روز اول مهر

reyhane.kh

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
94
امتیاز
1,986
نام مرکز سمپاد
دیبرستان فرزانگان 1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
96
مدال المپیاد
برنز المپیاد نجوم و اخترفیزیک
دانشگاه
دانشگاه شریف
رشته دانشگاه
مهندسی صنایع
پاسخ : روز اول مهر

روزِ اول که کلا هیچ عکس العملی نشون ندادم!:))
خیلی شیک سرمو انداخم تو رفتم انگار نه انگار اونجا پیش دبستانیه و بار اولِ که من پامو میذارم تو مدرسه!
ولی هر سال بههترین روزِ زندگیه منه انقد ذوقمرگ میشم!8->
 

NO@@LOVE

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
16
امتیاز
98
نام مرکز سمپاد
علامه حلی جیرفت
شهر
جیرفت
دانشگاه
؟؟؟؟
رشته دانشگاه
؟؟؟؟؟؟؟؟
پاسخ : روز اول مهر

روز اول ما رفتیم معلمومن اومد گفت اینجا مثل راهنمایی نیستم از این حرفا
مارو حسابی ترسوند
اقا جلسه ی بعد اومد گفت شوخی کردم
معلم :-" :-" :-" :-"
بچه ها 8-> 8-> 8-> 8-> 8->
 

fteh

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
636
امتیاز
4,893
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
خوزستان
سال فارغ التحصیلی
90
پاسخ : روز اول مهر
 
آخرین ویرایش:

negin y

کاربر فعال
ارسال‌ها
66
امتیاز
455
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 -اصفهون
شهر
esf
پاسخ : روز اول مهر

عاقا امسال روز اول مهر 4 روزه واسه ما فک کنم :O
آخه اون جشنی که اول مهر میگیرن واسه ما چهار روز میگیرن :O
تازه اصلا هیچکدومشم اول مهر نیس :D :))
16 تا 19 شهریوره :))
شاید اول مهر تغییر کرده و ما از دنیا عقبیم :-? :-??
شایـــــــــــــــــــــــــد :-??
=))
 

hakime

کاربر جدید
ارسال‌ها
4
امتیاز
12
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
مشهد
پاسخ : روز اول مهر

تو دبستان اول مهر را خیلی دوست داشتم چون میفهمیدم معلمم کیه,همکلاسیم کین.برنامه هفتگیمو میگرفتم و روز تعطیلی معلمو فسفری میکردم.تازه کتابامم میگرفتم.
 

fteh

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
636
امتیاز
4,893
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
خوزستان
سال فارغ التحصیلی
90
پاسخ : روز اول مهر

3-2 روزه کتابامو گرفتم .بابام برام جلدشون گرفته .کیف برام نمی گیره.میگه :Dگه داری بزرگ میشی! همین
 
ارسال‌ها
1,688
امتیاز
19,970
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
94
مدال المپیاد
فقط شیمی ولا غیر!!!
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
پزشکی
سلام
مهر نزدیکه
بازم قراره بریم مدرسه (یا دانشگاه)به همین مناسبت تصمیم گرفتم یه تاپیک بزنم که هر کدومتون هر خاطره ای از مهر یا از مدرسه و یا حتی از آهنگ هاش(مثل بوی ماه مهر)دارید اینجا بگید. راستی ببینم شما هم موقع مدرسه رفتن وقتی بچه بودین گریه می کردین؟!!!(به این سوالم هم جواب بدین صادقانه هاااا!!!) با آرزوی بهترین ها
خداحافظ h-: h-: x: *-:
 

Ali.SH

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
668
امتیاز
4,525
نام مرکز سمپاد
HIV
شهر
Tehran
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
زنجان
رشته دانشگاه
پزشکی
تلگرام
اینستاگرام
پاسخ : خاطرات بوی ماه مهر

نه من اصلا بچه گريه بكني نبودم و روز اول مهر سال اول دبستان صبح كه مامان بابا ها ميرن گريه نكردم و اون جور كه تو فيلما هستش حتي رفتم يكي كه گريه ميكردو با تعجب نازش ميكردم :))
اما من اون روز بالاخره گريه كردم :((
زنگ اول انگار خرده بودو ما هم تو صف بوديم برگرديم كلاسا كه از جلو نظام ميگن
منم انگار خيلي جو گير بودم دستمو بردم بالا چنان مشت كردم اووردم پايين كه ....
يه زنبور تو مشتم گرفته بودم و زنبوره منو نيش زد :-"
چنان گريه كردم كه ...
اون روز اولين چاييمونو(گويا چايي شيرين بهم دادن كه گريم بند بياد) تو اتاق ناظم خورديم و ناظمم ماست گذاشت رو دستم كه ورم كرده بود :-"
 
ارسال‌ها
446
امتیاز
663
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی 2
شهر
زنجان
سال فارغ التحصیلی
98
دانشگاه
علوم پزشکی زنجان
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : خاطرات بوی ماه مهر

من گریه که نمی کردم فقط هیجان داشتم.

ودرضمن من خیلی وقته که از خودم سوال می کنم چرا اول مهر همیشه بوی پارچه ی نو و مداد می ده
 

آیدا :)

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
858
امتیاز
2,639
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امام رضا(ع)
شهر
لاهیجان
پاسخ : خاطرات بوی ماه مهر

تنها چیزی که دائمیه اینه که شب آخر تا ساعت 2-3 خوابم نمی بره!
 
ارسال‌ها
2,308
امتیاز
63,823
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بناب
سال فارغ التحصیلی
94
پاسخ : خاطرات بوی ماه مهر

اصن بی نظیر بود اول مهر هام 8-> خصوصا اول دبستان که یادم میاد شیفت ظهر بودم، از ساعت 10 صبح لباس پوشیدم با کمک مامان و بابا (بچه خودتونین >:p خب تک فرزند بودمو و ... :-" ) کفشامو پوشیدم، کیفمو انداختم پشتم، همش راه میرفتم تو خونه و ادای مدرسه رفتن رو درمیاوردم :))

اما الان فقط دارم به این فکر میکنم چطور از این به بعد باید بجای ساعت 1، ساعت 11 شب و بجای ساعت 10، 6 صبح پاشم :-? L-:
 
ارسال‌ها
1,688
امتیاز
19,970
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
94
مدال المپیاد
فقط شیمی ولا غیر!!!
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : خاطرات بوی ماه مهر

خب منم بگم!!!من از بچگی مستقل بودم کلا دوس داشتم بزرگ باشم(واسه همین خودم کارامو می کردم البته گند کاری می کردم مثلا یه جوری بند کفشمو می بستم که احدی نمی تونست بازش کنه).روز اول مدرسه ام برخلاف همتون که 1 مهر بوده مال من توی آذر بود(باید مهر سال بعد میرفتم اما زود تر رفتم مدرسه)
بوی پاییز واسه من بوی پیاده روی روی چمن خیس رو میده آخه اولین روز مدرسه ام بارون میومد منم با خالم پیاده داشتیم میرفتیم مدرسه.
آخ یاد اون دهان شویه های آبی رنگ که از قورت دادنشون می ترسوندمون بخیر، یاد جشن الفبا، یاد شادی بعد از بیست شدن املا، یاد همه ی خاطرات خوب کودکی بخیر!
 

ابوالفضل

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
373
امتیاز
1,544
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
سبزوار
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : خاطرات بوی ماه مهر

فقط بگم من حاظرم آمونیاک خالص استشمام کنم ولی بوی مهر رو نه......
 
ارسال‌ها
446
امتیاز
663
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی 2
شهر
زنجان
سال فارغ التحصیلی
98
دانشگاه
علوم پزشکی زنجان
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : خاطرات بوی ماه مهر

به نقل از سوشــیانت :
فقط بگم من حاظرم آمونیاک خالص استشمام کنم ولی بوی مهر رو نه......

یعنی بوی ماه مهر اینقدر بده. من که تعجب کردم
 

fatemeh.sh

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
361
امتیاز
8,146
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
خرم اباد
سال فارغ التحصیلی
95
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : خاطرات بوی ماه مهر

من هیچ وقت گریه نمیکردم.
از این اهنگه هم خوشم نمیاد.
بنظرم تابستون امسال خیلی زود گذشت.
 

نمیدانم

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
228
امتیاز
1,544
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
پاسخ : خاطرات بوی ماه مهر

گریه که اصلا نکردم بسیار مشتاق مدرسه هم بودم

یه خاطر از 5سالگی ام دارم که اون موقعه ها مثلا ماکوچه 10ام میشستیم عموم اینا کوچه 5ام بعد توی کوچه ای 5ام یه مدرسه بود

یه روز که مامان وخالم داشتن توی خونه یه کاری میکردند یادم نمیاد اما شبیه آبلیمو گیری بود شایدم ترشی می انداختن در کل از اینجور کارها بعد من هی تو دست وپاشون بودم اخر

خالم که خیلی وسواسه برگشت گفت زینب برو گمشو از جلوی دست وپام من هم رفتم گمشدم :-" بعد رفتم اون مدرسه که کوچه عموم اینا بود یعنی خیلی جرات میخواست کسی

اون همه راه رو خودش بره چون خیابونه هم خیلی گنده بود هم خیلی طویل بعد همه بچه ها دورم جمع شده بودند هی بهم دست میزدند 8->

اما حسابی گشته بودند ودر اخر عمه ام که میخواسته بره خونه عموم من رو جلوی در مدرسه که بوفه داشت میبینه که همه بچه ها دارن برام خوراکی میخرن :-"

روز اول مهر هم مامانم نیومد مدرسه باباهم ماموریت بود خودم تنها بودم تازه هم مانتو شلوار هم نداشتم با یه تیپ کاملا پسرونه رفته بودم مدرسه شلوار لی وپیراهن پسرونه هنوز

عکسش رو دارم 8->
 

Luna H.

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
468
امتیاز
2,194
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
گنبدکاووس
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
علوم پزشکی مازندران
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : خاطرات بوی ماه مهر

منم هیچ وقت گریه نکردم...اتفاقا خیلی ذوق وشوق داشتم چون باید کیف وکفش و لوازم تحریر واینا میخریدم :D
عجب روزای خوبی بود... 8->روی یه نیمکت سه نفری می نشستیم :D
تازه درسامون هم سخت نبود (ابتدایی رو میگم) و لازم نبود نگران کنکور باشیم :-<
بعدشم هفته اول همه با خودشون قمقمه و لیوان و ... میاوردند، بعد یادشون میرفت تا آخر سال دیگه نمیاوردن :-"
وای خدا دلم تنگ شد واسه اون روزا :((
 

m.s2

msom
ارسال‌ها
146
امتیاز
587
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
خرم اباد
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
علوم پزشکی لرستان
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : خاطرات بوی ماه مهر

هیچی تنها خاطره اول مهری که دارم نه گریه می کردم نه چیزی مامان بابام می رسوندنم منم فقط نگاه به این دانش اموزا می کردم که تا سر کلاس می رفتن مامان باباشون باشون بود(البته در دل یه ریزه ای بهشون میخندیدم) :D :D

بیش ترین اشتیاقی که داشتم دیدن دوستام بود! چون سه ماه ندیده بودمشون
البته من زیاد احساساتی نیستم روز اخر مدرسه تنها فردی که گریه نمی کرد بنده بودم
 

m.s2

msom
ارسال‌ها
146
امتیاز
587
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
خرم اباد
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
علوم پزشکی لرستان
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : خاطرات بوی ماه مهر

وای الان یادم اومد یه بار حواسم نبود 31 شهریور لباس پوشیدم برم مدرسه! بسیار مشتاق مدرسه!
 

fteh

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
636
امتیاز
4,893
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
خوزستان
سال فارغ التحصیلی
90
پاسخ : خاطرات بوی ماه مهر

به نقل از fatemeh.sh :
من هیچ وقت گریه نمیکردم.
از این اهنگه هم خوشم نمیاد.
بنظرم تابستون امسال خیلی زود گذشت.
اگه دقت کنین تابستون هر سال زود میگذره :D :-"
 
بالا