rdahl_kn
دایان
- ارسالها
- 164
- امتیاز
- 928
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان ۲
- شهر
- شیراز
- دانشگاه
- University of Calgary
پاسخ : دخترا برن خواستگاری
فازت چیه واقعا؟ کسی نگفت رامین اول عاشق ویس شد یا ویش عاشق رامین.داستان عشق ویس به رامینه. ویسه که ازش درخواست میکنه برگرده و کلی نامه مینویسه براش.
یه نکته ی دیگه هم که اینجا کسی بهش توجه نمیکنه اینه که خیلی بستگی به آدماش داره. من شخصا فرقی نمیبینم. میتونم خیلی محترمانه از یه نفر درخواست کنم باهم توی یه مکان عمومی یه مدتی وقت بگذرونیم و آشنا بشیم. بعد مسئله اینجاست که مسلما کسی که من میخوام ازش چنین درخواستی بکنم و ازش خوشم میاد اونم مدل خودمه! پسری (یا دختری) نیست که فکر بدی درموردم بکنه.مثلا پسری که بدش میاد یا زده میشه اگه پیشنهاد از طرف دختره باشه، خب دختری که انقدر خودش رو مختار و in contorol میدونه اصلا چنین پسری جزو گزینه هاش نیست.
اگرم بحث ازدواج باشه، دو نفر باید اونقدر باهم راحت باشن که بتونن این جور مسائل رو در میون بذارن. دختری که روش نمیشه درخواست ها و نیازهاش رو با پسری که باهاش آشناست و قراره باهاش ازدواج کنه مطرح کنه خب چه فایده؟ اگه نتونه بگه دلش میخواد با پسره ازدواج کنه که خب رابطه معلومه مشکل داره. اگرم ازدواج سنتیه و روابط اونقدر صمیمانه ندارن که دیگه لابد خانواده ها قبلا ابراز کردن میخوایم بیایم خواستگاری.
درنتیجه نیازی نیست انقدر شلوغش کنید. هرکسی مطابق با سلیقه ش و فرهنگ و رسوم خانواده ش و جایی که داره توش زندگی میکنه اقدام میکنه.
در جواب آقای مطهری:
من به شخصه از غیرمستقیم گفتن و عشوه و اینا خوشم نمیاد. نخ دادن از طرف من و مخ زدن از طرف پسره برای من توهین آمیزه. من خر نیستم و دوست ندارم خر فرض بشم و با یه اشاره ها یا حرفایی تلاش بشه در راستای زدن مخم. مسلما پسری هم که می پسندم خوشش نمیاد خر فرض بشه و ترجیح میده به جای اشاره های نامهفوم و گنگ که خیلییی وقتا باعث سوتفاهم و دردسر میشه برم حرفم رو بزنم. اصلا همین که بعضی چیزا به عنوان ساین نهادینه شدن خودش خطرناکه. مثلا من جزوه ی شاگرد اول کلاس رو بخوام، حق ندارم ازش درخواست کنم که مبادا فکر کنه دارم نخ میدم!
به نقل از yasaman.k :توي داستان ويس و رامين اولين بار كه اين دو نفر به هم برخورد ميكنن ويس سوار ارابه اي بوده و پرده ارابه بخاطر باد بالا رفته ميشه و رامين چهره زيباي ويس رو ميبينه و عاشقش ميشه كه بعد به دايه ميگه تا با ويس صحبت كنه.
خوشم مي ياد فقط ميخواين همديگرو به نبود اطلاعات كافي محكوم كنين.
فازت چیه واقعا؟ کسی نگفت رامین اول عاشق ویس شد یا ویش عاشق رامین.داستان عشق ویس به رامینه. ویسه که ازش درخواست میکنه برگرده و کلی نامه مینویسه براش.
یه نکته ی دیگه هم که اینجا کسی بهش توجه نمیکنه اینه که خیلی بستگی به آدماش داره. من شخصا فرقی نمیبینم. میتونم خیلی محترمانه از یه نفر درخواست کنم باهم توی یه مکان عمومی یه مدتی وقت بگذرونیم و آشنا بشیم. بعد مسئله اینجاست که مسلما کسی که من میخوام ازش چنین درخواستی بکنم و ازش خوشم میاد اونم مدل خودمه! پسری (یا دختری) نیست که فکر بدی درموردم بکنه.مثلا پسری که بدش میاد یا زده میشه اگه پیشنهاد از طرف دختره باشه، خب دختری که انقدر خودش رو مختار و in contorol میدونه اصلا چنین پسری جزو گزینه هاش نیست.
اگرم بحث ازدواج باشه، دو نفر باید اونقدر باهم راحت باشن که بتونن این جور مسائل رو در میون بذارن. دختری که روش نمیشه درخواست ها و نیازهاش رو با پسری که باهاش آشناست و قراره باهاش ازدواج کنه مطرح کنه خب چه فایده؟ اگه نتونه بگه دلش میخواد با پسره ازدواج کنه که خب رابطه معلومه مشکل داره. اگرم ازدواج سنتیه و روابط اونقدر صمیمانه ندارن که دیگه لابد خانواده ها قبلا ابراز کردن میخوایم بیایم خواستگاری.
درنتیجه نیازی نیست انقدر شلوغش کنید. هرکسی مطابق با سلیقه ش و فرهنگ و رسوم خانواده ش و جایی که داره توش زندگی میکنه اقدام میکنه.
در جواب آقای مطهری:
من به شخصه از غیرمستقیم گفتن و عشوه و اینا خوشم نمیاد. نخ دادن از طرف من و مخ زدن از طرف پسره برای من توهین آمیزه. من خر نیستم و دوست ندارم خر فرض بشم و با یه اشاره ها یا حرفایی تلاش بشه در راستای زدن مخم. مسلما پسری هم که می پسندم خوشش نمیاد خر فرض بشه و ترجیح میده به جای اشاره های نامهفوم و گنگ که خیلییی وقتا باعث سوتفاهم و دردسر میشه برم حرفم رو بزنم. اصلا همین که بعضی چیزا به عنوان ساین نهادینه شدن خودش خطرناکه. مثلا من جزوه ی شاگرد اول کلاس رو بخوام، حق ندارم ازش درخواست کنم که مبادا فکر کنه دارم نخ میدم!