عملیات مخرب سمپادی

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mitra
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : عملیات های مخرب سمپادی

یکی از عملیات های بسیار تاثیر گذار ما عملیات پنچر کردن باد سمند مدیر بود
خب پس آقا محسن ! ببخشید ! فرمانده ی لوجیستکال دیسترویر (!) پس شما ماشین مدیرتون رو هم پنچر کردین ؟! ;D
تفلکی دلم سوخت به حالش ! ما که تا حالا به ماشین ها خصارت نزدیم ! ;D
یه بار یکی از بچه ها از دست معلم پرورشی راهنماییمون خیلی اعصابش خورد بود ! کلی جلوی بچه ها تحقیرش کرده بود و ... معلمون هم کلا خیلی شوت بود ! طرف ورداشت یه کاغذ گنده روش نوشت " خـــــــــــر " با چسب نواری تو شلوغی بچه ها چسبوند پشتش ! اون از خنده بچه ها و رفتن به پشتش برای زیارت اون کاغذ جریان رو فهمید ! ولی به علت شوتیت ! فکر کرد کار یکی دیگه بود و ورداشت یه بنده خدای دیگه ای رو بدون این که ازش بپرسه کار اون بوده یا زد ! بعدا اون دانش اموزه هم رفت به مدیر و معاونا شکایت کردن و کل مدرسه و معلما و ... از بس بچه ها این جریان رو جار زدن از این ماجرا با خبر شدن ! تا آخر سال هم بچه ها اون معلم بیچاره رو همش مسخره میکردن ! ;D
یه سوال دخترا هم ازین کارا میکنن ؟! فکر نکنم ! ;D
 
پاسخ : عملیات های مخرب سمپادی

به غیر از سوراخ کردن تایر ماشین معلم زبانمون میتونم به :
1.انداختن میکروفون ناظممون تو چاه توالت
2.پاره کردن دفتر کلاسیه شعبه ی دیگه
....
اشاره کنم که بعدن دربارشون توضیح میدم
 
پاسخ : عملیات های مخرب سمپادی

به نقل از نــيما :
خب پس آقا محسن ! ببخشید ! فرمانده ی لوجیستکال دیسترویر (!) پس شما ماشین مدیرتون رو هم پنچر کردین ؟! ;D
تفلکی دلم سوخت به حالش ! ما که تا حالا به ماشین ها خصارت نزدیم ! ;D
یه بار یکی از بچه ها از دست معلم پرورشی راهنماییمون خیلی اعصابش خورد بود ! کلی جلوی بچه ها تحقیرش کرده بود و ... معلمون هم کلا خیلی شوت بود ! طرف ورداشت یه کاغذ گنده روش نوشت " خـــــــــــر " با چسب نواری تو شلوغی بچه ها چسبوند پشتش ! اون از خنده بچه ها و رفتن به پشتش برای زیارت اون کاغذ جریان رو فهمید ! ولی به علت شوتیت ! فکر کرد کار یکی دیگه بود و ورداشت یه بنده خدای دیگه ای رو بدون این که ازش بپرسه کار اون بوده یا زد ! بعدا اون دانش اموزه هم رفت به مدیر و معاونا شکایت کردن و کل مدرسه و معلما و ... از بس بچه ها این جریان رو جار زدن از این ماجرا با خبر شدن ! تا آخر سال هم بچه ها اون معلم بیچاره رو همش مسخره میکردن ! ;D
یه سوال دخترا هم ازین کارا میکنن ؟! فکر نکنم ! ;D

معلومه که ما هم از این کارها میکنیم من خودم همین کار رو با معلم شیمیمون کردم
 
پاسخ : عملیات های مخرب سمپادی

یادش بخیر یه بار با همکاری دو تا از دوستام به وسیله لوله ی خودکار، باد چرخ ماشین دبیر حرفمون رو بصورت کاملا حرفه ای خالی کریدم. روز بعد از امتحان حرفه بود.بیچاره تا ظهر با تلنبه ی مدرسه چرخش رو داشت باد می کرد. :دی
 
پاسخ : عملیات های مخرب سمپادی

به نقل از ISO9002 :
هی بابا! ما یه معلم حرفه داشتیم راهنمایی که بودیم. یعنی من یه چیزی میگم شما یه چیزی فکر میکنی!!! (عجب جمله ای) هنوزم که هنوزه با دوستان قدیمی جمع میشیم و خاطرات حرفه رو تعریف میکنیم و میخندیم.
یه بار قرار شد کوکو سبزی درست کنیم. همون روز دینی هم داشتیم. خلاصه دوستان انتهای کلاس بقیه ی کوکوها رو سر کلاس دینی پختن.
البته من که نفهمیدم کی هستی! ولی خب تو باغ نیستی احتمالا!!
اون داستان کوکو سبزی ها.... اون روز دکتر اژه ای اومده بود مدرسه اما چون متاسفانه زنگ اول حرف داشتیم مجبور شدیم وایسیم کوکو درست کنیم تو حیاط! که البته بوی گندش تا نماز خونه هم گویا رفت! از شرح حال درست کردن کوکو ها که بگذریم ته کلاس کوکو درست نمی کردند... روشن کرده بودند دورش جمع شده یودند دست و پاشون رو گرم می کردند و صد البته اون زمان با منقل و وافور آشنایی نداشتند! وگرنه....!
--------
یه بار یعنی همین پیرار سال الکی شایعه کردم تولد یکی از معلم هاست...بعد همه کلاس ها پدرش رو در آوردن که تولدتونه و...! آخرش به اسم یکی دیگه تموم شد!اتفاقات خنده داری بود! تو کلاسا براش دست می زدند و تولدت مبارک می خوندند!
 
پاسخ : عملیات های مخرب سمپادی

ای بابا کجای کارین. ما دفتر نمرمونو یکی از بچه ها پاره کرد!!! دبیر میخواست مورد بنویسه اینم مثل جاسویچی آویزون دفتر شده بود آخرشم پارش کرد.

ولی یه موردش دیگه آخرش بود. ما مدرسمون روی دامنه کوهه. فرزانگانی ها پایینن. ما از کنار فرزانگان یه سراشیبی داریم که باید بریم بالا بعد وارد محیط مدرسه میشه. اون موقع که ما دوم دبیرستان بودیم از بچه های سال بالاتر رفته بودن پیچای چرخ ماشین یکی از دبیرارو باز کرده بودن. این طرف هم رفته بود تو این سرپائینی چرخش در اومده بود و جلوتر از خودش میرفته. بچه هایی که نقل میکردن میگن این دیگه خیلی خنده دار بوده.

یه بار دیگه هم امتحان ترم 1 عربی2 بود. خیلی برف اومده بود قم. همون سالی که یه هفته مدرسه ها تعطیل شد. اولین روزی که بعد از تعطیلی رفتیم مدرسه نیم متر برف تو این سراشیبی بود.واسه همینم کسی نمیتونست ماشینش رو از اون سربالایی بیاره بالا. همه گذاشته بودن همون پایین تو خیابون. این دبیر عربی هم به اون کلاس کمتر درس داده بود و توی امتحان سوالای خارج از محدوده داده بود. ما هم که چون امتحانش سخت بود باهاشون همراه شدیم. بچه ها اگزوز ماشین این بنده خدا رو پر از برف کردن. اینقدر برف کردن توش که فکر کنم به موتورش رسید (شوخی)!
حالا نمیدونم آخرش با ماشینش چه کار کرد ولی همینقدر فهمیدیم که تا دوسه روز که رد میشدیم ماشینش همونجا مونده بود. :D
 
پاسخ : عملیات های مخرب سمپادی

به نقل از Sigma :
البته من که نفهمیدم کی هستی! ولی خب تو باغ نیستی احتمالا!!
اون داستان کوکو سبزی ها.... اون روز دکتر اژه ای اومده بود مدرسه اما چون متاسفانه زنگ اول حرف داشتیم مجبور شدیم وایسیم کوکو درست کنیم تو حیاط! که البته بوی گندش تا نماز خونه هم گویا رفت! از شرح حال درست کردن کوکو ها که بگذریم ته کلاس کوکو درست نمی کردند... روشن کرده بودند دورش جمع شده یودند دست و پاشون رو گرم می کردند!

همون نفهمیدی من کیم وگرنه که اینو نمیگفتی ;D

اگه یادت باشه اون روز یکی از گروه ها مایع کوکو اضافی آورده بودن. تو هم چون اون موقع ته کلاس نبودی از خیلی از موارد با خبر نشدی! :))

اگه مقیثه!!! دیر تر میرفت ته کلاس اون وقت میفهمیدی که کوکو سبزی درست می کردن یا نه. اون طور که نقل شده تابه هم گرم و آماده بوده و یه خورده هم ماده کوکو تهش مونده بوده. هنوز جلز ولزش در نیومده مقیثه!!! فهمید.
 
پاسخ : عملیات های مخرب سمپادی

1- سوراخ کردن دیوار با لگد
2- شکوندن شیشه با توپ بسکتبال
3- شکوندن شیشه ی پنجره
4- امفجار (کار گروه شیمی بود)
5- شوت کردن توپ فوتبال به بیرون مدرسه
 
پاسخ : عملیات مخرب سمپادی

یه سوال دخترا هم ازین کارا میکنن ؟! فکر نکنم !
چی فکر کردین !؟
ما یک بار سر کلاس تا معلم ریاضیمون رفت بیرون توپ در آوردیم داشتیم والیبال بازی می کردیم همون لحظه معلم برگشت توپ رو که دید کلی ذوق کرد وسط کلاس یک حرکت خیلی جالبی انجام داد (پرید هوا یه دور چرخید !) بعد توپ رو شوت کرد ته کلاس !
یه بار هم قبل از امتحان فیزیک کپسول آتشنشانی رو تو کلاس فشار دادیم کل کلاس پر از اون پودر اون تو شد داشتیم خفه می شدیم !
راهنمایی هم چند بار شیشه ی در کلاسامون به دلیل محکم بستن در خورد شد! ما هم برداشتیم روش رو با این چسب نواری پهن ها بستیم ازش به عنوان طبل استفاده می کردیم !
یکی از تفریحات اصلیمون هم این بود که شیر هایی رو که مدرسه می داد پرت کنیم از پنجره بیرون ببینیم کی دور تر پرت می کنه ;D
سر زنگ زیست هم بعد از تشریح قلب گاز رو روشن کرده بودیم می خواستیم قلبه رو کباب کنیم ولی گاز رو قطع کردن در نتیجه مجبور شدیم تکه های قلب رو از این سر آزمایشگاه به سر دیگه پرت کنیم !
سقف آمفی تئاتر مدرسمون هم معلوم نیست به چه روشی کاملا تکه تکه شده بود !(لابد بچه ها از طبقه ی دوم آمفی تئاتر پریده بودن و از تکه های کنده شده ی سقف آویزون شده بودن که بیشتر کنده شن !)
تمام میز هامون که پر از کنده کاریه !
تخته ی کلاس سوم راهنماییمون رو هم تا آخر سال پنج شش بار رنگ کردن چون هی داغونش می کردیم !
پارسال هم یه بار یک کیبورد بیچاره رو برداشتیم و همه ی دکمه هاش رو در آوردیم و جاشون رو عوض کردیم که بچه هایی که هنوز تایپ بلد نیستن مجبور شن یاد بگیرن !



http://www.sampadia.com/forum/index.php/topic,3107.msg28205.html#msg28205
 
پاسخ : عملیات مخرب سمپادی

به نقل از نــيما :
D
یه سوال دخترا هم ازین کارا میکنن ؟! فکر نکنم ! ;D
منم فکر نکنم
خداییش ما از این کارا نمیکردیم
شاید اگه می خواستیم میشد اما خود بچه ها و جو یه جورایی بود که همه تو کار درس و مشق و اینا بودند
یه بار سال اول راهنمایی هنوز تازه وارد بودیم بچه ها آویزون شدن به در ، در کنده شد انقد سال بالایی ها عجیب نگاه میکردند به ما که انگار ما از قبایل بدون تمدن اومدیم
 
پاسخ : عملیات مخرب سمپادی

به نقل از مُحسن عُلیائی :
دانشگاه کار های خفن تری میشه کرد به خصوص اینکه پسرا هم هستن;D
دقیقا!!
من الان به امید دانشگاه زندم! اما امروز که رفتم ثبت نام اینجوز دیدم که گویا همه ی پزشکی ها از ما مثبت ترند
...
به نقل از برنولی :
۲- مسابقات پرتاب بیل کارگران مدرسه،که من برنده شدم چون تونستم روی سقف مدرسه بندازمش ;D
بیل؟؟انداختی رو سقف؟؟؟؟
بابا قدرت!!
ورزشکار
آبادان خوش میگذره انگار فقط !! تو پست مشاوره ی سعی نکنید هم چیزای باحالی گفته بودی.
...give me five
 
پاسخ : عملیات مخرب سمپادی

ما راه پشت بوم مدرسه رو یاد گرفته بودیم میرفتیم رو پشته بوم
البته قسمت نشد من برم تا من اومدم برم بچه ها گفتن13 اجله(مدیر مدرسه)داره میاد
 
پاسخ : (بدون موضوع)

ما يه دفعه ٧-٨ نفري سر فلوكس باباي مدرسرو كرفتيم بعد ماشينو مينداختيم هوا.يه دفعم دانش اموزا رو تو فرغون ميكرديم بيرون مدرسه ،مسابقه ماشين سواري ميذاشتيم.بعضي وقتام تو يه ورق مثلا مينوشتيم:اين شاسكول به فروش مي رسد و ...بعد تو حياط يواشكي ميجسبونديم بشت بقيه.يه بارم مشت زديم شيشه توالتو شكونديم...
 
پاسخ : عملیات مخرب سمپادی

یک پنجشنبه ای هم که ما مدرسه مونده بودیم هیچ کی دیگه نبود رفتیم چندین بار یواشکی پودر برداشتیم ریختیم تو آب نما بعد آب نما کف کرد ;D
کلی هم ذوق کردیم که تا شنبه همش تبدیل به کف میشه ولی شنبه بارون اومد همه ی کف ها از بین رفتن :((
 
پاسخ : عملیات مخرب سمپادی

یه بار هم رو میزه معلم سس قرمز ریخته بود، معلم ریاضیمون اومد نشست روش! :))
البته عمدی نبود! ولی خیلی باحال بود! >) ;D
رنگ تفریح که شد دررفت طرف!! ;)
 
پاسخ : عملیات مخرب سمپادی

هفته معلم عشق ميكرديم:
mp4مي آورديم اسپيكر سايتو برميداشتيم كلي جشن ميگرفتيم چراغ هارم خاموش ميكرديم درم ميبستيم بعدش از لوردراپه هاي مدرسه به عنوان رقص نور استفاده ميكرديم.(مهتابيارم روشن خاموش ميكرديم!!)چند بار كلي جدي دعوامون كردن ولي ديدن حريف ما نميشن بيخيال شدن!
1-جمع كردن تمامي گچ هاي كلاس داخل نايلون و جاسازي اون در لوله بخاري براي فرار از درس دادن معلم.
2-ندادن تخته پاك كن
3-با فلش ويرووسي تمام كامپيوتر هاي سايتو ويروسي كردن
4-ريختن فلفل در چاي معلمان در روز خود گرداني!
5-برداشتن چن تا برگه ورود به كلاس و دير اومدن و ارائه اون توسط خود افراد
6-بسكتبال داخل سالن و با ناظم گرگه وسط بازي كردن براي گرفتن توپ!
7-گذاشتن صندلي خراب براي افتادن معلما
8-تعطيلي مدرسه در روزهايي كه همه كار داشتن و نمي تونستن بيان!(هيچ كس نميومد مدرسه!)
9-گذاشتن بيست براي تمام دانش آموزان در دفتر كلاسي معلما و نابودي تمام منفي ها بوسيله مثبت كردنشون!!!
10-گرفتن پارتي و دعوت كردن كل مدرسه در يك كلاس با استفاده از بلند گوي همگانيي(7نفر از در به عنوان طبل استفاده ميكردن!)و نزديك به 100نفر تو يه كلاس جا ميشدن.در تمامي زنگ هاي تفريح.(فقط يه بار به100هم رسيديم ولي بقيه موارد بچه هاي پايه خودمون چه رياضي چه تجربي)
11-گذاشتن اسم روي معلما و استفاده از همين عنوان براي صدا كردنشون از قبيل آقاي شگفت انگيز و سه كله پوك و...
12-خسته شدن وسط كلاس و بيرون رفتن دسته جمعي.
13-آمدن برف سر كلاس به وسيله تمامي بچه ها با كاغذ وسط تابستون
14-خريدن يك لواشك بسيار بزرگ و پخش اون وسط كلاس از ميز اول تا ميز آخر كه به همه برسه.البته آلو هم گاهي.همچنين پرتغال.
15-برگذاري چهار شنبه سوري به صورت تمام عيار
16-مجبور كردن راننده هاي سرويس براي نگه داشتن وسط مسير در زمستان و برف بازي كل بچه هاي سرويس همچنين خريدن بستني برامون توي تمامي اعياد
17-خوردن صبحانه و چاي در دفتر معلما
18-اسكيت كردن توي سالن
19-بستن در دستشويي معلمان مرد
20-وسط كلاس بلند شدن همه و درست كردن ميز ,جاي حساس درس
بقيش زياده.ديگه يادم نمياد!ولي در كل بچه هاي ساكتي بوديم.
 
پاسخ : عملیات مخرب سمپادی

20-وسط كلاس بلند شدن همه و درست كردن ميز ,جاي حساس درس
این خیلی خوبه !
معمولا ما سر کلاس که نشستیم بچه هایی که ته کلاس نشستن نیمکتشون رو می دن جلو کل نیمکت ها میان جلو ! بعد جلو یی ها به ترتیب پا می شن نیمکتشون رو صاف کنن و دو باره از اول ;D (دقیقا هم وسط درس! )
(هنوز هم به نظرتون دخترا ها از این کار ها نمی کنن ؟!)
 
پاسخ : عملیات مخرب سمپادی

به نقل از آرمیتا ثابتی اشرف :
این خیلی خوبه !
معمولا ما سر کلاس که نشستیم بچه هایی که ته کلاس نشستن نیمکتشون رو می دن جلو کل نیمکت ها میان جلو ! بعد جلو یی ها به ترتیب پا می شن نیمکتشون رو صاف کنن و دو باره از اول ;D (دقیقا هم وسط درس! )
(هنوز هم به نظرتون دخترا ها از این کار ها نمی کنن ؟!)
خب درست ! من تسلیمم !
ولی خداییش پسرا تو این کارا نیتشون قوی تره ! ;D
 
پاسخ : عملیات مخرب سمپادی

با در سطل فیریز بی بازی کردن سر کلاس :))
 
پاسخ : عملیات مخرب سمپادی

به نقل از نــيما :
خب درست ! من تسلیمم !
ولی خداییش پسرا تو این کارا نیتشون قوی تره ! ;D

نه بابا ، این دخترا رو ندیدی که این حرفو می زنی !!!

صد رحمت به پسرا ، دیوونه می کنن معلما رو این دخترا !!

این معلمای ما که چند تا جا درس می دن حاضرن بجای مدارس دخترانه تو دو تا پسرانه درس بدن !!!

ولی حیف که این فرزانگان حقوق میده 10 برابر مدرسه ما !!!!

من خودم به شخصه معلم ها رو در صورت لزوم دیوونه می کنم ، ولی معمولا با کار های ما معلم ها حال می کنن ...

با کارهای دخترا دیوووونه می شن !!!
 
Back
بالا