شیطنت ها

نظر شما راجع به گول زدن چیه؟

  • انجام دادم.بد نیست.

    رای‌ها: 52 73.2%
  • انجام ندادم.بد نیست.

    رای‌ها: 4 5.6%
  • انجام دادم.بده.

    رای‌ها: 9 12.7%
  • انجام ندادم.بده.

    رای‌ها: 6 8.5%

  • رای‌دهندگان
    71
  • Poll closed .

Z76.dentist

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
117
امتیاز
373
نام مرکز سمپاد
فرزانگان چهاردانگه
شهر
تهران
پاسخ : شیطنت ها

من هر سری که با داداشم دعوا میکردم البته بچه تر که بودم
یکی از جورابای بوگندوی خودشو میکردم تو دهنش تو خواب
اخه همیشه هم دهن باز میخابه!
ولی خیلی حال میداد بیدار که میشد از خنده قش میکردم :)) :))
 

حافظ

کاربر فعال
ارسال‌ها
52
امتیاز
30
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
کاشان
دانشگاه
دانشگاه علوم-پزشكي تهران
رشته دانشگاه
طبابت
پاسخ : شیطنت ها

روزای آخر سال بود کمتر می رفتیم سر کلاس زمین
یه روز اکثر جمع بودن به شرط تخمه گوش می دادیم یادم نی ولی کلاس پر غبار بوو
تخمه خوردم اجازه گرفتم برم بیرون آب بخورم
به سرم زد وسط راه رو سرفه ی بلندی ارائه دادم
از قضا معاون روبروم بود اول ندیدمش از ترکیدن کلاس خودمون به خنده افتادم
وضع بتتر شد معوان گف: همی الان برو بیرون این جا رو با اصطبل اشتبا گرفتی؟
مدیر از را رسید یه جوری حلو معاون واسساد گفتم کلاس پر غباره تخمه تو گلووم گیر کده بذارید آب بخورم
رفتن تو کلاس خدا رو شکر وضع وخیم بود و حرف درس درومد و دیگه با همه دعوا کردن به من گیر ندادن
ان قدر خنده دار بود که حتی یه ذره هم برخورد نو ناراحت نکرد هیچ بیش تر می خندم
یادش بخیر
 

zahra.s

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
208
امتیاز
1,519
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
کاشان
دانشگاه
صنعتی اصفهان
رشته دانشگاه
کامپیوتر-نرم افزار
پاسخ : شیطنت ها

یه بار صبح زود بود هوا هنوز روشن نشده بود و من داشتم تو اتاقم درس میخوندم که یهو برقا رفت :((
بعد از اونجایی که امتحان داشتیم و هنوز تموم نکرده بودیم :D بابامون واسمون شمع اورد. :D
بعد منم یهو شیطنتم گل کرد کاغذ چرک نویسو بردم طرف شعله شمع گفتم عب نداره یه ذره بسوزه بعدش خاموش میکنم :D
بعد یهو کاغذ آتیش گرفتو شعله ور شد منم که هول شده بودم کاغذو رو به پایین گرفتم به جا بالا بهد آتیش به همه جای کاغذ رسید :-ss
منم پاشدم و عین این خل وچلا دور اتاق میچرخیدم :(
نمیتونستمم ولش کنم چون اونجوری کل خونه میسوخت :-ss
واسه همینم من فداکار ;;) کاغذو همین طوری تو دستم گرفتم :D
بعد یهو به ذهنم رسید که ببرم بندازم تو ظرف شویی که تو راه کاغذ به پایان رسید و آتیش خاموش شد . خاکسترش ریخت رو زمین منم یه نفس راحت کشیدم :-<
خداروشکربه خیر گذشت فقط سه تا از انگشتام تاول گنده زد :-s
منم از ترس حالم بد بود ولی وختی مامان بابام پرسیدن چیزیت که نشد چون نمیخواستم گندم بر ملا بشه گفت نه X_X :D
 

matin320

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,373
امتیاز
10,554
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد II
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
94
دانشگاه
شهید باهنر
رشته دانشگاه
دامپزشک / سیاست
پاسخ : شیطنت ها

ریختن مخلوطی از شیر و پودر گچ (به مقدار مشخص،که گند بزنه به لباس و اعصاب آدم).
و پاشیدن اون روی صندلی دبیر قبل از ورودشون به کلاس.
(در سال سوم راهنمایی)
 

pershia

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
416
امتیاز
2,073
نام مرکز سمپاد
فرزانگان6
شهر
تهران
مدال المپیاد
نجوم
دانشگاه
UT\AUT
رشته دانشگاه
علوم کامپیوتر
پاسخ : شیطنت ها

در راستای نوشته ی zαн®α•s من اینو یادم اومد:
یه بار با دختر خالم و پسر خالم (ما ها با هم 3 تفنگ دار رو تشکیل میدیم) شروع کردیم بازی کردن با فندک و یه چند تا ورق رو گوششو اتیش میزدیم ... بعد یکیشو بدجوری اتش زدیم... اگه اشتباه نکنم نیمه سوز بود که افتاد تو سطل اشغال... هیچی دیگه رفتیم گرفتیمش زیر اب... انقدر دعوامون کردن ... (واقعا کم مونده بود خونه اتش بگیره)
ما 3 تا: :( :-s :-ss
اونا: :-w L-: X-( ~X(
 

sajed

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
151
امتیاز
579
پاسخ : شیطنت ها

سرکلاس یه معلم که یکم مشکل داشت بعد 20 دقیقه از کلاس همه با هم ساعتامونو یه ساعت میدادیم جلو بعد به معلمه می گفتیم استاد کلاس تمومه. زنگو زدن بعد با دوتا ماست مالی کردن میرفتیم بیرون والیبال بازی می کردیم. خدا از سر تقصیراتمون بگذره...
 

شاكسول

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
590
امتیاز
3,498
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
اصفهان - تبريز
دانشگاه
علوم پزشکی شهرکرد
رشته دانشگاه
دندانپزشکی
پاسخ : شیطنت ها

يه بار زير پله ي مدرسمون يه پنجره اي بود من وايسادم اونجا صدا گاو دركردم بعد نگو اونجا دسشويي دبيرا بوده معلم ادبياتمون از شنيدن صداي من حول شد يدونه ول داد منم صحنه رو ترك كردم :)) ;
+گفتين جوراب يادم اومد ديروز داداشم دنبالم كرد ميخواس بزندم رفتم تو اتاقم درو بستم اومد باقندشكن زد تو در در اتاقم فرورفت بعد واسه اينك به بابام نگم هر روز جورابامو ميشوره! :D :>
 

HGJKUFHFH

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
172
امتیاز
1,192
نام مرکز سمپاد
farzanegan 2
شهر
kerman
سال فارغ التحصیلی
1395
دانشگاه
شهید باهنر کرمان
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر
پاسخ : شیطنت ها

ی بار داخل سالن مدرسه بودیم بعد بچه دوره معلممون جمع شده بودن داشتن سوال میپرسیدن منم یدونه از این قورباغه پلاستیکی ها انداختم جلوی پاشون بچه ها جیغ زدن معلممونم پرید 2 متر اونور تر جاتون خالی خیلی حال داد :D :)) :))
 

Forooz

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
98
امتیاز
245
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
شیراز
مدال المپیاد
الآن دارم سعی می کنم واسه المپ pc بخونم!!!!
دانشگاه
تا ببینیم خدا چی میخواد...
پاسخ : شیطنت ها

ما سر کلاس شیمی پاک کن انداختیم تو بخاری............... :D
این شد که از بوی بدش کلاس لغوید!! :))
راستی یه بار هم کپسول مفنامیک اسید انداختیم!
 

Quf

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
960
امتیاز
4,226
نام مرکز سمپاد
حلی
شهر
تهران
پاسخ : شیطنت ها

ما پارسال موتورخونمون پکیده بود بخاری برقی داشتیم تو کلاس که میذاشتن رو میز معلم! ماهم بعد مدرسه روشنش کردیم و گذاشتیم رو صندلی معلم به طرف پشت!
فردا رفتیم سر کلاس دیدیم صندلی پخته! ناظممونم برخلاف امسال که یه سگ جاش اومده خیلی باحال بود! کلی خندید! ولی خوبه آتیش نگرفت!
 

tezar

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
633
امتیاز
5,345
نام مرکز سمپاد
فرزانگان6 سابق
شهر
تهران
دانشگاه
امـیـرکبیر
رشته دانشگاه
مهندسی بـرق
پاسخ : شیطنت ها

امسال بچه ها ته کلاس آتیش روشن میکنن،کاغذ ماغذ میسوزونن،بو سوختگی کلاس رو میگیره اصلا یه وعضی
دووود بلند میشه نمیتونی تشخیصشون بدی!!
معلما هم همش :-? و :| و X-( هستند
ماها = :D
 

N.Y.M

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
523
امتیاز
3,789
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
TEH
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
امیرکبیر
رشته دانشگاه
مهندسی برق
پاسخ : شیطنت ها

پارسال ی روز زنگ ناهار داشتیم با یرو بچس والیبال بازی میکردیم توپ رفت ته حیاط یکی از دوستان (خر شوت) تنومندمان رفت توپو از ته حیاط شوت کرد
دبیر فیزیکمون هم داشت میرفت نماز خونه توپ پیچید بین پاهاش
ما همه :-" :-"دبیرمون :)) \:D/
بعد وقتی دبیرمون رفت :> :> :> :>
+
ی بار همین دوستمون تو راهنمایی با همین حرکت ی معلمو با زانو فرستاد تو پله :D :D :D :D :>
+
فامیلی دبیر ریاضیمون مقدم جلسهی دوم بزرگ رو تخته نوشتیم مقدم تان گلباران
+
با دبیر روش تحقیق پارسال اب بازی میکردم معاونمون و به ی توفیق اجباری دعوت کردم ی مشت اب مجانی پاچیدم تو صورتش البته یهویی شد نیت قبلی نکرده بودم حال نداد ولی در کل قشنگیش به این بود که ی جوری نگام کرد گفتم خودم الان میرم پروندمو میگیرم 3 روز میرم اخراج موقت شما خوتو ناراحت نکن ; موجبات خنده و شادی دوستان شدیم بد جوری D :D X_X
 

Quf

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
960
امتیاز
4,226
نام مرکز سمپاد
حلی
شهر
تهران
پاسخ : شیطنت ها

امروز آزفیزیک داشتیم معلم رفت بیرون درو از تو قفل کردیم (<
وقتی برگشت هی در زد ماهم :-"
زنگ خورد مام گوشیشو از زیر در دادیم بیرون+لیستو برگه ها...!
وقتی مطمئن شدیم رفت همه الفرار!
قیافه ناظم: L-:
معلم: X-(
ما: ^#^
 

كياناز

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
719
امتیاز
3,452
نام مرکز سمپاد
فرزانگـان ۱
شهر
اصفهـان
سال فارغ التحصیلی
96
پاسخ : شیطنت ها

تجربشون كردم اينارو...
كندن در كلاس و مجبور كردن معلم كه از پنجره وارد بشه...
درست كردن پاور پوينته 5 اسلايدي و 400 اسلايد توضيح دادن براي وقت كشي...
سر كلاس ديني حالته عاشق به خود گرفتن و كشيده شدن بحث معلم به مسايله عشقي و در اخر فراموش كردن اين كه اون روز قرار بود ازمون امتحان بگيره...
اهان از همه باحالتر اسكول كردنه معاون...البته فقط دخترا بلدن چطور...عكسه داداشتونو بگيريد دستتون هي جلو چشمش اينور اونور بريد عكسو ماچ كنيد معاونه (سانسور)هم ميفكره عكسه بي افته خلاصه 30 ساعت نصيحتت ميكنه بعد گردنتو كج كن بگو:خانوم ميشه اجازه بديد با تلفنه دفتر يه زنگ به خونه بزنم نگران داشمم!اخه قرار بود امروز از ايران بره فلان جا واسه تحصيل...
معاون: :-w :-??
تو: :D :-"
 
ارسال‌ها
650
امتیاز
4,374
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد یک
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
94
پاسخ : شیطنت ها

اولیش::بیای زیر دوستت تا اومد پشینه یا پاتو بزاری یا پونز.
دوم::صندلی معلمو سوراخ کنی و توش پونز بزاری.
سوم::وسط کلاس موقعی که معلم روش به تخته اس بزنی به میزت و بگی آقا دارن در میزنن.
چهارم::رو سر معلم کچلتون لیزر بندازی.
پنجم::روز معلم معلمتونو محاصره کنید و از همه طرف رو صورتش برف شادی بریزی.
 

robomash

Lily Delicated
ارسال‌ها
1,960
امتیاز
8,423
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی نرم افزار
پاسخ : شیطنت ها

بچه ها یه سوسک پلاستیکی آورده بودن، زنگ جبر سوسکه رو گذاشتیم زیر تخته پاک کن معلم اومد تخته پاک کن رو برداشت، سوسکه رو ندید!!
یکی از بچه ها رفت یواشکی برداشتش گذاشت تو ظرف ماژیک ها، اومد ماژیک برداشت بازم ندید!!!
دیگه بیخیال شدیم سوسکه رو جمع کردیم :D
 

yasamin78

کاربر فعال
ارسال‌ها
65
امتیاز
947
نام مرکز سمپاد
farzanegan amin2
شهر
Isfahan
پاسخ : شیطنت ها

پارسال که تخته گچی داشتیم با همه بچه ها دست به یکی کردیم رفتیم تخته را شستیم (<بوی گوسفند کلاسو گرفته بود هیچ معلمی هم نمی توست روش بنویسه =)) (<
 

SE7EN.7

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
79
امتیاز
744
نام مرکز سمپاد
حلی II
شهر
TEHRAN
مدال المپیاد
ریاضی میخوندم!!یادش بخیییر!!!
دانشگاه
هرجا قسمت شه!!!!!
رشته دانشگاه
پزشکی!
پاسخ : شیطنت ها

در دوران راهنمایی یه مجلس عزا داری بود بعد به من گلاب دادن گفتن برو بین مردم پخش کن
منم یه فکری زد به سرم (< رفتم گلابو گذاشتم کنار و شیشه پاک کن و برداشتم رفتم بین بچه ها همه داغ بودن داشتن سینه میزدن منم اینو پاچیدم تو صورتاشون اول نفهمیدن بعد دیدم همه چشاشونو گرفتن از سوزش :D

خواستم فضا معنوی تر شه بیشتر گریه کنن والاا قصدم همین بوود :-"

البته یخوردم گلاب قاطیش که بو گلاب بده :))
 

koko azad

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
108
امتیاز
480
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
94
دانشگاه
گیلان
رشته دانشگاه
معماری
پاسخ : شیطنت ها

به نقل از tezar :
امسال بچه ها ته کلاس آتیش روشن میکنن،کاغذ ماغذ میسوزونن،بو سوختگی کلاس رو میگیره اصلا یه وعضی
دووود بلند میشه نمیتونی تشخیصشون بدی!!
معلما هم همش :-? و :| و X-( هستند
ماها = :D
:Dواقعا بوش تا اون سر کلاس میومد؟! من و هانیه بودیم!!!!هاها :))
سر شیمی یه کاغذ زیر میز آتیش زدیم بعد دیدیم خاموش نمیشه مجبور شدیم با لگد خاموشش کنیم! کارمون تموم شد دیدیم از کنارمون به طرز فجیعی داره دود میاد بالا! :-/اصغری هم جامونو عوض کرد!
 
  • لایک
امتیازات: tezar
بالا