
و مردمانی که لهجه ی محلی مرا می فهمند! :(
پاسخ : خود پسر پنداری!
وقتی می گم دختر منظورم تمام شرایطه ذاتی اجتماعی جسمی همشون!
شاید استفاده از این لغت (بازی گرفتن) درستنبود ولی الان لغتی به ذهنم نمی رسه جایگزینش کنم !!
پاسخ : آزمون ورود به دبیرستان
من تو یه روز نامه ای خوندم که قراره سمپاد با باشگاه دانش پژوهش تلفیق بشن و بشه:
مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان و دانش پژوهان جوان!!
(خودمونیم عجب طولی داره این اسم)!!
پاسخ : مامان بابا ها!!!
من اگه بابام مخالف باشه با یه چیزی مامانمو راضی می کنم اون بابامو و باعکس!!!! ;D
ولی کلا از سیاست سکوت استفاده می کنم !
عصبی می شم ساعت ها تو اتاقم می مونم و غذا کم می خورم(البته بگم خیلی اوقات دست خودم نیست این حالات چون ذهنم مشغول می شه و نمی تونم با کسی در بارش حرف...
پاسخ : آزمون ورود به دبیرستان
شما غصه نخور معلم جماعت بخواد تحقیر کنه راهشو بلده!! [-(
بعدم هر کس حداقل یه بار رو که آزمون داده؟!
همون بزنید تو سرشون! ;D