• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

عشق،آري؟يا خير؟

عشق وجود دارد؟

  • بله

    رای‌ها: 115 51.1%
  • خير

    رای‌ها: 34 15.1%
  • بله،و تاكنون شكست عشقي نيز خورده ام

    رای‌ها: 37 16.4%
  • سعي مي كنم عاشق نشوم

    رای‌ها: 44 19.6%
  • شايد،اگر فرد مناسبي بود

    رای‌ها: 59 26.2%

  • رای‌دهندگان
    225

goooogooooli

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
476
امتیاز
557
نام مرکز سمپاد
فرزانگان تهران!
شهر
تهران
مدال المپیاد
زیست.........................دوستان می گن برو شیمی ولی من از شیمی بدم میاد!
رشته دانشگاه
دندان پزشكي
به نظرتون عشق وجود داره؟
{تو اين دوره زمانه}
يا همه عشق ها دروغين؟يا اصلا دوستي به عشق ترجيح ميدين؟
 
پاسخ : عشق،آري؟يا خير؟



...!!
 
پاسخ : عشق،آري؟يا خير؟

من به دوره زمونه و دوستی های خیابونی و عشقای بد از ازدواج کاری ندارم.
به نظرم عشق تعریف خاص یا شرایط ویژه ای نداره. منطقی هم لازم نداره. چون فقط عشقه. نه چیز دیگه ای.
یه رمان خوندم که نوشته بود برتری انسان نسبت به حیوان نه به خاطر عقله بلکه به خاطر عشقه. خیلی از حیونا جفت هاشون رو یادشون می ره.
فقط کاشکی از تمام عشق یه قطره اشک رو گونه ی کسی یادگاری نذاریم.
×بدون تجربه و در تلاش این که نشم. درسته چهارده سالمه ولی هیچی بسته به سن نیس
 
پاسخ : عشق،آري؟يا خير؟


بله. عشق وجود دارد...

نمونه ی بارزش عشق همسرای جانبازای عزیزمون. توی امتحان اثباتش هم اولند...
 
پاسخ : عشق،آري؟يا خير؟

عشق در نگاه اول اختلالات هورمونی است :D
ی موقع یکی رو خیلی دوست داری و بعدا نه
حالا میخواد بعدا ی روز باشه- ی ماه- ی سال


عشقی که کمتر به چشم میاد احساس دوست داشتن قلبی شدید بین دو یا حتی چند نفر!!!
نمیشه عشق رو به زن و مرد محدود کرد... مثلا عشق یک دوست به دوست یا مادر به دختر یا پدر به پسر !!!
کسانی ک میگن عشق فقط بین مرد و زنه، اون عشق های فوق اذکر رو نچشیدن ک میگن
بعله منم عشق مادر و دختر رو نچشیدم ولی امثال اون که بوده...


لزومی هم نداره بین آدما باشه... میشه عشق به وطن مثلا یا امثالهم که آدم نیستن یا جون ندارن
یا حتی عشق ینی ی پلاک... که زده بیرون از دل خاک :))


×موارد دیگه هم احساس کردید اضافه کنید استفاده کنیم :D
 
پاسخ : عشق،آري؟يا خير؟

در ستایش عشق

انسان بدون آب و غذا و عشق می میرد. پس تنفس چه؟ عشق، نفس است. عدالت و آزادی و لذت در برابرش شکست می خورند، چرا که عشق را عدالتی در کار نیست و جز بند و رنج روزافزون، انسان را چیزی نصیب نمی شود. این یک امر حتمی ست بانو. حتم در این که یقینا تو بهتر و خوب تر از من هستی. اجازه بده بر سر اینکه چه چیز خوب است و درواقع خوبی یک قرارداد است بحث نکنیم. یکی از بزرگ ترین ضعف های من این است، وقتی می خواهم با تو از عاشقانه هایم حرف بزنم پرت می شوم به کودکی ام. مدام باید حالم را با کودکی ام توضیح دهم تا قابل فهم شود. از آن جهان طبیعی حرف می زنم. جهان واقعی انسان رشد نیافته ی بدون فهم. جهان آدم بزرگ ها، جهان دو دو تا چهارتاست. عالم بازی ها و نقاب ها و خنده و گریه های مصنوعی ست. نه مثل گریه های من و تو و خلوت مان. نه حتی مثل جنگ و جدل های بچگانه ی مان. که آنجا به هیچ لبخندی اعتمادی نیست و هرکس دستت را امروز فشرد، فردا احتمالا آنها را به ساطور می سپارد. نباید از یاد ببری. آدم ها بدند؟ نه نه نه. آنها فقط از یکدیگر متنفرند. به دلایل مختلف و گاهی بدون هیچ دلیلی. آدم ها گاهی به تنفر نیاز دارند. اینطور بودنشان معنا پیدا می کند. با تنفر و ساختن دشمن، وجودشان جدی گرفته می شود. حالا ببین تو چقدر دشمن داری و چقدر از دشمنانت متنفری. من عده ای را می شناسم که نام و صدا و صورت من برای شان از هر عذابی دردناک تر است. بعضی ها قابل فهمند و بعضی ها را نمی فهمم. اما نمی توانم از هیچکدام شان متنفر باشم. فقط تعجب می کنم. و بعد تو به من می گویی که خب بچه جان زنگ خونه شون و وقت قیلوله می زنی و می ری اونور کوچه کمین می کنی و بعد که میان فحشت میدن، می زنی با سنگ شیشه شونم میشکونی و با چشای ورقلمبیده وامیستی و نگاشون می کنی که چی؟!!! که هنوز فکر می کنم هفت ساله ام و تاوان شرارت کودکی ام را اینبار نه یک خانواده که جامعه باید پس بدهد و پس می دهد. بعد می افتم روی سینه ات و آنقدر فشارت میدهم که تمام بغض هایم خالی شود. شانه هایم عریض تر می شود. ریشم پرپشت تر. مرد می شوم. مرد. تو بخند. از آن مردها که بوی پیاز و آبگوشت می دهند و موی سینه شان از بالای پیراهن جوانه زده است. سرخ می شوی. از آن مردها که سبیل های از بناگوش دررفته دارند. بس کن خره. اینها که مزاح است. همینقدر اگر آغوشم بزرگ باشد که تنها تو در آن اندازه شوی، کافی ست برای من و این یک حتم جدی دیگر است که دوستش داری. که یادبگیرم چگونه صبوری کنم.


به نظرتون کسی که این متنو نوشته عاشق نبوده؟
پس عشق هست
 
پاسخ : عشق،آري؟يا خير؟

به نقل از senator9894 :
در ستایش عشق

انسان بدون آب و غذا و عشق می میرد. پس تنفس چه؟ عشق، نفس است. عدالت و آزادی و لذت در برابرش شکست می خورند، چرا که عشق را عدالتی در کار نیست و جز بند و رنج روزافزون، انسان را چیزی نصیب نمی شود. این یک امر حتمی ست بانو. حتم در این که یقینا تو بهتر و خوب تر از من هستی. اجازه بده بر سر اینکه چه چیز خوب است و درواقع خوبی یک قرارداد است بحث نکنیم. یکی از بزرگ ترین ضعف های من این است، وقتی می خواهم با تو از عاشقانه هایم حرف بزنم پرت می شوم به کودکی ام. مدام باید حالم را با کودکی ام توضیح دهم تا قابل فهم شود. از آن جهان طبیعی حرف می زنم. جهان واقعی انسان رشد نیافته ی بدون فهم. جهان آدم بزرگ ها، جهان دو دو تا چهارتاست. عالم بازی ها و نقاب ها و خنده و گریه های مصنوعی ست. نه مثل گریه های من و تو و خلوت مان. نه حتی مثل جنگ و جدل های بچگانه ی مان. که آنجا به هیچ لبخندی اعتمادی نیست و هرکس دستت را امروز فشرد، فردا احتمالا آنها را به ساطور می سپارد. نباید از یاد ببری. آدم ها بدند؟ نه نه نه. آنها فقط از یکدیگر متنفرند. به دلایل مختلف و گاهی بدون هیچ دلیلی. آدم ها گاهی به تنفر نیاز دارند. اینطور بودنشان معنا پیدا می کند. با تنفر و ساختن دشمن، وجودشان جدی گرفته می شود. حالا ببین تو چقدر دشمن داری و چقدر از دشمنانت متنفری. من عده ای را می شناسم که نام و صدا و صورت من برای شان از هر عذابی دردناک تر است. بعضی ها قابل فهمند و بعضی ها را نمی فهمم. اما نمی توانم از هیچکدام شان متنفر باشم. فقط تعجب می کنم. و بعد تو به من می گویی که خب بچه جان زنگ خونه شون و وقت قیلوله می زنی و می ری اونور کوچه کمین می کنی و بعد که میان فحشت میدن، می زنی با سنگ شیشه شونم میشکونی و با چشای ورقلمبیده وامیستی و نگاشون می کنی که چی؟!!! که هنوز فکر می کنم هفت ساله ام و تاوان شرارت کودکی ام را اینبار نه یک خانواده که جامعه باید پس بدهد و پس می دهد. بعد می افتم روی سینه ات و آنقدر فشارت میدهم که تمام بغض هایم خالی شود. شانه هایم عریض تر می شود. ریشم پرپشت تر. مرد می شوم. مرد. تو بخند. از آن مردها که بوی پیاز و آبگوشت می دهند و موی سینه شان از بالای پیراهن جوانه زده است. سرخ می شوی. از آن مردها که سبیل های از بناگوش دررفته دارند. بس کن خره. اینها که مزاح است. همینقدر اگر آغوشم بزرگ باشد که تنها تو در آن اندازه شوی، کافی ست برای من و این یک حتم جدی دیگر است که دوستش داری. که یادبگیرم چگونه صبوری کنم.


به نظرتون کسی که این متنو نوشته عاشق نبوده؟
پس عشق هست

نظره شخصیه من اینه که این اختلالات هورمونیه نویسنده است

احساس شاعرانه و صور خیال و کلی صنایع ادبی بکار برده ولی اون چیزی نیست که عشق تعبیر میشه

هر کس نظر شخصی خودش رو داره البته
 
پاسخ : عشق،آري؟يا خير؟

حرکت باحال:
بنده رایمو به آری و خیر دادم :))

مدیر محترم حذف کن ولی دیس نده :D
 
پاسخ : عشق،آري؟يا خير؟

به نقل از Mohammad+Javad :
عشق در نگاه اول اختلالات هورمونی است :D
ی موقع یکی رو خیلی دوست داری و بعدا نه
حالا میخواد بعدا ی روز باشه- ی ماه- ی سال


عشقی که کمتر به چشم میاد احساس دوست داشتن قلبی شدید بین دو یا حتی چند نفر!!!
نمیشه عشق رو به زن و مرد محدود کرد... مثلا عشق یک دوست به دوست یا مادر به دختر یا پدر به پسر !!!
کسانی ک میگن عشق فقط بین مرد و زنه، اون عشق های فوق اذکر رو نچشیدن ک میگن
بعله منم عشق مادر و دختر رو نچشیدم ولی امثال اون که بوده...


لزومی هم نداره بین آدما باشه... میشه عشق به وطن مثلا یا امثالهم که آدم نیستن یا جون ندارن
یا حتی عشق ینی ی پلاک... که زده بیرون از دل خاک :))


×موارد دیگه هم احساس کردید اضافه کنید استفاده کنیم :D


لازم به ذکره که عشق در نگاه اول گفته شد که اختلالات هورمونیه
عشق الی الابد که گفته شده در بالا تر

ممنون بابت پ.خ...

رفع ابهام شد :)
مخصوصا نقل قول کردم که دیده بشه...
اگر نیاز به ادغام یا حذف بود ی چند روز دیگه اقدام کنید :D
 
پاسخ : عشق؟يا پول؟

خيلي دوست دارم بدونم تاحالا براتون پيش امده كه عشقتون شما رو به خاطر پولتون بخواد يا به خاطر پول ولتون كرده؟

دخترا حاضرين عشق با پول عوض كنين؟
 
پاسخ : عشق؟يا پول؟

به نقل از KaktoOosS :
خيلي دوست دارم بدونم تاحالا براتون پيش امده كه عشقتون شما رو به خاطر پولتون بخواد يا به خاطر پول ولتون كرده؟

دخترا حاضرين عشق با پول عوض كنين؟
آقا چرا همه فک میکنن دخترا پول پرستن؟! چرا از پسرا نمیپرسی!
 
پاسخ : عشق،آري؟يا خير؟

به نقل از دل آرام. :
آقا چرا همه فک میکنن دخترا پول پرستن؟! چرا از پسرا نمیپرسی!

من خودمم دخترم
اونا اصولا ملاك تركشون پول نيست
واسه اين پرسيدم كه همش رفته تو ضمير نا خوداگاه ملت كه دخترا پول پرستن
مي خواستم ببينم اصلا ديدن به چشم كه اينو باب كردن



سوال از اقايون:
اگر دختر زيباتري ديدين عشقتون ترجيح ميدين يا دختر زيبا و خوش هيكل و اينارو؟





اقا اينا مشكلات جامعه استاااا
حرفا روزانه مردم تو خيلي از شبكات اجتماعي
 
پاسخ : عشق،آري؟يا خير؟

برای من عشق وجود نداره. من واسه همه چیز یه رده سنی تعریف میکنم، و موافقم با محمد جواد که عشق در نگاه اول و برای رده سنی ای که حداقل خودم توش قرار دارم یه حسِ درونی نیس، همون تغییرات هورمونیه! عشقِ واقعی خیلی چیز فراتریه از این پول و خوش هیکل بودن و این جور چیزا. واسه همین میگم تغییرات هورمونی چون در وهله اول عشق برای ما تو یه همچین چیزایی تعریف میشه. اگه تونستیم از اینا فراتر بریم و عشق رو تو چیزای دیگه ببینیم شاید بشه گفت گه عشق در معنای حقیقی خودش وجود داره. و اینکه عشق لزوما در دوست داشتن یه فرد از جنس مخالف نیس! یه انسان میتونه عاشق خیلی چیزا باشه یه انسان دیگه فقط یه موردشه!
 
پاسخ : عشق،آري؟يا خير؟

قضیه 2 طرف داره ،

تعبیرِ خشک ، ساده ولی گویایِ علمی که اصل کار همون تغییر غلطت هورمون های بدن مثل اندروفین و سروتونین و غیره .

تعبیرِ زیبا ، مبهم و عارفانه ؛ ودیعه الهی ، امانت خداوند در انسان ، نهایت شوق و اشتیاق به وجود آمده در انسان در مواجه با معشوق .

که من این رو نمود بیرونی بالایی میدونم
معشوقی که ممکنه زمینی باشه ، یا الهی .

من هم عاشق شدم ، بدجور هم ضربه خوردم . به روان پزشک هم مراجعه کردم . منم شبا غرق اشک شده بودم ، منم ضربان قلبم

بالا رفته .

منم بارها با خوندن اشعار سعدی و حافظ به یاد اون سرو خرامان افتادم !

الآن خیلی دارم به اون روزها میخندم (:| قبول کردم که اون فقط یک اتفاق بود .

و در عین حال قبول دارم که اون اتفاقی که برای من افتاد ، اون تجربه جدید و فوق العاده ای که داشتم ، همون عشق بود .

عشق من واقعی بود هر چند معشوقی که من داشتم مجازی !

عرفا هم همین حس و حال من رو نسبت به "خدا" داشتن.

عشق وجود داره ، نه صرفا به یک جنس مخالف . چه عشقی بالاتر از عشق مولانا به شمس ؟

عشقی که نمودش رو در اشعار بی نظیر مولوی در دیوان شمس میخونیم .

یکی از ویژگی ها ما انسان ها در کنار قدرت تفکر ، همین عشقه .

اگه انکارش کنیم خودمون رو انکار کردیم .
 
پاسخ : عشق،آري؟يا خير؟

عشق همش قصص به نظر من و شاید یه علاقه نسبتا زیاد نسبت به یک نفر در آدم بوجود بیاد اینو قبول دارم اما بعدش خود ادم با زیاد فکر کردن و پروروندن اون علاقش علاقرو به یه چیز خاص تبدیل میکنه که بعدش بهش میکن عشق ولی من در کل قبول ندارم :-"
 
پاسخ : عشق،آري؟يا خير؟

من میگم عشق اصن وجود نداره. یَنی امکان داره یه نفرو بیشتر از خودمون دوس داشته باشیم؟ من که میگم عمرا! البته چون من یه آدم بی احساسی هستم شاید واسه همین میگم اصلا !
+ شاید دوس داشتن باشه، اما عاشقی نیس.
 
پاسخ : عشق،آري؟يا خير؟

ممم
من خودم يه بار عاشق شدم
و خيلي كارها براي عشقم كردم
كه الان كه نگاه مي كنم مي بينم اون موقع ها اونُ بيش از خودم دوس داشتم
پس امكانش هست ادم يكيُ بيش از خودش دوس داشته باشه
 
پاسخ : عشق،آري؟يا خير؟

عشق خوب می تونه معنی های مختلفی داشته باشه.

می تونه عشق به وطن، عشق به مدرسه، عشق به خونه! عشق به یک هم کلاسی، عشقه یک همجنس گرا به جفتش یا عشقه یه غیر همجنس گرا به یکی از جنس مخالفش باشه.

و خوب من تجربی نبودم و دانشجو پزشکی هم نیستم سوادم هم از هرمون ها به صرف اسماشون هم نمیرسه.

ولی خوب اول باید دید شما الان در چه موقعیتی هستید.

۱. شما هنوز عاشق نشدید و صرفن حرفه مردم رو شنیدید ( خوب معمولن نظراتتون ارزش بررسی درست یا غلط بودن نداره چون به دیده ها هم نمیشه اعتماد کرد چه برسه به شنیده ها ی دسته دوم ؟ )

۲. شما عاشق بودید یا فکر می کردید عاشق بودید و به هر دلیلی شکسته عشقی خوردید ( باز هم حرفتون احتمالن با کینه خواهد بود و درستی یا غلطی ای رو نمیرسونه )

۳. شما تجربه کردید و خوب مدتی میگذره ( خوب شما می تونه حرفتون تا حدی قابل بررسی باشه )


من در مورده خودم صرفن می تونم نظر بدم. اینکه عشق بوده یا نبوده خوب بوده یا بد بوده رو نمیشه نسبت به خودش صرفن بستگی کرد. شاید بشه گفت کتاب هایی که نگه میدارید و می خونید و خاطراتتون و خنده هاتون و اهنگ های خاصی که شما رو یاده چیزی میندازن. این ها رو نمی دونم روش چه اسمی میشه گذاشت. هر چند که شاید شما به اون فرد مثله قبل حسه عاشقانه نداشته باشید ولی خاطراتتون ماله خودتون می مونند.

و خوب نمیشه گفت ادم ها همه خوب یا همه بد هستند. عشقه خیابونی هم معنی خاصی نداره. یعنی می خواید بگید دو نفری که بعده مدرسشون قرار می ذارند همو ببینین عشقشون واقعی نیست ؟ با چه معیاری واقعی بودن و نبودن رو میگید وقتی توی اون رابطه سهمی ندارید‌؟
 
پاسخ : عشق،آري؟يا خير؟

عشق که هست خو
ولی فک نکنم ادم کسی رو بیشتر از خودش دوست داشته باشه چون اون ادمو برای خودش میخاد نمیدونم تونستم منظورمو برسونم یا نه
عشق یعنی ب خاطره معشوقت هر کاری بکنی از همه چیت بگذری این خب خیلی کمه
اینکه ما میگیم عاشق شدیم این اسمش عشق تیس دوست داشتن بیش از حده که تبدیل شده به وابستگی و ما فک میکنیم چون نمیتونم دل بکنیم پس عاشقیم
به نظرم هر وقت حاضر شدیم به خاطره کسی از همه زندگیمون بگذریم اون اسمش عشقه
اینکه کسی رو بیش از اندازه دوست داشته باشیم خیلی بهتر از عاشق شدنه چون عشق اخرش فناس.
 
پاسخ : عشق،آري؟يا خير؟

اصن وجود نداره حداقلش برا پسرا وجود نداره
چون پسرا همش سواستفاده میکنن
این وسط چن تا دختر احساساتی دیوونن ک گول میخورن...
 
Back
بالا