درسته که زدن داروخونه هزینه زیادی داره...من برا مقایسه نمیگم:
الان ارزون ترین یونیت استاندارد ۱۵۰ میلیونه تازه همین نوع رو دیگه آمریکا استفاده نمیکنه...تازه فقط یونیت...الان یه کسی که بخواد غیر استاندارد کار کنه و خودش و مردم جامعه رو با استفاده از ابزار ایرانی یا دست دوم، ناقل HIV کنه ۲۰۰ میلیون دیگه باید خرج کنه جدا از هزینه مکان.... تازه با وسایل حداقل ، بدون رادیوگرافی و تعداد کافی ابزار که بشه به درستی اتوکلاو بشه.
قبلا این یونیت ۱۵۰ ای، ۳۰ میلیون بوده ...با این وضع که در آینده نمیشه پیش بینی کرد دیگه
اما خوب همش مطب هم که نیس میشه رفت کلینیک تا هزینه مطب زدن رو دربیاری....
دوران دانشجویی دندون :
برای پاس شدن کلا به جز یه ماه آخر لازم نیست زیاد تئوری بخونی و وقت برا کارای دیگه داری اما ۵ روز هفته اغلب ۷ صبح تا ۴ ظهر دانشگاهیم.تازه دو ترم پنچ شنبه صبح ها هم چندتا کلاس داشتیم.اما باز نسبت به پزشکی اوقات فراغت بیشتری داریم.
سختی ها: خیلی با مریض سروکار داریم از ترم ۶ ناگهانی میری دندون مریض رو تراش میدی و استرس زاست و من خودم سومین مریض ترمیمیم ۶ساعت کارش طول کشید به خاطر استرس و ترسم و مریض زیر دستم خوابید و یکی دیگه هی مادر پدرش میومدن میگفتن زود باش با اینکه پسره ۱۷ سالش بود و جسه اش دو برابر من! اونم خوابید....یکی دیگه میگفت کار اندوم انقدر طول نکشیده، اونقدر اعصابم رو خرد کرد که هی زیر لب دشنام میدادم به روزگار که بس کنه.... یا اینکه یکی یک ماه و نیمه پروتز کاملش رو تحویل داد مریض من ۴ ماه اومد و از یه طرف از مریض خجالت میکشیدم از اون طرف لابراتوار برا اینکه حقوق نگرفته بود از دانشگاه کارمو ۲ ماه گرو گرفت...بعدم خراب تحویلم داد و برخلاف بعضیا که پول میدن به تکنسین ، گفتم خودم درست کنم تا یاد بگیرم پدرم در اومد سر کلاسا دیگه و تایم استراحت نمیرفتم و همش تو لابراتوار بودم...کلا رو به نابودی بودم اما الان فقط خوبی هاش یادمه و سختی هاشم برام الان خنده داره....فقط اینا رو تعریف کردم که بگم باید اعصاب داشته باشی همین!
کار با فرز و... میتونه برا مریض خطرناک باشه. من کلا از هیچی نمیترسیدم اما لان بزرگترین ترسم اکسپوز شدن پالپه! الکی هم نیس خوب من به خاطر استرس دچار گز گز پا و دست شدم در حدی که فکر کردم ام اس گرفتم و رفتم دکتر اعصاب که اصلا هیچ تشخیصی براش نگذاشت
...اما با اومدن تعطیلات عید خوب شدم.
بعد از یه سری کارا حسابی کمر درد سراغتون میاد.فعلا شدید ترین درد من سر دستیار جراحی دندان نهفته و کیست بوده وگرنه با رعایت استاندارد حله اگه با یک رزیدنت عصبانی نبودم حواسم میبود که درست بشینم.
نمره عملیتون به کار شما ربطی ندارد!!!!! شده که به همه ۱۵ دادن اطفال عملی رو...اینم شاید به داشکده مربوطه شاید.... اگه مریضی مثل پروتز کامل گیرتون نیاد باید درس رو حذف کنید...شده که میگم.
تو روزانه که خرجش اونقدر زیاد نیس اما باز بنا به دانشکده تون باید یه سری وسایل و دندون کشیده شده بگیرین که همین طوری قیمتاش روبه افزایشه.
خوبی ها: خیلی تنوع داره کارایی که به عنوان دانشجو میکنید و برخلاف پزشکی از سال سوم یه مریض رو فقط میدن دست شما و همه کار رو شما میکنید و از کارایی که میکنید میشه حسابی لذت برد. شده تو همون ترمیمی هم لذت ببرم.
توی رشته هایی که با کار کردن و عمل کردن گره خورده مثل علوم پزشکی صرفا علاقه ملاک نیست، باید بدونی با چه چالش هایی سال های بعد رو به رو میشی و ببینی تحملشو داری یا نه.
علاقه هم مهمه اما شاید عدم علاقه ما به یه رشته عدم آگاهی از اون باشه. مثلا کسی که به جراحی زیبایی صورت مثل عمل بینی و ترمیم شکاف کام و لب رو دوست داره دو راه وجود داره یکی پزشکی و یکی دندون که دومی مسیرش حداقل یه سال کمتر و به جز تخصص کشیک نداره البته برخلاف پزشکی محدود به از گردن به بالاست دیگه...
اما در آخر دروغ ترین حرف مشاورا اینه: آسون ترین راه برا دکتر شدن، دندونه....
نمیگم سخت ترینه....اما هر رشته سختی داره بنا به جنس خود اون رشته...فقط میدونم اگه اون مشاورا دندون خونده بودند اینو نمیگفتند...