نفرتاي عجيب و غريب!!!

شیشه یا سرامیک یا… ترک خورده(مخصوصا اگه ترکاش زیاد باشه:(()
طرحی متشکل از دون دونی که دور هر نقطه یه دایره باشه(توصیفش سخته ولی اگه کسی مثل من باشه میفهمه، مثالش هم قابلمه تفلنیه که توش آب بخار شده و خشک شده)

نکتهٔ مسخره‌اش اینه که به طرز مازوخیستیکی دلم میخواد به همچین صحنه‌هایی که حالمو بد میکنن نگاه کنم:-??
 
واقعا نمی دونم چرا ولی:-?
از مردای چاقی که شکم دارن با سبیل کلفت مشکی با رنگ تیره
واقعا دست خودم نیس ازشون بدم میاد~X( و یه جورایی می ترسم هم[-|
از کسانی که بی توجه به زنده بودن جونورا اونا رو اذیت می کنن:@
 
از حرف زدن با ادمای نفهم متنفرم و حتی از هدر دادن وقتم عذاب وجدان میگیرم

انتطار وقتی یه چیزی رو اینترنتی میخرم /مخصوصا اگه تاخیر کنه/

فیلم های کمدی بی هدف مسخره /منطورم همه کمدی ها نیست/

کسی که میگه انیمه مضخرفه /دوست دارم سلاخیش کنم/
 
از این که ناخنت کشیده بشه روی دیوار گچی و و صدا بده...یا این که یه گوشه اش بلند شده باشه و همه اش گیر کنه به لباست...~X(
از پتوی مسافرتی که همش گیر می کنن به ناخنای آدم8-|
واقعا متنفرم از اینا.
 
از ناظما
از صدای غذا جویدن و خوردن
از اینکه وقتی خوابم کسی بیدارم کنه
از منشی این دکتری که تازگیا میرم پیشش
از مانتوی قهوه ای رنگ
 
کشیده شدن دندون روی چوب بستنی
وقتی یه نفر میگه"به جون تو!"
از خودشیرین ته کلاس سر درس فیزیک
 
فلفل دلمه ای خام در حالی که از بوش و اینکه وقتی میبینم کس دیگه ای میخوره خوشم میاد ولی اینکه خودم بخورم رو نمیتونم تحمل کنم...و رسما تا مرز تهوع میرم :/
 
از اینکه جلوم ازم تعریف کنن متنفرم:-?
از اینکه فک کنن حواس‌پرتم(گرچه بنده اندکی بدبختانه حواس‌پرتم):))
از اینکه وقتی راستشو میگم بگن نه چرت میگی:|:@
 
از اینایی ک موهاشونو مشکی پر کلاغی میکنن ولی ریشتشون ی دست سفیده!!!

لامصب یا اونم رنگ کن، یا بزن بره..!
یا حداقل رنگتو توو رنج خاکستری انتخاب کن...
چ کاریه؟؟؟
 
آقا من یه نفرت عجیب و مسخره و اشتباهی دارم
از آدمای پاستوریزه و اونایی که دیر صمیمی میشنو رسمی حرف میزنن بدم میاد
 
از آدمايى كه دست تو دماغشون ميكنن....واقعا تنفر بر انگيزه:-s
 
متنفررررممم از وقتى يه جاييت ميخاره و همه دارن زل زل نگاه ميكنن!بابا مگه سينماس!اونور رو نگا كن بخارونم بعد خب!خدااا
 
Back
بالا