آفرین خیلی تاپیک خوبیه
امیدوارم بیشتر باشه این بحثا تو فروم
در مورد متن اول اینو بگم که قبل فرمالیسم هم اینطوری نبوده که فرم بی اهمیّت باشه یا در نقدها بهش اشاره نشه
صرفا تعریف جدایی از فرم نبوده وگرنه توجه به فرم از ابتدا در ادبیات بوده
حالا در متون کهن غرب که رد پای فرم رو میشه دید ولی علاوه...
با توجه به پتانسیل و خلاقیتی که در بچه های سمپادی میبینم پیشنهاد ایجاد کارگاه مجازی شعر رو دارم
و البته تبلیغات در مراکز به طوری که کارگاه فراتر از فروم کار کنه و بتونه حداکثر استعدادها رو جذب کنه و خروجی خوبی داشته باشه
دوستان بنده اخیرا یه قرص خوابی به اسم زولپیدم خوردم و بعدش شرایط طوری شد که نتونستم بخوابم و حالات خوشی هم اون شب بهم دست داد و فرداش چیز زیادی از بعد خوردن قرص خواب یادم نبود
کسی می دونه این قرص چجوری کار می کنه؟
گر بدی گفت حسودی و رفیقی رنجید
گو تو خوش باش که ما گوش به احمق نکنیم
حضرت حافظ
این دعوا خیلی قدیمیه و این سایتی که دوستمون معرفی کردن هم توسط حوزه علمیه حمایت میشه و اخیراً فراخوان مقاله داده بودن با جوایز نسبتاً خوب
درگیرش نکنید خودتونو بهتره
پاسخ : پادکست شعر/شب شعر سمپادیا
پادکست رو گوش دادم و لذت بردم
تشکر می کنم از رضای عزیز و تمام دوستانی که برای این پادکست زحمت کشیدن
به عنوان تجربه اول و با توجه به تجربه و سن و سال دوستان کار بسیار خوبی بود
اجرا بسیار خوب بود
تدوین زیبا و حرفه ای بود
موزیکای خوبی انتخاب شده بود
و به ویژه تبریک...
پاسخ : معرفی کتاب
ممنون از مدیر این انجمن که بنده رو قابل دونست و ازم دعوت کرد که کتاب معرفی کنم در این تاپیک
حقیقتش اینه که در فضای ادبیات کتابی که به بهترین شکل تبلیغ میشه و به دست مخاطب می رسه الزاما کتاب شعر خوبی نیست و الزاما حتی شعر نیست!
مثل خیلی از مجموعه های معروفی که تا الان باهاش...
پاسخ : غزل دهه هفتاد
پت…پت…،چراغ از نفس افتاد ؛ تا پدر آمد سراغ خلوت مادر/ سكانس بعد
نه ماه بعد غنچه ي سرخي شدي ولي مادر شبيه يك گل پرپر / سكانس بعد
تو چار ساله بودي و عشق ت پرنده بود يك اتفاق ساده دل ت را مچاله كرد
گنجشك پر،كبوتر…و در كل پرنده پر مادر پريده بود و پدر پر/سكانس بعد
-«ابرو كمون...
پاسخ : پنجره ها (اشعار من علیرضا)
اینجا دیگه کسی فعالیت نمی کنه به اون صورت
ولی خب خیلی بهتر شده نسبت به کارای قبلیت
همین سلامت وزن خودش یه پله مهمیه
به نظرم وقتشه رو زبان کار کنی
پاسخ : تنهایی واگیردار - اشعار راوی
ممنون احسان جان
نقطه قوت این کار زبانش بود به نظرم که نسبت به کارای قبلی شسته رفته تر و.یه دست تر شده بود, تبریک میگم بهت
به زبان که کاملا مسلط بشی کم کم میتونی خلاقیت های قبلیتو به شعرت برگردونی و جای نگرانی نداره
بیشتر بخونیم ازت برادر
پاسخ : بهترین شعرهایی که تا به حال خوندی!
بــــه دل هـــــوای تـــو را دارم و بر و دوشت
که تا سپیده دم امشب کشم درآغوشت
چنان نسیم که گلبرگ ها ز گل بکند
برون کنم ز تنت برگ برگ تن پوشت
گهی کشم به برت تنگ و دست در کمرت
گهـــی نهم سر پــــر شور بـر سر دوشت
چه گوشواره ای از بوسه های من خوش تر...
پاسخ : شعرهایی به لهجه و گویش محلی
يره گه كار مو و تو دره بالا مي گيره
ذره ذره دره عشقت تو دلم جا مي گيره
روز اول به خودم گفتم ايم مثل بقي
حالا كم كم مي بينم كار دره بالا مي گيره
چن شبه واز مث بيس سال پيش ازاي مرغ دلم
تو زمستون بهنه ي سبزه و صحرا مي گيره
چن شبه واز مي دوزم چشمامه تا صبحه...
پاسخ : اشعار طنز
این کارو برای جشن روز دانشجو به سفارش یکی از دانشگاه های قزوین گفتم
طنز نیست البته فکاهست :D
سلامی به دانشجوان جوان
به جوینده ی مدرک و آب و نان
سلامی به این قشر خوب و عزیز
به دانشجوی خفته در پشت میز
به آنان که در عمرشان از قضا
نخوردند جز سلف جایی غذا
همان ها که رفتند در...
پاسخ : غزل دهه هفتاد
بگو : اجّی ، بگو از شانه هایم دربیاید پر!
بگو : مجّی ، مبدّل شو به یک پروانه و بپر !
بگو : پروانه پر! من می نشینم روی انگشتت
بگو : هر دانه انگشت از من از پروانه انگشتر
بگو: اجّی ، بگو صحرا شود بلوار رستاخیز!
در آن پروانه را دور سر آهو به رقص آور
بگو : مجّی، خیابان مؤذن...
پاسخ : حامد ابراهیم پور
حامد شاعر با سوادیه دوسش دارم
سپرده بود به آوارگی عنانش را
غریبه ای که نمی گفت داستانش را
کلافه بود، به سیگار آخرش پک زد
و بعد خم شد و پُر کرد استکانش را
شراب کهنه جوشیده در رگش جوشید
و شعله ور شد و سوزاند استخوانش را
-زیاده مِی نخوری؛ شهر پاسبان دارد
-که مرده شو...