سلام. من زمان مطالعه م رو اندازه نمی گرفتم؛ پس اگر هم بخوام جوابی دقیق تر از اون جوابی که به دهقان خلافکار دادم بهتون بدم، احتمالا باید از تخیلاتم استفاده کنم.به نقل از ali_0111mirza :سلام!
میشه بگید میانگین مطلعتون توی ：
تابستون
پاییز
امتحانای ترم یک
زمستون
عید
اردیبهشت
خرداد
و ماه اخر
چقد بوده؟(دونه دونه)(جواب کلی ندید اگه میشع
)
به نقل از Albus Percival Wulfric Brian Dumbledore :بستگی داره. اول اینکه من هیچ علاقه ای به اندازه گرفتن زمان مطالعه ام نداشتم و شما رو هم به این کار توصیه نمی کنم.
ولی خب اگه بخوام یه مقدار حدودی بهتون بگم... مثلا توی تابستون بیشتر از 5 ساعت نمی شد. 5 ساعت مفید البته، که نه توی خونه بلکه تو سالن مدرسه درس می خوندم و طبیعتا درس خوندن بین همکلاسی ها به مراتب قابل تحمل تر و تا حدودی پربازده تره!
پاییز و زمستون یکمی فرق کرد. توی تابستون به قدر کافی خوش گذرونده بودم، المپیاد رو تقریبا فراموش کرده بودم، و دیگه آماده ورود به سخت ترین دوران تحصیلی بودم.
عید؛ اوضاع کاملا فرق کرد. من فکر می کنم هیچ وقت توی عمرم به اندازه ی نوروز 95 انگیزه نداشته م. کلا خیلی هیجان زده و مصمم بودم و ساعت مطالعه م هم احتمالا به اعدادی نجومی(شاید طرفای 10) میل می کرد.
بعد از عید... بهاره دیگه
سلام، مرسی لطف دارید. :)به نقل از DARK SHADOW :سلام
تبریک میگم بهتون.خسته نباشید :)
-شما فقط به کنکور فکر میکردید؟؟؟؟؟؟فقط؟؟؟؟؟
این ممکنه شامل قضایای عشق و عاشقی و استرس هایی که ممکنه از طرف دوستان یا حتی خانواده بهتون وارد شه هم بشه. اون قدرا هم سخت نیست، چون بعدا متوجه میشید که توی سال کنکور به اندازه کافی سرگرم هستید که وقت زیادی برای فکر کردن به سایر مسائل باقی نمونه.اتفاقا تنها تفریح ام که تقریبا هیچ روزی فراموش نمیشد همین بود. من یه علاقه ی عجیب و غریبی به فوتبال داشتم. شاید بشه گفت همین فوتبال و دنبال کردن اخبارش منو توی این یه سال زنده نگه داشت.به نقل از DARK SHADOW :
]باعث شد درصد زبان انگلیسیم انقدر خوب بشه دقیقا همین بود.
)خب.. توی مدرسه که ما ساعت های مطالعه داشتیم. بطور میانگین ۹۰ دقیقه بودن ولی اکثرا تا ۲ ساعت هم طول می کشیدن. بین زنگ های مطالعه هم تقریبا ۱۵-۲۰ دقیقه استراحت می کردیم... البته تا تعریف مون از استراحت چی باشه.به نقل از DARK SHADOW :
این سوالیه که کاملا بستگی به خلقیات خودتون داره و من نمی تونم بهتون بگم چقدر استراحت بین درس خوندن براتون لازمه. سعیتون رو بکنید که بین درس خوندن تون وقفه ای نیفته، ولی اگه دیدید که واقعا به استراحت نیاز دارید خب استراحت کنید!خب جواب اینو که بالا تقریبا دادم. توی خونه که فوتبال نگاه می کردم و خبر می خوندم. جمعه ها هم معمولا بعد آزمون می رفتم خونه یه فیلم می دیدم.به نقل از DARK SHADOW :
این یکی از معدود مواردی بود که زمانش رو اندازه می گرفتم. من کلا موجود خسته ای هستم و خیلی به خواب نیاز دارم، بیشتر از اکثر هم کلاسی هام.به نقل از DARK SHADOW :
نه واقعا. نمی دونم کار درستی بود یا نه، ولی برای مثال من روز یکشنبه هیچ ایده ای نداشتم که سه شنبه قراره چیکار کنم.به نقل از DARK SHADOW :-برای تمام کاراتون زمان بندی کرده بودید؟؟؟؟؟
فعلا همینا
برم یکم دیگه فکر کنم
سلام، خیلی خیلی ممنون.به نقل از Beyond the Sky :
^ یه نگاه به اینم بندازین، اینو چند وقت پیش به یکی از بچه ها گفتم. راستش حال تایپ کردن ندارم.به نقل از Albus Percival Wulfric Brian Dumbledore :یه چیزی که یه معلم خیلی خوب توی زیست یادم داد این بود که شما لازم نیست همه ی نکته های مربوط رو حفظ باشین و بعد برید سر جلسه کنکور.
تعداد خیلی زیادی از دانش آموزای قوی این اشتباهو مرتکب میشن. یعنی صرفا به دلیل اینکه می خوان زیست رو درصد بالایی بزنن، سعی می کنن هر نکته ای که به ذهن طراح می رسه رو از قبل بلد باشن یا مثلا تستش رو زده باشن. کتاب هایی مثل فاگوزیست و الگو دقیقا از این سیاست پیروی می کنن.
خب حالا اشکال این کار چیه؟ یکی اینکه طراح کنکور می تونه با استفاده از مطالب کتاب بی نهایت تا نکته استخراج کنه. شما هیچ وقت نمی تونین ادعا کنین که تمام با بیشتر نکته های خفن زیست رو بلدید.
دلیل دوم و مهمتر اینه که این روش به شدت باعث سردرگمی میشه. با این روش شما مطالب خیلی خیلی زیادی رو حفظید ولی تقریبا هیچ رابطه خاصی رو نمی تونید بینشون پیدا کنید. اگه سوالات آزمون دقیقا از همون مطالب باشن می تونید بهشون جواب بدید؛ ولی فقط اگه یه ذره سواله فرق کنه یا نیاز به خلاقیت بیشتری داشته باشه(مثل بعضی سوالای کنکور) اون وقته که کار زیادی از دست شما ساخته نیست.
نکته مهم اینه که درصد زیادی از موفقیت شما توی زیست سر جلسه رقم می خوره، نه قبلش. بهترین راه برای آماده شدن برای آزمون های زیست اینه که شما کتاب درسی رو بارها و بارها بخونید و بهش مسلط بشید. وقتتون رو با تست های سردرگم کننده الگو تلف نکنید.(البته تو الگو تست بدردبخور هم پیدا میشه
یادتون باشه که پیدا کردن ارتباطات بین مطالب مختلف و استفاده از خلاقیت حین حل کردن سوالا رو به جلسه امتحان محول کنید. مطمئن باشید حداقل برای یه دانش آموزی در سطح شما اینکار اصلا کار سختی نیست، به خودتون مطمئن باشید.
خب سوال دوم رو که قبلا جواب دادم. زیست هم همینطور.به نقل از پارادوکس :
2.. چند جا تبلیغ ابی قلمچی رو کردید!! مثلا زیستش... تا اونجا ک من میدونم کتاب بدرد نخوریه(پایه و پیشش) !!!وقتتون رو با تست های سردرگم کننده الگو تلف نکنید.(البته تو الگو تست بدردبخور هم پیدا میشه
چند موردی های الگو که بهتر از کانونه
:-\ این چ حرفیه..... خب میخواست تبلیغ کنه میگفت 10 کنکور فیزیک هم بهتر از گاج میکرو هست....به نقل از ali_0111mirza :از کجا فهمیدن که این اکانت ماله شماست؟
چند جا تبلیغ ابی قلمچی رو کردید!! مثلا زیستش... تا اونجا ک من میدونم کتاب بدرد نخوریه(پایه و پیشش) !!!
این حرفای خنده دار چیهبه نقل از ali_0111mirza :از کجا فهمیدن که این اکانت ماله شماست؟
چند جا تبلیغ ابی قلمچی رو کردید!! مثلا زیستش... تا اونجا ک من میدونم کتاب بدرد نخوریه(پایه و پیشش) !!!
من از شما پرسیدم؟به نقل از Im_SPHR ::-\ این چ حرفیه..... خب میخواست تبلیغ کنه میگفت 10 کنکور فیزیک هم بهتر از گاج میکرو هست....به نقل از ali_0111mirza :1.. از کجا فهمیدن که این اکانت ماله شماست؟
2.. چند جا تبلیغ ابی قلمچی رو کردید!! مثلا زیستش... تا اونجا ک من میدونم کتاب بدرد نخوریه(پایه و پیشش) !!!
در ضمن اگر دقت کنید تاکیدی که به کتاب درسی داشتن خیلی بیشتر بود..... آبی قلمچی رو هم که با ارفاق قبول داشتن.....
![/m\](/forum/styles/yahmas/smiles/rock_on.gif "Rock On /m\")
الان این با ارفاقه؟؟ ارفاقش کو دقیقا؟
ینی تو داری میگی ابی قلمچی کتاب عالی ای هست؟به نقل از آنشرلی با موهای سفید :این حرفای خنده دار چیهبه نقل از ali_0111mirza :1.. از کجا فهمیدن که این اکانت ماله شماست؟
2.. چند جا تبلیغ ابی قلمچی رو کردید!! مثلا زیستش... تا اونجا ک من میدونم کتاب بدرد نخوریه(پایه و پیشش) !!!
اصلا ایشون تبلیغ کرد تو نخر
سلام؛ عرض تشکر. :)به نقل از Mohammad Hosein :سلام؛ عرض تبریک آقای بهمنی. :)
می خواستم بپرسم که سال سوم رو چطور گذروندید؟ بیشتر برای امتحانای نهایی کار کردید یا تست زدید؟ بطور میانگین چند ساعت اختصاصیا و چند ساعت عمومیا رو مطالعه می کردید؟ و همینطور مهم ترین درسی که دوست داشتید تو سال سوم و دوم بیشتر براش وقت می گذاشتید چی بود؟
پیشاپیش تشکر .
) بعد از اینکه تو نیمه های اردیبهشت مرحله ۲ رو دادیم، دو هفته تا شروع نهایی ها داشتیم که اون دو هفته هم بیشتر صرف یادگرفتن فیزیک و زیست شد. شیمی رو که طبیعتا لازم نبود خیلی بخونیم. ریاضی هم بحث حد و مشتق بود که خب از قبل بلد بودیم.سلام، خیلی ممنون.به نقل از Nooshin joooooon :سلام آقا حمید
ضمن تبریک بابت رتبه عالی تون
می خواستم ببینم در دوره های جمع بندی، از چه منابعی استفاده می کردید. :-[
البته تعریفشون(مخصوصا دینی) رو خیلی شنیدم ولی خب شاید وقت نشد برم سمتشون.سلام و تشکر.به نقل از Jassim :- :
بعید می دونم تا قبل عید تموم نشه، اگر هم نشد خیلی راحت و با صرف وقت کمی میشه بعد عید بستشون. اگر نرسیدید خیلی نگرانش نباشید، هم خودتون می تونید بخونیدش و هم بعد از عید معلمتون می تونه تو یکی دوتا زنگ کارشو بسازه. 
یه چیزی رو میدونستین؟به نقل از Beyond the Sky :
خواستم بگم دست کم نگیرین خودتونو. یا مثلا شخص درست و حسابی تو مدرسه شون پیدا نمیشه که راهنمایی شون کنه. واقعا بعید میدونم فرزانگان تبریز چنین مدرسه ای باشه. و برای اینکه درصد شیمی شون از ۶۰ به ۸۰ یا ۹۰ برسه، از معلم خصوصی کمک می گیرن؛ چنین افرادی هم پیدا میشه. ولی خب اون موقع باید توی انتخاب معلم تون دقت کنید. من خیلی توی قضایای تدریس خصوصی وارد نیستم، ولی حدس می زنم حالت دیفالت خیلی از این معلم ها این باشه که دانش آموز ضعیف رو تحویل میگیرن و بعد از آموزش یه سری مفاهیم پایه ای، دانش آموز نسبتا ضعیف یا متوسط تحویل میدن. اگه یه وقتی خواستید سطحتون از متوسط به خفن برسه، باید دنبال معلمی بگردید که واقعا اینکاره باشه.اینو قبلا توضیح دادم، البته یادم نیست که راجع به کتاب حرفی زدم یا نه.به نقل از Beyond the Sky :
یعنی همینجوری داره سخت تر میشه.به نقل از Beyond the Sky :
به نقل از Albus Percival Wulfric Brian Dumbledore :خیلی خوبه که یه کنکوری به مسائل نه چندان مهم اطرافش توجه نکنه. اصلا از نظر من کنکوری ایده آل کسیه که کلا از غم دوعالم آزاد آزاد باشه.
من راستش توی شروع سال چهارمم به مرور زمان فهمیدم که استرس ها و فشار های روحی و فکر کردن زیادی به مسائل اطراف، بدجور باعث کاهش تمرکزم میشه... یجورایی یاد گرفتم که دیگه خیلی "فکر نکنم". نمی گم که کار آسونیه، ولی شما واقعا اگه می خواید راحت درس بخونید باید چیزایی که اذیتتون می کنن رو بدون لحظه ای تردید کنار بذارید. هر چی که هست.
البته به قول شما "فقط به کنکور فکر کردن" که غیر ممکنه. ما ها داریم زندگی می کنیم و هر لحظه ممکنه به مسائل اطرافمون واکنش نشون بدیم، ناراحت بشیم یا فکر کنیم دربارشون... کاملا طبیعیه. من فقط میگم که اون مسائلی که بیشتر درد دارن رو سعی کنیم کمتر فکر کنیم بهشون.
شما می تونید طراح کنکور بشید.به نقل از Beyond the Sky :
جدی بهش فکر کنید. 
شاید چون هیچ وقت جواب درست و حسابی نداشتم براش.
و واقعا هم از خودم ناراضي ام....)) ميرسيدين؟وقتي انگيزتون رو از دست ميدادين و خسته ميشدين چي كار ميكردين؟(اصلا اين حات ها براتون پيش ميومد؟) پ.خ هم كه فراوون دادم پيشاپيش ممنون! بازم ميام:)
) و همون امتحانا مثلا بعدا الان موندم توش چیکار کنم ؟ اصن چه جوری بخونمش ! 
جدیدا به این نتیجه رسیدم تو فیزیک خنگم 
شده یه غولی واسه خودش :-ss :-ss 
:) 
سلام، سلامت باشید. :)به نقل از دِنـــ یــــ ز :
مگه میشه آدم آزمون قلمچی بده و بعدش احساس بدبختی و بیچارگی نکنه. با اینکه سوال تکراریه ولی جواب قبلیم رو تکمیل می کنم.به نقل از دِنـــ یــــ ز :
به نقل از ali_0111mirza :
به نقل از Albus Percival Wulfric Brian Dumbledore :ولی نکته مهم اینه که من توی مسیر کنکورم از یه سری کتاب استفاده کردم؛ الانم دارم اونا رو به شما معرفی می کنم. ولی باز هم دلیل نمیشه که برای نتیجه گرفتن توی درسا لزوما باید از این کتاب ها استفاده کرد. احتمالا شما ها در حال حاضر دارید از کتاب های دیگه ای استفاده می کنید که از این هایی که من معرفی کردم بهترن. خیلی هم نگران شباهت تست های کتاب با کنکور نباشید، شما کافیه با تکرار و تمرین زیاد روی هر مبحث(مستقل از نوع کتاب) مسلط بشید، اون وقت هیچ تست باشباهت یا بی شباهتی توی کنکور نمی تونه اذیتتون کنه.
انتظار تون رتبه چند میبوده؟ چند میشدین که ناراحت میشدین؟به نقل از Albus Percival Wulfric Brian Dumbledore :هممم بله شده.
