دومین گردهمایی رسمی سمپادیا - تابستان 92

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Admin2
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
وضعیت
موضوع بسته شده است.
پاسخ : میتینگ تابستانه سمپادیا

به نقل از pegah.nodet :
من تازه رسیدم خونه! :))

آقا خیلی خیلی ممنون از همگی. انتظار نداشتم این بار هم با سریای دیگه فرقی بکنه و فکر میکردم هر کسی با اکیپ خودشه و تهشم همینجوری تموم میشه.اما برخلاف 1_2ساعت اول ، بقیش واقعا خوب بود
قسمت مافیا هم خیلی خوب بود بااینکه نذاشتین من 2ثانیه با گادفادر بودنم حال کنم! جرات حقیقتم دوس داشتیم.باعث شد استعدادِ سرشار بچه ها تو فیلم بازی کردنو کشف کنم! ;D

دمِ همه بچه ها هم گرم.واقعا همه خیلی خونگرم و خوب بودن.من از ساعت 1قرار بود برگردم باید میرفتیم مهمونی ، بخاطر اینکه خوش گذشت هی عقب انداختم تهشم خونواده طردم کردن! :))

×اون خانومه هم بااینکه اون موقع رفتارش ضدحال بود ، هیجان و اینا داد ب فضا!

×آقا جمله بندیا داغونه ببخشید از خواب چشام باز نمیشه! میخواستم بیام جزء ب جزء رو بررسی کنم اما احتمالا چندروزی نیستم گفتم حتما اینجایه چیزی گفته باشم! ;D حالا بعدا میام کامل میکنم

تصور کنید که چجوری دارم از خنده منفجر میشم درحالی که من گاد بودم و پگاه 2-3 بار مافیارو اشتباه نجات داد !!!! البته خیلی جلوی خودمو گرفتماااا
 
پاسخ : میتینگ تابستانه سمپادیا

به نقل از آرمان حقیقی :
من کلا مافیا نبودم تقریبا! یه دست فول بودم زدین ناقص کردین منو :| گرچه بازم تو 2 روز 2 تاتونو لو دادم
دست بعدم که بازم 2 نفرتونو زدم
دست آخرم که کاراگاه بودم زدین ناقص کردین .مگرنه یکی که خورده بود یکی دیگم معلوم شده بود.:-اه!
کلا تو روز نمیمردم. فقط تو شب زورتون بهم میرسید:| :دی
آخه یه وقتایی بحث های منطقی آدمو میکشونه به این سمت که طرف داره مخ ملتو میزنه!!
 
پاسخ : میتینگ تابستانه سمپادیا

منم از همه‌ و خصوصاً محسن تشکر می‌کنم، خوش گذشت :) هماهنگی هم خیلی خوب بود.
جو بچه‌ها هم این‌دفه به نسبت دفعه‌های قبل که اومده بودم، خیلی بهتر شده بود، مرسی؛ و ممنون ازتون که سلام و خدافظی کردین اکثریت :))
تنها انتقاد: فقط لطفاً خودتون رو بلندتر معرفی کنین :د (هرچند پیشرفتِ چشم‌گیری داشتین:)) ) من بازم بعدِ این‌که خودتون رو معرفی کردین، خیلی‌ها رو نمی‌شناختم، چون درست نتونسته بودم بشنوم اسمارو!

متاسفانه تا 4:30 تونستم بمونم، دیگه ادامه‌ش و خصوصاً مافیا که مث این‌که خیلی خوب بوده رو از دست دادم :د

اولین جرئت هم عــااالی بود! هنگامه و پگاه، عاشقتونم ینی :))
 
پاسخ : میتینگ تابستانه سمپادیا

به نقل از AGHA YASIN :
تصور کنید که چجوری دارم از خنده منفجر میشم درحالی که من گاد بودم و پگاه 2-3 بار مافیارو اشتباه نجات داد !!!! البته خیلی جلوی خودمو گرفتماااا

آخه شدیییدا هم احساس تیز بودن بهم دست داده بود! :)) فک میکردم آرمان مافیاست خودشو کشته تو شب ، ک من زندش کنم و اینطوری دیگه ذهنمون بره رو اینکه آرمانم پلیسه! کلی حال کرده بودم با استدلالم! :))

×آقا بگم اون دستی ک من خدا بودم هی تصرف میکردی تو قدرت من؟! :-"

ولی تازه گرم شده بودیم منم ک از مهمونی جا موندم کاش ی دست دیگه میزدیم! ;D
 
پاسخ : میتینگ تابستانه سمپادیا

حالا از همه باحال تر این بود که تو مافیا چه من حرف میزدم چه نه اولین نفری که بش شک میکردن من بوودم :))
 
پاسخ : میتینگ تابستانه سمپادیا

:)) اقا مافیا نامردی بود چ وضعش بود دست اول ک من شانسی اعتراف میکنم رای میدادم :-"
ولی دست دوم خوب بود کاش از اول بازی میکردیم از پانتومیم بیشتر حال میداد :))
+ایشالا میرم یاد میگیرم دفعه بعدمیریم تو کار پلیس کشی و مافیا کشی :دی ولی کلا میتینگ خوبی بود جرات حقیقتشم قسمت رفتن تو اب اردکا عالی بود :)) +نقش بازی
 
پاسخ : میتینگ تابستانه سمپادیا

به نقل از pegah.nodet :
آخه شدیییدا هم احساس تیز بودن بهم دست داده بود! :)) فک میکردم آرمان مافیاست خودشو کشته تو شب ، ک من زندش کنم و اینطوری دیگه ذهنمون بره رو اینکه آرمانم پلیسه! کلی حال کرده بودم با استدلالم! :))

×آقا بگم اون دستی ک من خدا بودم هی تصرف میکردی تو قدرت من؟! :-"

ولی تازه گرم شده بودیم منم ک از مهمونی جا موندم کاش ی دست دیگه میزدیم! ;D
"
اوه نه نگوو :-" من فقط کمکت میکردم :)) :-$ :-$ :>
 
پاسخ : میتینگ تابستانه سمپادیا

سلام خسته نباشید همگی!
محسن ومحمد جان دستتون درس.مرسی از همگی.من اولین بارم بو د فکر نمی کردم انقدر خوش بگذره وانقدر جو صمیمی باشه.خداییش اولش همه باهم استرس داشتن ;D منم که خیلی !
عالی بود دددددددد
مرسی از همگی :)
 
پاسخ : میتینگ تابستانه سمپادیا

به نقل از ندا مکرم :
منم از همه‌ و خصوصاً محسن تشکر می‌کنم، خوش گذشت :) هماهنگی هم خیلی خوب بود.

تنها انتقاد: فقط لطفاً خودتون رو بلندتر معرفی کنین :د (هرچند پیشرفتِ چشم‌گیری داشتین:)) ) من بازم بعدِ این‌که خودتون رو معرفی کردین، خیلی‌ها رو نمی‌شناختم، چون درست نتونسته بودم بشنوم اسمارو!

اولین جرئت هم عــااالی بود! هنگامه و پگاه، عاشقتونم ینی :))

در مورد معرفی باید بگم پسرا حال نداشتن بیان وسط :-" مخصوصا حسین ! :)) اما در مورد بلند نبودن صدا من از دست خودم شاکی ام ;D واقعا نمیدونم چرا صدا از گلوم خارج نمیشد ! اون آقاهه هم یه جارو برقی (اسمش همینه دیگه ؟)دستش بود چمن رو تمیز میکرد کلا صدای من به خاموشی می گرائید !

:-" بیشتر دخترا بودن ، بعد فیتمال گفت ئه من قرار بود کشتی بگیرم با نیرمان ! قیافه همه : :o :-L آخه من و فاطمه (fitmal) قرار بود کُشتی بگیریم که مربوط میشد به کل کل یاهو (قبل از متینگ )

در ضمن چندبار اومدم اظهار نظر کنم اونجا ، آقای اخوی نوبت نمیداد به ما :))
 
پاسخ : میتینگ تابستانه سمپادیا

به نقل از fitmal :
:)) اقا مافیا نامردی بود چ وضعش بود دست اول ک من شانسی اعتراف میکنم رای میدادم :-"
ولی دست دوم خوب بود کاش از اول بازی میکردیم از پانتومیم بیشتر حال میداد :))
+ایشالا میرم یاد میگیرم دفعه بعدمیریم تو کار پلیس کشی و مافیا کشی :دی ولی کلا میتینگ خوبی بود جرات حقیقتشم قسمت رفتن تو اب اردکا عالی بود :)) +نقش بازی
خدایی حس شیشمت تو مافیا حرف نداشت 1-2 بار مچ منو گرفتی :))
 
پاسخ : میتینگ تابستانه سمپادیا

به نقل از AGHA YASIN :
حالا از همه باحال تر این بود که تو مافیا چه من حرف میزدم چه نه اولین نفری که بش شک میکردن من بوودم :))
بعله خب !!!
جالبه اونموقع هایی که من بودم اصن مافیا نبودی !!! ولی خیلی باحال ادای منو درآوردی ;D :))
 
پاسخ : میتینگ تابستانه سمپادیا

به نقل از pegah.nodet :
آخه شدیییدا هم احساس تیز بودن بهم دست داده بود! :)) فک میکردم آرمان مافیاست خودشو کشته تو شب ، ک من زندش کنم و اینطوری دیگه ذهنمون بره رو اینکه آرمانم پلیسه! کلی حال کرده بودم با استدلالم! :))
آها من تازه فهمیدم منظورتو....اتفاقا ایده ی خیلی خفنیه و کاربردی..ولی به این صورت پیاده می کننش که مافیا شب کسیو نمیکشه! .حالا دکتر هر کس رو که نجات بده فکر می کنه طرف پلیس هست و اینا.مافیا این ریسکو نمی کنه که خوشو بزنه. به جاش کسیو نمیزنه! ایده ی خیلی خفنیه همین حرکت!
بعد یکی از کلکا اینه که اگر مافیا بدونن دکتر رو زدن یه شب کسیو نمی زنن.بعد یکی ادعای دکتری می کنه و بازی رو هدایت می کنه به سمتی که می خواد!
 
پاسخ : میتینگ تابستانه سمپادیا

به نقل از shery :
دلمون بسی سوخت :-" :-انجمن سمپادیای میتینگ ندیده


;D ;D ;D
هدف همین بود اصن >)؛ ولی نه ایشالا شناهم یه بار باشی اصن باهم بریم!
+باو اقانیرمان هم مثل اینکه در تدارکات ناهار و ایناخیلی نقش داشتن تشکر کنید حتی :-"
--------
حس ششم :)) اصن شما قیافت ب مافیا میخورد :)) اقا محمدرضا عالی بود خصوصا قسمت دفاعیه اش :))
 
پاسخ : میتینگ تابستانه سمپادیا

به نقل از نیرمـا)΄ :
در ضمن چندبار اومدم اظهار نظر کنم اونجا ، آقای اخوی نوبت نمیداد به ما :))
محسن که گفت باید حقتو بگیری خودت
 
پاسخ : میتینگ تابستانه سمپادیا

به نقل از fitmal :
هدف همین بود اصن >)؛ ولی نه ایشالا شناهم یه بار باشی اصن باهم بریم!
+باو اقانیرمان هم مثل اینکه در تدارکات ناهار و ایناخیلی نقش داشتن تشکر کنید حتی :-"
--------
حس ششم :)) اصن شما قیافت ب مافیا میخورد :)) اقا محمدرضا عالی بود خصوصا قسمت دفاعیه اش :))
اسپم نیست ها کسی فکر نکنه اسپم دارم میدم :-"
دخترعمو فوتبال :-" من گریه کنم دلت خنک میشه ؟! ;D
اصن یه میتینگ بعدا ها میریم شماها رو نمیبریم دلتون بسوزه :))
نه ولی جدی فکرنمیکنم تا زمانی که وارد دانشگاه نشدم بتونم میتینگ بیام
 
پاسخ : میتینگ تابستانه سمپادیا

به نقل از S E V D A :
اما خلاصه آقایان یاسین ، محمدرضا ، محمد ، محسن ، رضا ، پیام ، نیرمان ، مهدی ، آرمان ، اخوی و..... و خانم ها پگاه ، ستایش ، پریسا ، معصومه ، مینا ، ناهید ، بهار ، شکیلا1 ، شکیلا2 ، لیلی ، فاطمه ، الهه ، عسل ، هنگامه ، تارا ، ندا و خواهرم آیدا خیلی باهاتون بهم خوش گذشت !!!
به امید میتینگ های آینده ... :-h
اینقد اسم نیارین باو این کارو نکنین با من
هیشکی و یادم نیس اصن
ینی در این حد که فقط یادمه.. مطهری ، محسن ، معصومه ، فاطمه ، ممرضا‌،‌ مهدی ، اخوی ،پارسا ، محمد رضا
محمد شیرازی
علیرضا


کسایی که مافیارو بودن دلیل نمیشه اینقد پز بدنا
فاطمه خانوم :-w ;D ;D

پ.ن:همین جور دورهمی لینک کردم :د
 
پاسخ : میتینگ تابستانه سمپادیا

خیلی اوقات آدم دوست داره فرار کنه از جایی که همه می شناسنش.معمولا به سیبری، جنگل و ...
این میتینگ ها هم شخصا برای من همین جنبه رو داره.بودن با آدمایی که نمی شناسنت و نمی شناسیشون!گاهی این آدما می خورن بهت، گاهی نمی خورن.گاهی می خوره تو ذوقت و ترجیح میدی بری جایی که می شناختنت، گاهی نه.
من راضی بودم از آدمایی که امروزم باهاشون گذشت و تشکر می کنم که باعث شدن فعلا بیخیال سیبری شم ;D

اکیپ مافیا آخری رو کلا دوست داشتم و تشکر از دوستان ;D

به نقل از AGHA YASIN :
تصور کنید که چجوری دارم از خنده منفجر میشم درحالی که من گاد بودم و پگاه 2-3 بار مافیارو اشتباه نجات داد !!!! البته خیلی جلوی خودمو گرفتماااا

تازه جلوی خودتو می گرفتی اون بودی؟؟؟؟ ;D حالا ما که دیدیمت ولی به بقیه پیشنهاد می کنم حتما ایشون رو ببینید از نزدیک.خیلی قشنگ می خنده :))

به نقل از Mr.Mamareza :
آخه یه وقتایی بحث های منطقی آدمو میکشونه به این سمت که طرف داره مخ ملتو میزنه!!
حرف نزن لطفا! ;D من هنوز تو سکتم از دستت با این دفاع کردن ;D منطق منطق می کنه واسه من! ;D
----
منم مشخص شد اصن عرضه ی مافیا بودن ندارم :))
----
سوالی که پیش میاد اینه که "نه، واقعا خجالت نمی کشین؟!" یه تشکر خشک و خالی نکردن از ما رفتیم غذاشونو آوردیم!هی از محسن تشکر می کنن! :P ( ;D )
به ترتیب از هنگامه، محسن، پگاه، محمد، تشکر می کنم ;D ترتیبش به دلیل اتفاقات زمانی بود، از شروع پروسه تا پایانش
 
پاسخ : میتینگ تابستانه سمپادیا

آقا من به شدت به این جناب محسن علاقمند شدم (هر کی فکر بد بکنه خره)، خودش خودشو از طرف ببوسه! :-"
میتینگ بعدی حتما خواهم بود! باید شخص مذکور رو حتما ببینم!
درضمن یه چیزی هست به اسم بعد (مفرد اسم ابعاد) که من از نظر ابعاد تو میتینگ جا نمیشم ~X( مشکل اینجاس!
 
پاسخ : میتینگ تابستانه سمپادیا

به نقل از تـارا :
تازه جلوی خودتو می گرفتی اون بودی؟؟؟؟ ;D حالا ما که دیدیمت ولی به بقیه پیشنهاد می کنم حتما ایشون رو ببینید از نزدیک.خیلی قشنگ می خنده :))

----
منم مشخص شد اصن عرضه ی مافیا بودن ندارم :))
----
اولا نظر لطفته. ثانیا نذار آبروتو ببرم که چه سوتیه خفنی دادی تو مافیا :))
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
Back
بالا