عملیات مخرب سمپادی

vihan

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
504
امتیاز
47
نام مرکز سمپاد
دبيرستان علامه حلي 1 تهران
شهر
تهران
مدال المپیاد
مطالعه براي المپياد فيزيك ! (هنوزم دارم مطالعه مي كنم !!!)
پاسخ : عملیات مخرب سمپادی

اینا که طبیعیه !

دیگه بحث رو ادامه ندیم ، من تا خودم با چشمای خودم یه همبستگی درست و حسابی نبینم کوتاه نمیام .. چون همبستگی نداشتن رو با چشمای خودم دیدم !!!
 

tiberium

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,057
امتیاز
1,052
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی سمنان
شهر
سمنان
سال فارغ التحصیلی
1389
مدال المپیاد
المپیاد کامپیوتر
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی فن آوری اطلاعات
پاسخ : عملیات مخرب سمپادی

خب پس ما هم بگیم!
ما چند بار شده پست بچه ها یه کاغذ بچسبونیم و روش چیز جالبی بنویسیم.یه بار هم رو من این کار رو کردن که البته فهمیدم!ولی به موقع نه!!!

یه معلم داریم که قدش حدودا 160 سانت هست!ما هم سر زنگش همیشه تمام گچ ها رو میزاشتیم بالای تخته.بعد قدش نمیرسید بیاره!
به بچه ها هم که میگفت برید گچ بیارید هیچکس نمیرفت!

تو کلاس شیمی صندلی ها رو یکی در میون برعکس میچیدیم! و میشستیم!.
تو کلاسای دینی هم صندلی ها رو مثل حوزه!(درست نوشتم؟؟؟!!) میچیدیم دور کلاس!.
تازه ما تو کلاس یه ارکست داریم! یعنی هم رقص نور.هم خواننده.هم نوازنده!.هر روز ازمون نمره کم می کردن!

یه بار که در کلاسمون در اومده بود اونو به صورت حرفه ای بستیم که کسی متوجه نشه!.یعنی درست نشده بودا ولی کسی نمیفهمید که در دراومده! بعد یکی از معلمامون اومد در رو باز کرد و یهو در اومد تو دستش!!!اینقدر اذیتش کردیم!

تو کلاس هم یهو آهنگ می خونیم!

بعضی مواقع سر یه زمن خاصی هر کی هر چی سکه داره میندازه پایین.یا سر یه زمان همه به سقف نگاه می کنن.

گچی کردن صندلی و .. هم که زیاد می کنیم.
یه بار هم یکی از بچه ها که کنفرانس داشت رفت و با لهجه خود معلممون درس داد!داشتیم می مردیم!
فعلا اینا رو یادمه
 

fafa*****

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
344
امتیاز
23
نام مرکز سمپاد
فرزانگان....TEHRAN CITY!!!!!!!!!!!
شهر
تهران
مدال المپیاد
.تا دلت بخواد تو هرچي يه سركي كشيدم.......فيزيك.نجوم.رياضي
رشته دانشگاه
م کامپیوتر.software......
پاسخ : عملیات مخرب سمپادی

به نقل از Gama :
هفته معلم عشق ميكرديم:
mp4مي آورديم اسپيكر سايتو برميداشتيم كلي جشن ميگرفتيم چراغ هارم خاموش ميكرديم درم ميبستيم بعدش از لوردراپه هاي مدرسه به عنوان رقص نور استفاده ميكرديم.(مهتابيارم روشن خاموش ميكرديم!!)چند بار كلي جدي دعوامون كردن ولي ديدن حريف ما نميشن بيخيال شدن!
1-جمع كردن تمامي گچ هاي كلاس داخل نايلون و جاسازي اون در لوله بخاري براي فرار از درس دادن معلم.
2-ندادن تخته پاك كن
3-با فلش ويرووسي تمام كامپيوتر هاي سايتو ويروسي كردن
4-ريختن فلفل در چاي معلمان در روز خود گرداني!
5-برداشتن چن تا برگه ورود به كلاس و دير اومدن و ارائه اون توسط خود افراد
6-بسكتبال داخل سالن و با ناظم گرگه وسط بازي كردن براي گرفتن توپ!
7-گذاشتن صندلي خراب براي افتادن معلما
8-تعطيلي مدرسه در روزهايي كه همه كار داشتن و نمي تونستن بيان!(هيچ كس نميومد مدرسه!)
9-گذاشتن بيست براي تمام دانش آموزان در دفتر كلاسي معلما و نابودي تمام منفي ها بوسيله مثبت كردنشون!!!
10-گرفتن پارتي و دعوت كردن كل مدرسه در يك كلاس با استفاده از بلند گوي همگانيي(7نفر از در به عنوان طبل استفاده ميكردن!)و نزديك به 100نفر تو يه كلاس جا ميشدن.در تمامي زنگ هاي تفريح.(فقط يه بار به100هم رسيديم ولي بقيه موارد بچه هاي پايه خودمون چه رياضي چه تجربي)
11-گذاشتن اسم روي معلما و استفاده از همين عنوان براي صدا كردنشون از قبيل آقاي شگفت انگيز و سه كله پوك و...
12-خسته شدن وسط كلاس و بيرون رفتن دسته جمعي.
13-آمدن برف سر كلاس به وسيله تمامي بچه ها با كاغذ وسط تابستون
14-خريدن يك لواشك بسيار بزرگ و پخش اون وسط كلاس از ميز اول تا ميز آخر كه به همه برسه.البته آلو هم گاهي.همچنين پرتغال.
15-برگذاري چهار شنبه سوري به صورت تمام عيار
16-مجبور كردن راننده هاي سرويس براي نگه داشتن وسط مسير در زمستان و برف بازي كل بچه هاي سرويس همچنين خريدن بستني برامون توي تمامي اعياد
17-خوردن صبحانه و چاي در دفتر معلما
18-اسكيت كردن توي سالن
19-بستن در دستشويي معلمان مرد
20-وسط كلاس بلند شدن همه و درست كردن ميز ,جاي حساس درس
بقيش زياده.ديگه يادم نمياد!ولي در كل بچه هاي ساكتي بوديم.
1.يادته...يه بارم كل مشمارو پر آب كرده بوديم تا دست كرد توش.... :)) :)) :))
3.اوه اوه...خيلي حال داد...امتحان رايانه ام كنسل شد... :D
4.يادمه...فلفل و نمك قاطي بود...تو دفتر دبيراي مرد بود .....
5.راست ميگه...سر كلاس هندسه...خيلي (گ)مخفف اسمش ....ساده بود...
6.يه بار يادته خورد تو سر عاطفه؟؟؟ توي دست شويي بود انداختم از بالا توش... :D :)) :)) :))
7.سال دوم كه بوديم پايه ي صندلي رو بستيم به نخ كر كره...دبيرمون كه نشست كشيديم ...آخه آقاي ح.ر با كله اومد پائين ...صندلي رو هوا مونده يود...
8.روز نمايشگاه كتاب..خيلي حال داد امتحان هندسه داشتيم خودمون تعطيل كرديم رفتيم نمايشگاه...سال سوم بوديم...
9.خيلي حال داد...حال بچه پر روهارو گرفتيم هي سر خر خوني مثبت مي گرفتن... :D
10.من يكي از كوبنده ها بودم...انقدر رو ميز ميزديم كه ديگه حال نوشتن نداشتم...بعدشم كلاس حسابان داشتيم...سر يكيش آقاي م.ز دبيرمون اومد سر كلاس گفت ديسكوتونو جمع كنيد...يه كم درس بديم...خيلي خنده دار بود معمولا زنگاي ناهار از اين كارا مي كرديم...تازه كلاسمونم روبروي دفتر دبيراي آقا بود...هر روز كلي از دستمون مي خنديدن... :D
11.آقاي شگفت خيلي مهربون بود سال دوم معلم شيميمون بود..مثل اون مرده تو كارتون شگفت انگيزان بود...
سه كله پوكم ديگه معروف بودن...آقايان ح.غ ح.ر م.ز ...... :)) :)) :))
12.سر كلاس ديف پارسال ...چون 4 زنگ ديف داشتيم ديگه زنگ آخر دسته جمعي پا ميشديم مي رفتيم بيرون ..معلمم آقاي ا.ا هم ميديد ما رفتيم ديگه چيزي نمي تونست بگه..زنگاي آخر ميشستيم معماي رياضي حل مي كرديم...
15.آخ انداختيم تو دفتر دبيرا...چند تا كپسولي با هم انداختيم تو راهرو...رفتيم نشستيم تو كلاس شروع كرديم جيغ زدن...كل مدرسه ريخت به هم...انقدر شلوغ مي كرديم...هر روز مدير سر كلاس ما رو نصيحت مي كرد...كه بزرگ شديد..ولي ما يه گوش در يه گوش دروازه... :)) :)) :))
16.راننده ي ما از اين كارا نمي كرد ولي يه بار بچه هاي اون كلاس به دبير هندسمون گفتن بستني كلي دعواشون كرد و اخم تخم...زنگ ديگه اومد سر كلاس ما تا گفتيم بستني رفت بيرون خريد آورد...انقدر حال داد ااون كلاسيا تركيدن انقدر حرص خوردن...GAMA يادته...؟؟؟GAMA دوم كلاس ما نبود..سوم اومد...انقدر حال كرديم كه حرص مي خورديد... :)) :)) :))
17.............. :)) :)) :)) :))سوم دفتر ما جلوي دفتر دبيرا بود...هميشه 10 دقيقه قبل زنگ اول ميارن صبحونرو ميزارن روي ميزشون ما هم از فرصت استفاده كرديمو.....همرو برديم نشستيم خورديم...خيلي چسبيد....تازه بعدشم رفتيم گفتيم كه بچه ها اومدن از تو دفتر دبيرا برداشتن رفتن...ولي نميدونيم مال كدوم كلاس بودن.... :)) :)) :)) :))
19.راست ميگه.....پارسال بود....درشونو از پشت گير داديم باز نشه.... :)) :)) :)) :))
20.سر زنگ فيزيك بر مي گشتيم چند تايي بر عكس ميشستيم...حالا كلي چش غره و از اينا....كلي مي خنديديم...ولي آقاي ح.ش....خيلي بقولي مهربون بودد..البته چون حريفمون نميشدن.... :D :D
..
..
...يه بار بيكار بوديم دبير رياضيمون رفته بود سر كلاس كيفشو گذاشته بود تو دفتر....رفتيم كيفشو كش رفتيم كل كيفشو گشتيم به هم ريختيم...كل شماره هاي گوشيشم برداشتيم....خيلي باحال بود.... :D :D


روي ماشين معلما كه كثيف ميشد نمي شستن...چند قطره آب مي ريختيم بعدش مي ماليديم رو شيشه ي ماشينش...يه كثافت كارييي ميشد....روشم مي نوشتيم لطفا مرا بشوئيد... :D


سوسكارو مي گشتيم.....به پاهاشون نخ مي بستيم آويزون مي كرديم از بالاي تختخ...زنا چندششون ميشد مي خنديديم....
:)
يه بارم نو بريري و نوشابه گرفتيم....معلمامون صدا كرديم...درو گرفتيم مجبورشون كرديم بخورن...كلي بهونه آوردن ولي مجبور شدن يكم بخورن تا ولشون كنيم.... :D
آخه چه دوراني بود دبيرستان...... :( :( :( :( :(
 

Sanika

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
325
امتیاز
14
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
چرا بايد زمينوو قسمت كنيم؟
رشته دانشگاه
عمران
پاسخ : عملیات مخرب سمپادی

--انقدر حال داد ااون كلاسيا تركيدن انقدر حرص خوردن...GAMA يادته...؟؟؟GAMA دوم كلاس ما نبود..سوم اومد...انقدر حال كرديم كه حرص مي خورديد... خنده خنده

مام اگه همكلاسياي...مثه شما داشتيم برامون ميخريدن!!ما ها خيلي سنگين تر ازين حرفا بوديم.تنهايي ميومد كلاسمون ميخنديد ميديد محل نميديم ميگفت ببخشيد!!!مام واسه تلافي بستني يه معلم خانوم رو زنگ ايشون پخش كرديم !!!

--.من يكي از كوبنده ها بودم...انقدر رو ميز ميزديم كه ديگه حال نوشتن نداشتم...بعدشم كلاس حسابان داشتيم...سر يكيش آقاي م.ز دبيرمون اومد سر كلاس گفت ديسكوتونو جمع كنيد...يه كم درس بديم...خيلي خنده دار بود معمولا زنگاي ناهار از اين كارا مي كرديم...تازه كلاسمونم روبروي دفتر دبيراي آقا بود...هر روز كلي از دستمون مي خنديدن...


دوم روبه رو دبيرا بودين سوم كه نبوديم!يادته ما طبقه بالا بوديم كلاستون دقيقا زير كلاس ما بود يه هو كل كلاس مي پريديم زمين!! پايين(يني كلاس شما!) فكر ميكردين زلزله شده!!!تازه يه بارم( ر )اومد گفت سر دسته پاشو بريم دفتر!!!مام گفتيم هنوز برامون كادو روز سمپادو نخريدين چرا به حرفتون گوش كنيم!!واي!كلاس ما ازشون متنفر بود!!عضو سه ....!زمستونا سه تاييشون با هم كلاه ميذاشتن ديگه كپ سه ...بودن!!!يادته يه بار ز شنيد!!!!

اين آقاي شگفتم خيلي عمو بودن!!خيلي خيلي مهربون بودن!ناگفته نماند ايشون رتبه دوم PHD بودن!!!!سه بارم برامون بستني خريدن.
 

vihan

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
504
امتیاز
47
نام مرکز سمپاد
دبيرستان علامه حلي 1 تهران
شهر
تهران
مدال المپیاد
مطالعه براي المپياد فيزيك ! (هنوزم دارم مطالعه مي كنم !!!)
پاسخ : عملیات مخرب سمپادی

من یه بار موبال یه معلمی رو گرفتم زیر آب ... !!!

هندزفری ای که تازه خریده بوود رو هم پرت کردم اونطرف ، افتاد زمین شکست !!!

چندی از بچه ها ماشین یه معلمی رو بلند کردن ، چرخوندن ، دیگه نمی تونست از جای پارکش درش بیاره !!!

بعدا بازم تعریف می کنم ، الان یادم نیست !!!
 

sayyed

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
653
امتیاز
297
نام مرکز سمپاد
شهيد قدوسي قم
شهر
قم
مدال المپیاد
کمی شیمی
دانشگاه
شريف
رشته دانشگاه
مکانیک
پاسخ : عملیات مخرب سمپادی

یکی از جالب ترین نکات کلاس سابق ما این بود که دورتادور کلاس و بالای سنگ های دیوار سوتی های معلم ها را به زیبایی برای بشریت مرقوم کرده بودن!
در ضمن یکی از جالب ترین خراب کاری ها این بود که چند سال پیش یکی از دانش اموزان پیچهای چرخ ماشین یکی از دبیران سابق رو باز کرده بود!!!! فکر کن!( ماشین راه هم افتاده بود...)
 

fafa*****

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
344
امتیاز
23
نام مرکز سمپاد
فرزانگان....TEHRAN CITY!!!!!!!!!!!
شهر
تهران
مدال المپیاد
.تا دلت بخواد تو هرچي يه سركي كشيدم.......فيزيك.نجوم.رياضي
رشته دانشگاه
م کامپیوتر.software......
پاسخ : عملیات مخرب سمپادی

خيلي حال ميداد ما از طرف معلما به اين و اون حرف ميزديم...مثلا به يكي از معلما مي گفتيم فلان معلم اينو گفت به اون يكي يه چيزه ديگه...كلا دوبه هم زني بود ديگه...... :D :Dخيلي حال ميداد يه بارم بين دبير كامپيوتر و هندسمون دعوا راه افتاد..... :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :))
 

nokhbeye sheiton

کاربر جدید
ارسال‌ها
2
امتیاز
3
نام مرکز سمپاد
farzanegan
شهر
esfahan
پاسخ : عملیات مخرب سمپادی

na baba chi jave sampade esfahan fargh mikone?ma ke vahshatnak tar az inasho kardim.bache ha lotfan yeki be man komak kone man ozv taze varedam

نه بابا چي جو سمپاد فرق مي كنه؟ ما كه وحشتناك تر از ايناشو كرديم. بچه ها لطفا يكي به من كمك كنه من عضو تازه واردم.


*به فارسي برگردانده شد. لطفا قوانين انجمن رو مطالعه كنيد.*
 

fatemeh z

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
255
امتیاز
54
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 تهران
شهر
تهران
مدال المپیاد
ریاضی-کامپیوتر
رشته دانشگاه
ریاضی
پاسخ : عملیات مخرب سمپادی

به نقل از میترا :
ما یک روز که برای کلاس های المپیاد زیست رفته بودیم اژه ای (سمپاد پسرونه اصفهان )
استاد و بچه هاش خیلی دیر و زود کردند و بی بر نامه بازی در آوردند
من هم از بی کاری داشتم در و دیوارا نگاه می کردم... کلاس بزرگ و پر نور با سقف خیلی بلند( همون کلاس آ خر راهرویی را میگم که همیشه کلاس المپیادا اونجاست)
5 متر یا بیشتر حدس میزنم
یه دفعه چشم تیز بین!! من افتاد به جاهای کف کفش یر وسط سقف این کلاس!!

اخه انسان ها
تیز هوش ها
چطور این کارا کردین؟؟
از برادرم که سالای قبل اژه ای بود پرسیدم گفت : تو هم دیدی؟؟ ما هم همون موقع نفهمیدیم چطور ی شده؟؟
منم هنوز واسم حل نشده...
واقعا که از دست شما پسرا!!

اگه شما از این روش اطلاعی دارین بیاین بگین
اینکه پدیده ی رایجیه دوست عزیز!رو سقف کلاس های مدرسه ما هم از این پدیده ها مشاهده میشه(راهنمایی رو میگم.دبیرستانو هنوز به این چیزاش دقت نکردم)کافیه لنگه کفشتو دربیاری و با مهارت طوری به سمت سقف پرتاب کنی که کف کفش بخوره به سقف.حالا اینکه میگی سقف 5 متر ارتفاع داشته،احتمالا واسه هم قلاب گرفتن و...
 

Rashowa

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
867
امتیاز
1,657
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی نیشابور
شهر
نیشابور
سال فارغ التحصیلی
1390
دانشگاه
علم و صنعت وArts et Métiers ParisTech
رشته دانشگاه
مهندسی صنایع
پاسخ : عملیات مخرب سمپادی

ما در اتاق دبیر ها رو در روز معلم قفل کردیم وکلی هم خندیدیم.
ولی بعد به غلط کردن افتادیم.
 

راضيه

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
368
امتیاز
132
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2 تهران
شهر
تهران
رشته دانشگاه
پزشكي
پاسخ : عملیات مخرب سمپادی

خوب اين كه اصلا فكر كردن نمي خواد يا كفش پرت كردن يا يه چوب كردن تو كفشه اينطري كفشو تونستن تا اون ارتفاع ببرن بالا كفشو بزنن به ديوار
 

vihan

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
504
امتیاز
47
نام مرکز سمپاد
دبيرستان علامه حلي 1 تهران
شهر
تهران
مدال المپیاد
مطالعه براي المپياد فيزيك ! (هنوزم دارم مطالعه مي كنم !!!)
پاسخ : عملیات مخرب سمپادی

به نقل از راضيه :
خوب اين كه اصلا فكر كردن نمي خواد يا كفش پرت كردن يا يه چوب كردن تو كفشه اينطري كفشو تونستن تا اون ارتفاع ببرن بالا كفشو بزنن به ديوار
به اين سادگي ها هم كه ميگي نيست ،
با چوب جاش كامل نمي افته ...

كفش رو پرت كني هم رد پا مرتب نمي افته !!
 

Mahta.A

کاربر فعال
ارسال‌ها
60
امتیاز
11
نام مرکز سمپاد
فرزانگان رشت
شهر
رشت
پاسخ : عملیات مخرب سمپادی

یه پیشنهاد با خط کش فلزی یه لایه غلط گیر!!روی میزو بکنید بعد بنویسید ما هر سال کارمونه هر روز تو کلاس صدای کنده کاری میاد مخصوصآ زنگایه دینی یا قران باز پرورشی کار میده کمتر!
 

راضيه

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
368
امتیاز
132
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2 تهران
شهر
تهران
رشته دانشگاه
پزشكي
پاسخ : عملیات مخرب سمپادی

با چوب اگه مف كفشو خيس كني با يه تماس ساده با ديوار كف كفش كامل ميمونه بعدشم كه ابش بخار ميشه جاي خاكش ميمونه تازه اگه شدت ضربه زياد باشه بدون خيس كردن هم جاش كامل ميفتهالبته بستگي به كف كفش جنس كف كفش و نوع اشغال هاي كف كفش هم داره
 

Sanika

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
325
امتیاز
14
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
چرا بايد زمينوو قسمت كنيم؟
رشته دانشگاه
عمران
پاسخ : عملیات مخرب سمپادی

به نقل از fafa***** :
خيلي حال ميداد ما از طرف معلما به اين و اون حرف ميزديم...مثلا به يكي از معلما مي گفتيم فلان معلم اينو گفت به اون يكي يه چيزه ديگه...كلا دوبه هم زني بود ديگه...... :D :Dخيلي حال ميداد يه بارم بين دبير كامپيوتر و هندسمون دعوا راه افتاد..... :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :))
نه خیر خانم ب.... رفت دعوا با آقای ن....یادته!!!چقد داد میزدیم خانم ب...بزن !!!انگار استادیوم بکس رفته بودیم!!ساله اول.یادته؟
 

mina1

کاربر فعال
ارسال‌ها
24
امتیاز
0
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بندر عباس
پاسخ : عملیات مخرب سمپادی

این که کاری نداره چندتا صندلی میزاری میری بالا کف کفشو میزنی به سقف!
 
  • شروع کننده موضوع
  • #77

mitra

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
176
امتیاز
20
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : عملیات مخرب سمپادی

به نقل از fatemeh za :
اینکه پدیده ی رایجیه دوست عزیز!رو سقف کلاس های مدرسه ما هم از این پدیده ها مشاهده میشه(راهنمایی رو میگم.دبیرستانو هنوز به این چیزاش دقت نکردم)کافیه لنگه کفشتو دربیاری و با مهارت طوری به سمت سقف پرتاب کنی که کف کفش بخوره به سقف.حالا اینکه میگی سقف 5 متر ارتفاع داشته،احتمالا واسه هم قلاب گرفتن و...
[/quot
به نقل از راضيه :
خوب اين كه اصلا فكر كردن نمي خواد يا كفش پرت كردن يا يه چوب كردن تو كفشه اينطري كفشو تونستن تا اون ارتفاع ببرن بالا كفشو بزنن به ديوار
[/quot
به نقل از mina" :
این که کاری نداره چندتا صندلی میزاری میری بالا کف کفشو میزنی به سقف!
e]e]
رد پا کامل بود دقیقا عین راه رفتن! نمیشه که پرت کنی کفشا و اونم مرتب و مستقیم بخوره. تازه با چوب به قول دوستمون کامل نمیافته
4-5 متر صندلی از کجا بیاریم؟؟ اصلا صندلی که از 20 تا تو هم بیشتر شد خودشم درست واینمیسه چه برسه به اینکه آدم بره روش.
اینا را قبلا جواب داده بودم .
فکر جدید ندارید؟
 

@ays

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
204
امتیاز
14
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 مشهد
شهر
مشهد
مدال المپیاد
المپیاد ریاضی واترلو کانادا و المپیاد ریاضی کانگرو
دانشگاه
فردوسی-امیر کبیر
رشته دانشگاه
مهندسی برق یا الکترونیک
پاسخ : عملیات مخرب سمپادی

به نقل از vihan :
به اين سادگي ها هم كه ميگي نيست ،
با چوب جاش كامل نمي افته ...

كفش رو پرت كني هم رد پا مرتب نمي افته !!
خوب اگه بچه ها با هم هماهنگ باشن میتونن با چند تا چوب این کارو بکنن
 
ارسال‌ها
2,779
امتیاز
11,298
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان امین
شهر
اصفهان
مدال المپیاد
یه زمانی واسه شیمی/ نجوم میخوندم
پاسخ : عملیات مخرب سمپادی

ما جدیدا چند نفر پیدا شدن وقتی معلم ریاضیمون میره تو یه کلاس میرن کلید در کلاس رو از معاون پایه میگیرن در کلاسی که معلم توشه رو از بیرون قفل میکنن! بچه ها میگفتن سر یکی از کلاسا معلم ریاضی با گوشی زنگ زده به معاون گفته بیان در رو باز کنن
 

robo94

عــلــــی (مهندس سابق)
ارسال‌ها
781
امتیاز
1,702
نام مرکز سمپاد
دبيرستان شهيد اژه اى
شهر
اصفهان/تهران
سال فارغ التحصیلی
91
دانشگاه
تـــهـــران (دانشکده فنـے )
رشته دانشگاه
مهندسی بــرق
پاسخ : عملیات مخرب سمپادی

به نقل از میترا. ن :
ما یک روز که برای کلاس های المپیاد زیست رفته بودیم اژه ای (سمپاد پسرونه اصفهان )
استاد و بچه هاش خیلی دیر و زود کردند و بی بر نامه بازی در آوردند
من هم از بی کاری داشتم در و دیوارا نگاه می کردم... کلاس بزرگ و پر نور با سقف خیلی بلند( همون کلاس آ خر راهرویی را میگم که همیشه کلاس المپیادا اونجاست)
5 متر یا بیشتر حدس میزنم
یه دفعه چشم تیز بین!! من افتاد به جاهای کف کفش یر وسط سقف این کلاس!!

اخه انسان ها
تیز هوش ها
چطور این کارا کردین؟؟
از برادرم که سالای قبل اژه ای بود پرسیدم گفت : تو هم دیدی؟؟ ما هم همون موقع نفهمیدیم چطور ی شده؟؟
منم هنوز واسم حل نشده...
واقعا که از دست شما پسرا!!

اگه شما از این روش اطلاعی دارین بیاین بگین


اونجا رو بهش میگن آکواریوم (;D) دقت کره باشین حدود 5 متر یا 6 متر ارتفاع داره

جای پا تا 4 متریش دیده میشه فقط سمت راست تخته بالای در شیشه ایه که از در میشه رفت بالا (من نرفتما...)

از در هم نشه فقط میشه از تابلو برق رفت بالا بعد رفت رو کنج دیوار بد میشه یادگاری گذشت(من نرفتما ...)

همین . حالا آنالیز بکنین ببینین می تونین یا نه :D
 
بالا