همه چیز از ترس شروع شد
ترس لازمه ولی در مسیر غلط ازش استفاده میشه
همه چیز از ترس اشتباه شروع شد
و در نهایت بیحس شدن
پ.ن هدف این تاپیک بیان مشکلات، ریشه یابی و همکاری برای حل اون هست
ظاهرا فقط قسمت اولش عملی میشه اینجا
درسته؛
اسپم زدایی:
برای ترسی که خودم هم بیان کردم،
۱-از بیان اینکه بعضی افراد در وظایفشون کمکاری میکنن و در حق ما و دیگران جفا میکنن نترسیم.
نباید بترسیم که بگیم معلم ما همیشه سر کلاس بهجای درس دادن سرش تو گوشیه.
نباید بترسیم که بگیم شهردار شهر توی اقدام در آسفالت خیابونای شهر کوتاهی کرده.
نباید بترسیم که بگیم پزشک جراح، برای جراحی از ما رشوه خواسته و ... .
۲-باید بدونیم که ابراز ناراحتی و اعتراض، شرایطمون رو تا حدی تغییر خواهد داد اگه اعتراضمون «به حق و درست» باشه.
باید بدونیم مشکلی پیش نمیآد اگه بگیم کارمند بانک، درست تقاضای وام ما رو بررسی نکرده.
باید بدونیم مشکلی پیش نمیآد اگه بگیم معلم ما از تنبیه بدنی استفاده میکنه.
و اگه مشکلی هم پیش بیاد، به درست شدن اوضاع ختم میشه.
۳-اگه کسی حق ما رو میخوره، بیان کنیم.
ما باید برای سهمیهایهایی که توی کنکور حقمون رو گونیگونی میخورن، اعتراض بزرگی راه میانداختیم.
ما بر علیه تورم، باید اعتراض گستردهای به راه میانداختیم.
ما بر علیه ناکارآمدی بعضی (!) از افراد باید اعتراض راه میانداختیم.
و ما اجازه نداریم که فکر کنیم که تافتهی جدا بافتهایم و فقط جوونای مردم باید چنین کاری رو انجام بدن. ما هم جزئی از مردمیم.
۴-ما نباید از ترس بترسیم.
ترس هم لازمه! ما باید ترسمون رو در جای درست به خرج بدیم.
ما باید از آیندهمون بترسیم!
ما باید از اشتباهاتمون بترسیم!
ما باید از نابودی خودمون و سرزمینمون بترسیم!
پس بیاید برای اصلاحش، نترسیم.