میرفتم تو کار جعل اسناد و هک سایتا (امسال که واسه چند نفر کارنامه کنکور جعلی ساختم احساس میکردم پاسپورت و شناسنامه ی جعلی واسه چند تا قاچاقچی و سیاسی دارم میسازم )
بعدش از هوش منسا گونه ام در راه قاچاق مواد مخدر استفاده میکردم و در نهایت به شخصیتی مثل پدر خوانده تبدیل میشدم
به عنوان یک عضو ساده تو یه باند افیون مشغول می شدم و از اون جایی که هیچوقت جرئت و پتانسیل این کار و نداشتم ، به جای ترقی پله پله ، پلیس یکی از خطرناک ترین افراد در زمینه مواد مخدر رو دستگیر می کرد و به حبس ابد محکوم می شدم . ( اعدام دوست ندارم حبس ابد رو ترجیح میدم :T2)
به به بزار فک کنم
هکر می شدم یا جاسوس خیلی خفنه
ولی نه رییس مافیا خفن تره کلی ادم زیر دستت خلاف میکنن و برات آدم میکشن یا...(بالاخره من رییس که نباید امر خطیری مثل کشتن ی اضافی رو بر عهده بگیرم ک ) از صب تا شب لام تا کام حرف نزنی فقط ی کله بیای خود یارو منظورو بگیره...هاهاها
بعد با پولهای عزیزم میرم ی جایی از این دنیا زتدگی خوب و آبرومندم رو ادامه میدم... چقد رویایی
خب اول اینکه صد در صد هکر میشدم و حریم خصوصی خیلیا رو هک میکردم اونموقع هم فاش میکردم برا همه
دوم اینکه در کنار هکری ملکه مواد مخدر میشدم و رفقا رو حمایت میکردم که بد نگذره بهشون
یکی دیگشم:
میرم داخل خیابون یکیو ک به بقیه تیکه میندازه و اذیتشون میکنه رو نشون میکردم و میدزدیدمش و انقدر عزابش میدادم و به شکلی فجیح شکنجش میدادم ک خودش ، خودشو بکشه (: